اسد یا تروریستها، غربیها کدام را می پسندند؟

گروه بین الملل ، طی هفته گذشته نیروهای ویژه آمریکایی به همراه گروهی از نیروهای ضد ترور کردی در اقلیم کردستان عراق عملیاتی را برای آزادسازی 69 اسیر چنگال داعش در شهر حویجه در جنوب کرکوک انجام دادند و در این عملیات 69 زندانی آزاد شده و ظاهرا یکی از نیروهای آمریکایی کشته شده و عده ای هم مجروح شده اند

فارغ از اینکه این عملیات خوب بوده یا بد و با چه هدفی انجام شده است نکاتی در خصوص آن قابل تامل است. داعش ظرف دو سال گذشته صدها شهروند بی گناه را اعدام کرده است و آمریکاییها از محل و مکان اسراء هم خبر داشتند اما هیچ وقت تلاشی اینچنین برای آزادی آنها انجام نشد.

به گزارش بولتن نیوز، نکته کلیدی در خصوص این اسراء این است که براساس شنیده های بولتن تمامی این افراد که اسیر داعش بوده اند همگی جاسوس آمریکا ییها بوده و به دلایلی با گروه تروریستی و تکفیری داعش به مشگل برخورد کرده و زندانی شده بودند از این رو اینکه این عملیات صرفا برای نجات جاسوسان آمریکایی بوده است شکی نیست اما رسانه های غربی درصدد بهره برداری تبلیغاتی از این عملیات هستند . براین اساس که گویا آنها در جنگ مبارزه با تروریسم جدی هستند.

واقعیت این است که این اقدام آمریکاییها با دو هدف انجام شده است .1- نجات جاسوسان آمریکایی و 2- تضعیف جبهه ضد تروریستی اخیر که با مشارکت روسیه ، ایران ، سوریه و عراق راه اندازی شده است.

این ائتلاف توانسته است ظرف مدت کمی از شروع به فعالیت خود پیشرویهای گسترده ای در سطوح مختلف میدانی داشته باشد و این نگرانی شدید غربیها را بدنبال داشته است چون در میدان واقعی این نیروهای مقاومت هستند که توانستند شاهراههای ارتباطی داعش را قطع کنند.

به عنوان مثال یکی از مهمترین این خطوط خط ارتباطی دیرالزور در سوریه به عراق بود که در چند روز گذشته این ارتباط در پی حملات سخت هوایی قطع شده است،‌ تا قبل از این داعش از این خط برای ارتباطات اقتصادی خود بهره می گرفت و توانسته بود به شکل بسیار خوبی بر حجم مالی و دارایی های خود بیافزاید.

این حملات نشان می دهد که ائتلاف غربی به خوبی دچار نوعی تناقض آشکار شده است چون اگر آنها چنین توانمند هستند که می توانند در مرکز حویجه 69 زندانی را آزاد کنند چرا در بقیه میدانها این چنین عمل نمی کنند ؟ اگر هم توان نابودی داعش را دارند و عمل نمی کنند این به سیاست یک بام و دو هوای غربیها در خصوص مبارزه با تروریسم برمی گردد.

در همین حال ما می بینیم و می شنویم که رسانه های غربی بطور آشکارا از تجهیز تروریستها در سوریه به سلاحهای پیشرفته خبر می دهند تا بتوانند مانع از پیش روی ائتلاف جدید شوند.این امر به خوبی این پیام را به جامعه جهانی می دهد که اصولا غرب بدلیل سیاست غیرشفاف خود در بحث تروریسم در لایه های مختلف جامع جهانی و افکار عمومی با یک نوع تناقض گویی آشکار روبرو شده است و همزمان بااین بحران درصدد تضعیف ائتلاف جدید است.

آنها با بزرگنمایی تعداد شهدای ایران در سوریه از یک سو و ساختن سوپر من از خود در عراق در سطوح آشکار رسانه ای می کوشند بر این تناقض گویی چیره شوند ولی واقعیت میدانی نبردها همه این رشته ها را پنبه کرده است.

آنها در این مسیر از تهدید کشوری چون عراق نیز کوتاهی نکرده اند که اگر با ائتلاف جدید همراهی کند همکاریهای خود را قطع خواهند کرد.در حقیقت می توان گفت نگاه کنونی غرب یک نگاه کاسبکارانه صرف می باشد. بطور کلی می توان اهداف کوتاه مدت غربی ها را چنین ترسیم کرد:

1- بزرگنمایی تهدید اسد بجای بزرگنمایی تهدید تروریستها

2- آگراندیسمان فعالیتهای ضد تروریستی غرب در مواجه با تروریستها در سوریه و عراق

3- بزرگنمایی تعداد شهدای ایران به عنوان محور اصلی مقاومت در سوریه و عراق

4- حمایت معنوی از داعش و گروههای تروریستی و همراهان آنها 

5- تلاش در ایجاد خلل در روند همگرایی نیروها در صحنه عمل و نادیده گرفتن پیشرویهای آنها 

 علیرغم این هجمه رسانه ای و تبلیغی غربیها و هم پیمانانشان که هنوز به جای دشمنی با تروریستهای تکفیری کماکان بر طبل ضدیت با اسد می کوبند، طبلی که صدایش بیانگر تلاش آنها برای سلطه گری و اشغال سوریه می باشد، شکی نیست اگر تروریستها هم نبودند آنها بهانه ای برای حذف اسد از قدرت پیدا می کردند و چنین می کردند که اکنون کرده اند.

برغم این تحولات باید گفت «‌کار را که کرد، آنکه تمام کرد» جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران بر روی زمین در حال پیشروی است و یکی پس از دیگری قلعه های تروریستها در حال فرو ریختن است،‌اگر کشورهای منطقه و غربیها در نوع دیدگاه خود تجدید نظر به عمل نیاورند و براساس واقعیت ها تحلیلی از شرایط نداشته باشند با بحران بزرگ مشروعیت روبرو خواهند شد، کما اینکه همین بحران مشروعیت غرب و همراهان منطقه ای آنها هر روز که می گذرد تشدید می یابد و به هر روشی که شده می خواهند جلو این رسوایی را بگیرند.

مردم منطقه کسانی که با گوشت و پوست خود تهدید تروریستها را حس کرده اند به نیروهایی تکیه خواهند کرد که سایه تروریستها را از آنها دور کند و قطع به یقین سیاست غربیها در این راستا شکست خواهد خورد و نیروهای متجاوز از تروریستها گرفته تا همراهانشان دفع خواهند شد لذا به خوبی می توان فهمید که اینده ای برای ائتلاف غربی نمی توان متصور بود، نیروهای موجود بر روی زمین در سطوح سیاسی هم به کسانی گرایش خواهند یافت که از مردم منطقه حمایت می کنند نه اینکه درصدد تحمیل عقاید خود بر مردم منطقه هستند. اما آیا آنها پند پذیر هستند؟