دومین فیلم بلند پیمان حقانی با عنوان «316» از امروز شنبه 16 خرداد ماه، اکران خود را در گروه سینمایی هنر و تجربه آغاز کرد.
به
گزارش بولتن نیوز، «٣١٦» عنوان
دومین فیلم بلند پیمان حقانی است، او پیش از این کارگردانی فیلم «مردی که
گیلاسهایش را خورد» با بازی حامد بهداد و حسن پورشیرازی را در کارنامه خود
دارد. او در دومین فیلمش قصه متفاوتی را سوژه فیلم خود قرار داده و این
فیلم بدون بازیگر روایتگر داستان زندگی زنی شصت و سه ساله است که این قصه
از طریق کفشها، دستها و پاها روایت میشود.
بخشی از قصه فیلم در تاریخ معاصر روایت
میشود و بخشهایی از اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی ایران و سالهای جنگ و
هشت سال دفاع مقدس به تصویر کشیده میشود.
این فیلم پیش از این در جشنوارههای مختلف
خارجی، حضور پررنگی داشته و مورد استقبال مخاطبان بینالمللی قرار گرفته
است. دومین فیلم بلند پیمان حقانی در جشنوارههای مانهایم کشور آلمان، میل
ولی سانفرانسیسکو و جشنواره فیلم پراگ حضور داشته و آخرین نمایش این فیلم
در دانشگاه «یو سی ال ای» کشور آمریکا بود که این فیلم توانسته توجه ویژه
مخاطبان را به خود اختصاص دهد.
«316» فیلمی است که چهره بازیگرانش دیده
نمیشود و روایت قصه بر عهده کفشها، دستها و پاها است، کفشهایی که از به
دنیا آمدن تا زمان مرگ با ما هستند و شاید ما به آنها اهمیتی ندهیم و
ساده از کنار آنها عبور کنیم. این فیلم از امروز 16 خرداد ماه در گروه
سینمایی هنر و تجربه اکران میشود.
عوامل اصلی فیلم «316» عبارتند از:
نویسنده و کارگردان: پیمان حقانی، نویسندگان فیلمنامه: حمیدرضا کشانی و
پیمان حقانی، مدیر فیلمبرداری: داوود ملک حسینی، تدوین: هایده صفی یاری،
مجری طرح: بهناز اسکندرنژاد، طراحی صحنه و لباس: افسانه صرفهجو، موسیقی:
مهیار افشار، صداگذاری: ایرج شهزادی، حیدر نجفی، مدیر تولید : عبدالرضا
اخوان ، بهرنگ سنجابی، اصلاح رنگ و نور و سازنده تیزر: ایمان تحسین،
برنامهریز: علی تیموری، دستیاران کارگردان: علی اعلایی نژاد ، بشیر
اصلانیان، پریا صادق بیگی، دستیار تهیه کننده : پیام حقانی، مدیر تدارکات:
محمد کشانی، جلوههای ویژه کامپیوتری: سعید زارع، پدرام صادق بیگی،
گرافیست: پگاه گلدوست، مهتاب افشار، مشاور رسانه ای: سام بهشتی و عکاس: سید
سجاد سلیمانی.
بازیگران سینمای جنگ در یک مستند
جدیدترین مستند نادر طریقت با موضوع بررسی جایگاه بازیگران سینمای جنگ در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید میشود.
نادر طریقت پیرامون موضوع جدیدترین مستند خود با عنوان
«قهرمانانی که ما دوستشان داریم» گفت: این فیلم دربارهی جایگاه بازیگران
سینمای جنگ است؛ افرادی که در جبهه حضور داشتند و بعدها به سینما پیوستند و
هنرمندانی که در سینمای جنگ و دفاع مقدس آثار ماندگاری را به یادگار
گذاشتند.
وی خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه چندین فیلم راجع به تاریخ سینما کار کردم،
دوست داشتم ادای دینی به اهالی سینمای جنگ و افرادی که قهرمانان ملی ما را
به تصویر کشیدهاند، داشته باشم.
وی افزود: تمرکز این مستند بر فیلمهای دهه 60 و 70 و آثار ابراهیم
حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور و هنرمندانی چون جعفر دهقان، جهانبخش سلطانی،
رضا ایرانمنش، حسین یاری و... است.
کارگردان مستند «درخشش» ادامه داد: 60 درصد از تصویربرداری این مستند که
مربوط به گفتگو با هنرمندان است به پایان رسیده است. در مجموع شرح حال این
افراد و شرایط بازیگری که در گذشته داشتند و شخصیتهای فیلمهایی که تاکنون
بازی کردهاند، ساختار این مستند را تشکیل میدهد.
وی در پایان تصریح کرد: مستندسازان از دوستانی که در فیلمهای دفاع مقدس
بازی کردند یا افرادی که در جبهه حضور داشتند توقع برخوردی خوب را دارند،
اما متاسفانه برای ساخت این مستند خیلی سختی کشیدم. هماهنگی با برخی از این
افراد واقعاً پروسهای بلندمدت بود و برخی اصلاً حاضر نشدند جلوی دوربین
بیایند و مشکلاتی از این قبیل باعث شد حدود 2 ماه تصویربرداری این مستند
متوقف شود.
