کد خبر: ۲۸۰۳۸۹
تاریخ انتشار:

بهترین زمان برای بازسازی روابط ایران و اعراب

«اعلیه علانی» استاد دانشگاه تونس معتقد است پس از توافق هسته یی ایران و گروه 1+5 بهترین زمان برای کاهش تنش در روابط ایران با کشورهای عربی فرارسیده است.
به گزارش بولتن نیوز،  این تحلیلگر مسایل سیاسی در مقاله ای که در روزنامه «المغرب» بیست و پنجم ژوییه (دوم مرداد) منتشر شد، نوشت: ایرانی ها تاریخ 14 جولای 2015 را فراموش نخواهند کرد؛ تاریخ امضای توافق هسته ای میان ایران و شش کشور بزرگ جهان که نشانه هایی را چه برای ایران، چه آمریکا و چه منطقه خاورمیانه به همراه دارد. توافقی که پس از 22 ماه مذاکره در خصوص برنامه هسته ای ایران حاصل شد راه حلی میانه بود که به نفع تمام طرف ها به پایان رسید. پس از آن، رییس جمهوری آمریکا و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کردند تغییر مهم و عمیقی درپی این توافق در روابط بین الملل ایجاد خواهد شد. سوال آنجا است که برجسته ترین نشانه های این تغییر در سطح منطقه ای، عربی و بین المللی کدامند؟ آیا امکان ایجاد یک رابطه متوازن در آینده میان ایران و کشورهای عربی وجود دارد؟

در سطح منطقه ای شکی نیست که امضای توافق هسته ای از سوی ایران، به طور ضمنی اجازه فعالیت بیشتری به ایران خواهد داد و ایران به بازیگر منطقه ای (بزرگ تری) تبدیل خواهد شد. این نقش لزوما به معنای نقش نظامی نیست. درگیری های نظامی که خاورمیانه شاهد آن است تا حدی نقش ایران به عنوان حامی برخی طرف ها را تحکیم بخشیده که البته همزمان خصومت هایی را با طرف های دیگر رقم زده است. اما در اینجا ضروری است همه طرف ها از این مرحله عبور کرده و هم ایران و هم کشورهای عربی نقش خود را برای کنترل این تنش ها و کاستن از آن ایفا کنند.

توافق هسته ای فرصت مناسبی برای بازتعریف معادلات و اولویت ها در خاورمیانه و جهان عرب است چراکه ایران از طریق این توافق به جهانیان تاکید کرد به دنبال سلاح هسته ای ـ که البته مشکلات اقتصادی داخلی اش را هم حل نمی کند ـ نیست. ایران به خوبی می داند کره شمالی دستاورد زیادی در عرصه اقتصادی و استراتژیک با در اختیار داشتن قدرت (نظامی) هسته ای نداشته است. توافق هسته ای ایران پیام مثبتی به همسایگان این کشور و جهان عرب بر این مبنا است که اهداف ایران و اولویت های آن در دوره ریاست حسن روحانی با غلبه اقتصادی همراه است و مطمئنا تغییراتی تدریجی در فضای اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی ایران ایجاد خواهد شد. بازگشت بیش از 150 میلیارد دلار پول بلوکه شده به خزانه ایران و ازسرگیری صادرات نفت با روندی قوی تر، اقتصاد ایران را احیا خواهد کرد و چه بسا محبوبیت جریان حاکم را افزایش خواهد داد و جناح رقیب را به سوی تجدیدنظر و اتخاذ عقلانیت و واقع گرایی بیشتر در سیاست سوق خواهد داد. این روند، عرصه را برای تبدیل شدن ایران به یک قدرت بزرگ اقتصادی فراهم خواهد کرد. با توجه به این شرایط، کشورهای عربی خلیج فارس و عموم کشورهای عربی بهتر است استراتژی خود را نسبت به ایران تغییر دهند و به سوی تحکیم روابط اقتصادی و امنیتی برای مقابله با خطر تروریسم در گام اول و حل اختلافات منطقه ای به شیوه مسالمت آمیز در گام دوم قدم بردارند.

