به گزارش بولتن نیوز، رادیو تصویری بی بی سی فارسی اعلام کرد: شبکه چهارم رادیوی داخلی بی بی سی که به زبان انگلیسی در بریتانیا پخش می شود با فیلیپ هاموند، وزیرخارجه بریتانیا پس از دیدارش با حسن روحانی گفتگویی کرده و نخست از او خواسته است که هدف از سفرش به ایران را توضیح دهد.
مشروح این گفتگو که رادیو بی بی سی فارسی آن را ترجمه و پخش کرد به شرح زیر است :
هاموند گفت: ما تلاش می کنیم با یک کشور بسیار مهم، در یک منطقه بی ثبات و پرمسئله روابط دوستانه برقرار کنیم. تاریخ روابط میان بریتانیا و ایران هم پرمسئله بوده ولی بعداز توافق هسته ای و در پی یکی دو سال بهبود نسبی روابط، اکنون ما می خواهیم به مرحله بعدی برویم. بازگشایی سفارتخانه ها، برگزاری گفتگوهای منظم درباره مسائل مورد اختلاف و همکاری نزدیکتر در زمینه مسائل مورد توافق هر دو طرف از اجزای این مرحله است. به نظر من این رویکرد راه معقولی به جلوست.
مجری شبکه چهار رادیو بی بی سی پرسید: اما آیا دقیقا به همین دلیلِ بی ثبات بودن اوضاع در خاورمیانه نیست که ما باید با ایران با احتیاط بیشتری برخورد کنیم، فعلا اسرائیل را کنار بگذاریم ولی متحدان تاریخی بریتانیا، کشورهای عرب خلیج فارس هستند که این تحولات را با بیم و هراس دنبال می کنند.
هاموند گفت: بله، رویکرد ما باید محتاطانه باشد. در گذشته حس عدم اعتماد عمیقی میان دو طرف بوده است و امروز هم در مورد مسائل عمده ای سیاست های دو طرف کاملا متفاوت است. پس باید این راه را با احتیاط جلو رفت ولی این به آن معنا نیست که ما مسائل مورد توافق دو طرف را نادیده بگیریم و با یکدیگر گفتگو نکنیم. ما در مورد جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا موضع مشترک داریم، مواضع ما در مورد به چالش کشیدن داعش هم یکی است یعنی زمینه هایی وجود دارد که ما می توانیم با یکدیگر همکاری کنیم و با ادامه همکاری در این زمینه ها برای ما آسانتر خواهد بود که درباره مسائل بسیار مورد اختلاف هم، از جمله در مورد حقوق بشر در ایران گفتگوی معقولی داشته باشیم.
مجری رادیو بی بی سی پرسید: یکی از موارد اختلاف بین بریتانیا و ایران مربوط به اسرائیل است و دلیلش هم این است که آنها خواهان نابودی اسرائیل هستند، نظر شما چیست؟
هاموند گفت: این موضع رئیس جمهوری قبلی بود، رویکرد رئیس جمهوری و دولت فعلی ایران به اسرائیل اندکی متفاوت است. فکر می کنم در یک چنین کشور و وضعیتی باید داوری ما نه فقط سخنان آنها بلکه مبتنی بر اقدام های افراد باشد. توجه ما به رفتار ایران نه تنها در قبال اسرائیل بلکه در برابر بازیگران منطقه ای دیگر هم معطوف است. رفتاری که به تدریج می تواند شناخت آنها از ایران را تغییر دهد و متقاعدشان کند که از ناحیه ایران خطری متوجه آنها نیست.
مجری رادیو بی بی سی پرسید: اگر به سخنان رئیس جمهور ایران توجه کنید ممکن است برداشت شما این باشد که موضع گیری آنها در برابر اسرائیل معتدل تر شده است ولی اگر به صحبت های آیت الله خامنه ای گوش بدهید این برداشت را نخواهید داشت و این آیت الله ها هستند که همچنان زمام امور را در ایران در دست دارند و بعداز توافق هسته ای هم آیت الله خامنه ای، دقیقا به همان شیوه سالهای پیش، دم از مرگ بر اسرائیل می زند.
هاموند گفت: من فکر می کنم بین شعارهای انقلابی و سیاست خارجی عملی ایران باید تفاوتی قائل شویم. نمونه های دیگر هم داریم، در شمار زیادی از کشورها ما میان لفاظی های سیاسی برای مصرف داخلی و نحوه اجرای سیاست خارجی شان تفاوت آشکاری می بینیم ولی اصل مطلب این است که ما باید با ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه ای مراوداتی داشته باشیم تا بتوانیم بر آن تأثیر بگذاریم. اگر ما با آنها گفتگو نکنیم و در مقابل هم قرار بگیریم و صرفا از بلندگوها علیه هم شعار دهیم نخواهیم توانست روی سیاست های ایران تأثیری داشته باشیم و از نحوه تفکر دولتمردان ایرانی هم شناخت خوبی نخواهیم داشت و ایران به اندازه ای بازیگر بزرگ و مهم در منطقه است که نمی شود آن را در انزوا گذاشت و با آن وارد تعامل نشد.