عوامل تولید مستند «قهرمانانی که ما دوستشان داریم» عبارتند از: نویسنده،
تهیهکننده و کارگردان: نادر طریقت، دستیار کارگردان: امین طریقت،
تصویربردار: حسین چراغی، صدابردار: ایرج نهایی، عکاس: حجت احمدزاده، مدیر
تولید: تیمور حسنخان، تهیه شده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی.
نادر طریقت تاکنون فیلمهایی از جمله «درخشش»، «سینما و دیگر هیچ»،
«سالنهای عشق»، «سیاهی»، «چگونه بازیگر شدم» و... را با موضوعاتی درباره
بازیگران سینما، سالنهای سینما، بدلکاران و... تولید کرده است.
اعضای هیأت داوران جشنواره فیلم ادینبورگ اعلام شدبرگزارکنندگان شصت و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ، اسامی اعضای هیأت داوران این دوره از رقابتها را اعلام کردند.
برگزارکنندگان شصت و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ اعضای هیآت داوران این دوره از رقابتها که قرار است شرکتکنندگان امسال را در پنج بخش مختلف سینمایی به قضاوت بنشینند، اعلام کردند.
این افراد عبارتند از: «کارن گیلان» (بازیگر)، «ناتاشا مک الهون» (بازیگر)، «کنث توران» (منتقد فیلم)، «امی برگ» (کارگردان)، «آرچی پنجابی» (بازیگر)، «کایل پاتریک آلوارز» (کارگردان)، «جسیکا هاینس» (بازیگر)، «دنیس لاوسون» (بازیگر)، «ژاکلین لیانگا» (رئیس جشنواره مؤسسه فیلم آمریکا و «دالی ولز» (بازیگر).
بنابر این گزارش، شصت و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم ادینبورگ 17 الی 28 ژوئن در پنج بخش مسابقه «جایزه مایکل پاول برای بهترین فیلم بریتانیایی»، «بهترین اجرا در یک فیلم انگلیسی»، «بهترین فیلم سینمایی در سطح بینالملل»، «بهترین مستند» و «بهترین فیلم کوتاه» برگزار میشود.
بهرام عظیمی: سانسور باعث عقب ماندگی سینمای ایران استسانسور باعث شده که خیلی از فیلمسازان سراغ ساخت فیلم دلخواه خود نروند، فیلمها ضعیف شده و مخاطب پیدا نکند.
بهرام عظیمی، کارگردان سینما، درخصوص علت رخوت و در پی آن دفع مخاطب در سینمای ایران گفت: موقعی که در سینما سانسور باشد و فیلمساز نتواند فیلمش را بسازد مطمئنم کار خوب نمیسازد.
وی ادامه داد: هرچند ما یک عده فیلمساز داریم که در این حیطه سانسور کار خوب میسازند، یعنی محدودیت باعث شده که کار خوب بسازد.
عظیمی افزود: در مجموع سانسور باعث شده که خیلی از فیلمسازان سراغ ساخت فیلم دلخواه خود نروند، فیلمها ضعیف شده و مخاطب پیدا نکند.
«پریدن از ارتفاع کم» در جشنوارهای ایتالیایی
فیلم سینمایی «پریدن از ارتفاع کم» ساخته حامد رجبی در پنجاه و یکمین دوره جشنواره پیزارو به نمایش درمیآید.
این فیلم که هم اکنون در گروه سینمایی «هنر و
تجربه» اکران شده است، در بخش مسابقه سینمای نو جشنواره فیلم پیزارو به
نمایش درمیآید.
جشنواره پیزارو که امسال پنجاه و یکمین
دوره آن برگزار خواهد شد، در سال ۱۹۶۵ با همکاری پیر پائولو پازولینی و
برناردو برتولوچی پایه گذاری شده و همیشه سعی در پخش آثاری داشته که از
دریچهای نو به هنر سینِما نگاه میکنند، داشته است.
این جشنواره از ۲۰ تا ۲۷ جولای (۲۹ تیر ماه تا ۵ مرداد ماه) در ایتالیا برگزار میشود.
«پریدن از ارتفاع کم» داستان زنی به نام
نهال است که چهار ماهه حامله است و ناگهان می فهمد که جنین در شکمش مرده
است. او سکوت می کند و تصمیم می گیرد از این ماجرا به کسی چیزی نگوید.
نگار جواهریان، رامبد جوان، محمود
بهروزیان، مهر آل آقا، صدف احمدی، سعید اشتیاقی، شفق شکری، افشین لیاقت،
علی اکبر مددی مهر، امیر حسین آصفی و ژیلا دایی از جمله بازیگران فیلم
سینمایی «پریدن از ارتفاع کم» هستند.
