مشاور عالی رهبر انقلاب گفت: از کاخ سفید تا مجلس سنای آمریکا و از کاخ الیزه تا باکینگهام در انگلیس، همه می گویند که ایران باید به طور قطع حضور داشته باشد. آمریکایی ها از ایران خوششان نمی آید اما چاره ای ندارند جز این که ایران نیز در صحنه باشد.
گروه بین الملل: نخستین قرار ملاقات با دکتر علی اکبر ولایتی را به علت ترافیک در مسیر منتهی به دفتر او به عنوان مشاور رهبر سیدعلی خامنه ای در منطقه جماران در شمال غرب تهران از دست دادیم. به رغم وسعت عظیم این شهر که ابتدا روستایی در حاشیه شهر تاریخی ری بود و پشت خود را به کوه البرز تکیه داده است، و مساحت آن به ده ها کیلومتر با بیش از ده میلیون نفر جمعیت می رسد، ترافیک در آن بسیار سنگین است... برف زودهنگام، کوه البرز را پوشانده است که بخشی از رشته کوههایی است که ارتفاع بلندترین قله آن به بیش از پنج هزار متر می رسد.
به گزارش بولتن نیوز، طلال سلمان و فایز عجور از روزنامه لبنانی السفیر در ادامه متن گفتگویی علی اکبر ولایتی که چند روز پیش در این روزنامه منتشر شده، می نویسند:
اما در قرار ملاقات دوم ما منتظر دکتر ولایتی ماندیم تا از معاینه بیمارانش فارغ شود. او پزشک اطفال است و به رغم وظیفه سنگینی که به عنوان مشاور رهبری برعهده دارد از عمل به حرفه اش دست نکشیده است. او اندیشمند و روشنفکر و دارای تجربه دیپلماتیک ممتازی است که با سال ها فعالیت به عنوان وزیر امور خارجه به دست آورده است.
بعد از استقبال دوستانه، ما می بایست خواندن نقشه سیاسی ایران پس از توافق هسته ای را با او آغاز می کردیم. از مشاور رهبری پرسیدیم: این روزها همه جهانیان به سوی ایران حرکت می کنند. برخی از این همه اقبال به ایران واهمه دارند. آیا از مرحله جدید به سبب وسوسه هایی که به احتمال پس از محاصره طولانی مدت دربر دارد، واهمه دارید؟
مشاور رهبری گفت: «ما در واقع هیچ نگرانی نداریم زیرا این هزینه ای است که برای حفظ استقلالمان می پردازیم. ما می دانیم استقلال چنین هزینه ای دارد. ملاحظه کنید تفاوت بین ما که از این استقلال برخورداریم و کشورهای دیگری که استقلال ندارند، چیست. ببینید کدام کشور یا رئیس جمهور کدام کشور اعم از کشورهای اسلامی یا کشورهای جهان سوم جرأت می کند مانند حضرت رهبری (خامنه ای) با شجاعت این همه از آمریکا و اسرائیل انتقاد کند.» او لحظه ای سخن گفتن را متوقف کرد سپس مانند کسی که متوجه رویداد مهمی شده باشد افزود: «به تازگی سخنی از شیخ الأزهر (دکتر احمد الطیب) نقل شد که در آن لزوم نزدیک شدن سنی ها و شیعیان را مطرح کرده است تا دشمنان از این اختلاف مذهبی بین آنها بهره برداری نکنند. من سخن او را به طور مستقیم نشنیده ام ولی شنیدم که او گفته است: در جهان عرب کسی بهتر از جناب سیدحسن نصرالله نداریم که این گونه در برابر صهیونیست ها ایستاده است و او شیعه است، و در کشورهای اسلامی و مسلمانان نیز چه کسی به جز آقای خامنه ای با این صلابت در برابر آمریکا ایستاده است؟ آیا به نفع ما است که بگوییم این ها از ما هستند یا از ما نیستند؟ این سخن در واقع استدلال عقلانی است. این ثمره استقلال و مزیت آن است... این ثمرهی حفظ استقلال است.»
