باروري در ايران نيز همگام با ساير كشورها روند نزولي داشته ولي رتبه باروري ايران در بين كشورها بيانگر سرعت زياد روند كاهشي باروري است. همانطور كه جدول1 نشان ميدهد در سال 2014 ايران با باروري كل 8\1 رتبه 146 را در بين 224 كشور دارد، درحالي كه در سال 1970 با باروري كل 4\6 در رتبه 70 قرار داشت.
گروه اقتصادی - بحران انفجار جمعيت در مباحث جمعيتي قرن حاضر ديگر معني ندارد، بالعكس كاهش ميزان مواليد، جهان را به سمت بحران كمبود جمعيت ميبرد كه تحت عنوان «زمستان جمعيتي» يا اصطلاحا «قطحي مواليد» شناخته شده است. طرفداران اين ديدگاه معتقدند با ادامه روند فعلي كاهش مواليد كه در اكثر نقاط دنيا ديده ميشود، در آينده نزديك با تعداد محدود فرزند روبهرو خواهيم شد. عواقب درازمدت زمستان جمعيتي به اندازه «زمستان هستهيي» كه در دهه 1980 مصطلح شد و به افزايش مصيبتبار جنگ هستهيي مربوط ميشود؛ ويرانگر و مخرب است.
طي 4 دهه گذشته تعداد خانوادههاي سالم و با ثبات رو به كاهش است و جوامع مختلف را با نوعي عدم تعادل در زمينههاي مختلف از جمله تعداد و ساختار جمعيت، مواجه كرده است. ثبات جمعيتي زماني به وجود ميآيد كه در جمعيت يك منطقه هيچگونه افزايش يا كاهشي مشاهده نشود. چنانچه در سياستهاي جمعيتي ثابت ماندن تعداد جمعيت و باقي ماندن جمعيت در وضعيت موجود مدنظر باشد، زنان در طول دوران باروري خود بايد بهطور متوسط 1\2 فرزند بهدنيا آورند.
كاهش جهاني ميزان مواليد سرنوشت ملل مختلف و آينده جوامع را در قرن بيستويكم تحت تاثير قرار داده است. ميزان مواليد در 50 سال گذشته به نصف كاهش پيدا كرده است ولي با وجود كاهش ميزان باروري همچنان شاهد افزايش جمعيت جهان هستيم. دليل اصلي افزايش جمعيت، اثرات باقيمانده از رشد جمعيت دهههاي 50 و 60 ميلادي و بالا رفتن اميد زندگي در اكثر كشورها است. وضعيت فعلي افزايش جمعيت را ميتوان به يك ماشين بدون بنزين تشبيه كرد كه در سرازيري همچنان به حركت خود ادامه ميدهد ولي سرانجام متوقف خواهد شد. با شرايط فعلي باروري، پيشبيني ميشود در چند دهه آينده تعداد جمعيت افت چشمگيري پيدا كند. كاهش جمعيت در تعدادي از كشورها آغاز شده است و در آينده به نقطهيي خواهد رسيد كه اين كاهش سرعت پيدا ميكند. در اكثر اين كشورها كاهش جمعيت يك واقعيت پذيرفته شده است.
ميتوان گفت كه آينده جمعيتي كشورها در ميزان باروري فعلي آنها منعكس است.
درحال حاضر ميزان باروري كل در 116 كشور كه 44درصد جمعيت كل دنيا را به خود اختصاص دادهاند، پايينتر از سطح جايگزيني است. طي 40 سال گذشته تعداد فرزندان خانوار كاهش چمشگيري داشته است. درحال حاضر پايينترين سطح باروري در كشورهاي اروپايي ديده ميشود، از 10 كشوري كه كمترين باروري را دارند 9 كشور در اروپا هستند. باروري كل در اروپا بهطور متوسط برابر 6\1 فرزند بوده و هيچ كشوري در اين منطقه از ميزان باروري بالاي سطح جانشيني برخوردار نيست.
همانطور كه جدول1 نشان ميدهد، ميزان باروري كل در كشورهاي آلمان و روماني در سال 2014 به ترتيب 4\1 و 3\1 فرزند است. در روسيه، ميزان باروري كل از 4\2 در سال 1990 به 6\1 فرزند در سال 2014 رسيده و در كمتر از 25 سال به نصف تقليل پيدا كرده است.