عوامل تولید این فیلم عبارتند از: نویسنده
و کارگردان: حامد رجبی مدیر فیلمبرداری: مجید گرجیان طراح صحنه و لباس:
لیلا نقدی پری، طراح چهره پردازی: الهام صالحی، مدیر تولید و مجری طرح:
مهدی برزگر، تدوین: اسماعیل منصف، جلوه های ویژه بصری: محمد ثانی فر، آیدا
غازی، دستیاراول کارگردان و برنامه ریز: حمیدرضا غفارزاده، صدابردار: رضا
تهرانی، طراحی و ترکیب صدا: حسین ابوالصدق، منشی صحنه: فاطمه فاضلی، مدیر
تدارکات: امیر اسکندری و تهیهکننده: مجید برزگر و سعید آرمند.
تیری فریمکس: جشنواره امسال کن به یک جشنواره توئیتری تبدیل شد«تیری فریمکس»،رئیس جشنواره بینالمللی فیلم کن، گفت: شبکههای اجتماعی جشنواره امسال کن را به یک جشنواره توئیتری تبدیل کردند.
«تیری فریمکس»، رئیس جشنواره فیلم کن که اخیرا با ممنوع کردن عکس سلفی بر فرش قرمز و همچنین واکنش تندش در برابر انتقاد از معیارهای پوشش در جشنواره فیلم کن، به چهره جنجالی رسانهها تبدیل شده بود، اکنون با انتقاد عملکرد شبکههای اجتماعی، به تیتر یک، بسیاری از رسانههای غربی تبدیل شده است.
«فریمکس» در اظهارات جدید خود گفت: شبکههای اجتماعی از جشنواره امسال کن یک جشنواره توئیتری ساختند.
وی در مصاحبه با یک مجله فرانسوی عنوان کرد: هرکسی به خود اجازه میداد تا هرچه که در سرش میگذرد را بنویسد، یک فیلم برای اولین بار در سطح جهان به نمایش درمیآمد و افراد بلافاصله پس از ترک سالن و حتی همزمان با نمایش فیلم در صفحه توئیترشان اظهار نظر میکردند.این مسئله باعث ایجاد یک مسابقه زمانی میان روزنامهنگاران و منتقدان آماتور تازه کار شده بود.
«فریمکس» افزود: نوشتن یک نقد فیلم در واقع نظامبندی و سپس نوشتن یک تفکر است نمیتواند تنها در 140 کاراکتر آنهم با این سرعت خلاصه شود.
وی در ادامه نیز درباره ممنوعیت گرفتن عکس سلفی بر فرش قرمز گفت: ما در حال برپایی یک کمپین تبلیغاتی کاهش موج عکسهای سلفی بر فرش قرمز هستیم ولی خوب از طرز تفکر ما که بگذریم این عمل فوقالعاده مضحک و خندهدار است، به هرجای همیشه عکسهای سلفی، زشتترین عکسهایی است که شما میگیرید.
نماینده جشنواره فیلم برلین: از خلاقیت و خلق فضای متعارف سینمای ایران شگفت زده ام/با سینمای ایران رشد و زندگی کرده امسینما به عنوان فراگیرترین هنر در قرن بیستم و
دوران معاصر نه تنها به سرگرم کننده ترین هنر جهان بدل شده است، بلکه
توانسته با برقراری ارتباط با عموم مخاطبان جهان، به بستری مناسب برای
انتقال فرهنگ ها و جهان بینی ملل مختلف بدل شود.
شاید زمانی که
برادران «لومیر» با استفاده از دانش تصاویر متحرک در مقابل منبع نوری به
عنوان اختراع ادیسون، نخستین گام های خلق هنر سینما را بنیانگذاری می
کردند ، هیچ گاه احساس نمی کردند که این اختراع آنها در کمتر از یکصد سال،
مرزهای جهان هنر را درنوردد و به بزرگترین زبان برقراری فرهنگ ها در جهان
مدرن بدل شوند.
امروزه تقریبا هیچ انسانی در کره زمین وجود ندارد که
شناختی هر چند ابتدایی از سینما نداشته باشد و با قطعیت می توان گفت که
اغلب انسان هایی که در جهان تحت لوای جامعه مدنی به گذران روزهای شان می
پردازند حداقل یک بار به عنوان مخاطبان آثار هنر هفتم تجربه مواجهه با آثار
سینمایی را داشته اند.
درست به سبب همین گستردگی جامعه مخاطبان و
قدرت عظیم تاثیرگذاری هنر سینما است که باعث شده تولیدات این هنر در کنار
تاکید بر لزوم تحقق امر سرگرم کنندگی، به زبانی فراگیر برای بیان نگرش،
فرهنگ، جهان بینی و تفکرات ملل مختلف بدل شوند و در موارد متعددی این هنر
زمینه برخی اتفاقات عظیم اجتماعی و حتی سیاسی را نیز در جهان بنیان گذاشته
است.
