به گزارش بولتن نیوز، اقتصاد دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان بهمنظور همافزایی علم و ثروت و توسعه اقتصاد دانشمحور، تجاریسازی و با استفاده از حوزههای فناوری برتر به کمک اقتصاد بیمار ایران میآید و میتواند با افزایش بهرهوری، کشور را برای رسیدن به خوداتکایی آماده کند.
در این باره با دکتر ناصر جهانیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه اندیشه به گفت و گو نشستهایم. متن کامل گفت و گو پیش روی شما قرار دارد:
اقتصاد مقاومتی در ظرفی تحقق پیدا میکند که پتانسیلهای درونی و اقتصادی آن بهعنوان مؤلفههای مؤثر بهصورت جداگانه آسیبشناسی شده و برای آن برنامهریزی شود. فضای فعلی اقتصادی ایران با بستر تحقق اقتصاد مقاومتی فاصله دارد؛ لذا اکنون باید مؤلفههای مؤثر را بهصورت جداگانه شناسایی و برای تقویت آنها برنامهریزی کرد. اقتصادی که بتواند مزیتهای خود را بشناسد و برای نقاط ضعف خود برنامه ارائه دهد، مقاومسازی شده است. این آسیبشناسی قدم نخست برای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی است که از محدوده شعار و کاغذ فراتر است.
هرچند اقتصاد فعلی ایران، اقتصاد توسعهیافتهای محسوب نمیشود، اما نمیتوان از مزیتها و پتانسیلهای اقتصادی کشور صرفنظر کرد. اقتصاد ایران متشکل از بخش دولتی و خصوصی است که یا بنگاههای بزرگ هستند یا بنگاههای متوسط و کوچک. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد و برای توسعه با ابزارهای اقتصادی به آن نگریست، بنگاههای متوسط و کوچک است. نظام اقتصادی در بنگاههای کوچک و متوسط، اشتغالزایی، نیروی کار و سرمایه را متمرکز میبیند؛ بنابراین برای تقویت اقتصاد کشور باید بنگاههای کوچک و متوسط را تقویت کرد و با افزایش تولید و ارزش افزوده به استقبال فرصتآفرینی و اتکا به مزیتهای درون رفت.
اقتصاد دانشبنیان یکی از مؤثرترین مؤلفههایی است که باید برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی به اشتراک گذاشته شود. دانش بهعنوان ذخیره انباشتهشدهای از مهارتها و اطلاعات بر خلاف سایر کالاهای فیزیکی مثل داراییهای مادی و منابع طبیعی مستهلک نشده و به اشتراک گذاشتن آن باعث از بین رفتن ارزش آن نمیشود، لذا برای گسترش رفاه اجتماعی، کاهش فقر و توسعه پایدار، ایجاد اقتصاد دانشبنیان و شرکتهای دانشبنیان که میتوانند بهصورت مؤسسههای خصوصی یا تعاونی بنا شوند، باید در دستور کار قرار گیرند.
این شرکتها بهمنظور همافزایی علم و ثروت و توسعه اقتصاد دانشمحور و رسیدن به اهداف علمی و اقتصادی، تجاریسازی، توسعه و طراحی بازار و دانشهای مرتبط به تجارت نظیر بازاریابی و بازارسازی با استفاده از فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان بهویژه با استفاد از نرمافزارهای مختلف تشکیل میشوند. این شرکتها که میتوانند در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، خدمات و حتی مسائل نانو و هوا و فضا فعالیت کنند، از طریق فناوریهای نوین و نیروی انسانی کارآمد به کمک بنگاههای اقتصادی آمده و با شناخت صحیح از وضعیت موجود و دیدن بستههای تقویتی که با چاشنی دانش روز غنی شدهاند، بنگاههای متوسط و کوچک را تقویت میکنند.
بنگاههای اقتصادی کوچک عموماً توان اقتصادی محدود دارند و باید متناسب با سرمایه محدود خود بازاررسانی کنند. شرکتهای دانشبنیان با در نظر گرفتن محدودیتها و با شناخت از وضعیت بازار با استفاده از نرمافزارهایی که در اختیار دارند، میتوانند بازار جدیدی برای این بنگاهها تعریف کنند، بهطوری که محصولاتی تولید شود که متناسب با ذائقه بازار بوده و برای فروش و ارزش افزوده و در نتیجه بازگشت سرمایه، مشکلی وجود نداشته باشد.
دانش یکی از عوامل مؤثر بر تحولات اقتصادی و اجتماعی بهشمار میآید و میتواند از الگوهای اولیه رشد اقصادی مطرح شود، لذا اقصاد دانشبنیان در افزایش تولید، بهرهوری بالاتر و توزیع عادلانه درآمد نقش مؤثری دارد و میتواند با استفاده از دانش و فناوری در جریان توسعه اقتصادی رونق اقتصاد داخلی را به همراه داشته باشد؛ لذا کاربردی کردن دانش و استفاده مؤثر از آن در ظرفیتها و ارتقاء درجه بهرهبرداری از منابع را در اقتصاد مقاومتی فراهم میکنند و شرکتهای دانشبنیان بهعنوان نقش محوری در ساختار اقتصاد دانشبنیان میتوانند زمینه پویایی و انعطاف بالای اقتصادی را فراهم کنند.
