نمیدانیم برنامه دوشنبهشب گذشته 90 را دیدید یا نه اما به اعتقاد ما یکی از بهترین برنامههای عادل فردوسیپور و شاید بهترین مصاحبه علی دایی بود.
به گزارش بولتن نیوز؛شهریار در این مصاحبه بسیار مؤدب، باشخصیت و متواضع نشان داد و به تعریف و تمجید از همبازیان خود پرداخت.
کمتر کسی باور میکرد علی دایی بیاید و درباره علی کریمی بگوید: «من هیچ اختلافی با علی کریمی نداشتم.
شايد ايشان از من خوشش نميآمد. من علي كريمي را به عنوان فردي كه مردم را خوشحال كرده است، دوست داشتم و مشكلي با او ندارم.»
همچنين آقاي گل جهان در بخش پرسشهاي تلگرافي در مورد علي كريمي به عادل فردوسيپور گفت: «اسطوره، همبازي و رفيق!»
به نظر ميرسيد علي دايي بسيار پختهتر از گذشته شده و به نوعي قدم اول را براي آشتيكنان با علي كريمي برداشته و چراغ سبز را نشان داده باشد ولو آنكه در همين برنامه بگويد «بايد دلها يكي باشد و اين آشتيكنانها معنا ندارد!»
همين اتفاق نگارنده را بر آن داشت تا گزارشي از برخي تلاشها جهت آشتي دادن علي دايي و علي كريمي بنويسد و اميد است مورد توجه شما قرار بگيرد.
اواخر بهمن 1387 بود كه علي دايي و علي كريمي به دور از هياهو و بيسر و صدا جلسهاي سهساعته در يكي از باغهاي لواسان برگزار كردند. گفته ميشد حسين محمدي، دوست صميمي علي دايي و ابوالفضل جلالي مدير برنامههاي علي كريمي به پيشنهاد حسين هدايتي اين دو اسطوره فوتبالي را سر يك ميز نشاندند تا كدورتها مرتفع شود. علي دايي آن زمان سرمربي تيم ملي بود و در آن مقطع ابوالفضل جلالي كه راقم اين سطور خيلي هم به ايشان ارادت دارد، به صورت خصوصي ماجرا را براي من تعريف كرد. از آنجايي كه خبر بسيار خوشحالكنندهاي بود، آن را منتشر كردم كه ناراحتي و دلخوري استاد جلالي را به دنبال داشت و... نكته جالب آنكه مشكل علي دايي و علي كريمي با وجود اميدواري بسيار حل نشد كه نشد!
آن روز علي دايي به عنوان سرمربي تيم ملي براي تماشاي بازي تيمهاي پرسپوليس و برق شيراز به استاديوم آزادي آمده بود. به پيشنهاد يكي از مسئولان ورزشگاه آزادي كه رفاقت صميمانهاي هم با علي دايي داشت، سرمربي وقت تيم ملي به همراه اعضاي هيأت مديره باشگاه پرسپوليس و داريوش مصطفوي وارد راهروهاي رختكن استاديوم آزادي شد. از قبل هماهنگ شده بود علي كريمي هم به اتاق مجاور رختكن سرخپوشان وارد شود تا شرايط براي روبوسي و آشتي فراهم شود.
در حالي كه علي دايي در اتاق نشسته بود، حدود 20 يا 30 خبرنگار مطبوعاتي و تلويزيوني به سمت اتاق هجوم آوردند. نگارنده هم جزو همين گروه بود كه از قبل خبردار شده بودند قرار است دايي و كريمي آشتي كنند. ازدحام جمعيت، حضور افراد غيرمسئول و دوربينهاي تلويزيوني عصبانيت علي كريمي را به دنبال داشت. البته جادوگر سعي كرد خودش را كنترل كند و با وساطت مصطفوي با علي دايي دست داد و روبوسي كرد اما همانجا هم گفت كه مشكلي با كسي ندارد و بلافاصله هم محل را براي حضور در زمين چمن و ادامه بازي پرسپوليس و برق شيراز ترك كرد. آن روز هواداران پرسپوليس شعارهايي سر داده و كريمي را برتر از دايي دانستند. تماشاگران از علي دايي خواستند تا علي كريمي را به تيم ملي دعوت كند.
ارديبهشتماه سال 91 به قول علي دايي يكي از دليترين آشتيكنانهاي دو چهره بزرگ فوتبال رخ داد. 10، 15 عكاس مطبوعاتي پيش از شروع بازي پرسپوليس تهران و راهآهن يزدان شاهد روبوسي گرم علي كريمي و علي دايي بودند. شماره 8 محبوب سرخها پس از چند سال قهر بودن با علي دايي پيش از شروع بازي به سمت نيمكت راهآهنيزدان رفت و با سرمربي وقت اين تيم ديدهبوسي گرمي انجام داد كه حيرت همه را به دنبال داشت.
چيزي نمانده بود علي كريمي به پرسپوليس برود و در تيمي كه علي دايي سرمربياش است، بازي كند. علي كريمي پس از آشتي با علي دايي با مسئولان پرسپوليس هم به توافق رسيد تا به خانه بازگردد كه ناگهان پيشنهاد شالكه آلمان از راه رسيد. كريمي بلافاصله با دايي تماس گرفت و ماجرا را با سرمربي پرسپوليس در ميان گذاشت. علي دايي هم گفت: «اگر من هم جاي تو بودم، به شالكه آلمان ميرفتم. اينكه ديگر فكر كردن ندارد. برو شالكه ولي هر موقع برگشتي، ميتواني بيايي پرسپوليس!»