جذابیت هنر سینما و تنوع نگرش هنرمندان در تولیدات سینمایی به
امضای مدرن دکترین هنری جوامع مختلف بدل شده است و در کنار ملاحظات سیاسی،
درخشش در جشنواره های مختلف سینمایی در حقیقت به نوعی برتری هنری
سینماگران کشورها نسبت به رقبای خود در این عرصه هنری بدل شده است.
در
میان جشنواره های متعدد و البته معتبر سینمایی در جهان، جشنواره بین الملی
فیلم فجر نیز بیش از یک دهه است که به جایگاه مناسبی دست پیدا کرده است و
هر چند دامنه تاثیرگذاری آن بیشتر منطقه خاورمیانه و قاره آسیا را در بر
گرفته، اما قدرت و هنر سینماگران ایران و درخشش آثار آنها در فتح قله های
معتبر هنر هفتم جهان باعث شده است تا احترام به این جشنواره و صد البته
هنرمندان سینماگر ایرانی مرزهای متعدد بین المللی را پشت سر بگذارد.
سی
و سومین جشنواره فیلم فجر با تفکیک دو بخش ملی و بین المللی ضمن تجربه
آزمونی جدید باعث شد تا این بار با تاکید بر مساله دیپلماسی فرهنگی به
عنوان یکی از اصول برنامه ریزی کلان فرهنگی دولت یازدهم، زمینه حضور چهره
های شناخته شده سینمای جهان و جشنواره های معتبر بین المللی را در ایران
فراهم کند که در این میان حضور نماینده جشنواره سینمایی برلین از آن دست
اتفاقاتی بود که اعتبار فیلم فجر را بیش از پیش هویدا کرد.
به سبب
حضور خانم «آنکه لفکه» به عنوان نماینده این جشنواره معتبر بین المللی و
همچنین مشاور انتخاب فیلم های ایرانی برای حضور در جشنواره فیلم برلین، گفت
و گویی اختصاصی و متفاوت را با وی ترتیب دادیم. او نیز با صبر، حوصله و
دقت فراوان پاسخگوی پرسش هایی در زمینه فراز و فرود سینمای ایران در عرصه
بین الملل، نحوه انتخاب آثار ایرانی در جشنواره های جهانی و همچنین نقاط
قوت و ضعف سینمای ایران بود.
حاصل این گپ و گفت که در کوران برگزاری
بخش بین الملل سی و سومین جشنواره فیلم فجر در اوایل اردیبهشت ماه صورت
گرفته در ادامه از خاطر شما می گذرد:
** س: خانم لفکه، شما
بیش از 10 سال است که به عنوان مشاور فیلم های ایرانی و انتخاب آثار
سینمایی هنرمندان کشورمان در جشنواره برلین، به ایران سفر می کنید و با حال
و هوای کشورمان و همچنین فضای سینمایی آن آشنا هستید، به عنوان سوال نخست
اجازه بدهید مستقیم به سراغ ایران برویم، تجربه 10 ساله شما از فرهنگ و هنر
ایرانی و مردمان ایران چیست؟
- می خواهم چیزی را به شما بگویم که
تا به حال بارها و بارها آن را تعریف کرده ام، اما سینماگران، مسئولان و
حتی مخاطبانی که در جشنواره با آنها صحبت کرده ام حرفم را باور نکرده اند!
برای همین نمی دانم شما هم آن را می پذیرید یا نه... (می خندد)
در تمام این 10 سال که به ایران آمدم، در تمام مدت حضورم و به شکل تمام وقت در دفاتر فیلمسازی و یا استودیوهای تدوین بوده ام.
باور
کنید در این زمان فرصتی نداشتم تا در کنار فعالیت تخصصی ام به عنوان یک
گردشگر حتی یکی از اماکن دیدنی ایران را ببینم و این در کنار شور و حرارت
ملاقاتم با سینماگران و آثار سینمایی ایران تا حدودی باعث ناراحتی ام بوده
که از دیدن اماکن تاریخی و باستانی ایران با قدمت و پیشینه کهن آنها محروم
مانده ام.
اما در مورد ایران! وقتی 10 سال پیش به عنوان مسئول
انتخاب آثار سینمایی کشور شما برای حضور در جشنواره فیلم برلین انتخاب شدم،
هیچ گاه احساس نمی کردم که چنین تجربه موفقی را پشت سر بگذارم و باید
بگویم من هم مانند سینماگران و مخاطبان آثار سینمایی ایران طی یک دهه اخیر
با رشد این هنر رشد کردم و از موفقیت های متعدد آن خوشحال شدم.
به
دلیل شغل و حضورم در جشنواره های متعدد سینمایی با آثار سینمایی کشورهای
مختلف جهان در ارتباط بوده ام، اما خلاقیت و خلق فضای متعارف در شکل
تولیدات آثار هنر هفتم در ایران توسط سینماگران ایرانی به ویژه نسل جدید آن
همواره مرا شگفت زده کرده است و از این بابت به خودم افتخار می کنم که
چنین تجربه ای را پشت سر گذاشته ام.
