گروه فرهنگی-در سال 1974 شرکت کشاورزی چند ملیتی مونسانتو طبقه ای از علف کش ها را با استفاده از گلیفسات به عنوان ماده اصلی آنها تهیه کرد. تا دهه 1990 این شرکت بذرهای ذرت، سویا و پنبه ای را از طریق دستکاری ژنتیک تهیه کرد که دربرابر علف کش های گلیفسات مقاوم بودند. به این ترتیب کشاورزان می توانستند علف های هرز را بدون هراس از به خطر افتادن سلامت محصولشان از بین ببرند. امروزه محصول «روندآپ» شرکت مونسانتو علف کشی است که گسترده ترین مصرف را در سطح جهان دارد.
اما یک مشکل در این میان وجود دارد؛ ما اکنون با قطعیت می دانیم که گلیفسات برای انسان ها و حیوانات ماده ای سرطانزاست. هر چند که سال هاست که زیان های روندآپ محل مجادله بوده، اما در ماه مارس گذشته دانشمندان وابسته به سازمان بهداشت جهانی گزارشی منتشر کردند و در آن مصرف این علف کش را به افزایش خطرات مشکلات لنفاوی و نیز آسیب های ژنتیکی و کروموزومی در پستانداران مرتبط دانستند.
به گزارش بولتن نيوز،روندآپ تنها یکی از ده ها هزار ماده شیمیایی است که ما هر روزه در مواد خوراکی، پوشاک، اثاث خانه، لوازم برقی و لوازم آرایشی با آن سرو کار داریم. بر اساس اعلام اداره حفاظت از محیط زیست بیشتر از 84 هزار ماده شیمیایی در بخش تجاری آمریکا مورد استفاده قرار گرفته اند که اکثر آنها برای شناسایی اثرات سمی بالقوه آن بر روی سلامت انسان و حیوانات و نیز محیط زیست، هیچگاه مورد آزمایش قرارنگرفته اند. «آزمایش انسانی» فیلم مستند جدیدی با روایتگری شون پن، بازیگر و کارگردانی داناناشمن و دان هاردی روزنامه نگار است که به تازگی منتشر شده و نگاهی فراگیر دارد به خطرات سلامتی که صنایع مواد شیمیایی بر انسان و طبیعت تحمیل کرده اند. سازندگان این فیلم نشان می دهند که از دید آنها چگونه همگی ما خوکچه هایی هندی بیش نیستیم که خود را در اختیار آزمایش های این صنایع قرار داده ایم.
این مستند از سه مطالعه موردی برای ارائه نمونه ای از پیامدهای سلامتی بالقوه قرار گرفتن در معرض مداوم مواد شیمیایی استفاده می کند. ماریکا هولمگرن یک زن فعال و غیر سیگاری ساکن بی اریا است، با خانواده ای بدون هیچ پیشینه ای از سرطان که در سن 37 سالگی با تشخیص سرطان سینه پیشرفته مواجه شده است. جن کانواسر زنی سالم و جوان است که فهمیده است به نوعی سندروم تخمدان مبتلا شده که باعث تحمل چندین دشواری، چند دور درمان باروری پر هزینه شده، چرا که همزمان او و شوهرش در فکر بچه دار شدن نیز هستند. و مورد سوم هانا کری که برادرش مبتلا به اوتیسم شدید است و در انجمن اوتیسم آمریکا یک مدافع حقوق این قبیل افراد است. این سوژه ها و فیلمسازان این موضوع را مطرح می کنند که مواد شیمیایی موجود در محیط زیست مسئول بروز این مشکلات سلامتی در آنهاست و برای تایید هراس هایشان، اطلاعات علمی فراوانی را ارائه می دهند.