ولایتی در تکمیل سخنانش افزود: «در سی و هفت سال گذشته با تحریم تجاری فراگیر و محاصره اقتصادی رو به رو بودیم. ما کشوری بزرگ هستیم که می توانیم غذای ملتمان را فراهم کنیم. از نظر نظامی و امنیتی، قدرت دفاعی داریم تا هیچ کس جرأت نکند به ما حمله کند. در بخش انرژی نیز ایران نفت و گاز دارد و اگر نفت و گاز را با یکدیگر جمع کنیم ایران بزرگترین منبع انرژی جهان می شود ... بنابراین با توجه به قدرت و استقلال و اعتماد به نفسی که داریم قدرت نخست منطقه به شمار می رویم. هیچ کس از بشار اسد رئیس جمهور سوریه به اندازه جمهوری اسلامی ایران حمایت نکرد. حتی روسیه حمایت لازم را ارائه نداد. ما با کمک حزب الله و عراق حمایت لازم را از رئیس جمهور بشار اسد فراهم کردیم و طرح آمریکا را در سوریه، لبنان و عراق به شکست کشاندیم. ما هرگز از رئیس جمهور بشار اسد و نخست وزیر عراق (حیدر العبادی) و مقاومت در لبنان و فلسطین و حماس و جهاد اسلامی فلسطین دست نمی کشیم. تا زمانی که چنین موضعی داشته باشیم تحریم اقتصادی باقی خواهد ماند.»
مشاور ویژه رهبری لحظاتی ساکت شد سپس با صدایی ملایم و در حالی که چشمانش می درخشید گفت: «همکاری با دیگران باید بر مبنای احترام باشد. ما نمی توانیم برای این همکاری التماس کنیم. دیگران با تمنا و خواهش به کسی امتیاز نمی دهند. در رویارویی باید قدرتمند باشیم. از کاخ سفید تا مجلس سنای آمریکا و از کاخ الیزه تا باکینگهام در انگلیس، همه می گویند که ایران باید به طور قطع حضور داشته باشد. آمریکایی ها از ایران خوششان نمی آید اما چاره ای ندارند جز این که ایران نیز در صحنه باشد. ما در سوریه شهید می دهیم و این کشور را جدا از خود نمی دانیم. در لبنان و عراق ما شهدایی تقدیم کرده ایم و خواهیم کرد و با همه توان به آنها کمک کردیم. آینده منطقه متعلق به ملت های منطقه است. ایران ستون فقرات ثبات (در منطقه) محسوب می شود و هر چند ما اوضاع کنونی را خوشایند نمی دانیم ولی به آینده امیدوار هستیم.»
از مشاور رهبری پرسیدیم: بسیاری از خودروهای ساخت ایران در خیابان ها مشاهده می شود اما واضح است که دلار گران شده است و بحران نقدینگی بزرگی وجود دارد. برخی کسانی که با آنها ملاقات کردیم از تنگنای اقتصادی سخن گفتند و این که نگرانند باز شدن درها منجر به فاجعه اقتصادی شود زیرا تفاوت قیمت دلار به علت محاصره (اقتصادی) است و هرگونه گشایشی ممکن است موجب فروپاشی اقتصادی شود. آیا درباره گشایش اقتصادی و اجتماعی نگران نیستید؟
دکتر ولایتی با قاطیعت پاسخ داد: «هرگز این گونه نخواهد بود. چرا باید فروپاشی اقتصادی روی دهد؟ دولت با همه مشکلات موجود، کشور را اداره می کند. بخشی از جنگ تبلیغاتی علیه ایران، انتشار و پخش این گونه شایعات است که ایران دچار فروپاشی اقتصادی خواهد شد ... من به شما می گویم که این سخن به هیچ وجه درست نیست. ایران اکنون حدود هشتاد میلیون نفر جمعیت دارد و همه آنها از گاز خانگی بهره مند هستند و برق نیز تقریباً به همه مناطق رسیده است. حتی ما برق مازاد خود را به خارج از کشور به عنوان مثال به عراق و همچنین ترکیه صادر می کنیم ... از نظر ترانزیت کالا نیز هیچ کشوری پیدا نمی شود که از موقعیت و جایگاه ایران از نظر توسعه ترانزیت به دیگر کشورها بهره مند باشد. اگر ما بتوانیم روزی از حداکثر توان ایران در این زمینه استفاده نماییم ممکن است درآمدهای ترانزیتی ما بیشتر از درآمدهای نفتی شود.»