مجری رادیو بی بی سی پرسید: آیا واقعیت از این قرار نیست که نیاز به همکاری برای مقابله با گروه موسوم به دولت اسلامی(داعش) که شما هم به آن اشاره کردید ما را دچار نوعی نابینایی کرده است طوری که عیب های ایران را نادیده می گیریم و خطراتی را که همچنان ناشی از سیاست های ایران است؟
هاموند گفت: نه خیر، ما از چیزی که شما عیب های ایران نامیدید چشم پوشی نمی کنیم، ما از بخش های بسیاری از خط مشی سیاسی ایران دل خوشی نداریم. ما همچنین این موضوع را نادیده نمی گیریم که ایران می تواند از طریق حمایت از سازمان های ثبات برانداز خلیج فارس اوضاع منطقه و فراتر از آن را به هم بریزد ولی من فکر می کنم با ظهور داعش ما متوجه این حقیقت شده ایم که علی رغم اختلاف نظرهای شدید میان ما و ایران همچنان امکان همکاری در عرصه های دیگر وجود دارد چون که ما منافع مشترک هم داریم. این وضعیت مختص ایران نیست، ما وضعیت مشابهی با روسیه داریم، رفتار روسیه در اوکراین از جمله اختلافات بنیادین در روابط بریتانیا و روسیه است ولی حوزه های دیگری هم وجود دارد که ما گفتگو و همکاری با روس ها را ناگزیر می دانیم به دلیل اینکه تحلیل و ارزیابی های ما از آن مورد بخصوص مشترک است که مثال سوریه از آن جمله است.
مجری رادیو بی بی سی پرسید: دوستی جدید ما با ایران، اگر بشود چنین اسمی به آن داد، مبتنی بر موافقت ایران برای حذف برنامه هسته ای نظامی اش است، با این تصور که چنین برنامه ای وجود داشته است، مشکل اینجاست که این توافق هسته ای ده ساله است، در پایان این ده سال، به دلیل لغو تحریم ها، ایران به مراتب غنی تر خواهد بود و اگر بخواهد می تواند کل این ماجرا را تکرار کند با نتایجی که می تواند فاجعه بار باشد.
هاموند گفت: در این مورد باید قضاوت کرد و دید که محاسبه ایرانی ها چه بوده است. داوری من این است صرف نظر از اینکه ایران در زمینه هسته ای در گذشته چه کاری انجام داده یا نداده است، نظام و مردم ایران به نتیجه ای رسیدند که داشتن برنامه هسته ای نظامی یا ظن به داشتن یک چنین برنامه ای برای ایران هزینه هنگفتی دارد و این نتیجه گیری دورنمای بهتری را ترسیم می کند. ما می دانیم که اگر کسی را در انزوا قرار دهید پرخاشجویی اش شدت می گیرد و کاهش نمی یابد و این امید است که ایرانی که تا حد زیادی از انزوا بیرون آمده است و به تدریج با نظام جهانی متقن می شود ایرانی خواهد بود که در منطقه نقش معقول تر و مسئولانه تری بازی خواهد کرد ولی پرسش اینجاست که دولت ایران این خط مشی را چگونه دنبال خواهد کرد، اگر ایران پایبند موازین جامعه بین الملل بماند و مسئولیت پذیر باشد، بعداز آنکه دوباره فضای اعتماد حاکم شد، می تواند به بازیگر مثبتی در این منطقه تبدیل شود.
اصلا برام مهم نیست راجع به من چطور ممکنه فکر کنی!
جدای از این سعی می کنم دیگه این حرف رو نگم ولی انقدر مدرک تو ذهنم بر علیهش هست که هر کاری می کنم نمیشه عنوان بهتری بهش بدم!
همین آقا در مرکز تحقیقات استراتژیک تشخیص مصلحت کتابی تحت عنوان "امنیت ملی و نظام اقتصاد ایران" نوشته که در اون راه نجات وضعیت اقتصادی ایران رو نظام اقتصادی حاکم بر غرب و لیبرالیسم معرفی می کنه، دوروبرش رو یه مشت لیبرال عشق امریکا گرفته امثال سریع القلم و نهاوندیان و…خودشم که چپ و راست در حال توهین به منتقدانش هست با هر عنوانی(اصلا من از ایشون یاد گرفتم یه مقابله به مثله)…وظیفه ای برای سعادت اخروی مردم بر شونه هاش حس نمی کنه ،چپ و راست هم که خودش و دورو بری هاش هر چیزی رو به تحریم و نداشتن رابطه با کدخدا نسبت میدن ،تو هفته ی دولتیم و کارشون بازگشایی سفارت دوست و برادر(!) استعمار پیره…ای بابا نه شما می خواهی بپذیری یا منافع و مصالحت ایجاب نمی کنه یا راه در پیش گرفته رو می پسندی که بحثش جداست!
می تونید حرص نخورید اگر دلیل قانع کننده ای در رد حرفام دارید!