** س: برای آنکه پاسخ
متفاوتی به شما داده باشم می گویم که حرف شما را باور می کنم که طی این 10
سال به جز کار فرصتی برای دیدن اماکن تاریخی و فرهنگ جاری میان مردم کشورم
را نداشتید، اما حقیقت آن است که من هم مثل دیگران به سختی می توانم حرف
شما را باور کنم! (هر دو می خندیم)...
اما با توجه به آنکه ایرانی
ها افرادی بسیار احساساتی و در عین حال میهمان نواز هستند، اجازه دهید این
پرسش را مطرح کنم که چرا در طی 10 سال حضورتان در ایران فرصتی برای دیدن
ایران و آشنایی با فرهنگ جاری آن در جامعه نداشتید؟
- برای همدردی
با من سپاسگزارم و از آنکه حقیقت را گفتید هم تشکر می کنم! (می خندد) اما
پاسخ این پرسش تان خیلی ساده است... من همواره در ماه نوامبر (10 آبان تا
10 آذرماه) برای انتخاب آثار سینمایی جهت حضور در جشنواره فیلم برلین به
ایران می آیم و در آن زمان اغلب فیلم های سینماگران ایرانی در اتاق های
تدوین و صداگذاری هستند تا خود را به جشنواره فیلم فجر برسانند.
مشکل
بعدی آن است که تاریخ برگزاری جشنواره فیلم فجر (بهمن ماه) با جشنواره
فیلم برلین همپوشانی داشت و به همین دلیل به نوعی تحت جبر زمانی باید در
ماه نوامبر به ایران می آمدم تا مقدمات حضور آثار ایرانی در جشنواره برلین
را آماده کنم، اما خوشبختانه امسال با تغییر زمان برگزاری بخش بین الملل
جشنواره فیلم فجر و انتقال آن به اردیبهشت ماه (آوریل) شرایط به نفع من
تغییر پیدا کرد و حال با فراغت و آسودگی بیشتری می توانم در مدت حضورم در
ایران به کارهای تخصصی و اوقات فراغتم برسم.
برگزاری چتر سینمای
ایران (بازار فیلم جهانی جشنواره فیلم فجر) این فرصت را به من داد که در
مدت حضورم در ایران در یک محیط متمرکز به تماشا و انتخاب آثار سینمایی
هنرمندان ایران بپردازم و با آرامش و حوصله بیشتر به انتخاب فیلم ها
بپردازم و به شما و تمام ایرانی ها قول می دهم که در مدت حضورم در بخش بین
الملل جشنواره فیلم فجر حتما به دیدن اماکن تاریخی کشور شما در تهران،
اصفهان و شیراز خواهم رفت.
** س: باز گردیم به بحث اصلی این
گفت وگو، در انتخاب فیلم های ایرانی برای حضور در جشنواره فیلم برلین به
چه معیارهایی توجه می کنید؟ با صراحت می پرسم که خانم لفکه به دنبال نام ها
هستند یا آثار کیفی سینماگران؟
- شک نکنید که کیفیت ملاک انتخاب
آثار برای جشنواره است. مگر شما در جشنواره فیلم فجر بر اساس نام های
کارگردانان به انتخاب فیلم می پردازید؟!
من هم به صراحت به شما می
گویم که اعتبار یک جشنواره به کیفیت آن وابسته است و هیچ مسئولی به خاطر
نام های شناخته شده کیفیت جشنواره سینمایی که مسئولیت آن را بر عهده دارد
را زیر سوال نمی برد.
حتی خود من بارها با مراجعه به دفاتر فیلمسازی
و یا استودیوها با این مساله مواجه شدم که مسئولان دفاتر سینمایی نام
کارگردان ها را برای من بازگو می کنند اما هم همواره پاسخی ساده و تکراری
برای آنها دارم؛ که من تمایل دیدن تمامی آثار دارم و نام کارگردان ها و یا
بازیگران فیلم ها برای من و جشنواره برلین اهمیتی ندارد.
برای اثبات
حرف هایم بهتر است نگاهی به اسامی فیلم های انتخاب شده طی چند سال اخیر از
سینمای ایران برای حضور در بخش های مختلف جشنواره فیلم برلین بیندازید،
کاملا متوجه می شوید که ملاک و معیار ما برای انتخاب این آثار چیست.
**
س: خانم لفکه اما دیدی که نسبت به جشنواره های جهانی در انتخاب آثار
سینمایی وجود دارد بسیار متفاوت است، در ایران از مخاطبان گرفته تا برخی
سینماگران و منتقدان اعتقاد دارند که جشنواره هایی مانند فیلم برلین با
برنامه و هدف های خاصی دست به انتخاب آثار سینمایی ایران برای حضور در این
رخداد می زنند و حتی برخی بر انتخاب آثاری که از محتوای آنها به نام «سیاه
نمایی» یاد می شود، اشاره می کنند...
- ببینید انتقاد همیشه وجود
دارد و این مختص به مردم، سینماگران و منتقدان ایرانی نیست! همیشه زمانی که
موضوع انتخاب به میان می آید در کنار آن وقوع بحثی به نام انتقاد هم وجود
دارد. در تمام جهان ما با این مشکل مواجه هستیم اما معتقدم که در امر
انتخاب یک رویداد هنری و بین المللی باید به قوانین آن رخداد احترام گذاشت.