بسیاری از اساتید و دانشمندانی که در این فیلم مورد مصاحبه قرار گرفته اند به بالا رفتن نرخ های ابتلا به سرطان، ناهنجاری های یادگیری و باروری اشاره می کنند که نمی توان آنها را با اشاره به مشکلات ژنتیکی یا تغییرات معیارهای تشخیصی به طور کامل توضیح داد. نرخ های ابتلا به سرطان پستان از سال 1975 به این سو هم در مردان و هم در زنان بیشتر از 30 درصد رشد داشته است. نرخ های ابتلا به آسم ظرف 45 سال گذشته تا 80 درصد رشد داشته است و ناهنجاری بیش فعالی همراه با کمبود توجه تا 53 درصد افزایش داشته است. همانطور که شون پن در یان فیلم روایت می کند، این مشکلات همگی از زمان شکل گیری انقلاب شیمیایی است که این چنین رشد کرده اند.
اما همانگونه که هر دانشمند (یا روزنامه نگاری) می داند، ربط داشتن و رابطه علت و معلول داشتن با هم یکی نیستند. در مورد زنانی مثل جن کانواسر عوامل محیطی و ژنتیکی دیگری نیز نقش ایفا می کنند. زمانی که او نهایتا بعد از چند دور درمان آی وی اف صاحب دو بچه دوقلو شد، هر دو به مشکلات سلامتی مبتلا بودند و یکی از آنها بعد از چند ماه زنده نگه داشته شدن با کمک دستگاه ها در بیمارستان، سرانجام درگذشت. داستان این زن اندوه آور است، اما در فیلم هیچ اشاره ای به این نمی شود که وضعیت خودش و دو فرزندش با قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مرتبط است. به جای آن فیلمسازان می گویند که مطالعات متعدد تایید می کنند که مشکلات جنینی حین بارداری به قرار داشتن در معرض مواد شیمیایی از جمله آفت کش ها، د د ت و سایر مواد شیمیایی مصرفی مرتبط هستند. آنها بارها و بارها بر ارتباط بین افزایش نرخ بیماری ها و استفاده از مواد شیمیایی تاکید می کنند، اما صرفا روی کلمه ارتباط داشتن این دو تاکید دارند.
با این حال همانطور که بحث و جدل های مربوط به روندآپ به ما نشان می دهد، شکی نیست که مصرف کنندگان و مدافعان سلامتی، دلیلی برای نگرانی دارند. در چند دهه گذشته صنایع شیمیایی مکررا بی توجهی شرم آوری نسبت به سلامت عمومی را از خود نشان داده اند. فرض بر این است که مواد شیمیایی جدید و موجود بر اساس یکی قانون مصوب سال 1976 با عنوان «قانون کنترل مواد سمی» مورد نظارت قرار گیرند. اما روزنه های موجود در این قانون به این معناست که شرکت ها مجبور نیستند پیش از قرار دادن آنها در معرض فروش، آزمایشی روی آنها انجام دهند و همین کار خارج کردن محصولات خطرناک را از بازار برای مراجع ذیربط دشوار می کند. شصت و دو ماده شیمیایی از جمله مواد سمی چون آزبست تحت حمایت قانون قرار گرفتند، با این فرض که آنها خطری ندارند، چرا که پیش از تصویب این قانون به طور فراگیر مورد استفاده قرار گرفته بودند. در واقع کارکرد قانون کنترل مواد سمی چیزی بیش از ارائه فهرستی طولانی از مواد شیمیایی شناخته شده نیست و مشتریان هیچ روشی برای اطلاع از اینکه کدام یک از این محصولات می توانند برای انسان و حیوان سمی و خطرناک باشند در اختیار ندارند. همانطور که دیوید روزنر استاد دانشکده بهداشت عمومی میل من در این فیلم می گوید، در گذشته اشتباهاتی واقعی مرتکب شده ایم که بر اساس آنها به این صنایع اجازه داده ایم به کشتار خود ادامه دهند.
