گروه اقتصادی- برنامه ثریا با موضوع اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت و باحضور اصغر ابراهیمی اصل، معاون اسبق وزیر نفت و کارشناس ارشد انرژی و علیرضا پیمان پاک کارشناس انرژی روی آنتن شبکه یک سیما رفت.
به گزارش
بولتن نیوز،برنامه این هفته ثریا با موضوع اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت و باحضور اصغر ابراهیمی اصل، معاون اسبق وزیر نفت و کارشناس ارشد انرژی و علیرضا پیمان پاک کارشناس حوزه انرژی روی آنتن شبکه یک سیما رفت.
در این برنامه تلاش شد تا محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت به دور از مباحث کلیشهای و با نگاهی کارشناسی مطرح شود لذا سازوکارهای موجود در ساختار وزارت نفت مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این برنامه ثریا با اشاره به اشکالات تاریخی در صنعت نفت ما اشاره شد که باید از صنعت نفت ما از الگوی بهرهبرداری که صرفا به دنبال استخراج نفت و فروش آن به خارجی هاست خارج شود. همچنین تاکید شد که در دوران پسابرجام صنعت نفت ما باید مدیریت شود و عدهای نباید از حضور خارجیها ذوق مرگ شوند!.
همچنین در این برنامه ثریا از مردم نظرشان در باب شفافیت در قراردادهای نفتی پرسیده شده بود که بیش از 80 درصد مردم موافق شفاف شدن قرار دادهای نفتی بوده و معتقد بودند شفاف شدن جزئیات قراردادهای نفتی می تواند به کاهش فساد و تامین منافع ملی کمک کند.
سیاستهای کلی اقتصاد، لقلقه زبان رسانهها، مسئولان و دولتهای پیشین و کنونی است
مجری برنامه ثریا در ابتدا در تشریح هدف برنامه اشاره کرد: چند سالی است که بحث اقتصاد مقاومتی و جنگ اقتصادی ما با غرب مطرح است و چند وقتی است که رهبر معظم انقلاب سیاستهای کلی اقتصاد را ابلاغ کردهاند؛ در این مدت نیز این موضوع لقلقه زبان رسانهها، مسئولین و دولتهای پیشین و این دولت بوده است؛ اما رهبر معظم انقلاب اسلامی در صحبتهایی که در یک ماهه گذشته و حتی هفته اخیر داشتند، فرمودند: از اجرای این سیاستها رضایت ندارم و در اجرا عقب هستیم.
مقصودی در ادامه گفت: میخواهیم بدانیم واقعا در حوزه صنعت برای اقتصاد مقاومتی چه اتفاقی افتاده است؟ حداقل در صنعت نفت کلیگوییها و تعارفات را کنار بگذاریم و صراحتاً امشب یک تصویر را نشان بدهیم که علیرغم تلاشهایی که مسئولین در این زمینه انجام دادهاند، وضعیت ما در صنعت نفت چگونه است؟
در ابتدا ابراهیمی اصل، معاون وزیر نفت در دولتهای نهم و دهم و هفت ماه از دولت یازدهم و کارشناس ارشد انرژی در پاسخ به این سوال مجری گفت: مقام معظم رهبری با هوشیاری و به موقع از سالها قبل یعنی سال 82 شروع به صحبت در خصوص اقتصاد مقاومتی کردند و فرمایشات بسیار مهمی را با مسئولان مطرح کردند؛ به نوعی حساسسازی و آگاه کردن فضای ذهنی مسئولین برای این بود
ادبیات حاکم در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاه، نگاه برونگرایی استمعاون وزیر نفت در دولت های نهم و دهم اصل ادامه داد: ما وارد یک عرصه جنگ نرم شده ایم که ساز و کار آن با جنگ تحمیلی در آن 8 سال دفاع مقدس متفاوت است. این جنگ یک جنگ مغزافزاری و نرمافزاری و گسترده است و چون این پیام به موقع دریافت نشد حضرت آقا ورود کردند و در محورهای بسیار روشن، مطلب ضرورت اقتصاد مقاومتی را تبیین فرمودند و این موضوع را هم با مسئولین و هم با مردم مطرح کردند.
ابراهیمی اصل در پاسخ به سوال دیگر مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا بعد از فرمایشات رهبر انقلاب تغییری در سیاستهای قبلی ایجاد میشود، گفت: هدفی که رهبر معظم انقلاب مطرح فرمودند این بود که باید رویکرد ما رویکردی جهادی، انعطافپذیر، فرصتساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا باشد.
وی اضافه کرد: ادبیات حاکم در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاه، نگاه برونگرایی است؛ در واقع نگاه به غرب و آن سوی آبها است که فردی برای ما مهندسی، سرمایهگذاری و تولید کند و سهم خود را ببرد و در نهایت چیزی به ما بدهند؛ این پارادایم اصلاً تغییر نکرده است.
در ادامه مقصودی بیان داشت: یعنی ما فقط آن واژه برونگرایی را گرفتهایم آن هم نه با تعریف از کشورهای منطقه بلکه با تعریف کشورهای غربی.
بازار مصرف کننده انرژی در اطراف ما حدود1.5 میلیارد مصرف کننده داردابراهیمی اصل با اشاره به بازار گسترده انرژی در اطرف کشورمان گفت: ما در منطقهای قرار گرفتهایم که 15 کشور در اطراف ما هستند که 4 کشور اصلاً نفت ندارند؛ بازاری که اطراف ماست اگر بازار هند را هم در نظر بگیریم نزدیک یک و نیم میلیارد مصرفکننده دارد و آنها برای توسعه به انرژی ما نیازمند هستند؛ ما در موقعیت ژئوپولوتیک قرار گرفتهایم و میتوانیم محل ترانزیت نفت و گاز باشیم و جمعیت بسیار هوشمند و تحصیلکردهای داریم.
فراموشی کشورهای همسایه و تمرکز بر روی کشورهای غربی!ابراهیمی اصل اضافه کرد: رتبه اول ذخایر گاز شناخته شده جهان را داریم و 18.2 درصد ذخایر شناخته شده گاز جهان متعلق به ایران است؛ در منابع نفت و گاز ما در رتبه اول دنیا قرار داریم و بعد از گذشت بیش از 100 سال در حال حاضر در شرایطی هستیم که ما باید بتوانیم با خلق ارزش افزوده چنان ساز و کاری بنیان بگذاریم که تکانهها و تدابیر و تحرکات خارجی نتوانند تولید و مصرف انرژی و صادرات به کشورهای همسایه را مختل کند؛ ما همسایهها را فراموش کردهایم و بیشتر به این موضوع تمرکز داشتیم که چگونه بتوانیم این انرژی را سریعتر بستهبندی و به غرب صادر کنیم.