این دیپلمات روشنفکر و بسیار باتجربه در پاسخ به سئوالی درباره راه ابریشم، پس از اندکی تأمل گفت: «من دعوتنامه ای برای سفر به چین دریافت کرده ام و موضوع این سفر حول محور جاده ابریشم زمینی است که از ایران به سمت خاورمیانه و از آنجا تا اروپا امتداد دارد.» (ولایتی در اینجا از روی نقشه به تشریح راه ابریشم و گذرگاه های آن از چین تا دریای مدیترانه پرداخت) سپس افزود: «چینی ها ابتدا فکر می کردند راه ابریشم می تواند از آسیای میانه آغاز شود و به سمت ایران و آذربایجان و ترکیه و سوریه و دریای مدیترانه و سپس اروپا برود و راه دریایی نیز از طریق خلیج فارس به عراق برسد. قرار است نشستی در هفته دوم دسامبر در چین برگزار شود. من به آنجا خواهم رفت و چین سرمایه ای یک صد میلیارد دلاری برای اجرای این طرح آماده کرده است.»
ولایتی لحظاتی سکوت کرد سپس افزود: «در سال 2014 ارزش مبادلات بازرگانی بین ایران و چین به 52 میلیارد دلار رسید. چند ماه پیش وزیر امور خارجه چین در جایی نشست که اکنون شما نشسته اید و ما توافق کردیم که ارزش مبادلات را به 200 میلیارد دلار برسانیم. به علت تحریم اقتصادی، چینی ها نتوانستند ارز به ایران منتقل کنند ولی معادل این مبلغ در صادرات نفت ایران سرمایه گذاری کردند. یعنی 22 میلیارد دلار بدهی چین به ایران بود و آنها معادل همین رقم در داخل ایران سرمایه گذاری کردند. ما توافق کردیم که در آینده می توانند سه برابر کل پولی که باید به ما بدهند را در ایران سرمایه گذاری کنند. به عبارت دیگر اگر ما 10 میلیارد دلار نفت به چین صادر کنیم آنها باید 30 میلیارد دلار (در ایران) سرمایه گذاری کنند. به تازگی نیز روس ها اعلام کردند پنج میلیارد دلار به عنوان تسهیلات اعتباری برای واردات کالا از روسیه در اختیار ایران قرار می دهند...»
ما توضیحات او را روی نقشه ای که چراغ کوچکی را برای تعیین مکان مورد نظرش روی آن حرکت می داد دنبال می کردیم... او افزود: «اروپایی ها و آمریکایی ها باید بدانند همکاری راهبردی اکنون بین ایران و روسیه و چین در حال شکل گرفتن است و یکی از نمادهای این همکاری اکنون در سوریه دیده می شود. پیش بینی می کنیم این توافق گسترش پیدا کند و در صورتی که دولت عراق بپذیرد، شامل عراق نیز بشود. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سپتامبر گذشته در سازمان ملل متحد اعلام کرد ائتلافی بین ایران و روسیه و سوریه و عراق شکل گرفته است.»
پیش از آن که ما سئوال کنیم، ولایتی به تشریح توانایی های کشورش پرداخت و گفت: «تعداد دانشجویان ایرانی چهار میلیون و 700 هزار نفر است و از نظر نسبت دانشجویان به جمعیت کشور، ایران اکنون در رتبه سوم جهانی است. هم اکنون حدود 20 هزار دانشجو و طلبه علوم دینی خارجی در ایران تحصیل می کنند. فقط در شهر قم، 12 هزار طلبه علوم دینی وجود دارد که ضرورتاً عمامه بر سر ندارند.»
دکتر ولایتی به موضوع اقتصاد بازگشت و گفت: «در هر صورت تولیدات پتروشیمی در ایران در حال افزایش است به گونه ای که به درآمدهای نفتی نزدیک می شود. ما حدود 14 هزار تن فولاد تولید می کنیم. در خصوص سیمان نیز علاوه بر تأمین نیاز داخلی، ما بخشی از تولید خود را به خارج صادر می کنیم. محصولات کشاورزی که ما تولید می کنیم بیش از 120 میلیون تن است. هندی ها در مسیر ترانزیت از چابهار در جنوب ایران تا دریای خزر در شمال و روسیه و دریای بالتیک سرمایه گذاری می کنند. نام این مسیر، خط شمال - جنوب است و با اجرای آن 40 درصد در هزینه و زمان انتقال کالا از هند به اروپا صرفه جویی می شود. همچنین تأمین نیازهای افغانستان از طریق ایران به طور پیوسته در حال افزایش است و ایران در این زمینه در رتبه نخست قرار دارد. کشورهای قزاقستان و ترکمنستان و روسیه هر روز 120 هزار بشکه نفت به ایران تحویل می دهند و ما معادل همین مقدار نفت را در خلیج فارس به آنها تحویل می دهیم که عملیات سوات نامیده می شود. ما (در شمال) از آنها نفت دریافت می کنیم و در داخل از آن استفاده می کنیم و معادل آن را در جنوب کشور یعنی خلیج فارس به مشتریان نفتی آنها تحویل می دهیم و از آنها حق ترانزیت می گیریم. به همین ترتیب ما گاز را از ترکمنستان دریافت می کنیم و آن را در داخل مصرف می کنیم و گاز خود را به ترکیه صادر می کنیم و از تفاوت قیمت بین گازی که می خریم و گازی که به ترکیه می فروشیم بهره مند می شویم... 15 کشور با ایران همسایه هستند از این رو نمی توان ایران را محاصره کرد و ایران از جایگاه ترانزیتی خود و از عبور خطوط هوایی از آسمان خود سود می برد. به عنوان مثال، خطوط هوایی که از آسمان ایران به سمت شرق آسیا و چین ایجاد شده است موجب کاهش زمان مسافرت به میزان یک ساعت می شود (به سراغ نقشه رفت تا توضیح دهد که چگونه در زمان صرفه جویی می شود) و ایران از حق ترانزیت (عبور هواپیماها از آسمانش) بهره می برد.»
