قصاص برای قاتل کارمند عالیرتبه

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، ساعت 2 بامداد دوازدهم اسفندماه سال 90 مأموران گشت پلیس وقتی زیر پل مدیریت با مردی بیهوش روبه‌رو شدند که روی زمین افتاده بود، اورژانس را خبر کردند و وی را نیمه جان به بیمارستان انتقال دادند.

این مرد که از ناحیه سر با ضربه‌ای سنگین هدف قرار گرفته بود روی تخت بیمارستان جان باخت و با دستور بازپرس جنایی تهران مأموران به ردیابی‌های ویژه‌ای دست زدند و با پیدا شدن یک بلیت هواپیما در لباس‌های مرد قربانی مشخص شد وی عباسعلی نام دارد و از کارشناسان یک وزارتخانه است. تحقیق از خانواده این مرد 54 ساله نشان داد عباسعلی برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان از تهران به زاهدان رفته بود و پس از پایان مراسم ساعت 10 شب یازدهم اسفندماه از مسیر هوایی به تهران بازگشته و حتی ساعت یک بامداد در تماس تلفنی، رسیدن خود به تهران را اطلاع داده بود اما پس از آن دیگر تماس‌های وی قطع و تلفن همراهش در ساعت 3 بامداد خاموش شده بود.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان پی بردند که قربانی در زمان مراجعه به تهران یک کیف دستی همراه خود داشته که مدارک شناسایی، کارت‌های عابربانک و کارت سوخت خودرو را در آن نگهداری می‌کرد و مشخص شد که کیف دستی عباسعلی از سوی عامل جنایت به سرقت رفته است.

مأموران برای ردیابی عامل جنایت بامدادی از همکاران عباسعلی دست به تحقیق زدند و پی بردند که وی مهندس الکترونیک و مردی مهربان بوده و با هیچ کس اختلاف شخصی و مالی نداشته است.

سرانجام کارآگاهان برای ردیابی و دستگیری عامل جنایت دست به تحقیقات میدانی زدند و دریافتند مردی در شمال کشور از گوشی موبایل قربانی استفاده کرده است. همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان جنایی این مرد 31 ساله را به نام میثم شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه وی را دستگیر کردند. میثم در بازجویی‌ها گفت: به خاطر مشکلات مالی بویژه عقب افتادن اقساط خودرویم تصمیم به سرقت گرفتم بنابراین شب حادثه به سمت فرودگاه حرکت کردم چون از دوستانم شنیده بودم کسانی که با هواپیما به تهران می‌آیند پول زیادی به همراه دارند به بهانه مسافرکشی به فرودگاه مهرآباد رفتم و ساعت یک بامداد مردی شیک‌پوش با ظاهری آراسته را که یک کیف سیاه روی دوش خود داشت برای رساندن به ازگل سوار کردم .در اتوبان شهید چمران از مسیر اصلی خارج شدم و در حالی که حرکت می‌کردم درهای خودرو را قفل کردم که همزمان با اعتراض مسافر روبه‌رو شدم. در نزدیکی پل مدیریت شوکری که زیر صندلی بود درآوردم. چند ضربه به وی زدم و باعث بی‌حال شدن او شدم و 150 هزار تومان پول و موبایلش را برداشتم. دیدم او به هوش آمد از ترس اینکه او مرا شناسایی کند و ماجرای زورگیری لو برود با قاب آینه خودرویم چند ضربه به سرش زدم تا مطمئن شوم او را کشته‌ام. وقتی دیدم نفس نمی‌کشد از صحنه گریختم.

با این اعترافات تکان‌دهنده این مرد در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی و دو قاضی مستشار تحت محاکمه قرار گرفت. میثم وقتی برای آخرین دفاع پشت تریبون رفت قتل را نپذیرفت و گفت: من در یک آژانس مسافربری کار می‌کردم آن زمان منشی آژانس به من یک گوشی نشان داد و گفت می‌فروشم آن را بخر چون پولی نداشتم گوشی را نخریدم تا اینکه یک روز در نبود منشی دیدم که گوشی روی میز اوست بنابراین آن را برداشتم با دختر مورد علاقه‌ام برای مسافرت به شمال کشور رفتیم در آنجا بین ما مشاجره لفظی در گرفت و من عصبانی شدم و تلفن همراه خودم را شکستم.

نیم ساعت بعد از دعوا یادم افتاد که من گوشی منشی آژانس را داخل داشبورد خودرویم گذاشته‌ام. بنابراین سیمکارتم را داخل آن انداختم و استفاده کردم. باور کنید من از قتل هیچ اطلاعی ندارم و قاتل نیستم. وی افزود: در مراحل بازجویی صرفاً به خاطر شرایط فشار روحی جنایت را به گردن گرفتم. این مرد در حالی قتل را در برابر سه قاضی عالیرتبه انکار کرد که رئیس شعبه دوم دادگاه کیفری فیلم بازسازی صحنه را به نمایش گذاشت که در آن قاتل ماجرای قتل را لحظه به لحظه برای کارآگاهان پلیس بازسازی کرده بود اما میثم می‌خواست با تناقض‌گویی دادگاه را به بیراهه بکشاند این در حالی بود که شواهد نشان می‌داد کسی جز وی قاتل نیست. در پایان جلسه محاکمه، سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و میثم را به خاطر قتل به قصاص، 10 سال حبس، 74 ضربه شلاق و رد اموال مسروقه محکوم کردند.