به گزارش گروه روانشناسی بولتن نیوز، داشتن زندگی موفق یکی از اهدافی است که آدمی برای دست یابی به آن در طول تاریخ بسیار تلاش کرده و ضرورت پرداختن به این امر در زندگی امروزه ما از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. شاید بتوان گفت هدف از ایجاد مکاتب گوناگون بشری، دست یابی به این موضوع باشد. دون تردید کسی که در آستانۀ ازدواج قرار داشته و یا از این مرحله گذشته و زندگی مشترک خویش را تشکیل داده، نیازمند به یاد گرفتن قواعد زندگی مشترک است. امروزه شاید علت بسیاری از مشکلات موجود در زندگی ها را نداستن این قواعد برشمرد. این موضوع نیز بسیار واضح است که یادگیری این مسائل کافی نیست و باید به آنها جامه عمل پوشاند اما تجربه نشان داده افراد دلسوز نسبت به زندگی خود، برای بهتر شدن زندگی خود نیازمند یادگیری این قواعدند.
در ادامه لازم می دانیم به صورت موردی گام های مذکور را به اختصار برشماریم:
گام اوّل: هدف زندگی را فراموش نکنیمبرای این که بتوانی تعریف درستی از خوشبختی و بدبختی داشته باشی، باید بدانی دلخوشی تو در این دنیا چیست؟ اگر بگویند تا یک ساعت دیگر از دنیا میروی از این که به کجا نرسیدهای ناراحت میشوی؟ خوشبختی و بدبختی، نزدیک شدن و دور شدن تو از هدفی است که برای آن زندگی میکنی.
گام دوّم: نشانة موفّقیت در زندگی مشترک چیست؟ازدواج میکنیم که آرامش پیدا کنیم. به دنبال آرامشیم تا سرمایهاش کنیم برای رسیدن به هدفی که برای آن به دنیا آمدهایم. آرامش یافتن با ازدواج در گرو زندگی با کفو است. اگر همسرمان کفومان نیست، چه کنیم؟ اگر هست، چگونه از این کفویت برای رسیدن به آرامش استفاده کنیم؟
گام سوّم: قرار دادن یک معیار ثابت در زندگیمعیارهای زیادی در زندگی من و تو وجود دارد که برنامههای زندگیمان را تنظیم میکند. حرف مردم یکی از همین ملاکها است. زندگی دیگران، پول، خواستهها و تمایلات نفسانی و ... . آیا میتوان زندگی را با این ملاکها مدیریت کرد؟ معیار ثابتی که بتواند ثبات زندگی ما را ضمانت کند چیست؟
گام چهارم: پُر نگه داشتن کانون خانه از معنویّتگذشتن از هواهای نفسانی، کنار گذاشتن منیّتها، مبارزه با انحرافاتی که در زندگی هر کسی ممکن است رخ دهد، نیازمند به قوت یافتن معنوی است. برای این که بتوانیم به این اندازه از معنویت برسیم چه باید کرد؟
گام پنجم: قرار دادن خود، در جایگاه مشخص هستیزن، زن است و مرد، مرد. برای این که نظام زندگی از هم فرو نریزد باید زن در جایگاه زنانۀ خود بماند و مرد هم مردانگی کند؛ اما چگونه؟
گام ششم: تلاش برای شناخت روحیّات و حسّاسیتهاآیا میدانی یکی از دلایلی که با همسرت به مشکل برمیخوری آن است که شناخت خوبی از روحیات و حساسیتهای او نداری؟ آیا میدانی برای مدیریت صحیح رفتار خود با همسرت، باید رفتار خود را با روحیات و حساسیتهای او تنظیم کنی؟ چگونه میتوان با روحیات و حساسیتهای همسر آشنا شد؟
گام هفتم: همان طور برخورد کنیم که دوست داریم با ما برخورد کننداگر هر کسی همان طور که دوست داشت دیگران با او برخورد کنند با دیگران برخورد میکرد، بسیاری از مشکلات پیش نمیآمد و بسیاری از مشکلات پیش آمده به راحتی هر چه تمامتر حل میشد.