ولایتی لحظه ای مکث کرد سپس گفت: «من این امکانات اعم از ترانزیت و تولید داخلی و ارتباط با دیگر کشورها از جمله چین و روسیه را تشریح می کنم تا روشن شود که اوضاع با آنچه در خارج از ایران ترسیم می شود کاملا تفاوت دارد.»
از آقای ولایتی پرسیدیم: «آیا گمان می کنید کاهش بهای نفت تصمیم سیاسی آمریکا است یا مسئله ای مربوط به بازار است؟»
او به سرعت پاسخ داد: «هر دو باهم. آمریکا و عربستان سعودی برای کاهش قیمت نفت و فشار آوردن بر ایران و روسیه همدست شدند. ما چنین دیدگاهی داریم و این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی افتاده است. در دوره ریگان، آنها قیمت هربشکه نفت را از 45 دلار به شش یا هفت دلار کاهش دادند و سپس قیمت ها بالا رفت... از این رو می خواهم بگویم امروزه سهم نفت در بودجه ما کمتر از گذشته است. شاید در گذشته درآمدهای نفتی 90 درصد بودجه را تشکیل می داد ولی اکنون این رقم به زیر 60 درصد رسیده است. همچنین تولیدات پتروشیمی به 30 میلیون تن در سال رسیده است. هم اکنون لبنیات و میوه و مرکبات ایران به عراق و روسیه و کشورهای آسیای میانه صادر می شود. ما هیچ گونه نگرانی نداریم. ما اگر تا این حد اعتماد به نفس نداشتیم با این قدرت و صلابت در منطقه در برابر آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و به تازگی ترکیه نمی ایستادیم».
آقای ولایتی لحظه ای مکث کرد سپس ادامه داد: «در هر حال ترکیه با همه توان در سوریه برضد رئیس جمهور بشار اسد اقدام می کند. ما روابط دوستانه خود را با ترکیه حفظ کردیم و به این سیاست ادامه می دهیم ولی ما در خصوص سوریه اختلاف نظر داریم. اگر به رئیس جمهور بشار اسد کمک نکرده بودیم و اگر اجازه داده بودیم دمشق سقوط کند، اوضاع سوریه اکنون بدتر از اوضاع در لیبی بود».
ولایتی لحظاتی سکوت کرد سپس افزود: «آنها برنامه داشتند که سوریه را به پنج کشور تقسیم کنند. همچنین رویای تقسیم عراق به سه کشور را در سر می پروراندند و ما در برابر این طرح ها ایستادیم و خواهیم ایستاد. به صراحت به شما می گویم اگر ایران چنین موضعی اتخاذ نکرده بود، دمشق و بغداد سقوط کرده بود...»