مسیر اشتباه گذشته را طی میکنیم اما روی این مسیر یک چادر اقتصاد مقاومتی میگذاریم
در ادامه پیمان پاک در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی براینکه به نظر شما چقدر توانسته ایم با توجه به سیاستهای اخیر اقتصاد مقاومتی مسیر را تغییر بدهیم گفت: برای پاسخ به این سوال من در ابتدا مقدمهای در بحث توسعه و برنامهریزی صنعت نفت عرض کنم؛ ما همیشه، خصوصاً در دو دهه اخیر یک مشکل دو دستگی داشتهایم یعنی وزارت نفت و صنعت نفت ما دارای یکسری متخصصین فعال و تکنسینهای نفت بوده که در پالایشگاههای نفت در گرما بر سر خطوط لوله جاهای دیگر فعالیت میکردند و یک بدنهای هم بوده که مدیریت میکرده است اما همیشه ما یک تعریفی داشتهایم که یک طبقه وزارت نفت باید باشد که یکسری سیاستهای کلان حوزه انرژی یا برنامه توسعهای که ابلاغ میشود یا نامگذاری که بر روی سالها میشود مانند سال اصلاح الگوی مصرف، سال همت مضاعف و کار مضاعف را {با توجه به همان سیاست های ثابت همیشگی}ترجمه کند.
وی ادامه داد: یعنی همان کارهای اشتباه گذشته ادامه پیدا میکند با این تفاوت که یک روسری یا چادر اصلاح الگوی مصرف یا اقتصاد مقاومتی روی آن گذاشته شده است. گفته می شود خام فروشی بد است اما در عین حال کار خودمان را انجام می دهیم. یعنی یک برنامهای که به صورت روتین پیش می رود به گونهای به این هدفگذاری که در سطح کلان در کشور شده است، به زور ارتباط برقرار می کنیم.
صنعت نفت ما طوری طراحی و برنامهریزی شده که مبتنی بر الگوی بهرهبرداری باشداین کارشناس حوزه انرژی در بیان علت این برخورد با سیاست هایی که رهبری در کلان اعلام می کند اظهار داشت: علت آن این است که دو نوع الگوی توسعه در صنعت نفت دنیا وجود دارد؛ یک الگوی مبتنی بر توسعه است و دیگری الگوی دیگر مبتنی بر بهرهبرداری است که صنعت نفت ما طوری طراحی و برنامهریزی شده که مبتنی بر الگوی بهرهبرداری باشد.
وی تصریح کرد: متاسفانه شرایط را طوری تعریف کردهاید که فقط نفت را بیرون بیاورید و نهایتاً یک تبدیل سادهای انجام دهید و بفروشید؛ در اینجا یک تقسیم وظیفهای در دنیا شده است که شما باید تأمین کننده امنیت انرژی جهان باشید و ما نیز همین راه را طی می کنیم.
پیمان پاک با ارائه سندی تصویری که نشان دهنده نوعی از تقسیم کار جهانی در حوزه انرژی بود خاطر نشان کرد: اگر روی این اسلاید توجه کنید یک تقسیمبندی جهانی انجام شده که بخش اصلی ابرقدرتهای جهان یعنی اروپا و آمریکا، تامین کننده سرمایه و تکنولوژی هستند؛ کشورهایی مثل کشورهای خاورمیانه و روسیه و یا به عبارتی ایران به دلیل داشتن رتبه اول در ذخایر نفت و گاز، وظیفهشان این است که فقط از این مزیت نسبی خود استفاده کنند و تولید کننده انرژی به صورت خام باشند تا این زنجیره امنیت انرژی جهانی را تامین کند.
الگوی مبتنی بر بهرهبرداری یعنی کسی که تمام توسعه و تولید او بر مبنای داشتههای دیگران استوی در پاسخ به سوال دیگری مجری مبنی براینکه این تقسیم کار را چه کسی انجام میدهد؟ تاکید کرد: این تقسیم کار جهانی صورت گرفته را طبیعتاً آن کشورهایی که مدیریت جهانی میکنند، تعریف کردهاند؛ چرا که سودآورترین بخشهای صنعت نفت، تامین تکنولوژی و سرمایه است پس بیشترین سود در جیب کشورهایی میرود که قدرتهای برتر جهانی هستند .
این کارشناس حوزه انرژی ادامه داد: در بحث خدمات مهندسی و توسعه صنایع پاییندستی و تکمیلی، بازهم بر مبنای یکسری تعاریف و توجیهات، میگویند هند و چین دارای جمعیت بالایی هستند و صنایع پاییندستی آنها اقتصادی است پس بنابراین ایران و خاورمیانه باید آن منابع اولیه را برای اینها تبدیل کنند.
پیمان پاک اضافه کرد: به این نقشه که نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این الگوی مبتنی بر بهرهبرداری یعنی کسی که تمام توسعه و تولید او بر مبنای داشتههای دیگران است؛ تکنولوژی، سرمایه، محصولات، خدمات فنی و مهندسی خود را باید از بیرون بگیرد؛ طبیعی است که چنین مجموعهای نمیتواند تعریفی از اقتصاد مقاومتی باشد. رهبر انقلاب در چندین مرحله تاکید داشتند که اقتصاد مقاومتی یعنی تبدیل به اقتصاد انعطافپذیر که از یک حالت شکنندگی تبدیل به یک اقتصادی شودکه تکانههای جهانی بر روی آن تأثیر نگذارد، شود.
فرهنگ الگوی مبتنی بر بهرهبرداری در ذهن افرادی که در این صنعت هستند، رسوخ کرده است!این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: شما صنعتی دارید که هر تکانه کوچکی میتواند آن را به هم می ریزد؛ اگر غربی ها تکنولوژی را ندهند، صنعت شما به هم میریزد، سرمایه را ندهند به هم میریزد، خدمات فنی و مهندسی ندهند به هم میریزد چرا که مدیران ما فقط به این توجه کرده که نفت را استخراج کرده و تبدیل کنید و بفروشید. در 3 بخش تولید، تبدیل و فروش، مصداق داریم که افرادی که در آنجا حاضرند و به عبارتی مدیریت میکنند که این فرهنگ{خام فروشی} کاملا در ذهنشان رسوخ کرده و تثبیت شده است.
ابراهیمی اصل: یک بشکه نفت 50 دلار؛ ارزش جایگزینی آن با تولید الکتریسیته 250 دلار!ابراهیمی اصل در پاسخ به سوال مقصودی که شما این مباحث را قبول دارید که یک کار استعماری صورت گرفته است؟ گفت: در اینجا جا دارد از مهندسین و کارشناسان، تکنسینها و کارگرهای صنعت نفت که در فلات قاره، میدانهای گازی، روی دکلهای حفاری، پالایشگاهها، پتروشیمی، خطوط لوله و مخابرات و در قسمتهای حساس کار میکنند، تشکر کنم، آنها هم در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشتند؛ هم در تأمین سوخت دوران دفاع مقدس نقش داشتند و هم در شکستن مهمترین تحریمی که با اجماع جهانی به وجود آمده بود که بنزین به ما ندهند و انتظار داشتند که در نظام اقتصادی فروپاشی به وجود بیاید و حتی به دنبال تجزیه کشور بودند، نقش داشتند و در حال حاضر سختترین کارها را انجام میدهند.
ابراهیمی اصل ادامه داد: در بحث تولید نفت و گاز و انرژی به دلیل اینکه آمریکا، اروپا و بسیاری از کشورهای آسیایی از جمله چین، هند و آمریکای لاتین، برزیل، آفریقا و آفریقای جنوبی برای رشد و توسعه خود در قرن بیست و یکم به نفت و گاز نیاز دارند (که البته نفت و گاز هم تا سال 2050 جایگزینی ندارد) لذا یک بشکه نفت خام را اگر بسوزانیم و تبدیل به حرارت کنیم، ارزش جایگزینی آن با تولید الکتریسیته با قیمت مرکز توزیع برق سوئیس معادل 250 دلار است بنابراین اگر یک بشکه نفت را 50 دلار میخرند 200 دلار به اقتصاد آنها یارانه داده میشود.
ما 20 سنت را به 1 دلار تبدیل میکنیم، ولی غربیها یک دلار را به 400 تا 7 هزار دلار تبدیل میکنندوی اظهار داشت: آنها مشاهده کردهاند که ما گاز داریم ولی دانش فنی استفاده از این گاز را نداریم پس مشاورین آنها به سراغ ما آمده و پیشنهاد می دهند که ما برای شما طراحی میکنیم و پالایشگاههای بزرگ میسازیم، سرمایهاش را هم میآوریم و این سرمایه را هم به تدریج و به صورت وام و فاینانس پس میگیریم.
ابراهیمی اصل اضافه کرد: اما این واحدهای بزرگی که در پتروشیمی میسازند که 1 میلیون تا 4.3 میلیون تن است، در واقع بستهبندی گاز است برای آنکه به راحتی صادر کنند و برای این نیست که ارزش افزوده خلق کنند؛ ما گاز را تبدیل به 4.3 میلیون تن آروماتیک تبدیل میکنیم اما نمیتوانیم در داخل استفاده کنیم و نهایتا این تولید در کشتی به دنیای غرب میرود و ارزش افزوده آنجا خلق میکند. ما در واقع بیست سنت را به 1 دلار تبدیل میکنیم ولی آنها یک دلار را به 400 تا 7 هزار دلار تبدیل میکنند. در سبد تولید منابع انرژی تقریباً 70 درصد محصولاتی که ما در زندگی روزمره خود استفاده میکنیم، محصولات پتروشیمی است و با این 70 درصد 200 هزار نوع محصول از محصولات گاز میتوان تولید کرد اما ما در کل سرمایهگذاری که در این 50 سال در این صنعت انجام دادهایم، تنوع محصولمان 200 نوع محصول است نه 200 هزار نوع محصول!
ابراهیمی اصل به بیان مثالی در این زمینه پرداخت و گفت: در منطقه لورکوزن آلمان در 450 هکتار، یک میلیون تن اتیلن وارد میشود و تبدیل به 50 هزار نوع محصول میشود که عمدتاً پایه دارویی و صنایع هایتک دارد بنابراین 65 میلیارد یورو صادرات سال 2014 آن منطقه کوچک بوده است و 35 هزار نفر هم در آن کار میکند این در حالی است که ما 3 و نیم میلیون تن اتیلن را وقتی تبدیل و صادر میکنیم، 9 میلیارد یورو گیرمان میآید چراکه تولید آنها دانش پایه است و در تولید ما کاری که انجام شده، این است که ما گاز را گرم کردیم و یا یک باره سرد کردهایم جامد شده و یا پلکانی آن را سرد کردهایم، مایع شده است و بار کردهایم و صادر کردهایم یعنی گاز را برای مسافتهای بیش از 2 هزار کیلومتر بستهبندی کردهایم که توجیه اقتصادی ندارد.
صهیونیستها نمیگذارند با خط لوله به همسایگان خود، گاز بدهیموی ادامه داد: به طور استراتژیک آمریکا و غرب مخالف این هستند که ما با خط لوله به همسایگان خود گاز بدهیم برای اینکه در امنیت ملی ما نقش دارد و منافع ملی ما را تضمین میکند و میتواند روابط ما را توسعه بدهد و با تهاتر مشکلات خود را حل کنیم لذا همه تلاش خود را میکنند که ما با لوله به جایی گاز ندهیم و گاز را بستهبندی کنیم و به غربی ها بدهیم.
وی با اشاره به اینکه چه کسی در این موضوع تصمیمگیری میکند؟ ادامه داد: صهیونیستها پشت این قضیه سرمایهگذاری کردهاند؛ میگویند ایران گاز دارد و رتبه اول دنیا است و اگر صادر نکند برای 250 سال میتواند نیازهای کل کشور را تأمین کند و ما اگر بخواهیم برنده این بازی باشیم باید سناریو داشته باشیم و شرایطی را ایجاد کنیم که ایران با التماس شرایط را سهل کند تا ما بهترین نقاط را انتخاب و تولید کنیم و مابهازای آن، جنسهایی که در خود توسعه صنعت گاز و در سایر بخشهای صنعتی به ما میدهند صد درصد گران تر می فروشند.
نظام باید به صورت استراتژیکی و حاکمیتی به صنعت نفت ورود کندابراهیمی اصل نیز در ادامه افزود: در بخش انرژی باید در بعد حاکمیتی، نظام تصمیم بگیرد؛ زمانی که بنده مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره بودم، شرایط بحرانی در جنگ بوجود آمد؛ حضرت امام ورود کردند و گفتند وزیر نفت حق ندارد، نفت صادر کند لذا یک هیئت 5 نفره انتخاب کردند؛ آن زمان شهید رجایی رئیسجمهور بود.
رئیسجمهور یا نماینده تامالاختیار، وزیر خارجه، وزیر تجارت، وزیر اطلاعات و یک نیز نماینده خودشان گذاشتند و گفتند این 5 نفر باید سیاستگذاری کنند که نفت به چه مقدار و به کجا صادر شود و مابهازای آن به کشور چه وارد شود، بنابراین در شرایط جنگ جدید، نظام باید به صورت استراتژیکی و حاکمیتی به صنعت نفت ورود کند.
انگلیسیها طوری صنعت نفت ما را معماری کردند که ذهنها برای پیادهسازی "اقتصاد غیر مقاومتی" پیادهسازی شدمقصودی در ادامه برنامه خطاب به علیرضا پیمان پاک مهمان دیگر برنامه اظهار داشت: با توجه به این سیاستهایی که در دولت پیشین و یا دولت کنونی درحال اجراست، میخواهم بدانم اقتصاد مقاومتی چه نیست؟ یعنی با چه سیاستهایی و چه رویکردهایی مخالف است. شاید اگر از این طرف به این موضوع نگاه کنیم و یک مقدار رودربایستی را کنار بگذاریم، بتوانیم بگوییم که چه سیاست غلطی است و باید جایگزین شود.