زمان آن فرا رسیده تا ایران و همپیمانانش با عربستان و همپیمانانش بر سر یک میز مذاکره بنشینند و برای پیدا کردن راه حل هایی برای اختلافتشان مذاکره کنند. اگر اراده سیاسی وجود داشته و اگر تمایلی برای عبور از مشکلات نژادی، طایفه ای و مذهبی به نفع روابط دوستانه تر و همزمان پرسود تر وجود داشته باشد، پیدا کردن راه حل دشوار نخواهد بود.

اما در سطح بین المللی، رقابت داغ میان شرکت های غربی برای حضور در بازار ایران، تاکیدی بر این نکته است که ایران گنجینه مهمی از ثروت ها، متخصصان و نیروی کار و تکنولوژی های جدید را در اختیار دارد که در دوره تحریم به آن دست یافته است. با توجه به آنکه شرکت های غربی آماده ایجاد شرکت های اقتصادی مهم هستند، چرا طرف های عربی در مشرق و مغرب جهان عرب از این شراکت که همه از آن سود می برند و می تواند تاثیر مثبتی در کاهش تنش های عربی و منطقه ای داشته باشد استفاده نکنند!؟

پس از این توافق، فرصتی تاریخی میان ایران و کشورهای عربی برای ایجاد روابط متوازن تر شکل گرفته است. ایران و کشورهای عربی باید تمام تلاش خود را برای ایجاد و تحکیم یک سیاست سازگار به کار گرفته و به دنبال توسعه مولفه های اشتراک میان خود و پیشرفت آن باشند و همچنین با نگاه مثبت که می تواند امتیاز دهی های متقابل را بین دو طرف به همراه داشته باشد، برای حل اختلافات به گفت و گو بنشینند. تفاوت های مذهبی و طایفه ای صرفا عاملی برای خصومت و درگیری نیست و می تواند به مولفه ای برای غنی سازی فرهنگ، تمدن و دانش تبدیل شود. این مساله به وجود تصمیم و اراده سیاسی بستگی دارد.

یک جهان عرب‍ی و اسلامی موفق، جهانی است که از اجزای تشکیل دهنده نژادی و طایفه ای خود استفاده کند؛ این همان کاری است که کشورهای پیشرفته انجام می دهند. باید از عقده سنی در برابر شیعه و عرب در برابر کُرد و بربر عبور کرد. تناقضاتی که بین این اجزای تشکیل دهنده وجود دارد، می تواند با فراهم آوردن توسعه جامع و مداوم اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و تربیتی حل شود. در آن زمان است که دیگر جریاناتی مثل داعش، النصره، انصار الشریعه و القاعده هم جایگاهی در جوامع عربی و اسلامی نخواهند داشت.

به نظر می رسد در این میان ترکیه هم برای رسیدن به تفاهم های جدیدی با ایران برنامه ریزی می کند. در این شرایط، بهتر آن است که غرب تنها شریک ایران نباشد بلکه باید یک قطب جدید ایرانی ـ عربی تشکیل شود که در ابتدا ماهیت اقتصادی داشته باشد و در ادامه متحول شده و به اقتضای امر، به تفاهم های سیاسی و استراتژیک برسد. این قطب بی تردید می تواند در آنچه در خاورمیانه و شمال و آفریقا می گذرد تاثیرگذار بوده و تصمیم ساز باشد. این قطب همچنین می تواند به مخاطبی شایسته برای کشورهای بزرگ شرق و غرب تبدیل شده و با آن ها به ویژه آمریکا، روسیه، چین، ژاپن، هند و کشورهای اروپایی در مسیر شکوفایی اقتصادی و امنیتی خاورمیانه و شمال آفریقا همکاری کند.
منبع: ایرنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین