کد خبر: ۲۷۰۹۷۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
ضیافت آرایی شاعران در شب میلاد کریم کریمان

بازخوانی اشعارخوانده شده شعرا در محضر رهبر انقلاب/1

طبق یک رسم چندین ساله، شاعران انقلابی و آیینی در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت به محضر رهبر انقلاب رسیده و بهترین آثار خود را تقدیم همگان می‌کنند. امسال هم به امید خدا و طبق گفته‌های استاد غزوه، شاعران گرامی یکبار دیگر در بیت رهبر انقلاب حضور یافته و جان عاشقان را با دستاوردهای معنوی خویش سیراب می‌کنند.

گروه فرهنگی - همان‌طور که مستحضرید، طبق یک رسم چندین ساله، شاعران انقلابی و آیینی در شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت به محضر رهبر انقلاب رسیده و بهترین آثار خود را تقدیم همگان می‌کنند. امسال هم به امید خدا و طبق گفته‌های استاد غزوه، شاعران گرامی یکبار دیگر در بیت رهبر انقلاب حضور یافته و جان عاشقان را با دستاوردهای معنوی خویش سیراب می‌کنند.

به گزارش بولتن، ما برآنیم تا چند روز مانده به این اتفاق شیرین و مهم فرهنگی، به پیشواز آن رفته و علاوه بر بازخوانی اشعار خوانده شده توسط شعرا، نیم نگاهی بر چند شعر سروده شده توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داشته باشیم.

آقای علی‌رضا قزوه:

به سلام رمضان بر شده‌ام باز به بامی

ماه نو! ماه نو! از مات درودی و سلامی

ماه نو! ماه نو! امسال به پیمانه چه داری

پیش از این از رمضانم نه می‌ای مانده نه جامی

ماه نو! در پی تفسیر نویی از رمضانم

روزه آن نیست که صبحی برسانیم به شامی

در سلام رمضان کاش یکی آینه باشیم

آه – آیینه در آیینه – عجب حسن ختامی!

خانم آنا برزینا از اوکراین

این خاک گهربار که ایران شده نامش

شیری است که در بین دو دریاست کنامش

خورشید برون آمده هر صبح ز مشرق

از برج اسد داده به اخلاص سلامش

مهتاب نشسته سر هر گنبد این خاک

از نی‌شکر فارس شکرگون شده جامش

از مرز فرا رفته به پیغمبری شعر

با سعدی و با مولوی از عشق پیامش

شوقی ازلی دارم بر خاک عزیزش

عشقی ابدی در دل دارم به دوامش

پیش ستم زورگران سینه سپر کرد

بنگر که از این همت دنیا شده رامش

از شرق مشرف بشو ای باد صبا تا

یک بار سلامم برسانی به امامش

حجت‌الاسلام زکریا اخلاقی

زندگی جاری است، در سرود رودها شوق طلب زنده است

گل فراوان است، رنگ در رنگ این بهار پر طرب زنده است

خاک، حاصلخیز، باغ‌های روشن زیتون بهارانگیز

دشت‌ها شاداب، در شکوه نخل‌ها ذوق رطب زنده است

چون شب معراج، قبله‌گاه دوردست ما گل‌افشان است

وادی توحید در وفور چشمه‌های فیض رب زنده است

آفتاب فتح، بر فراز خانه‌ی پیغمبران پیداست

صبح نزدیک است، صبح در تصنیف‌های نیمه‌شب زنده است

لحظه‌ها سرشار، جلوه‌های عشق در آیینه‌ها زیباست

عاشقان هستند، شعرهای عاشقانه لب به لب زنده است

خیمه در خیمه، لاله‌ی داغ شهیدان روشن است اما

گریه‌ها خندان، شادمانی‌ها در این رنج و تعب زنده است

مادران خاک، جانماز خویش را گسترده تا آفاق

دست‌های شوق، در قنوت گریه‌های مستحب زنده است

شرق بیدار است، در جهان از همصدایی‌ها خبرهایی است

نام این صحرا، روی رنگ و بوی گل‌های ادب زنده است

فصل طوفان است، سنگ‌ها در دست‌ها آواز می‌خوانند

قدس تنها نیست، در سراپای جهان این تاب و تب زنده است

باد می‌آید، بوی گل‌های حماسی می‌وزد در دشت

زندگی زیباست، عشق در جان جوانان عرب زنده است

محمدمهدی سیار

زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه

روایت کرده‌اند اردیبهشتی می‌رسد از راه

بهاری می‌رسد از راه و می‌گویند می‌روید

گل داوودی از هر سنگ، حسن یوسف از هر چاه

بگو چله‌نشینان زمستان را که برخیزند

به استقبال می‌آییمت ای عید از همین دی ماه

به استقبال می‌آییمت آری دشت پشت دشت

چه باک از راه ناهموار و از یاران ناهمراه

به استهلال می‌آییمت ای عید از محرم‌ها

به روی بام‌ها هر شام با آیینه و با آه…

سر بسمل شدن دارند این مرغان سرگردان

گلویی تر کنید ای تیغ‌های تشنه، بسم‌الله!

مناجات ناشنوایان شعری از رهبر انقلاب

ما خیل بندگانیم ما را تو می‌شناسی

هر چند بی‌زبانیم، ما را تو می‌شناسی

ویرانه‌ئیم و در دل گنجی ز راز داریم

با آنكه بی‌نشانیم، ما را تو می‌شناسی

با هر كسی نگوئیم راز خموشی خویش

بیگانه با كسانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌ایم و هر چند لب بسته‌ایم از خلق

بس رازها كه دانیم ما را تو می‌شناسی

از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را

فارغ از این و آنیم ما را تو می‌شناسی

از ظن خویش هر كس، از ما فسانه‌ها گفت

چون نای بی‌زبانیم ما را تو می‌شناسی

در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو

گلزار بی‌خزانیم ما را تو می‌شناسی

آئینه‌سان برابر گوئیم هر چه گوئیم

یكرو و یك زبانیم ما را تو می‌شناسی

خطّ نگه نویسد حال درون ما را

در چشم خود نهانیم ما را تو می‌شناسی

لب بسته چون حكیمان، سر خوش چو كودكانیم

هم پیر و هم جوانیم ما را تو می‌شناسی

با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گه غم

ما دُرد غم كشانیم ما را تو می‌شناسی

از وادی خموشی راهی به نیكروزی است

ما روز به، از آنیم ما را تو می‌شناسی

كس راز غیر، از ما نشنید بس «امینیم»

بهر كسان امانیم ما را تو می‌شناسی

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۰
3
0
کاش این جنابان شعرا شعری هم در مورد فقر روزافزون و بیکاری و اعتیاد جوانان در جامعه هم بگند اگه نان به نرخ روز خور نباشند .
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین