گروه سینما و تلویزیون: محسن کیایی بازیگر سینما و تئاتر، این روزها در نمایش "پپرونی برای دیکتاتور" به کارگردانی علی احمدی به ایفای نقش پرداخته است. از این بازیگر سینما فیلم " عصر یخبندان" روی پرده سینما بود که او بار دیگر در یک نقش مکمل به خوبی درخشید.
به گزارش بولتن نیوز، کیایی معتقد است بازی در نقش اول همچنان تجربه و راه طولانی میخواهد و گاهی پیشنهاد یک نقش اول، ترس و دلهره را در وجود یک بازیگر میاندازد.
با او درباره دنیای بازیگریاش و انتخاب نقشها به خصوص نقش مکمل به صحبت پرداختهایم که در زیر میخوانیم:
از اکران فیلم "عصر یخبندان راضی بودید؟ فکر میکنید در زمان و موقعیت مناسبی اکران شد؟
به نظرم اکران فیلم بد نبود، اما با بدقولی مسئولان سینما روبرو شدهایم. البته فروش فیلم بد نبوده و تا الآن نزدیک 2 میلیارد و پانصد تومان فروخته است؛ با اینکه این فیلم همزمان با دو فیلم پرفروش "نهنگ عنبر" و "گینس" اکران شد. اگرچه بیشتر از اینها انتظار داشتیم که فیلم فروش داشته باشد، اما شرایط فعلی سینما به این شکل است.
فکر میکنید این ترافیک اکرانی که در چند ماه اخیر اتفاق افتاده است و فیلمها به یکباره همه باهم اکران میشوند، به فروش فیلم ضربه میزند؟
بهنوعی با شرایطی چون فیلمسوزی روبرو شدهایم. با وجود این همه سالن سینما و بخشهای مختلفی که برای اکران فیلمها به وجود آمده است، همچنان با روند سریعی در اکران فیلمهای خوب روبرو هستیم. فکر کنید گروهی از فیلمها را هم به هنر و تجربه بردهاند و اکران گسترده را از این دسته فیلمها گرفتهاند. بههرحال فیلمهای زیادی تولید میشود.
بعضی وقتها این فیلمها شناخته شده برای مردم هم نیستند. شما تبلیغات فیلمها بهخصوص پخش تیزر را در رسانهها چه طور میبینید؟
تیزر که یک مقوله عجیبوغریب برای سازمان صداوسیما است. علاوه بر آن پخش تیزر با رقم بالایی در تلویزیون روبرو است. بهعنوانمثال برنامه 90 که یک برنامه پربیننده است، اگر تیزر فیلمی را بخواهد پخش کند با مبالغی بالای یک میلیارد تومان، تیزر یک فیلم را برای 30 ثانیه پخش میکند. تعداد تیزرهایی هم که در صداوسیما پخش میشود، واقعاً به دلیل هزینههای بالا پائین است.
ارتباط شما با رسانه ملی بد نبوده و در مجموعه "پردهنشین" بهخوبی به ایفای نقش پرداختید.
من معتقدم که در فضای تلویزیون اتفاق جالبی رخ نمیدهد. یعنی زمان و فرصتی که برای ایفای نقش دارید، واقعاً کم است یا فیلمنامهها اغلب از متن خوبی برخوردار نیستند و در یک پرسه خیلی محدود شما باید در یک سریال به ایفای نقش بپردازید و بعد هم توقع داشته باشید که آن سریال، مجموعه خوبی هم شود. مدتی پیش در سریالی به ایفای نقش پرداختم به نام " سربهراه" به کارگردانی سعید سلطانی. واقعاً دوست نداشتم در سریالهای تلویزیونی بازی کنم و از بازی در این سریال پشیمان شدم. به دلیل شرایط و زمان محدودی که در اختیار ما گذاشته بودند. از طرفی این مجموعه واقعاً فیلمنامه نداشت و هرروز ما سکانس به سکانس پیش میرفتیم. به همین دلیل ترجیح میدهم بیشتر در فیلمهای سینمایی به ایفای نقش بپردازم. واقعاً فیلمنامه های زیادی را رد میکنم. برای من کیفیت و کار اهمیت بیشتری دارد. فکر میکنم شرایط سینما نسبت به تلویزیون یک مقدار نرمالتر است. البته در سینما هم ممکن است مدتها بیکار باشید و یکدفعه چند پروژه همزمان به شما پیشنهاد شود که این اتفاق هم اصولاً چند ماه مانده به جشنواره فیلم فجر رخ میدهد. چراکه سرمایهگذار دوست دارد، سرمایهاش تا آخرین لحظات در دسترس خودش باشد. هیچ تهیهکنندهای در بهمنماه و یا اسفند، کاری تولید نمیکند. سال گذشته که من قرار بود در فیلم "عصر یخبندان" بازی کنم، 5 فیلمنامه را رد کردم. دوست داشتم در دو فیلم بازی کنم اما همزمانی کار این فرصت را از من گرفت. بههرحال اتفاقاتی که در سینما رخ میدهد اتفاقات خوبی است.