گام هشتم: شکارچی عیبهایمان باشیمفکر میکنی چرا این اندازه روی عیبهای همسرت تمرکز یافتهای و توجه به این عیبها هم دل تو را نسبت او تیره کرده؟ یکی از دلایل اصلی، غافل شدن از عیوب خویش است.
گام نهم: انتقاد پذیریبرای این که بتوانیم عیبهای خود را اصلاح کنیم، باید چشمهای همسرمان را هم به یاری بطلبیم. اگر انتقادپذیر باشی، راه رشد را در مقابل خود باز کردهای؟ البته حواست باشد اگر میخواهی به همسرت کمک کنی تا عیبهای خودش را اصلاح کند، در مقام یک منتقد باید مهارتهایی را یاد بگیری.
گام دهم: محبّت؛ روح زندگیبدون محبت زندگی طعمی ندارد. محبت زندگیهای سخت را هم شیرین میکند. نبود محبت، بهترین زندگیها را هم تلخ میکند. شاید تو هم مانند برخی دیگر فکر کنی،که همسرت را غرق محبت کردهای؛ اما اگر با شیوههای محبت به همسر آشنا شوی، طور دیگری قضاوت کنی.
گام یازدهم: خوش خُلقی، محور زندگیوقتی اخلاقت خوب باشد، همه دوستت دارند. تو هم از انسان بداخلاق فراری هستی؛ اصلا انسان بداخلاق از خودش هم فراری است. میدانم که دوست داری، با خشمت مبارزه کنی؛ اما راهش را باید گرفت. وقتی با عصانیتها مبارزه کردی، زندگی آغاز دیگری خواهد یافت.
گام دوازدهم: صداقت؛ رکن زندگیتنها زمین نیست که میلرزد. در زندگی هم زلزله میآید. مراقب باش با دوری از صداقت، زندگی خودت را نلرزانی. اعتماد چیزی نیست که اگر رفت، به این راحتی برگردد.
گام سیزدهم: احترام متقابل؛ دیواری که نباید شکسته شوداحترام، دیواری است که ترک برداشتنش، زندگیمان را به هم میپیچد. اختلاف امری طبیعی است؛ البته حد و اندازه دارد؛ اما به نظر تو نمیشود، محترمانه با هم اختلاف داشت؟
گام چهاردهم: درک متقابل؛ زمینة تفاهماگر میخواهی همسرت از زندگی با تو راضی باشد، به او بفهمان که او را میفهمی. زندگی با کسی که تو را درک نمیکند، مانند زندگی با کسی است که زبانت را نمیفهمد. مراقب تو آن کسی که نباشی که همسرت احساس میکند زبانش را نمیفهمی.
گام پانزدهم: اعتدال در تمام مسائل زندگیزیبایی تمام خوبیها با افراط و تفریط تبدیل به زشتی میشود. عبادت، تفریح، رفت و آمد، کار، نظافت و بهداشت، پوشاک و ... اموری است که با افراط و تفریط در آنها میتوان مشکلات زیادی برای زندگی تولید کرد.
گام شانزدهم: نظافت و آراستگینظافت و آراستگی چیزی است که هر انسانی آن را دوست دارد؛ فارغ از این که چگونه می اندیشد و به چیزی اعتقاد دارد. نظافت بدن، لباس و خانه را نباید دست کم گرفت. یک بار زندگیات را مرور کن، شاید به این نتیجه برسی که برخی از بهانهجوییهای همسرت ریشه در عدم توجه تو به نظافت دارد.
گام هفدهم: تأمین فضایی شاد در خانوادهشادی نیاز انسان است؛ کوچک و بزرگ هم ندارد؛ اما فکر نکن که شادی را تنها با پول میشود به دست آورد. چه بسیار خانوادههای ثروتمندی که با شادی قهرند و چه بسیار خانوادههای مستمندی که شادی رفیق دیرینۀ خانۀ آنها است.