شما
به لیست فیلم های ایرانی مدعو جشنواره برلین طی چند سال اخیر نگاه کنید و
به من بگویید کدام یک از آنها با هدفی غیر از کیفیت هنری و یا نوآوری در
تولید اثر سینمایی انتخاب شده اند.
اتفاقا سینمای ایران به سبب
فضای روایی، لحن داستانی و جهانی بینی بکر و متفاوت اش در تمام جهان مورد
احترام است و مخاطبان جهانی نیز با طیف متنوعی از آثار سینمایی ایران
ارتباط برقرار می کنند. شاید عباس کیارستمی، اصغر فرهادی یا رخشان بنی
اعتماد نام های شناخته شده سینمای ایران باشند که تجربه حضور در جشنواره
فیلم برلین را نیز دارند اما وقتی فیلم برلین میزبان نام های چون حامد رجبی
(کارگردان فیلم پریدن از ارتفاع کم) و شهرام مکری (کارگردان فیلم ماهی و
گربه) بود، این نام ها هنوز برای مخاطبان ایرانی چندان شناخته شده نبودند.
** س: پس چرا این انتقادها هنوز هم مطرح می شود؟
-
مشکل اصلی آنجا است که اغلب فیلمسازان تلاش می کنند و اعتقاد دارند که
باید در بخش رقابتی جشنواره برلین باشند و زمانی که آثار آنها برای بخش های
دیگر انتخاب می شود چنین رویکردی را در نظر می گیرند، در حالی که جشنواره
فیلم برلین مانند جشنواره فیلم فجر ایران در کنار بخش رقابتی شاهد بخش های
متنوع دیگری است که هر کدام گرایش ها و مقررات خود رادارند.
به
عنوان مثال بخش «پانوراما» یا «فروم» جشنواره فیلم برلین در برخی مواقع از
بخش رقابتی آن جذاب تر است و اتفاق فیلم های ایرانی طی چند سال اخیر در این
دو بخش به موفقیت های فراوانی دست پیدا کرده اند.
در بخش پانوراما
ما میزبان فیلم هایی هستیم که نگاه تجربی و خط شکن (آوانگارد) دارند و یا
در بخش فروم به آثاری توجه می کنیم که کیفیت و نگاه هنری آنها بر دیگر وجوه
اثرهنری غلبه دارد، شاید بتوان این بخش را مانند بخش سینمای هنر و تجربه
جشنواره فیلم فجر ایران دانست.
حرف من این است که کارنامه جشنواره
برلین خود تصویری محکم (قاطع) برای پاسخ به این دست از انتقادها است و
نیازی نیست من به عنوان نماینده این جشنواره به فکر دفاع از کیفیت، جایگاه و
نحوه برگزاری آن باشم. همانگونه که خبرنگاران، دست اندرکاران و سینماگران
ایرانی نیز در مقام دفاع از جشنواره فیلم فجر بر نمی آیند و برگزاری این
رخداد را پاسخی بر کیفیت و انتقادهای وارد شده بر آن می دانند.
**
س: برسیم به سینمای ایران، شما بعد از 10 سال مواجهه با آثار سینمای ایران
به یک منتقد متبحر در زمینه کیفیت سینمای ایران تبدیل شده اید، نقاط قوت و
ضعف فیلم های ایرانی و هنرمندان سینماگر ایرانی را در چه می بینید؟
-
همانگونه که گفتم زبان، لحن روایت و قصه گویی سینمای ایران در قیاس با
سینمای اغلب کشورهای جهان متفاوت و ناب و بکر (Different and pure and
virgin) است و این تنها حرف من نیست که جامعه مخاطبان جهانی، نظرات آنها از
همه مهتر کسب ده ها و صدها جایزه جهانی از آثار سینمای ایران در رخدادهای
بین المللی نشان دهنده کیفیت سینمای ایران و فعالیت هنرمندان آن است.
اما
انتقادی که من به برخی فیلم های ایرانی دارم و آن را حتی به مسئولان
برگزاری جشنواره فیلم فجر و برخی از سینماگران و مخاطبانی که با آنها فیلم
ها را دیده ام نیز گفته ام به بحث تقلید برخی فیلم ها از آثاری بر می گردد
که پیش از این در رویدادهای جهانی موفق به کسب جایزه شده اند.
سینمای
ایران و سینماگران آن بسیار خلاق هستند و به همین دلیل است که من درک نمی
کنم که چرا بعد از موفقیت فیلم «جدایی» (جدایی نادر از سیمین که موفق به
کسب جایزه اسکار شد در اکران جهانی با نام جدایی پخش شد) در کسب جایزه
اسکار، موجی از فیلم هایی در ایران ساخته شده که به شکل مستقیم و
غیرمستقیم به تقلید از داستان و یا تم این اثر سینمای دست زدند و یا تاکید
برخی از آثار سینمای ایران در تقلید از فیلم های داریوش مهرجویی یا عباس
کیارستمی!