نبود اطلاعات لازم درباره ارتباط بین مواد شیمیایی و بیماری ها، یکی از طرح های صنعت 770 میلیارد دلاری صنایع شیمیایی است. شرکت های داو، اکسون و دیگر شرکت های بزرگ، هر سال میلیون ها دلار را صرف لابی کردن در واشنگتن به منظور تصویب قوانین مورد نظر خود و تامین هزینه کارزارهای نمایندگانی که با این صنایع بر سر مهر هستند می کنند. در اواخر دهه 1980 ماده بیسفنول ای که یک ماده شیمیایی مختل کننده کارکرد غدد درونریز است که عملکرد استروژن را تقلید می کند و می تواند به مشکلات سلامتی از چاقی گرفته تا نازایی منجر شود، در بسیاری از پلاستیک های سخت یافت می شد. این محصولات که کاربردی روزمره داشتند بسیار زیاد بودند، از جمله بطری های تغذیه نوزاد و ظروف مخصوص نگهداری مواد غذایی در فریزر. با اوج گیری مخالفت های عمومی، گروه های تجاری وابسته به صنایع شیمیایی، ردیفی از مطالعات را منتشر کردند و اصرار داشتند که این ماده در سطحی که با مصرف این وسایل در معرض آنها قرار می گیریم، برای انسان ها زیانی ندارد.
برای مبارزه با نفوذ این صنایع، کارهای بسیار زیادی باید انجام شود و فیلم «آزمایش انسانی» تلاش های شدید و دشواری را که مدافعان سلامتی، خانواده ها و قانوگذاران برای وضع قوانین سختگیرانه تر در این حوزه انجام می دهند، نشان می دهد. اما این تنها زاویه ای است که در این فیلم مورد بررسی قرار می گیرد و می کوشد در فرصت یک ساعت و نیمه خود بسیاری از مسائل را پوشش دهد. البته فیلمسازان صرفا می توانند دقایق محدودی را برای سخن گفتن از یک ماده شیمیایی یا مطالعه موردی خاص صرف کنند و سپس مجبورند فوری به سراغ موضوع بعدی بروند. این رویکرد گزیده گویی به همراه فقدان تحقیقات پایه ای مربوط به مواد شیمیایی خاص و مشکلات سلامتی مشخص، در مواقعی فیلم را با لکنت مواجه می کند، فیلم مستندی که در اصل می خواهد این گزاره را القا کند که «مواد شیمیایی خطرناک هستند.»
با وجود این تمرکز گسترده، در این فیلم نکات شایان ذکر دیگری نیز وجود دارد. به استثنای ماریا کروز زن خانه داری که به همراه دو فرزندش از مکزیک مهاجرت کرده، تقریبا تمام افرادی که مورد گفتگو قرار گرفته اند افراد سفید پوست طبقه متوسط اند که منابع مالی لازم را برای پرداخت مخارج درمانی و مبارزه با قوانین غیرکارآمد دارا هستند. در فیلم اشاره ناچیزی به اثرات مصیبت بار مواد سمی بر اقلیت ها و طبقه کارگری یا مناطق پر جمعیتی نظیر «دره سرطان» در لوئیزیانا می شود که در آن ضایعات پالایشگاه های نفتی – شیمیایی اطراف به آنجا سرریز می شود که باعث بالا رفتن نرخ سقط جنین، سرطان و سایر بیماری ها شده است.
نکته دیگر فیلم این است که با ارزش های آمریکای سفید پوست طبقه متوسط قرابت زیادی دارد: در یک کلمه اطلاع از اینکه چگونه مصرف کننده بهتری باشیم. جن کانواسر و ماریکا هولمگرن اکنون هر دو در گروه های مدافع حمایت از مصرف کنندگان کار می کنند و خطرات مواد شیمیایی را در لوازم آرایشی و اثاثه خانه های مردم به آنها هشدار می دهند. بی شک اقدامات حفاظت از مصرف کننداگان قابل تقدیر است، با این حال حتی یک درک شتاب زده از خطراتی که صنایع شیمایی بر سلامت عمومی تحمیل کرده اند، همچنین دانستن اینکه چگونه تصمیمات آگاهانه تری درباره قالب صابونی که می خواهید بگیرید اتخاذ کنید، دقیقا آن فریادی نیست که بتواند جامعه را علیه این خطرات بسیج کند.
منبع:
http://www.alternet.org/personal-health/modern-life-frightening-experiment-how-much-exposure-we-can-take-toxic-chemicals
[1] . Allegra Kirkland مطالب وی در نشریات شیکاگو ریدرز، سالون، دیلی سروینگ و نیشن منتشر شده است.
*نوشته:
آلگرا کرکلند
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com