گام هجدهم: برنامه ریزی؛ استفادة بهینه از عمرعمر سریالی است که هر چه التماس کنی، برایت تکرارش نمیکنند؛ پس باید بیشترین و بهترین استفاده را از آن کرد. برای استفاده از عمر باید برنامه داشته باشی؛ اما چگونه باید برنامه ریخت تا بتوان آن را اجرا کرد؟
گام نوزدهم: ایجاد فرهنگ گفتگوبه حکم این که انسانی و عقل داری، باید بتوانی بسیاری از مسائل زندگیات را به میدان گفت و گو بکشانی. همه چیز را که نمیشود با دستور و تحکّم حل کرد. نگو بارها گفت و گو کردهام و نتیجه نگرفتهام. باید با مهارتهای گفت و گو آشنا شوی تا بتوانی گفت و گوی سازندهای داشته باشی.
گام بیستم: شاکر بودن و پرهیز اکید از مقایسهاین قدر همسرت را با دیگران مقایسه نکن. مقایسه، بلای زندگی مشترک است. وقتی به ورطۀ مقایسه افتادی، دلت از همسرت زده میشود. میدانی چگونه باید از دام مقایسه رهایی یابی؟
گام بیست و یکم: سرزنش ممنوعوقتی همسرت را سرزنش کردی و در این کار زیادهروی هم کردی، منتظر اتفاقهای ناگوار باش. سرزنش؛ به ویژه وقتی رنگ افراط به خود گرفت، از دوست برای تو دشمن میسازد.
گام بیست و دوّم: سوء ظنّ ممنوعچرا وقتی رفتاری از همسرت میبینی، که چند احتمال دربارۀ آن وجود دارد، بدترین احتمال را در خیالت بزرگ میکنی؟ مگر نمیشود احتمالهای خوب را هم در فکرت پرورش دهی؟ با گمانهای بد انبوهی از دیوارهای بلند را به دور خود میکشی که هر روز فاصلۀ تو را با خوشبختی و شادکامی بیش از پیش میکند.
گام بیست و سوّم: قهر ممنوعوقتی برای رام کردن عقل، منطق هست و برای آرام کردن دل، محبت؛ چرا قهر؟ قهر فاصلۀ تو را با همسرت زیاد میکند؛ به گونهای که او در خلوتش تو را محاکمه میکند و تو هم او را ذهن خویش متهم میکنی. قهر راه چاره نیست، عمیق کردن مشکل است.
گام بیست و چهارم: صبر، سرمایه زندگیبرای رسیدن به هدف باید صبر کردو هر اندازه هدف بزرگتر باشد، صبر بیشتری هم نیاز دارد. اگر قلههای بلند را نشانه گرفتهای، بدان که عجله انگیزۀ تو را برای فتح قلهها ضعیف خواهد کرد.
گام بیست و پنجم: عذر خواهی و پذیرش عذراشتباه کردن، اشتباه بزرگی نیست، اشتباه بزرگ آن است که اشتباه کنی و عذرخواهی نکنی. حتی اگر اشتباه بزرگی هم مرتکب شدهای، با عذرخواهی میتوانی بزرگی اشتباهت را از یاد همسرت ببری. یادت باشد اگر همسرت هم اشتباهی کرد و پوزش طلبید، بیمنت عذر او را بپذیری.
گام بیست و ششم: مدارا و رفقهمه چیز که بر وفق مراد انسان نیست. دنیا بر مدار مراد چه کسی چرخیده که تو دومین نفر باشی. مشکلاتی در زندگی هست که شاید راهی برای حل آنها وجود نداشته باشد؛ اما ناامید نشو؛ مدارا خود راه حلی است برای رسیدن به اهداف بلند.
گام بیست و هفتم: ایجاد فرهنگ گذشتزندگی که دادگاه نیست تا تو به دنبال احقاق حق باشی. زندگی، زندگی است. باید گذشت کرد تا بتوان از زندگی لذت برد. گذشت رمز پیروزی در زندگی است.
گام بیست و هشتم: مشاوره؛ پشتیبانی مطمئنمیتوانی عقل دیگران را به کمک زندگی خود بیاوری. مشاوره دخالت دادن دیگران در زندگی نیست. کمک گرفتن از عقل دیگران برای حل مشکلات یا پیشرفت بیشتر در زندگی است. مجموعه کتاب "تاساحل آرامش" توسط محسن عباسی نگاشته و انتشارات جامعه الزهرا (سلام الله علیها) با قیمت 19هزار تومان(قیمت دوره پنج جلدی) در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.