پیمان پاک نیز در پی اظهارات مجری برنامه گفت: در ابتدا باید توضیح دهیم که رویکرد ما به دولت خاصی نیست بلکه این موضوع یک فرهنگ صد ساله است. صنعت کشاورزی و ساختمان ما را انگلیسیها پایهگذاری نکردند بلکه آنها بر روی صنعت نفتی که در زنجیره جهانی اثرگذاری دارد، ورود کردند و طوری مهندسی و معماری کردند که ذهنها برای پیادهسازی اقتصاد غیر مقاومتی پیادهسازی شد.
وی ادامه داد: اولین نقطهای که تحریم نشانه گرفت بحث فروش نفت ما بود؛ اینها یک سیستم ثابت را در 30 سال فروش نفت تعریف کرده اند؛ قبل از جریان تحریم افرادی تذکر میدادند که تحریم میخواهد اتفاق بیفتد و نفت ما تحریم میشود اما مسئولین صنعت نفت شروع کردند به نمودار کشیدن که اصلاً امکان ندارد صنعت و فروش نفت ما تحریم شود؛ اصلا با چنین اقدامی دنیا بهم میریزد. به این افراد می گفتیم دنیا قصد دارد پایههای نظام را بزند، شما تغییرات کوچکی را ایجاد و نوآوری کنید تا این اتفاق رخ ندهد.
پیمان پاک همچنان افزود: اقتصاد مقاومتی میگوید باید به گونهای تعریف و برنامهریزی کنیم که از تکانههای اقتصادی جلوگیری کنیم، نه زمانی که ضربه خورد برنامهریزی کنیم؛ به این افراد گفته می شد باید کارگزاری فروش تعریف کنید و دفاتر را تقویت کنید، سیستمهای بازاریابی را تقویت کنید؛ شرکت آرامکو سعودی بیش از 200 پی اچ دی دارد که مارکتینگ میکنند و یک شرکت بزرگی است که نفت آن را میبرند اما این افراد در ایران میگویند نه، برای نفت ما پشت در صف کشیدهاند! مگر کسی هست که نفت ما را نخرد؟! متاسفانه آن آدمهایی این حرفها را میزنند که این آدمها فوقالعاده متعهد، تلاشگر و زحمتکشی هم هستند اما ذهن آنها به گونهای مهندسی شده است که تا تحریم اتفاق میافتد به این طرف و آن طرف میزنیم که به هر طریقی نفت بفروشیم که نهایتا نتیجه اش این می شود که افرادی مانند ب.ز پیدا میشود! چرا؟ چون مدیران نفت قبل از اینکه تحریم رخ بدهد به گونهای مهندسی نکردهاند که اگر تحریم اتفاق افتاد یا به عبارتی نفت را نخریدند، یک سیستمهای پشتیبان داشته باشیم.
افرادی که در دفاتر فروش در چین و سنگاپور هستند حتی زبان انگلیسی هم بلد نیستند!این کارشناس انرژی در ادامه بیان کرد: تحریم اتفاق افتاد و دفتر فروش ما در لوزان نیز تحریم شد اما بعد از 5 سال هنوز فکری نشده که این دفتر را عوض کنیم؛ دفتری که هیچ کاری از آن برنمیآید و مدیرش میگوید این دفتر در اینجا به هیچ دردی نمیخورد، نه میتواند نفت بفروشد و نه پول جا به جا کنید بنابراین بدیهی است که باید در جای دیگری جایگزین آنرا ایجاد کنیم و دفاتر دیگر خود را تقویت کنیم. 3 دفتر برای فروش در چین، سنگاپور و هند ایجاد شده است که 3 الی 4 نفر در آن جا مشغول هستند و خیلی از آنها متأسفانه از قبل به صورت رابطهای به آنجا رفتهاند سطح سواد و تخصص لازم را دارند، متأسفانه حتی برخی از آنها زبان انگلیسی هم نمیدانند و نمیدانم چگونه در دفتر چین نشسته اند و مشخص نیست با این وضع باید چه کار کند؟ این فرد باید قبل از تحریم و حین تحریم یک تخصصی داشته باشد که یکسری راههای علمی فروش نفت را تعریف کنند که زمانی که تحریم اتفاق افتاد، سقف فروش ما تنزل پیدا نکند.
وی تاکید کرد: این عملکرد زاییده همان تفکری است که وقتی قبل از تحریم به آنها توصیه می شد که در حوزه فروش نفت نوآوری کنید، میگفتند اگر ما کار را دست دلال و کارگزار بدهیم و سیستم علمی تعریف کنیم باعث میشود که قیمت افت پیدا کند و ممکن است این کارگزار نفت را با قیمت پایین بفروشد لذا بازار جهانی نفت به هم بریزد!
تفکر ما در صنعت نفت همان چیزی است که غربیها طراحی کردهاندپیمان پاک اظهار داشت: خب به هم بریزد مگر ما را تحریم نکردند؟ مگر اساس و پایههای نظام ما را هدف قرار ندادند؟ شما نگران این هستید که امنیت انرژی جهان به هم نریزد؟ این موضوع نشان میدهد که ما هیچ برنامهریزی نداشتیم و کارهای همان آقایانی که قبل از تحریم میگفتند ما نفت را به کاگزار یا سیستم سازماندهی و مهندسی شدهای که قابل نظارت، بررسی و پیگیری باشد، نمیدهیم و فروش فقط باید دست شرکت ملی نفت باشد، باعث میشود کار را به افرادی بدهند که نهایتا اتفاقاتی میافتد که امروز شاهد و ناظر آن هستیم.
وی بیان داشت: این اتفاق نشان میدهد که ما اقتصاد مقاومتی نداریم و همان الگوی مبتنی بر بهرهبرداری داریم یعنی همان تفکراتی که به تزریقشده و به عبارتی به ما خورانده شده است را اجرا می کنیم.
رشتههای دانشگاهی مربوط به صنعت نفت بسیار کم استپیمان پاک با بیان اینکه تفکر حاکم بر مدیران صنعت نفت ما همان چیزی است که غربیها طراحی کردهاند، ادامه داد: متأسفانه ما رشتههایی از جمله رشته مدیریت نفت و رشته حقوق نفت نداشتهایم؛ ما حتی رشتههای مختلفی در زمینه بحثهای منابع انسانی و مدیریتی صنعت نفت نداشتهایم. رشتههایی که از قبل بوده همه رشتههای فنی بوده است یعنی همه مبتنی بر الگوی بهرهبرداری هستند؛ چرا ما یک رشته مدیریت یا اقتصاد نفت نداشتیم؟ همه این مدیران ما باید آن طرف تحصیل میکردند و تخصص میگرفتند ولو آدم مکتبی و مذهبی هم بود، داشتهای، نداشت چراکه آن تفکرات و ذهنیت مطلوب غرب برایش شکل گرفته بود و مجبور بود طبق آن عمل کند که همین بحث را دوباره بحث تولید هم شاهد آن هستیم.