به عبارت دیگر، نیاز امروز اقتصاد کشور پیش از آنکه تزریق نقدینگی باشد، تزریق دانش برای استفاده از پتانسیلهای موجود است. بازار و بازارسازی یکی دیگر از معضلات تجارت فعلی ایران است که با دیدن نرمافزارهایی نظیر آنچه اکنون در شبکههای اینترنتی دیده میشود، میتوان برای بازارسازی برنامه ارائه کرد؛ لذا اقتصاد مقاومتی تنها با اقتصاد دانشبنیان و از طریق شرکتهای دانشبنیان، زمینه اجرا پیدا خواهد کرد.
نفت یکی از مزیتها و پتانسیلهای اقتصادی کشور است که نمیتوان از آن بهآسانی گذشت، اما برای استفاده از این پتانسیل، باید به جای خامفروشی، به تکنولوژی و فروش محصولات ثانویه علمبر متمرکز شد. به این معنا که به جای تهاتر کردن نفت با سایر کالاها، با ورود دانش به حوزه نفت و تمرکز بر اقتصاد دانشبنیان، نفت را بهعنوان یکی از کالاهای «علمبر» بهشمار آورد و برای توسعه اقتصادی کشور برنامه داد. صادرات نفت بهصورت خام هیچگاه نمیتواند منجر به توسعهیافتگی ایران شود، چرا که الفبای توسعهیافتگی با خامفروشی در تضاد محض قرار دارد. شرکتهای دانشبنیان تشکلشده در حوزه نفت و پتروشیمی هستند که میتوانند با نیروی متخصص و پیوند بین دانشگاه و نفت برای ارزش افزوده و ارزآوری بیشتر این محصول برنامه ارائه کنند.
ایران به شکل اجباری اقتصاد بدون نفت را در سال گذشته تجربه کرد و بودجه سال جاری بر اساس مالیات بسته شد؛ لذا میتوان گفت به جای آنکه نفت بهعنوان تنها منبع فروش دیده شود، سایر پتانسیلهای اقتصادی نظیر مالیات را تقویت میکنند.
اینکه تاکنون نظام مالیات ایران نتوانسته بهعنوان یکی از بازوهای درآمدی دولتها محسوب شود، نشاندهنده ضعف نظام مالیاتگیری کشور است، به این معنا که به جای آنکه شرکتها و زیربخشهای اقتصادی با توان بیشتر و ثروت و ارزش افزوده بیشتر به دولت مالیات دهند، توانستهاند از طرق مختلف از چشم دولت دور بمانند. البته در همه کشورها تخلف در نظام مالیاتی برقرار است، اما برای حذف تخلف و شفافیت در نظام مالیات باید سیستم جدیدی تعریف شود که درآمد خالص و ارزش افزوده ایجادشده شرکتها را بهصورت شفاف برای دولت بازنمایی و جانمایی کند؛ لذا شرکتهای دانشبنیان میتوانند متناسب با بستر اقتصادی فعلی ایران برای نظام مالیاتگیری برنامهریزی کنند. نظامی که در آن درآمد و هزینه مشخص است و بهصورت آنلاین و روز به سیستم مالیاتی کشور مرتبط شده، الگویی است که در بسیاری از کشورها اکنون شکل اجرایی پیدا کرده است.
اهمیت شرکتهای دانشبنیان و اثرگذاری آن بر اقتصاد مقاومتی در حدی است که رهبر معظم انقلاب نیز آن را بهعنوان یکی از راهکارهایی برای جایگزینی درآمدهای نفتی یاد کردند؛ لذا شرکتهای دانشبنیان بهعنوان یکی از عوامل اساسی رشد و تولید سرانه ملی، ایجاد خودکفایی و افزایش بهرهوری مورد توجه قرار دارند. از سوی دیگر، ایجاد شرکتهای دانشبنیان با توجه به پتانسیل علمی و نیروی انسانی کارآمدی که اکنون در دانشگاههای کشور وجود دارد، چندان دور از دسترس نیست. در واقع اقتصاد ایران تاکنون اقتصادی بر پایه دانش نبوده است، لذا با ایجاد ارتباط بین سیستم اقتصادی و دانشگاه و نخبگان اقتصادی میتوان شرکتهای دانشبنیان را پایهگذاری کرد.
بهنظر میرسد شرکتهای دانشبنیان باید در حوزههای نفتی، مالیاتگیری و کشاورزی در اولویت قرار گیرند. از یکسو، نفت و مالیات بهعنوان بازوهای قدرتمند درآمدی دولت هستند که باید بهروزرسانی شده و درآمدافزایی داشته باشند و از سوی دیگر، بخش کشاورزی بهعنوان محور استقلال و امنیت غذایی است که بهشدت رنجور و آسیبپذیر است؛ لذا شرکتهای دانشبنیان در این زیربخشها با افزایش بهرهوری و ارزش افزوده باید در اولویت قرار گیرند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com