البته بازی شما در مجموعه "پردهنشین" برای بیننده تعریفشده بود...
بله به این دلیل که فیلم "پردهنشین"با استانداردهای تلویزیون کار نشد. من 6 ماه جلوی دوربین بودم و فکر میکردم که در یک پروژه سینمایی کارم میکنم. حساسیتی که کارگردان روی کار و فیلمنامه و حتی لوکیشن داشت، برای من ارزشمند بود. به نظر من مجموعههایی که برای مناسبتهای مختلف چون ماه رمضان و یا عید تولید میشوند، بعضاً مجموعههای خوبی نیستند چرا که عجله در ساخت و نوشتن فیلمنامه باعث ضربه زدن به کلیت یک مجموعهای میشود که میتوانست مجموعهای پربار و بهتر را برای پخش آماده کند.
بیشتر نقشهایی را انتخاب میکنید که نقش دوم هستند، اتفاقاً در نقش دوم خیلی خوب درخشیدید. به نوعی شما پلهپله در حال پیشرفت هستید؟ گاهی نقش دوم اهمیت بیشتری از یک نقش اول دارد.
زمانی که نقش اول به یک بازیگر پیشنهاد میشود باید یک سری شرایط را کنار هم داشته باشید تا بتوانید یک نقش را به خوبی ایفا کنید. البته استثنا هم وجود دارد که ممکن است به یک بازیگر در اولین تجربه نقش اول بدهند و بگویند به لحاظ فیزیک بدنی و بیان مثلاً فلان بازیگر شبیه آن نقش است.
من اغلب در فیلمهای برادرم مصطفی کیایی بازی کردهام. مصطفی آدمی ست که وقتی میخواهد فیلمی بسازد علاوه بر اینکه به کیفیت کار خود فکر میکند باید به فروش و انتخاب بازیگر هم فکر کند. حتی به این فکر میکند که سینما باید استار داشته باشد، سینما باید بازیگر و ویترین داشته باشد و بتوانیم در یک فیلم سینمایی قالب آدمها را جمع بکنیم. باید یک فیلم ستاره و بازیگر خوب داشته باشد و شاید به نوعی خودمانیتر، بازیگر بفروش در یک فیلم داشته باشیم. عموماً در فیلمهای ما بازیگر جدید کمتر داریم و بیشتر بازیگرانی هستند که از عرصه تئاتر به سینما میآیند.
گاهی فکر میکنم اگر قرار باشد بار یک فیلم را به دوش بکشم، ترس وجودم را میگیرد. وقتی میخواهید نقش اول فیلمی را بازی کنید، این ترس را دارید که کل بار فیلم بر دوش شما خواهد بود. من هنوز خودم را در این اندازه نمیدانم که بخواهم رل یک بازی بکنم، چون هنوز دارم تجربه میکنم و اول راه بازیگری هستم. واقعاً کار سختی است. نباید با هم تعارف داشته باشیم به هر حال اینکه بخواهم یک نقش اول پررنگ را در یک فیلم داشته باشم، کمی ترس دارم.
شاید توانایی این کار را داشته باشم که این روزها هم مشغول بازی در نقش یک در فیلمی به نام " بیست و سه روز" به کارگردانی مهدی گلستانه هستم. نقش یک این فیلم را محمدرضا فروتن بازی میکند و من نقش مکمل ایشان را ایفا میکنم. (میخندد) باز هم نقش مکمل بازی میکنم. اغلب پیشنهادهایی هم که به من شده نقش مکمل بوده است.