ابراهیمی اصل نیز در تکمیل این بخش از اظهارات پیمان پاک گفت: من در سال 92 گزارشی را نوشتهام که در آن گزارش گفتم که 130 اندیشکده امنیتی و اقتصادی آمریکا بر علیه نظام جمهوری اسلامی به عنوان اتاق فکر کار میکنند که از این تعداد حدود 15 موردش در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی کار میکنند؛ آن زمان این اندیشکده ها یک گزارشی را دادند که تابستان 2012 بهترین زمان است که ایران را از بازار صادرات نفت حذف کنیم و البته گفت این کار مانند یک شمشیر دو لبه است چون تحلیل آنها این بود که قیمت نفت اگر به مرز 125 دلار برسد، اقتصاد 6 کشور اروپا فروپاشی میکند و 120 دلار خط قرمز آمریکا است چراکه اقتصاد آمریکا هم متزلزل میشود لذا باید مدیریت کنیم که قیمت نفت از 100 دلار بالا نرود چون اگر قیمت نفت پایینتر از 100 دلار باشد به نفع چین است و اقتصاد چین و تجارت چین گسترش پیدا میکند و در سال 2020 به بعد چین اهداف سیاسی خودش را میتواند به دنیای غرب دیکته کند؛ روسیه هم برای اینکه بتواند طرح توسعه خودش را انجام بدهد به نفت بشکهای 90 تا 100 دلار نیاز دارد.
وی در ادامه گفت: آن زمان ما گفتیم که یک اتاق فکر تشکیل شود که ما بتوانیم در آن مقطع این مسئله را مدیریت کنیم که اگر پیشدستانه حتی برای چند ماه صادرات نفت خودمان را قطع میکردیم، نفت به بشکهای 130 الی 140 دلار میرسید. در یک مقطعی که روند رو به افزایش بود و بر روی 132 دلار رسید، شما دیدید که بلافاصله یک مراسم سوری برپا کردند و رئیسجمهور آمریکا و وزیر خارجه آمدند و گفتند رهبر القاعده را کشتیم و در دریا انداختیم که نتیجه آن شد که فردای آن روز 10 دلار قیمت نفت کاهش پیدا کرد.
ابراهیمی اصل در ادامه افزود: آنها پمپاژ امنیت و پمپاژ شرایط نرمال میکنند تا قیمت را پایین نگه دارند و برای اینکه بتواند بازار عرضه و تقاضا را مدیریت کنند، رسانهها را به کار میگیرند. در تولید نفت و گاز رسی(شیل)، واقعیت میدانی این است که آمریکا تا سال 2020 معادل 2.8 میلیون بشکه میتواند نفت تولید کند البته با تخریب گسترده نسبت به مسائل محیطزیست و استفاده فراوان از آب و گرفتاری برای مردم.
وی در ادامه افزود: آمریکا با بزرگنمایی این موضوع و فشار زیاد به عربستان باعث میشود که با تولید زیاد و عرضه مازاد قیمت را پایین بیاورد و با دولت عربستان توافق میکند مابهتفاوت این زیان را، 400 میلیارد دلار باید بدهد چون فشار به ایران و روسیه وارد خواهد شد بنابراین یک اتاقهای فکری دارند که مسئله خرید و فروش نفت را چه به صورت واقعی و چه به صورت کاغذی، بورسی و ریختن ذخایر استراتژیک در مواقع خاص در بازار بررسی میکنند برای اینکه نرخ را پایین نگهدارند چراکه این نفت گردش خون نظام اقتصادی جهان است و هر چقدر ارزانتر باشد قیمت نهایی محصول کاهش پیدا میکند و سودآوری بالا میرود.
ابراهیمی اصل: اگر ما مجوز ایجاد پالایشگاههای کوچک و متوسط در کشور را صادر کنیم، میتوانیم صادر کننده باشیمابراهیمی اصل تصریح کرد: ما یادمان است که قبل از انقلاب 6 میلیون بشکه نفت در این کشور تولید و صادر میشد و برنامه داشتند تا به 10 میلیون بشکه برساند؛ در حال حاضر ذخایر ما در نفت امکان تولید 4 الی 5 میلیون بشکه نفت را دارد و مشکلی نیست؛ دلیلی که نمیتوانیم بفروشیم این است که میخواهیم خام فروشی کنیم اگر ما مجوز ایجاد پالایشگاههای کوچک و متوسط در کشور را صادر کنیم، اگر پتروپالایشگاهها را درست کنیم که میتواند 200 الی 300 نوع محصول برای صنایع پاییندستی درست کند، اگر مصرف انرژی را بهینه کنیم و به تکمیل پالایشگاهها سرعت بدهیم در این صورت ما نه تنها واردکننده نیستیم بلکه میتوانیم صادرکننده باشیم. صادرکننده فرآوردهها، محصولات پتروشیمی و برق باشیم؛ ما میتوانیم گاز را علاوه بر تزریق به میدانهای مشترک که باعث تولید صیانتی و افزایش ضریب بهروهوری مخازن و میادین نفتی ما میشود تبدیل به الکتریسیته کنیم و تولید فولاد، آلومینیوم، سیمان، شیشه و انواع و اقسام محصولات پتروشیمی با ارزشافزوده بالا کنیم به نوعی گاز را به صورت جامد با ارزشافزوده صادر کنیم.
اداره صنعت نفت به دلیل عملزدگی و اداره به صورت فرماندهی دچار بحران شده استدر ادامه مجری برنامه باتوجه به سخنان گذشته مهمانان گفت: سوال اصلی این است که آیا در حال حاضر سیاست های ما در حوزه صنعت نفت به این سمت حرکت میکند یا خیر؟
ابراهیمی اصل نیز در پاسخ گفت: خیر، دلیلی که نمیشود این است وزارت نفت باید با نیروی چابک، تحصیلکرده حرفهای در نقشهای مختلف آن کار کند که الآن سه برابر آن نیرو وجود دارد و کارهایی به صورت سنتی و عادتی انجام میشود. ما باید یک نگاه جدید داشته باشیم و باید از روش عادتی سنتی قدیمی با ضریب بهرهوری پایین، بیرون بیاییم. این سازوکار مهندسی مجدد و رفتن به سمتی که بتوانیم ارزش افزوده خلق کنیم، به علت مجموعه روزمرگی و عمل زدگی و اداره صنعت به صورت فرماندهی دچار بحران شده است؛ بدنه بزرگ قوه عاقله و آن قسمتی که باید بتواند ترفندهای بینالمللی را شناسایی کند و مسیر خود را پیدا کند، ضعیف است.
