دروغ‌ها علیه ایران از کجا آب می خورد

گروه بین الملل: در یادداشتی تحت عنوان «دروغها علیه ایران از کجا آب می خورد» که به قلم سلیمان تنهادخت نگاشته شده است، نگارنده معتقد است: تعداد زیادی از دروغ ها علیه ایران در عالم عربی مستقلا و بدون نیاز به خلیجی ها توسط جریانهای اسلامگرایی منتشر می شود.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

قبلا گمان نگارنده بر این بود اکاذیبی که علیه ایران منتشر میشود کار دولتهای خلیجی است که با پول خود و با استفاده از مزیت هم زبان بودن و هم مذهب بودن با اکثریت عالم عربی، این کار را می کنند و کسانی که در عالم عربی متحدین بالقوه ما هستند یعنی اسلامگراهای معتدل فریب اینها را خورده اند.

ولی امروز یقین حاصل کردم که تعداد زیادی از دروغ ها علیه ایران در عالم عربی مستقلا و بدون نیاز به خلیجی ها توسط جریانهای اسلامگرایی منتشر می شود. از وهابیت سعودی که شاید امروزه اسلامگرا به حساب نیاد ولی برای خودش پشتوانه و توجیه ایدئولوژِیک داره تا جریانهای مختلف اخوانی تا طیفهای مختلف سلفی ها و القاعده و داعش.

شاید درست باشد که بگوییم جوامع عربی یا برخی جوانان در این توطئه رسانه ای فریب خورده اند ولی این امر در سطح رهبران و چهره های سیاسی و دینی اصلا درست نیست. الان حتی سر سوزنی هم شک ندارم که اینها کاملا به چیستی و کیستی ایران آگاهی دارند و این دروغها رو متعمدا و با علم به دروغ بودنش صادر میکنند.

شاید جای تعجب باشد که چرا جریانهای اسلامگرایی که دارای بیشترین مشترکات در مبانی با ایران هستند و حاکمان ایران با آنها همزاد پنداری میکنند چنین معامله ای با ایران می کنند؟

به نظر من اینها به از سه زاویه از طرف ایران و الگوی انقلاب اسلامی ایران احساس خطر میکنند لذا سعی در مغشوش کردن چهره آن دارند.

1- دستاوردهای ایران به عنوان موفق ترین جریان اسلامگرایی در کنار شکست ها و سرخوردگی های عموم جریانهای اسلامگرایی جهان عرب باعث فشار مضاعف بر گردن رهبران این جریانها می شود. البته منظور از شکست، فقط سرکوب شدن نیست بلکه نداشتن هیچ گونه برنامه مشخص، عدم پایبندی به مبانی اولیه خود مثل آمریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و نداشتن دست آورد یا برنامه ملموس از مهمترین مصادیق آن هستند. لذا باید دستاوردهای ایران را تضعیف بکنند. در نتیجه حجم انبوهی از تبلیغات آنها از اتحاد پشت پرده ایران و آمریکا، دسیسه مشترک ایران و اسرائیل و ... است. و متاسفانه باید گفت که تعداد زیادی از جوانان فریب این حرفها رو میخورند.

2- نگرانی از این که طرفداران این گروه ها و اعضای سطوح پایین احزاب آنها جذب ایران بشوند. محبوبیت ایران در بین طرفدارانش آنها نوعی نفوذ برای ایران ایجاد میکند که برای آنها مطلوب نیست. لذا حرف از تلاش ایران برای امپراطوری و ... میزنند. 

3- از انتشار تشیع در بین اعضا و طرفداران خود میترسند. این قضیه از جایی برای آنها تبدیل به خطر جدی شد که برخی از اعضای این گروه ها به تشیع گرویدند و یا این که به تشیع متمایل شدند. لذا خیل عظیمی از پروپاگاندای آنها نشر اکاذیب در مورد عقاید تشیع و بعد هم رد کردن این اکاذیب به وسیله استدلالات است. برای مثال خود بنده بارها برخوردم به اخوانی هایی که فکر میکنند ما قرآن دیگری داریم و معتقدیم این قرآن تحریف شده.

البته نباید از نقش عوامل داخلی در دادن بهانه به دست اینها غفلت کرد. در مورد اول قضیه مک فارلین، در مورد دوم اظهارات آقای یونسی یا زاکانی و در قضیه سوم اعمال برخی افراطی ها شیعه از مثالهایی هست که بهانه رسانه ای این کار را برای آنان فراهم میکند.

مجموع این دغدغه ها و به خصوص عامل سوم مجوز شرعی نشر اکاذیب علیه ایران را به آنها میدهد و از این دروغگویی قصد قربت دارند!! البته دروغهای منتشر شده حول ایران به سه محور فوق محدود نمیشه و از هر چیزی علیه ایران استفاده میکنند. از حقوق همجنسبازان و بهائی ها و یهودی ها تا اقتصاد، فرهنگ، سیاست، اجتماع و .... . هدف سیاه نمایی مطلق با هر وسیله ممکن هست.

مجموعه نظام اسلامی ایران میلی به سکولارها ندارد(به خصوص در دراز مدت) و در نهایت می خواهد که با جریانهای اسلامگرایی همکاری بکند. پس باید برای سایه این تهدید هویتی که ناخواسته بر سر اینها انداختیم فکری بکنیم. با بیشتر کردن میزان استکبار ستیزی، افزایش اقدامات در راستای وحدت اسلامی، افزایش قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی و... این عمل رخ نمی دهد و عملا تاثیر معکوس میگذارد.

انتهای پیام/