هر فیلمساز جهان فکری و نگاه منحصر به فرد خود به عنوان
یک هنرمند را دارد و به واسطه همان نگرش است که به موفقیت دست پیدا می کند
ما یک ضرب المثل ساده داریم که می گوییم «تقلید موفقیت به همراه ندارد»
(Imitation with no success) و این مساله نه تنها در سینما که در تمام
زندگی حاکم است.
به هر حال با وجود این مساله اما درصد آثار موفق و
خلاق سینمای ایران چنان زیاد است که این دست آثار تقلید گونه چندان به چشم
نمی آید ولی به هرحال در صورت استمرار، نمی تواند شاخصه مثبتی برای سینمای
پویا وخلاق ایرانی باشد.
مردم بهترین نقش مرا در «اخراجیها» میدانند/ سرعت شهرت از محبوبیت بیشتر است/ «بیژن» خلاقیت خودم بودامین حیایی با اشاره به وضعیت ورود افراد غیرحرفهای به سینما گفت: مخاطب در دوران گذشته بازیگر مورد علاقهاش را دنبال میکرد و در جستوجوی اِستارش بود، اما در شرایط فعلی به گونهای عمل شده که مخاطب دلزده شده است. نباید این اتفاق بیفتد. باید به مخاطب فرصت بدهیم تا بازیگر محبوبش را پیدا کند.
بیراه نیست اگر بگوییم امین حیایی یکی از تاثیرگذارترین و با اخلاقترین بازیگران سینمای ایران به شمار میآید. او که با حضور سوپراستارهای دهه 60 مجذوب سینما شد، تلاش کرد مانند بازیگران اخلاق مدار آن دهه چون جمشید مشایخی، داود رشیدی، فرامرز قریبیان و... علاوه بر کسب تجربه، اخلاق حرفه ای را از آنان بیاموزد. او زمانی وارد سینما شد که بیشتر آثار جنگی و اکشن مورد اقبال مخاطب قرار می گرفت. امین حیایی برای رسیدن به موقعیت فعلی خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و به سرعت یکی از چهره های سینمای ایران بدل شد و امروز جزء یکی از بازیگران محبوب مخاطب است.
به بهانه حضورش در فیلم سینمایی «آتیش بازی» گفت و گویی با او ترتیب دادیم و مجال پیش آمده را غنیمت شمردیم و درباره مسایل سینما، چگونگی ورود جوانان به سینما، افزایش ورود عوامل غیرحرفه ای به سینمای ایران به گفت و گو نشستیم که بخش نخست آن از نظرتان می گذرد:
به کارم علاقه دارم/ برایش زحمت می کشم* با مروری بر کارنامه بازیگری شما شاهد هستیم امین حیایی هر نقشی که بازی کرده است برای مخاطب جذاب بوده حتی اگر نقش یک فرد سطح پایین جامعه (به لحاظ فرهنگی) را ایفا کرده و نقش بار منفی داشته اما برای تماشاچی جذاب درآمده است.
احساس مسئولیت نسبت به کار دارم. نانی که به خانه می برم باید حلال باشه (با خنده) من تمام تلاشم را می کنم و زحمت می کشم تا نان ما حلال باشد و برکت در زندگی برایم داشته باشد. متعهدانه نسبت به کارم نگاه می کنم . کارم را واقعاً دوست دارم . عوامل کار و گروهها را دوست دارم و نتیجه یک کار هم با زحمت تک تک عوامل کسب میشود. فقط مختص یک نفر نیست که کار خوب درآید. واقعاً یک اثر تصویری (سینما، تلویزیون ) نتیجه تلاش یک گروه است ما هم در کار دیده میشویم.
کاری که در آن عشق و خلاقیت وجود نداشته باشد بیگاری است/ کارگردان باید پشت صحنه را مدیریت کند
* برخی از بازیگران مطرح نقشها را براساس رفاقت و یا اعتماد به کارگردان انتخاب می کنند. شما چگونه نقش را انتخاب میکنید؟
در وهله اول فیلمنامه برایم بسیار مهم است و آن را می خوانم، پیش از آن که نقش را مورد حلاجی قرار دهم، پیام داستان فیلم برایم بسیار مهم است و فیلمنامه را به عنوان یک تماشاچی می خوانم و نقش خودم رادر وهله اول نمی بینیم. داستان و پیام فیلم را مورد توجه قرار می دهم بعد می بینم نقش نقاط مشترک با کارهای قبلی که انجام دادم دارد یا نقاط متفاوتی نسبت به کارهای قبلی دارد همه را مد نظر قرار می دهم و در آخر آن را سبک و سنگین می کنم و انتخاب می کنم . راجع به فیلمنامه و نقش با کارگردان صحبت می کنم که در مراحل اولیه اتفاق می افتد، نظراتشان را می شنوم و نظرات خودم را ابراز می کنم و در نهایت به نتیجه می رسیم.