رسیدن ایران به آب و لجن بجای نفت!مقصودی در ادامه پرسید که آیا در میادین مشترک، درست کار کردهایم؟
ابراهیمی اصل در پاسخ گفت: در میدان های مشترک با قطر در پارس جنوبی؛ که دامنههای زاگرس این میدان را تشکیل دادهاند و در ادامه دامنههای زاگرس از طرف ایران در 3 هزار و 700 کیلومترمربع در چهار لایه ما میتوانیم نفت و گاز تولید کنیم؛ این بخش تا 6 هزار کیلومترمربع در قطر رفته است. 8 درصد گاز شناختهشده جهان طرف ماست و 8 درصد طرف قطر است؛ حدود 25 سال پیش وزیر نفت قطر در انگلیس یک سمیناری را گذاشت و گفت ما میخواهیم شروع به تولید گاز و نفت کنیم، اما من از شما میخواهم به گونهای به ما مشاوره بدهید و سرمایهگذاری کنید که زمانی که ایرانیها از شرایط جنگ و بازسازی خلاص شدند و شروع به کار کردند، چاه که میزنند با آب و لجن مواجه شوند! همه خندیدند و قبول کردند لذا طراحی که سیستم قطر انجام داده است به موازات مرز، تعداد زیادی سکو زده و از هر چاه 165 میلیون فوت مکعب تولید میکند و ما 11 سال بعد شروع به کار کردیم و کند هم بودیم و به هر دلیلی کارها به خوبی پیش نرفت.
گاف بزرگ!وی خاطر نشان کرد: در حال حاضر نفت و گاز در این میدان مهاجرت میکنند؛ سرمایهگذارانی که آن طرف سرمایهگذاری کردند و نفت و گاز را تولید میکنند در یک مقطعی به ایران آمدند و گفتند علیرغم همه تحریمها ما میخواهیم کار کنیم که بطور مثال توتال یکی از آنها بود. اما در قسمت 3700 کیلومتری ما فاز 2، 3، 4، 5، 6، 7،8 را درست در وسط میدان به سمت سرزمین اصلی ما انتخاب کردند و شروع به حفاری، سکو زدن و تولید کردند و زدن چاهها را از لایههایی انجام دادند که متعلق به ماست و ادامه این لایه طرف قطر نیست.
مقصودی گفت: منظورتان این است که این تصور که میادین مشترکمان که در پارس جنوبی بهرهبرداری میشود، اشتباه میکنیم و غربیها در لایهای که متعلق به خود ماست، این را استخراج میکنند؛ این خیلی گاف بزرگی نیست؟!
ابراهیمی اصل خاطر نشان کرد: حفاریهایی که نزدیک مرز اتفاق افتاده است از فاز 12 و 19 و 1، هنوز تعداد کارهایی که باید انجام شود، تکمیل نشده است ولی چون اختلاف زمان زیاد به وجود آمده است و تولید غیر صیانتی از طرف قطر صورت گرفته است، مهاجرت نفت و گاز و میعانات گازی را داریم.
در بهرهبرداری از میادین مشترک باید تلاش بیشتری کنیممعاون اسبق وزیر نفت بیان داشت: برای این کار در دنیا دو قاعده وجود دارد یکی اینکه با کشوری مانند قطر که 500 الی 600 هزار جمعیت دارد و عملاً از میدان مشترک استفاده غیرمجاز میکند، در قالب مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک انرژی و اقتصادی تولید مشترک صورت بگیرد؛ تمام این معادن و رزروها از نظر مهندسی قابل اندازهگیری است و بعد متناسب با سهم هر کشور از آن برداشت میشود که این یک تولید صیانتی است.
وی در ادامه گفت: قاعده دیگر این است که هم سرمایهگذاری و تلاش کنیم که از آنجا، " فرزاد ای و بی" و میادین که با کشور عراق داریم، تولید کنیم. در این 25 میدان مشترک ما باید تولید کنیم و این تولید را برای مصارف داخلی، تزریق به سفره زیرزمینی، خلق ارزش افزوده و صادرات اختصاص بدهیم.
منتظریم درهای کشورهای غربی باز شود اما راهمان نمیدهند!محسن مقصودی با بیان اینکه ما قصد داریم در این برنامه به دولت کمک کنیم، گفت: در این دو سال چه سیاستهایی باید تغییر کند؟
پیمان پاک در پاسخ به این سوال مجری گفت: تحریم یا به عبارتی آن شوک و تکانهها در حوزه فناوری و در حوزه منابع مالی و نیروی انسانی اعمال میشود؛ باید برای اقتصاد مقاومتی به گونهای برنامهریزی کنیم که بتوانیم اینها را مدیریت کنیم. یکی از مهمترین مقولات این است که وقتی که تحریم اتفاق میافتد میگوییم فناوری ندادند، وقتی فناوری ندادند میبینیم که 50 سال پژوهشگاه صنعت نفت ما تلاش کرده به نرمافزار و توانایی احداث تاسیسات رسیده است و دانش آن را دارد ولی در پشت دروازه کشورهای غربی میماند که البته منتظریم تا باز شود! آن زمانی هم که در باز است،کسی راهش نمیدهد.
دستور رهبری و اقدام خلاف آن توسط دولت!وی تاکید کرد: حاکمیت باید ورود کند اما بالاتر از اینکه شخص اول مملکت در پژوهشگاه صنعت نفت دستور میدهد که از فناوری پژوهشگاه استفاده کنید؟ بعد که دولت عوض میشود پژوهشگاه صنعت نفت از زیر نظر وزیر نفت هم پایین آورده می شود و زیر نظر قائممقام وزیر می رود! این چه نوع عمل به دستور ولایت است؟! در مقولههای تأمین مالی هم اینطور است که بستهای برای تامین مالی طرح های نفتی طراحی شده است که این بسته همیشه باید در شرایط صلح باشد یعنی اگر در شرایط تحریم باشد، هیچ اقدامی نمیتوانیم انجام بدهیم.
این کارشناس انرژی تصریح کرد: یا در فضای دیگر به دلایل مختلف ما در پارس جنوبی تولیدمان عقب افتاده، تحریم هستیم یا به ما منابع و فناوری ندادن که البته فناوری را داریم ولی استفاده نمیکنیم حتی یک میدان کوچک داخلی حاضر نشدند به پژوهشگاه بدهند!. گفتند اگر ورود پیدا کنید اینجا مخزن ما را دچار مشکل میکنید و تولید ما به هم میریزد، آیا شرکتهای بزرگ تولید کننده از ابتدا بزرگترین تولیدکننده بودند؟ واضح است که اینها در میادین بزرگ کشورهای جهان سوم به این نتیجه رسیدند اما حاضر نشدند یک میدان کوچک داخلی در اختیار پژوهشگاه بگذارند حتی پژوهشگاه درخواست کرد برای انجام آزمایشات یک میدان مرده در اختیارش قرار بگیرد اما مسئولیم حاضر نشدند آنرا در اختیارشان قرار دهند.
