اندیشکده امریکن انترپرایز :
استراتژی ایران در قبال شورای همکاری خلیج فارس (۱)
یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی به بررسی راهبرد ایران در قبال کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پس از نشست کمپ دیوید و چشمانداز رقابت میان ایران و عربستان در سوریه و عراق پرداخت.
گروه بین الملل - یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی به بررسی راهبرد ایران در قبال کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پس از نشست کمپ دیوید و چشمانداز رقابت میان ایران و عربستان در سوریه و عراق پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، اندیشکده امریکن انترپرایز در گزارشی به قلم جی متیو مکینِس به بررسی راهبردی ایران در قبال سیاستهای شورای همکاری خلیج فارس در خاورمیانه نوشت: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹، با توجه به ایدئولوژی حاکمان آن، در راستای تغییر شکل دادن خاورمیانه گام برداشته است. تهران به دنبال آن است تا تعبیر خود از حکومت اسلامی را در منطقه منتشر، با موجودیت اسرائیل مخالفت، و با جایگزین کردن خود به جای ایالات متحده، هژمونی منطقهای خود را به عنوان قدرت منطقهای جدید تحمیل کند.
آنچه در ادامه میخوانید بخش اول این مقاله است و بخش های دوم و سوم این گزارش راهبردی طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.
• راهبرد خاص ایران برای پیشیبرد اهداف خود در منطقه•
تهران به این دلیل که از توان نظامی کافی برای پیاده ساختن برنامههای خود برخوردار نیست، ترجیح داده است تا در طول این سیوشش سال، اهداف خود را عمدتاً با استفاده از انجام فعالیتهای مخفیانه به انجام برساند. تهران به طور ویژهای از "شبکهی مقاومت و پایداری” متحدان خود در منطقه، و نیز گروههای نیابتی از جمله حزبالله لبنان – بهره برده است، در حالی که از سوی دیگر، یک سری اقدامات بازدارنده مانند [تهیهی] موشکهای بالستیک و سامانههای نامتقارن دریایی را نیز در دستور کار خود قرار داده است.
• ایران برای هژمونی منطقهای، باید رقبای عرب سنی خود را به چالش بکشد •
هرچند باید گفت که ایالات متحده و اسرائیل تنها موانع موجود بر سرِ راه ایران برای پیاده ساختن برنامههای خود در منطقه نیستند. به بیان دیگر، تهران به منظور دستیابی به رهبری خاورمیانه، و مهمتر از آن رهبری جامعهی جهانی مسلمانان، باید نخست قدرتمندترین رقبای عرب سنّی خود را به چالش بکشد. از زمان سقوط صدام حسین در عراق، مقابله با کشور پادشاهی عربستان سعودی و دولتهای خلیج فارس در صدر سیاستهای ایران قرار گرفته است. دولتهای شورای همکاری خلیج فارس روی هم رفته دارای قدرت اقتصادی و سیاسی بسیار بالایی بوده و از چنان قدرت نظامی برخوردارند که گویا از توان نظامی ایران نیز بالاتر است.
• رقابت شدید تهران و ریاض برای به رهبری دینی جهان اسلام •
ایران که به شاخهی شیعه از دین اسلام اعتقاد دارد، در نبرد خود برای در دست گرفتن رهبری مذهبی [منطقه] با مشکل روبرو است، چرا که نود درصد جمعیت مسلمان جهان سنّی مذهب هستند.[i] و در این میان، رقابت کشور پادشاهی عربستان سعودی، یک چالش ایدئولوژیکی ویژه در برابر تلاشهای تهران برای به دست آوردن رهبری جهان اسلام پدید آورده است. حکومتِ آل سعود در ریاض که نگهداری از دو مسجد مقدس مسلمانان در مکه و مدینه را بر عهده دارد، در رقابت با تهران بر سرِ به دست آوردن رهبری معنوی مسلمانان – چه سنّی و چه شیعه – دستِ بالا را دارد. در واقع، هر فرد مسلمان برای به جای آوردن اعمال حج خود، باید یک بار در طول زندگانی خود – آن هم در صورتی که [به لحاظ مالی و سلامتی] قادر به این کار باشد – به این دو مسجد برود. البته ایران تلاش میکند تا با تأکید بر روی پیوندهای نزدیک سعودی و ایالات متحده، و نیز با متهم کردن عربستان سعودی به پشتیبانی از تندروی و تروریسم، پایههای مذهبی عربستان سعودی را سست و بیارزش جلوه سازد.
• ایران در عراق بسیار موفق عمل کرده است •
رقابت میان تهران و ریاض به ویژه از سال ۲۰۰۵ با انتخابِ محمود احمدینژاد به ریاستجمهوری ایران، دستخوشِ دگرگونی چشمگیری شد. پاییز ۲۰۰۶ را میتواند آخرین باری دانست که قدرت ایران در خاورمیانه دستِ بالا را داشت. در عراق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک مرکز قدرت قابلاعتماد در درون دولت جدیدِ نخستوزیر نوری المالکی در بغداد به وجود آورد که به طرزی چشمگیر موجب بالا رفتن تأثیر و نفوذ ایرانیها در دستگاههای امنیتی عراق گردید. و با استفاده از همین گروههای نیابتی در خاک عراق بود که ایران توانست مواضع ایالات متحده و نیروهای ائتلافی در جریان اشغال عراق را مورد هدف قرار دهد.