دکتر ولایتی لحظاتی به چشمان ما نگاه کرد سپس ادامه داد: «در یکی از مراحل مذاکرات هسته ای، دیداری بین آقای ظریف و جان کری صورت گرفت. کری به آقای ظریف گفت: ما می دانیم که شما به دولت عراق کمک می کنید. آقای ظریف پاسخ داد: بله این درست است ولی اگر این کار را نکرده بودیم داعش به جای آن که از موصل با شما تماس بگیرد از بغداد تلفنی با شما تماس می گرفت. منظور او این بود که ممکن بود داعش بغداد و چه بسا دمشق را اشغال کند. آیا داعش نگفته است که مقابله با اسرائیل در برنامه اش نیست؟ این سخن به این معناست که اسرائیل بر بغداد و دمشق سیطره می یافت. اگر ایران به یمن کمک نکرده بود، صنعا به دست همین افرادی می افتاد که به ما حمله می کنند. از این رو، بلوف نمی زنم زمانی که می گویم ایران اکنون ستون فقرات منطقه و جهان اسلام است. ما کسی را نمی شناسیم که مانند رهبر انقلاب با این صلابت برای حمایت از جهان اسلام در برابر آمریکا و اسرائیل و متحدانشان ایستاده باشد. آیا از تنگه مالاکا تا جبل الطارق کس دیگری را می شناسید که چنین موضعی اتخاذ کرده باشد؟! من که کسی را نمی شناسم. آیا مردی را مانند آقای خامنه ای می شناسید؟»
زمانی که از توسعه روابط بین ایران و روسیه سئوال کردیم که در حال تبدیل شدن به اتحاد است، ولایتی به سرعت پاسخ داد:
«صرفنظر از اسامی و اصطلاحات، همکاری ما با روسیه در حال افزایش است. شخصاً معتقدم روابط ما با روسیه اکنون در حال تبدیل شدن به روابط راهبردی است. درباره چین هم همینطور است».
السفیر: بنابراین محوری سه گانه (ایران، چین، روسیه) تشکیل می شود...
ولایتی: «شخصاً چنین اعتقادی دارم. روابط ما با چین و روسیه به سوی تبدیل شدن به روابط راهبردی پیش می رود. این روابط راهبردی برای چینی ها و روس ها و همچنین برای ما سودمند است. این دو کشور نمی توانند در خاورمیانه کشوری قدرتمندتر و مستقل تر از ایران برای برقراری چنین روابط مستحکم و نزدیکی با آن پیدا کنند. چینی ها این موضوع را به صراحت بیان کرده اند».
السفیر: آیا ایران درباره ورود قدرتمندانه روسیه به سوریه حساسیت ندارد؟
ولایتی: «به هیچ وجه».
السفیر: «آیا هماهنگی وجود داشت؟»
ولایتی: «به طور قطع هماهنگی وجود داشت. تا زمانی که از استحکام روابط بین روسیه و سوریه و بین روسیه و ایران اطمینان داریم و تا زمانی که اطمینان داریم روابط بر اساس برابری و احترام متقابل است، هیچ نگرانی احساس نمی کنیم. ما اوضاع را زیر نظر داریم تا روابط به همین شکل باشد».
وارد پرسش های دشوار شدیم و پرسیدیم: آیا نظام سوریه نجات داده شد؟
آقای ولایتی به سرعت پاسخ داد: «موقعیت رئیس جمهور بشار اسد اکنون مستحکم تر و قدرتمندتر از هر زمان دیگری است و این یک منحنی صعودی است. در زمانی، مخالفان مسلح در دمشق پیشروی می کردند و به فاصله دویست تا سیصد متری مقر رئیس جمهور رسیده بودند. آنها اکنون کجا هستند؟ ارتش سوریه توانست فرودگاه کویرس را که دو سال و نیم در محاصره بود آزاد کند. در عین حال، این درگیری ها سخت ترین درگیری هایی بود که منطقه طی سال ها شاهد بوده است. این درگیری ها سخت تر از جنگ شانزده روزه و جنگ سی و سه روزه بین مقاومت و اسرائیل و سخت تر از جنگ بیست و سه روزه و جنگ هشت روزه و جنگ پنجاه و یک روزه در غزه بود. درگیری ها بسیار شدید بود. هیچ طرف دیگری جز ایران و حزب الله و متحدانشان نمی توانست فشار این درگیری ها را تحمل کند و در کنار سوریه بایستد. نبرد بسیار سخت بود. اگر فرض کنیم که آمریکایی ها حسن نیت داشتند و وارد جنگ زمینی با داعش
می شدند، شکست می خوردند. داعشی ها و وهابی ها و اعضای القاعده و دیگر تندروها با اعتقاد می جنگند و مثل خوارج هستند. فقط نیروهای ایران و حزب الله و برخی نیروهای بسیج مردمی عراق توانایی ایستادن در برابر این ها را دارند زیرا آنها هم با اعتقاد می جنگند».
السفیر: اوضاع عراق مأیوس کننده است...
ولایتی: «اوضاع مأیوس کننده نیست. من فکر می کنم اوضاع در آنجا بهبود خواهد یافت. سرنوشت جنگ در سوریه، تأثیری مثبت بر اوضاع عراق خواهد داشت. هر تأثیری چه منفی باشد یا مثبت، بر عراق سایه می اندازد. ما فکر می کنیم مشکل عراق نیز حل خواهد شد ولی شرایط آسان نیست. اهمیت عراق بیش از هر کشور عربی دیگری است. در سوریه حل و فصل اوضاع ضرورت یافته است ولی اهمیت عراق بیش از سوریه است».
السفیر: بسیاری از مسلمانان و عرب ها دغدغه فتنه بین سنی و شیعه را دارند و معتقدند نمی توان روی نیروی بسیج مردمی حساب کرد زیرا این نیرو از نتایج دو دستگی بین سنی و شیعه در عراق است. درباره سوریه نیز با توجه به ماهیت حکومت و نظام سوریه این مسئله صدق می کند. با توجه به وجود این دغدغه و بهره برداری آمریکایی ها و سعودی ها از این خطر و احتمال سوق دادن آن به سوی رویارویی عملی، آیا شما نگران نیستید؟
ولایتی: «بله چنین خطری وجود دارد».
السفیر: و این خطر در یمن در حال افزایش است...
ولایتی: «این خطر در هزار و چهارصد سال گذشته وجود داشته است ولی تا زمانی که زمام امور به دست خردمندان دوطرف است، جای نگرانی نیست.
خون هایی طی قرن ها ریخته شد، از زمان رویداد کربلا تاکنون، و همه کسانی که دغدغه دین اسلام را دارند باید برای کاستن از این اختلاف و جلوگیری از گسترش آن تلاش کنند. در هر حال، شما سخنان شیخ الازهر را شنیدید که بازتاب تفکر سنی میانه رو است. حدود یک ماه پیش، آقای خامنه ای سخنان مهمی در این خصوص بیان کرد و گفت شیعه ای که مقر او در لندن است یا سنیای که مقر او در آمریکا است، هیچ کدام برای ما قابل قبول نیستند. زمینه گسترده ای برای برقراری ارتباط وجود دارد و اکنون امکانات بیشتری برای گفتن حق و بیان آن مشاهده می شود. هیچ کس نمی پذیرد که یک سنی، سر یک شیعه را ببرد یا یک شیعه سر یک سنی را ببرد. شرایط کنونی جهان به گونه ای است که امکان محکوم کردن وحشیگری را از سوی هرکس که باشد فراهم می کند. خلبان اردنی که در قفس سوزانده شد سنی بود و شماری از شیعیان نیز داخل یک قفس قرار داده شدند و در آب غرق شدند. تندروها همچنین مردان و زنان ایزدی را کشتند. هیچ کس در جهان نمی تواند این رفتار را بپذیرد».
آقای دکتر ولایتی که سال ها تمرین دیپلماسی کرده است در پایان گفت: «این تندروها پشت سر سعودی ها پنهان می شوند یا با پولی که از عربستان می گیرند در غارهای وزیرستان فعالیت می کنند. آنها مرتکب اقدامات زشتی می شوند که اگر آن را در این منطقه انجام می دادند برای افکار عمومی غیرقابل قبول بود. مثلاً یک سنی کمربند انفجاری می بندد و آن را در مسجد شیعیان منفجر می کند یا یک شیعه به سوی یک سنی تیراندازی می کند. این گونه حوادث در اروپا و بین مسیحی ها هم اتفاق می افتاد. طی نسل ها، کاتولیک ها در فرانسه پروتستان ها را می کشتند. آیا امروز چنین اقداماتی در اروپا دیده می شود؟ جهان اسلام هم خواه ناخواه به همین سمت پیش خواهد رفت. این روند طبیعی تحول در جهان است و این تعصب فرقه ای کسی را در جهان اسلام نخواهد یافت که از آن حمایت کند».
ما با این آقای دکتر - وزیر سابق امور خارجه و مشاور کنونی رهبر که چیزهای زیادی درباره جهان و به خصوص درباره منطقه کشورهای عربی می داند و در برنامه ریزی و اجرای تشکیل ائتلاف سه جانبه جدید بین ایران، روسیه و چین مشارکت دارد - خداحافظی کردیم. بین طرف های تشکیل دهنده این ائتلاف، نخ هایی از جنس ابریشم وجود دارد و این ائتلاف گسترش می یابد تا به ائتلافی جدی در برابر دشمنانش که به رقبای سرسخت تبدیل شده اند، تبدیل شود.