در 20 سال اخیر 45 میلیارد گاز فلر سوزاندند اما آن را در اختیار پژوهشگاهها نگذاشتندپیمان پاک نیز در پاسخ اظهار داشت: گاز فلر گازی است که سر چاه سوخته میشود و در هیچ جای دنیا دیگر مرسوم نیست در صورتی که همان گاز طبیعی و غنی است که ما میسوزانیم! حداقل در 20 سال 45 میلیارد دلار از این گازهای فلر را سوزاندهایم. برای جمع آوری گازهای فلر و استفاده از آنها مجلس مصوبه میدهد؛ مقام معظم رهبری 4 سال پیش در پارس جنوبی دستور میدهند که فلرها باید خاموش شوند و دو سال است که مجمع و کنسرسیوم میگذارند که قیمت گاز فلر را تعیین کنند؛ میگوییم این فلر میسوزد چرا این قسمت را به بخش خصوصی که توان انجام آن را دارید واگذار نمیکنید و در پاسخ میگویند که این انفال است و ما نمیتوانیم به بخش خصوصی واگذار کنیم.
وی تاکید کرد: دو سال است که این گاز فلر روزی 40 میلیون مترمکعب به اندازه دو فاز پارس جنوبی میسوزد و به آن ایرادی نمیگیرند اما شما حس میکنید چون ممکن است به بخش خصوصی ما واگذار کنید که این گاز را به برق و فرآورده و یا گاز مایع... تبدیل کند، ایراد دارد؟ این مسئله با اقتصاد مقاومتی در تضاد است.
یکی از نقاط ضعف دولت فعلی این است که به شرکت ملی صنایع پتروشیمی کمتوجهی میکنداین کارشناس انرژی ادامه داد: صنعت پتروشیمی مظهر تبدیل در حوزه صنعت نفت و گاز است؛ اما متاسفانه برای مدیریت این بخش مجموعه ای را تحت عنوان شرکت ملی صنایع پتروشیمی تعریف میکنیم که واحدهای بزرگ مختلف دارند و حداقل 3 هزار نفر پرسنل در آن فعالیت میکنند و چندین میلیارد دلار در آن تزریق شده برای اینکه خوراک اولیه زنجیره جهانی را بدهد.
وی افزود: اما زمانی که از مسئولین سوال می شود که شما برای زنجیره پاییندستی چه کاری انجام دادهاید؟ یک دفتر کوچکی تحت عنوان دفتر توسعه صنایع پاییندستی درست کردند و 3 نفر گذاشتهاند که یک روز بودجه آن را میدهند و یک روز نمیدهند؛ خود آقای دکتر ابراهیمی اصل طرح بزرگی را طراحی کرد که این طرح انقلابی در این صنعت ایجاد میکرد اما به محض اینکه ایشان سمتشان تغییر کرد، طرح تعطیل شد.
پیمان پاک تصریح کرد: در حال حاضر یک نقطه ضعفی که در دولت فعلی وجود دارد این است که به همین شرکت ملی صنایع پتروشیمی هم کمتوجهی شده و ضعیفترین آدمها را در آنجا گذاشته اند و فعالیت قابل توجی در آنجا نمیشود و تمام تمرکز بر روی میادین و تولید است در صورتی که ما اگر تولید کنیم، نهایتا مجبوریم باز هم خام فروشی کنیم.
پیمان پاک با بیان اینکه نگاه خام فروشی همچنان ادامه دارد و همچنان تمرکز وزارت نفت بر افزایش تولید است، عنوان کرد: در حوزه حمایت و توسعه صنایع پایین دستی به وزارت نفت مراجعه میکنیم، میگویند این موضوع در حوزه وزارت صنایع است و به عهده من نیست و من نباید توسعه بدهم؛ اگر نباید توسعه بدهید پس چرا شما در جاهای مختلف دنیا شرکتهایی مثل توتال و غیره همه پمپبنزین و پالایشگاه دارند؟ اگر این بد است، چرا در دنیا بد نیست؟ چرا وزارت صنایعهای آنجا، بالادستی را از پاییندستی جدا نمیکنند؟
وی تاکید کرد: آرامکو عربستان در پاییندستیها هم سهیم هستند؛ شما الگوی سنگاپور را ببینید یکی از بزرگترین مجموعههای آسیایی و جهان در زنجیره ارزش است، یک واحد بالادستی تا تمام پاییندستی سهیم است و کسی این را جدا نمیکند.
پیمان پاک ادامه داد: ما اگر یک تن را هزار دلار بفروشیم اگر تبدیل به صنایع پایین دستی بشود در آنجا هر گرم هزار دلار به فروش میرسد؛ اینجا این زنجیره را جهانی قطع کردیم و میگویند که شما تأمینکننده متانول که ارزش افزوده پایین و اشتغال پایینی دارد باشید.
در سال 6 میلیارد برای صنعت نفت خرید داریم که 75 درصد این رقم میتواند داخلی باشدمقصودی، مجری ثریا در دقایق پایانی برنامه خطاب به ابراهیمی اصل گفت که پیرامون پسابرجام بحثهای زیادی مطرح میشود؛ به هر حال حضور دوباره شرکتهای بزرگ و کمپانیهای خارجی در حوزه نفت و گاز را شاهد خواهیم بود. ما باید چه نکاتی را رعایت کنیم که آن بحث ساخت داخل و بحث تقویت توان داخلی و منافع ملی ما تأمین شود؟
ابراهیمی اصل نیز در پاسخ به این سوال تاکید کرد: در وزارت نفت و در شرکتهای تابعه آن حدوداً هر جنسی که خریداری میشود یک نوع کد بر روی آن درج شده است؛ دنیای غرب اینقدر هوشمند برخورد کرده است که در طول سالیان گذشته به همین خودکار 93 کد داده است و همین را به اسمهای مختلف فروخته است، اگر همین خودکار را روی کامپیوتر بزنید یک جایی ممکن است 2 هزار عدد در انبار موجود باشد ولی شما که کد خود را میزنید موجودی صفر را به شما نشان میدهد.
وی بیان داشت: ما در وزارت نفت 2 میلیون و 100 هزار قطعه را بررسی کردیم و این کدهای اضافی را یکی کردیم که این 2 میلیون و 100 هزار به 500 هزار تقلیل پیدا کرد و 10 هزار قلم از اینها 75 درصد قیمت را تشکیل میدادند و سازندگان تجهیزات داخلی ما به لحاظ تعداد فراوانی مصرف اینها و به لحاظ قیمت آن و اقتصاد مهندسی میتوانند، ساخت داخل انجام بدهند و اشتغال نیز فراهم میشود. در سال 6 میلیارد دلار برای خرید قطعات یدکی و تعمیر و نگهداری و تعمیرات اساسی نفت استفاده میشود، در صورتی که 75 درصد آنها میتواند در داخل ساخته شود.
این کارشناس ارشد انرژی در پاسخ به این سوال مقصودی مبنی براینکه آیا در حال حاضر به این سمت حرکت میکنیم؟ اظهار داشت: به هیچ وجه، چراکه ما اول گفتیم که کدها را کنار بگذارید و به همان سیستم برگردیم؛ دوم معاونت مهندسی، خودکفایی و پدافند غیرعامل را حذف و تبدیل به یک مدیریت کردیم.