چرا اغلب نقش اولها هم که به شما پیشنهاد میشد، رد کردید؟
واقعاً فیلمنامهها را دوست نداشتم، یعنی نقشی که به من پیشنهاد شده بود و فیلمنامه آن را دوست نداشتم.
در کنار فیلمنامه چقدر حضور یک کارگردان با تجربه در یک فیلم برای شما حائز اهمیت است؟ چرا که در شرایط کنونی فیلمسازان جوان به سمت کارگردانی روی آوردهاند... موج سینمای جوان را میپسندید؟
به نظر من حضور فیلمسازان جوان که در این یکی دو سال اخیر بیشتر در سینما به چشم میخورد، یک اتفاق برنامهریزیشده و یا هدفگذاری شده است. در سینما یک دوره گذار داریم. به هر حال یک انرژی جوان در سینما راه افتاده است.
چند کارگردان جوان در سینما داریم که در فیلمهای سوم و یا چهارم به بلوغی در کارهای خود رسیدهاند که جریان سینما را با تغییر مواجه کردهاند. وقتی جوانها به سینما میآیند با خود انرژی و شکل جدید کار را هم میآورند. گاهی توقع ما از کارگردانهای قدیمی سینما خیلی زیاد است. مثلاً من فیلمی از یک کارگردان برجسته سینمای هالیوود میبینم که کارگردان حدود 80 سالش است اما فیلمی در حد امروز و جوانهای امروز میسازد که شما میمانید که چقدر خوب از پس زمان و مکان و آنچه به دنیای امروز مربوط میشود، را میشناسند.
متأسفانه کارگردانهای قدیمی ما در فضای گذشته خود باقی ماندهاند و به روز نشدهاند و بعضی از کارگردانها هم دلشان میخواهد همچنان در فضای فیلمهای قبلی باقی بمانند در حالی که جوان امروزی چنین فیلمهایی را پس میزند. جوان امروزی حرکت و سرعت و انرژی را دوست دارد. به همین دلیل بعضی تماشاگران امروزی دیدن فیلمهای آرام و فضای قدیم را نمیپذیرند و دفع میکنند. در واقع این موضوع هدفگذاری شده نیست و مردم و منتقدان جوان که کل سینمای دنیا را تماشا میکنند، فیلمهای ایرانی با ریتم فیلمهای قدیمی را دوست ندارند. به هر حال سطح سلیقه مخاطب سینما بالا رفته است.
شما در مجموعه "پردهنشین" نقش یک روحانی را ایفا کردید. نقشهای متفاوت را دوست دارید؟
بیشتر سعی میکنم که نقشهای تکراری در کارنامه بازیگریام نداشته باشم و به ژانری خلاصه نشوم تمام تلاشم این است که در لحظه بازیم تماشاگر حس و نوع بازی مرا باور کند. امیدوارم در این مسیر درست قدم برداشته باشم.
در فیلم " بیست و سه روز" چه نقشی ایفا میکنید؟ داستان آن فیلم هم شبیه فیلمهای قبلی با بازی شما است؟
داستان این فیلم سینمایی در یک فضای کاملاً واقعی و رئال اتفاق میافتد، ماجرای اصلی فیلم از یک میهمانی که برگزارکنندهاش محمدرضا فروتن است آغاز میشود. او در نقش فردی است که 23 روز در عسلویه کار میکند و 7 روز برای مرخصی به تهران میآید. زمانی که او در به تهران میآید با اتفاقاتی روبرو میشود که قصه اصلی فیلم را رقم میزند.
به تازگی شنیده شده که برادر شما مصطفی کیایی فیلمنامهای را به پایان رسانده است.
بله فیلمنامه جدیدترین اثر کیایی برادرم را با هم نوشتهایم. فیلمنامه مراحل نهایی نگارش را سپری میکند. به زودی و بعد از دریافت پروانه ساخت آن را آماده فیلمبرداری خواهیم کرد تا آن را به جشنواره فیلم فجر برسانیم.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com