جمعيت فعلي روسيه 145ميليون نفر است و پيشبيني ميشود تا سال 2050 بيش از 25ميليون نفر از جمعيت خود را از دست بدهد.
در اين كشورها تعداد سقط جنينها در سال بيش از تعداد مواليد است.
در كشورهاي آسيايي روند مواليد كاهش بوده ولي در تعداد زيادي از آنها هنوز باروري بالاتر از سطح جايگزيني است.
الگوي متفاوتي از نظر ميزان باروري كل در بين كشورهاي مختلف جهان وجود دارد. در بين كشورهاي آسيايي افغانستان با ميزان باروري كل 4\5 فرزند در بالاترين سطح و سنگاپور و تايوان با 8\0 و 1\1 فرزند در پايينترين سطح باروري قرار دارند. در امريكا به دليل مهاجرتهاي بينالمللي باروري كل تقريباً 2 و نزديك سطح جايگزيني است. در كشورهاي آفريقايي بالاترين سطح باروري ديده ميشود، بهطوري كه نيجريه با 9\6 فرزند براي هر زن رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
باروري در ايران نيز همگام با ساير كشورها روند نزولي داشته ولي رتبه باروري ايران در بين كشورها بيانگر سرعت زياد روند كاهشي باروري است. همانطور كه جدول1 نشان ميدهد در سال 2014 ايران با باروري كل 8\1 رتبه 146 را در بين 224 كشور دارد، درحالي كه در سال 1970 با باروري كل 4\6 در رتبه 70 قرار داشت.
كشورهايي كه به سمت پيري ميروند و بهشدت در معرض خاكستري شدن هستند، مانند كشورهاي اروپايي، قدرت خود را در همه زمينهها از دست ميدهند. چه كساني چرخ كارخانهها را در آينده ميگردانند؟ چه كساني در مزارع اين كشورها فعاليت خواهند كرد؟ منابع طبيعي چگونه توسعه پيدا خواهد كرد؟ چه كساني از مرزها محافظت خواهند كرد؟ درحال حاضر يكششم جمعيت ساكن در كشورهاي اروپاي شرقي 65ساله و بيشتر هستند و پيشبيني ميشود، در سالهاي 2030 و 2050 به ترتيب يكچهارم و يكسوم جمعيت اروپا را سالخوردههاي 65سال و بيشتر تشكيل خواهند داد. در صورتي كه روند كاهش مواليد همچنان ادامه پيدا كند، اتحاديه اروپا پيشبيني كرده است كه با كمبود 20ميليون نفر نيروي كار در سال 2030 روبهرو خواهد بود، پيشبيني ميشود در سال 2040 در كل جهان حدود 16درصد جمعيت را سالخوردهها تشكيل دهند كه 400ميليون نفر آنها چينيها خواهند بود. ميزان باروري در چين نشان ميدهد كه تا سال 2020 جمعيت در سن كار اين كشور كاهش خواهند يافت و تا اواسط قرن حاضر، 30درصد جمعيت اين كشور را بزرگسالان تشكيل خواهند داد. سالخوردگي جمعيت نهتنها منجر به كاهش نيروي كار ميشود بلكه با ارائه خدمات و هزينههاي درماني بالا براي اين گروه سني همراه است. تمام مواردي كه گفته شد عواقب خيلي بارز و اوليه كاهش جمعيت است.
همانطور كه در نمودار مشخص است. روند باروري كل از سال 1960 تا 2010، طي نيمقرن به نصف رسيده و از 02\5 بچه به 5\2 كاهش يافته است. پيشبينيها نشان ميدهد كه اين روند كاهشي همچنان ادامه خواهد يافت ولي سرعت آن كمتر ميشود و از 5\2 بچه در سال 2010 به 2\2 در سال 2050 و 2 در سال 2100، تقليل خواهد يافت.