وی عنوان کرد: تفکر اینکه ما باید یک مهندسی قوی داشته باشیم که بتواند کار مهندسی، طراحی، طراحی پایه و تهیه نقشه انجام بدهد و با استفاده از ظرفیتهای دانشگاه و پژوهشگاه تکنولوژی شیرین سازی، گوگرد زدایی و فرآیندها به دست بیاورد که به صورت تئوریک و پایلوت هم داریم ولی اجازه ندادهاند که اینها در اندازه صنعتی پیاده پیاده سازی بشود که بتوانیم بر روی پای خود بایستیم.
فضای استفاده از مغز، فکر، طرح، نوآوری و خلاقیت در صنعت نفت تعطیل استوی خاطر نشان کرد: فضای استفاده از توان داخلی در وزارت نفت ما تعطیل است یعنی فضا، فضای استفاده از مغز، فکر، طرح، نوآوری و خلاقیت تعطیل است؛ من گزارشی دارم که 23 شهریور خدمت آقای وزیر دادم که اگر میخواهید ما اقتصاد مقاومتی را پیاده کنیم و بر روی پای خود بایستیم در مقابل این تحریمهایی که با این اجماع جهانی علیه ما به وجود آمده و هدف هم صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و غیره است، چه باید کنیم؟ ما نمیتوانیم حرفهای کلی بزنیم بلکه اینها باید به برنامه، اجرا، شاخصهای کمی تبدیل شود.
اقتصاد مقاومتی بدون حضور فعال مردم نمیتواند نقش بگیردوی تاکید کرد: این را فراموش نکنید که ما باید مردم را به صحنه بیاوریم چراکه اقتصاد مقاومتی بدون حضور فعال مردم نمیتواند نقش بگیرد؛ در حال حاضر بیش از 850 هزار میلیارد تومان پول در دست مردم است؛ این پول میتواند در یک مکانیزم و فرایند حرفهای مبتنی بر اعتماد و هوشمندی در خدمت صنعت نفت قرار بگیرد و نیاز ما را به خارج کم کند؛ بعضی از قطعات صنعت نفت را به 300 برابر قیمت لیست اروپا و آمریکا به ایران میفروشند برای اینکه احساس میکنند ایرانیها پولدارند و از آنها بگیریم.
معاون اسبق وزیر نفت عنوان کرد: در برهه از زمان جنگ من معاون صنایع دفاع بودم؛ گلوله توپ را ما از کشوری 500 دلار میخریدم و بعد که توانستیم صنایع دفاع درست کنیم روز بعد مدیرعامل آن شرکت آمد و گفت از امروز 100 دلار دلیلش را که جویا شدیم گفت تا دیروز نمیتوانستید بسازید امروز میتوانید بسازید این داستان در نفت هر روز تکرار میشود.
دو سال است که نشستهایم و سینه میزنیم که خارجیها بیایندوی اظهار داشت: تقریباً دو سال است که نشستهایم و سینه میزنیم که خارجیها بیایند دیگر بس است باید اعتماد به خودمان و نیروی جوان خود کنیم؛ اگر در دوره پساتحریم این در باز شود با پولهایشان میآیند و بعد 580 سازنده قطعات و تجهیزات صنعت نفت در بازار پتروشیمی که با خون جگر در این 20 سال ساخته شدهاند یا 192 پیمانکاری که در حال حاضر نفت و گاز و پتروشیمی میتوانند کار کنند را له میکنند و از بین میروند.
در پسا تحریم نباید ذوق مرگ بشویم که خارجیها میآیندابراهیمی اصل گفت: ما دوره پساتحریم را هم باید مدیریت کنیم؛ نباید ذوق مرگ بشویم که خارجیها میآیند و میروند بلکه اینها به ایران سفر میکنند تا زنبیلهایشان را بگذارند تا بعد از اینکه شرایط بهتر شد بیایند منابع را چپاول کنند و از نفوذ حوزه فرهنگی وارد نفوذ حوزه اقتصادی شوند.
این کارشناس ارشد انرژی تاکید کرد: مقام معظم رهبری با هوشمندی این هشدارها را دادهاند اما گویی همه گوش میکنند این فرمایشات گرانبها را تابلو میکنند و کتابچه مینویسند و کارهای خودشان را انجام میدهند و بعد یک چادر به نام اقتصاد مقاومتی بر سر آنها میکنند. اقتصاد مقاومتی یک چیزی است مربوط به این دوره نیست بلکه مربوط به همه زمانها است، یعنی اگر ما هزار میلیارد دلار هم ذخیره ارزی در خارج از کشور داشته باشیم باید الگوی مصرفمان را اصلاح کنیم؛ شدت مصرف انرژی را اصلاح کنیم و ارزش افزوده خلق کنیم و برای جمعیت بسیار بالای تحصیلکرده خودمان کار ایجاد کنیم.
اقتصاد مقاومتی در تضاد اقتصاد غیر مقاومتی استپیمان پاک در خصوص فضای پسا تحریم خاطر نشان کرد: یک ذهنیتی خصوصاً در فضای فعلی حاکم بر وزارت نفت وجود دارد که ما بهرهبردار هستیم و فقط بالادستی باید تولید کنیم و بفروشیم و صرفا وظیفه من وزیر نفت این است در صورتی که این کار اقتصاد مقاومتی در تضاد اقتصاد غیر مقاومتی است؛ این نفت ما باید لوکوموتیو توسعه صنعت کشور در پاییندستی، تبدیلات و در بخشهای مختلف به ثروت تبدیل شود.
وی در ادامه افزود: غربیها انتظار میکشند بیایند دقیقاً به همان چیزی که میخواهند کمک کنند که برای امنیت جهانی و پارکهای فناوری آلمان تولید کنیم که مواد اولیه را به آنها بدهیم و آنها این مواد اولیه را تبدیل به موادی با هزار برابر ارزش افزوده کنند و به خود ما دوباره بفروشند.
امروز عراق 4 میلیون بشکه نفت تولید میکندابراهیمی اصل در پایان خاطر نشان کرد: در تمام مدتی که آمریکاییها به عراق حمله کردند و عراق را شخم زدند، یک گلوله به وزارت و تأسیسات نفتی نزدند و امروز عراق 4 میلیون بشکه نفت تولید میکند؛ لیبی را شخم زدند ولی به نفت آن کار نداشتند؛ سفارت آمریکا در عراق 15 هزار نفر کارشناس دارد که 14 هزار نفر آن نفتی هستند و اینها به این دلیل است که با این نفت کار دارند.
همچنین در این برنامه ثریا از مردم نظرشان در باب شفافیت در قراردادهای نفتی پرسیده شده بود که بیش از 80 درصد مردم موافق شفاف شدن قرار دادهای نفتی بوده و معتقد بودند شفاف شدن جزئیات قراردادهای نفتی می تواند به کاهش فساد و تامین منافع ملی کمک کند.