• تهران جایگاه خود را در دمشق و بیروت تثبیت میسازد •
از دید لبنان و سوریه، رهبری ایران باعث پیروزی آنها [به ترتیب در برابر مخالفان داخلی و اسرائیل] شده است. رابطهی ایران با حکومت رییسجمهور بشار اسد در سوریه در سال ۲۰۰۳ که عراق درگیر جنگ بود گسترش یافت؛ از سوی دیگر، این گونه به نظر میرسد که اصلیترین گروه نیابتی ایران، یعنی حزبالله، با کمک ایران توانست در جنگ سال ۲۰۰۶ میان لبنان و اسرائیل پیروز شود. و به موجب همین دستاوردها، رییسجمهور احمدینژاد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ثبت کردن این پیروزیها به نام خودشان، تردیدی به خود راه ندادند. تثبیت جایگاه تهران در دمشق و بیروت، موجب تقویت و گسترش جایگاه ایران در سرزمینهای شرق مدیترانه گردید. همسایگان سنّی ایران – به ویژه دولتهای شورای همکاری خلیج فارس – به طور فزایندهای نسبت به گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه هشیار بودند، اما از انجام هرگونه اقدام مؤثر جهت عقب راندن نفوذ روزافزون تهران [در منطقه] ناتوان بودند.
• ایران به دنبال مقابله با نفوذ ایالات متحده و متحدانش در منطقه •
درگیری ایران با عربستان سعودی تا آنجا بالا گرفته است که در چند سال اخیر شاهد انجام حملات پنهانی دو کشور علیه یکدیگر بودهایم. شرکت ملّی نفت عربستان سعودی (آرامکو) در اوت ۲۰۱۲ قربانی حملات سایبری شد که ردگیری آن نشان داد این اقدام از سوی ایران انجام گرفته است. ایران بر این باور است که ایالات متحده و دولتهای شورای همکاری خلیج فارس در پشتیبانی از تلاشها برای سرنگونی حکومت بشار اسد، و همچنین در شکلگیری و ظهور دولت اسلامی (داعش) در عراق و سوریه نقش دارند. و این مسئله از آن جهت دارای اهمیت است که نبودِ یک دولت متحد با ایران در دمشق نه تنها "محور پایداری و ایستادگی” ایران را در معرض خطر قرار میدهد، بلکه باعث میشود که دولت اسلامی در عراق تهدیدی مستقیم در برابر ایران به شمار آید – و دلیل این امر این است که حکومت سوریه که متحد ایران به شمار میآید، مجرای اصلی در تأمین کمکهای مالی و سختافزاری به حزبالله لبنان است. اگر ایران [همچنان] در پشتیبانی خود از این دولتها موفق باشد، به احتمال فراوان شاهدِ این مسئله خواهیم بود که ایران به تشکیل یک نیروی شیعهی قدرتمند اقدام ورزد که این امر در صورت وقوع میتواند تهدیدی علیه متحدان ایالات متحده در منطقه – به ویژه اسرائیل و دولتهای شورای همکاری خلیج فارس باشد.
• تهران ممکن است نتواند تمامی قلمروهای از دست رفتهی حکومت بشار اسد را بازپس گیرد •
به هر ترتیب، ایران در این زمان در پیشبرد اهداف خود موفق عمل نمیکند و شرایط روز به روز برای رییسجمهور بشار اسد دشوارتر میگردد، به گونهای که وی همینک به طور کامل به پشتیبانی مالی و نظامی ایران برای سر پا ماندن نیاز دارد. گویا تهران پذیرفته است که بشار اسد هیچگاه نخواهد توانست تمامی قلمروهای از دست رفتهی خود در سوریه را بازپس گیرد و بنابراین تصمیم گرفته است که تلاشهای خود را بر روی نگهداشتن مجرای [حیاتی] میان بیروت و دمشق متمرکز گرداند. بنا بر گزارشهای رسیده، قاسم سلیمانی فرماندهی واحد قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که رهبری اقدامات ایران در سوریه و عراق را بر عهده دارد، به طور غیرمستقیم به این مسئله اشاره کرده است که تهران ممکن است نیروهای سپاه پاسداران را برای دفاع از قلمروهای تحت سلطهی حکومت [بشار اسد] اعزام نماید.[ii] که این اقدام مغایر با پیشینه و عقیدهی جمهوری اسلامی مبنی بر خودداری از به کارگیری نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نبردهای مستقیم است.
• ایران تداوم شرایط فعلی در سوریه را به سود خود نمیداند •
گویا ایران درگیریهای فعلی علیه دولت اسلامی در عراق تنها اندکی پیشرفت داشته است. نیروهای دولتی عراق به همراهی شبهنظامیان شیعهی محلی و گروههای نیابتی ایران نتوانستهاند تا بیشتر سرزمینهای عراق که به دست این گروه تندرو افتاده است را بازپس گیرند. البته شاید بتوان گفت که ادامهی این بنبست در عراق در آیندهی نزدیک، بهترین نتیجه را برای ایران در بر داشته باشد. ایران وخامت اوضاع در عراق (و یا حداقل بخشی از آن) را به پادشاه جدید سعودی – ملک سلمان – نسبت میدهد. سلمان که از ارادهای قویتر برای همکاری با ترکیه و قطر به منظور پشتیبانی از گروههای مخالف سوری برخوردار است، مهمترین عامل در اتخاذ و اجرای استراتژی عملیاتی ریاض علیه حکومت بشار اسد بوده است. منبع: اشراف