كاهش يكباره ميزان مواليد از دستاوردهاي دنياي مدرن است. لانگمن در كتاب خود عنوان كرده است «گرچه عوامل مختلفي باعث كاهش سريع مواليد شده است ولي تغييرات اقتصادي در زندگي خانوادهها مهمترين عامل تشويق به نداشتن فرزند بوده است». فرقي نميكند، در كشورهاي فقير يا ثروتمند، در هر نوع سيستم حكومتي كه وجود دارد، جمعيت از روستاها به سمت شهرها ميروند، در اين شيوه زندگي فرزندان هيچ نفع اقتصادي براي پدر و مادرها ندارند و زنان ترجيح ميدهند از فرصتهاي اقتصادي استفاده كنند و بهدليل ميل به مشاركت در فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي و همچنين هزينههاي مالي و اجتماعي فرزندآوري، والدين به سمت كنترل باروري ميروند.
طيف گستردهيي از دلايل در كاهش جمعيت دخيل هستند. به تاخير افتادن سن ازدواج يكي از دلايل عمده پايين بودن ميزان مواليد است، در كشورهاي غربي از هر دو ازدواج يك مورد به طلاق منجر ميشود، اكثر زنان باروري خود را به تعويق مياندازند و بارداري در سنين بالاي 35سال در اكثر مواقع به سختي انجام ميشود. در تبليغات ديده ميشود كه احساس رضايت زماني به وجود ميآيد كه فرد به سفر برود و خوش بگذراند و مسلماً تشكيل خانواده مانع دسترسي به اين اهداف و رشد فردي محسوب ميشود. در فيلمها نيز افراد به داشتن خانوادههاي كوچك تشويق ميشوند، پيام فرهنگي اكثر فيلمها و تبليغات اين است كه براي خودتان زندگي كنيد و از لحظهها لذت ببريد و به نوعي تشويق به عدم پذيرش مسووليت ديده ميشود. همچنين افزايش همخانگي در بين جوانان از عوامل ديگر كاهش باروري است، زيرا در اكثر مواقع در اين شيوه زندگي، تمايلي به داشتن فرزند ديده نميشود. گرايشات مادي افراد نيز منجر به كاهش باروري ميشود. تحقيقات انجامشده در كشورهاي اروپايي نشان ميدهد كه بين شركت در مراسم مذهبي و ميزان باروري رابطه وجود دارد. افرادي كه براي زندگي خود هدف و معنايي قائل هستند، معمولاً داراي فرزند هستند. ميتوان گفت مدرنيته با تشكيل خانواده خيلي سازگار نيست و با تنهايي و خانواده كوچك موافقتر است.
ميزان باروري طي 50 سال به نصف رسيده است و روند كاهشي همچنان ادامه دارد.
پژوهشگران معتقدند كاهش مواليد در كشورهاي صنعتي سالهاست اتفاق افتاده و فرزندان ديگر منبع درآمد نيستند، بلكه براي پدر و مادرها هزينههاي زيادي را تحميل ميكنند. طبق برآورد اداره كشاورزي امريكا، در سال 2004 هزينه هر بچه تا سن 18 سالگي 200000 دلار بوده، به استثناي هزينههاي تحصيل. بعضي از اقتصاددانان هزينههاي هر بچه را بيش از يكميليون دلار برآورد كردهاند، درحالي كه فرزندان در آينده هزينههاي صرفشده را جبران نميكنند.
نتيجهگيري
بزرگترين بحراني كه در قرن بيستويكم بشر با آن روبهرو خواهد شد، كمبود منابع، جنگهاي منطقهيي يا شيوع ويروسهاي ناشناخته نيست، بلكه آنچه كشورها را تهديد ميكند و بحران اصلي قرن حاضر است، كمبود جمعيت است. در صورت ادامه روند فعلي كاهش مواليد، كشورها با كاهش جمعيت و به تبع آن كاهش نيروي مولد روبهرو خواهند شد كه در نهايت اين امر ميتواند زمينهساز مسائل و مشكلات اقتصادي و اجتماعي شود. اعمال سياستهاي جمعيتي، در قالب برنامههاي مدون و جامع براي مقابله با پديده زمستان جمعيتي ميتواند از پيامدهاي منفي آن بكاهد.
فاطمه ربیعی \ تعادل