به گزارش بولتن نیوز؛ حسن يزداني جوان اول كشتي آزاد ايران در لاسوگاس، اولين حضورش در قهرماني جهاني را با صعود به فينال و نقره 70 كيلو جشن گرفت. وزن او المپيكي نيست و براي مدال المپيك بايد از همين امروز به فكر صعود به وزن بالاتر و رويارويي با مدعيان داخلي 74 كيلو و نامداران خارجي مثل جوردن باروفس، دنيس سارگوش، انور گوديف يا همين رسول حاجي ماگمدوف و... باشد. با بمب روحيه و انگيزه تيم ملي، ستاره جوان كشتي آزاد در لاسوگاس يك گفتوگوي صميمي داشتيم كه او حرف های جالبی را به زبان آورد.
* از حدود 10 سال پيش كشتي را زير نظر آقاي همت مسلمي در باشگاههاي مهدي حاجيزاده، رضا يزداني و قهرمانان جويبار شروع كردهام و ادامه ميدهم. به جز مسلمي كه مربي اصليام است و زحمات خيلي زيادي برايم كشيده، حسين نقيبي، حاج محمود اسماعيلپور، اميد اسماعيلپور و مهدي حاجيزاده هم در اين سالها برايم زحمت كشيدهاند اما بيشترين زحماتم روي دوش آقا همت بوده و هست و ايشان بر گردن من خيلي حق دارند. در تيم ملي جوانان هم آقاي محمد طلايي خيلي برايم زحمت كشيدند و حتي در مسابقات جهاني لاسوگاس هم آقاي طلايي در سالن تمرين و قبل از آمدن روي تشك، خيلي از نكات و ريزهكاريهاي فني را گوشزد و يادآوري ميكردند كه با خيال راحت و با برنامه روي تشك ميرفتم و كشتي ميگرفتم. با تصميم آقاي خادم هر دو كشتيگير با يك مربي تيم ملي كار ميكردند كه كوچ من و عليرضا كريمي، آقاي لايق بود.
* خوشحالم در جام جهاني اعتماد آقاي خادم و كادر فني را جلب كردم. بعد از آن هم در انتخابي تيم ملي با شكست حريفان عضو تيم ملي شدم. با لطف خدا و دعاي هموطنان عزيزم در مسابقات قهرماني جهان نقره گرفتم و شرمنده لطف و محبت مردم، مربيان و فدراسيون كشتي نشدم.
* مهدي تقوي يكي از بهترين كشتيگيران مازندران، ايران، آسيا و جهان است و براي او احترام خيلي زيادي قائل هستم. روي تشك مسابقه ما با هم رقيب هستيم ولي بيرون تشك دو مازني رفيق، كه هيچ مشكلي نيز با هم نداريم و بدون شك تا حد ممكن از تجربيات او و همه افتخارآفرينان كشتي بهره ميبرم.
* قبل از رويارويي با حريف كرهجنوبي در جهاني آمريكا، فيلم مسابقه آسيايي او را با آقاي خادم ديديم و آناليز كرديم و 16 - 4 او را بردم. حريف بلغاري سال قبل به مصطفي حسينخاني 3 - يك باخته بود و در جام زيلكوفسكي هم در 74 كيلو با عليرضا قاسمي خودمان كشتي گرفته بود و قاسمي به من گفت روي دستها كار ميكند. الكي شلوغ ميكند و خيلي زود ميبرد. من هم اصلاً سرم درد ميكند براي شكست دادن حريفاني كه الكي شلوغ ميكنند. خلاصه اين بلغار و حريف گرجستاني را نيز ضربه فني كردم. فيلم كشتيهاي حريف آمريكايي را در خانه نگاه ميكردم. در اردو هم با آقاي خادم آناليز كرده بوديم، او ميخواست مثل جوردن باروفس كشتي بگيرد. هر وقت جدا كار ميكرديم، بلافاصله حمله ميكرد زير ميگرفت ولي تا با او قاطي ميشدم ديگر فلج ميشد و هيچ كاري از دستش برنميآمد. با همين برنامه كاملاً به او چسبيدم و 9 - 4 برنده شدم. بعد از هجومهاي پياپي و شكست حريف آمريكايي به جز تماشاگران ايراني، تماشاگران آمريكايي هم به وجد آمدند و مرا تشويق كردند.
* فيلم حريف فيناليست روس را ديده بودم، اصلاً كسي نبود كه مرا ببرد. تا قبل از فينال هم حداكثر با 2 يا 3 امتياز برنده شده بود. وقتي در سالن خودمان را گرم ميكرديم، تمام هوش و حواس حاجي ماگمدوف روس به كارهاي من بود. از ترس لبهايش خشك شده و رنگش پريده بود و داشت از استرس ميمرد. اگر قبل از فينال يا هر مرحله ديگري با او كشتي ميگرفتم، مثل بقيه با اختلاف زياد او را ميبردم اما نميدانم چرا بدنم كم آورد و جواب نميداد. كنده او را بالا ميآوردم ولي نميتوانستم بتابانم. هنوز هم نميدانم چرا در فينال بدنم جواب نداد. باز هم خدا را شكر كه شرمنده هموطنان نشدم و با مدال نقره برگشتم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com