علي كريمي كه تصور ميكرد با خشم علي دايي مواجه شود، با تشويق همبازياش روبهرو شد و به آلمان رفت.
يك بار - فقط يك بار- در هتل و اردوي تيم ملي بود كه علي دايي در گفتوگو با نگارنده صحبت از دوست داشتن علي كريمي كرد اما تأكيد داشت چيزي نوشته نشود! آن روز علي دايي به من گفت: «علي كريمي با بقيه فرق ميكند. او حداقل رودررو حرفهايش را ميزند و آدم صادقي است. در حالي كه برخي از همبازيان ما در تيم ملي به اتاق علي كريمي ميروند و او را عليه من تحريك ميكنند و بعد نزد من ميآيند و عليه او حرف ميزنند. ماهيت اين افراد براي من شناخته شده است و...»
علي دايي همراه پرسپوليس 5 باخت پشتسر هم را تجربه كرده بود. او شرايط بسيار سختي را در اين تيم و به عنوان سرمربي ميگذراند. در همان مقطع بر حسب اتفاق در هتل آزادي با علي كريمي برخورد كردم. او عضو استيلآذين بود و قبل از حركت اتوبوس تيم، بيرون هتل ايستاده بود و داشت با موبايل حرف ميزد. منتظر شدم تلفن كريمي تمام شود. بلافاصله نزد جادوگر رفتم و گفتم كه يك پيشنهاد خوب دارم. سري تكان داد و گفت: «بگو!» شرايط پرسپوليس را توضيح داده و پيشنهاد كردم با خريد يك دسته گل و براي روحيه دادن به پرسپوليس و علي دايي سر تمرين تيم سابق و محبوبش برود. با اين كار بزرگياش را هم ثابت ميكند و... علي كريمي لحظاتي به فكر فرو رفت و بعد گفت: «پيشنهاد خوبي است اما اگر اين كار را انجام بدهم، خود شما رسانهها مرا رها نخواهيد كرد و...»
پس از شكست پرسپوليس در فينال جام حذفي مقابل سپاهان اصفهان، يحيي گلمحمدي استعفا داد تا علي دايي جانشين سرمربي سرخپوشان تهراني شود. اولين مصاحبه مطبوعاتي علي دايي در سالن كنفرانس هتل آكادمي برگزار شد. در حالي كه دوستان همكار، سؤالات متفاوتي از سرمربي جديد پرسپوليس ميپرسيدند، ناگهان به علي كريمي اشاره كردم و گفتم آيا او را برميگردانيد؟
علي دايي با خونسردي جواب داد: «من براي فينال جام حذفي رفته بودم. خود شما رسانهها نوشتيد خداحافظي كرده است. من امروز آمدم و تا جايي كه ميدانم علي كريمي خداحافظي كرده است.»
دوباره گفتم: «اتفاقاً پس از بازي فينال حذفي ميان پرسپوليس و سپاهان، علي كريمي در مصاحبه تلويزيوني با خود من خداحافظي كرد اما چند روز بعد پشيمان شد و خداحافظياش را پس گرفت...»
با اين وجود علي دايي حرفش را تكرار كرد تا پرونده بازگشت علي كريمي به پرسپوليس بسته شود. كريمي به تراكتورسازي تبريز رفت تا اختلافات اوج بگيرد. ديگر كار به جايي رسيد كه هر جا دايي بود، كريمي نميآمد و بالعكس!
به طور مثال علي كريمي زماني به جشن سالانه سازمان ليگ و انتخاب بهترينهاي فصل رفت كه يقين پيدا كرد خبري از علي دايي نيست و آقاي گل جهان هم همين رفتار را در قبال جادوگر در پيش گرفت. (رجوع شود به بازي ستارگان ايران و جهان) طي اين مدت تلاشهايي هم از سوي دوستان مشترك مثل پژمان جمشيدي و... صورت پذيرفت تا اين دو آشتي كنند اما واكنش علي كريمي جالب بود: «مسائلي مهمتر از آشتيكنان ما دو نفر هم وجود دارد!»
علي دايي هم در مصاحبه با نگارنده گفت: «در قبال علي كريمي من شروعكننده هيچ دعوايي نبودم كه بخواهم آشتي كنم!»
حالا به نظر ميرسد اتفاقات خوبي در راه باشد. بعد از آن برنامه تلويزيوني 90 و ماجراي كبوتر و باز، اين مرتبه عادل فردوسيپور مصاحبه متفاوتي با علي دايي انجام داد. علي دايي كه هميشه از جواب دادن به سؤالات پيرامون علي كريمي طفره ميرفت، حالا از همبازي سابق خود به عنوان اسطوره و رفيق ياد ميكند تا قدم اول را براي آشتيكنان بردارد.
البته علي كريمي تا لحظه نگارش اين مطلب هنوز واكنشي به مصاحبه علي دايي نشان نداده است اما شكي وجود ندارد كه اين علي دايي متفاوت و متواضع نظر جادوگر را هم جلب كرده باشد.
مخلص كلام اينكه غرور دايي و كريمي هرگز اجازه نداده حرفي از دوست داشتن هم بزنند اما چه ميشد اگر اين اتفاق هرچه زودتر بيفتد.
منبع:خبرورزشی