برای من فیلمنامهای که تازگی داشته باشد و نقش و داستان برایم تکراری نباشد اهمیت بسزایی دارد. اگر کاراکتر تکراری با یک فرهنگ که قبلا کار کردم باشد و دوباره قرار است آن را بازی کنم باید موقعیت های جدیدی داشته باشد که برای تماشاگر نو و جذاب باشد. باید در کار خلاقیت وجود داشته باشد. کاری که نتوانیم در آن خلاقیت داشته باشیم دیگر کار نیست به عقیده من «بیگاری» است. کاری که در آن عشق و خلاقیت وجود داشته باشد و فیلمنامه هایی که بتواند این موقعیت ها را برایم به وجود بیاورد را انتخاب می کنم.
کار آتیش بازی که در خدمت آقای گودرزی بودم همین اتفاق برایش رخ داد. اول این که مدیریت درستی سر صحنه وجود داشت زیرا معتقدم فقط کارگردانی این نیست که سینما بلد باشیم و جای دوربین را بدانیم کجا باید قرار گیرد، لنز و بازی ها را هم بشناسیم پس برویم کارگردانی کنیم. واقعا 50 درصد کار پشت صحنه و مدیریت آن است که بتوانیم از بهترین انرژی ها استفاده کنیم و بهترین شرایط کاری را برای عوامل فراهم آوریم که همه این مهم که به آن اشاره کردم برعهده یک کارگردان باهوش است که بتواند از موقعیت های خوب استفاده کند. بهمن گودرزی هم کارش را خوب بلد بود و هم پشت صحنه را خوب مدیریت می کرد و جو خوبی را به وجود می آورد که همیشه شاد بودیم و نتیجه اش هم همین است که الان شاهد آن روی پرده هستیم. من به شخصه چند شب پیش رفتم و کار را دیدم همه می خندیدند و لذت می بردند. همه چیز در فیلم واقعی است و هیچ حرکت گل درشت یا بزرگ نمایانه ای ارایه نشده است. وقتی داستان خط مشخصی دارد و همه چیز رئال اتفاق می افتد مردم هم لذت می برند و همه چیز قابل قبول و درست است. کار بی ادعا بود و ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرد و به عقیده من تماشاچی راضی از سالن سینما بیرون می رفت.
* امتیاز «آتیش بازی» چه بود که بازی در آنرا پذیرفتید؟
یکی این که با کارگردان (گودرزی) قبلا سر کار «شیش و بش» با هم کار کرده بودیم و همانجا با اخلاق و رفتار و نوع کارش آشنا شدم و از همان کار قول کار بعدی را به هم دادیم. همان هم اتفاق افتاد امیدوارم کارهای بهتری اتفاق بیافتد که بتوانیم در خدمتشان باشیم.
عوامل غیرحرفهای به سینما لطمه میزند* بعضی معتقدند گروههای بازیگری وجود دارند که سر پروژهها حاضر میشوند و گاهاً در انتخاب عوامل و حتی قرارداد هایشان هم تاثیر گذارند، قائل به این گروه ها هستید؟
من گروه خاصی ندارم اما شخصاً ترجیح میدهم با گروههایی که میشناسم کار کنم. حتی اگر جایی برای بازی میروم از حضور افراد پشت دوربین مطلع میشوم و بعضاً پیشنهاد هم میدهم و معرفی میکنم. دوستانی که حرفه ای هستند و شاید دیده نشدند من شخصاً معرفی میکنم. در شرایط فعلی تعداد عوامل پشت و جلوی دوربین زیاد شده است اما انتخاب عوامل درست که بتواند یک گروه حرفهای سینمایی را برای ارایه یک کار حرفهای جمع کند زمانبر است و نیاز به معرفی دارد.
کارگردانان قدیمی از جمله حاتمیکیا گروه خودش را دارد و با آن گروه به نتیجه مثبت و خوب رسیده و جواب گرفته و آن گروه اثبات میشود. وقتی عملکرد یک گروه مثبت باشد که مخاطب (سینما یا تلویزیون) راضی باشد این اتفاق بسیار خوبی است. این نوع تیمها کمک کننده است. رقابت های سالم هم وقتی به وجود بیاید باعث پیشرفت در کار می شود و همه ملزم می شوند که از عوامل حرفه ای سینما به کار بگیرند. و از حضور افراد متفرقه (فامیل و آشنایان) سر صحنه با این نوع گروه ها جلوگیری می شود. عوامل غیرحرفه ای در سینما باعث ضربه و خسارت به کار می شود. این گروه ها در زمان ما که نبود و شاید بخشی از آن به خاطر فشارهای اقتصادی است اما اگر در جهت حرفه ای شدن سینما و به کارگیری عوامل حرفه ای باشد قابل توجه است و قصد ایجاد فیلترهایی است که آماتورها کمتر پا به عرصه سینمای حرفه ای بگذارند و با تجربه کامل تری وارد سینما شوند که بسیار مثبت است. اگر قصد تخریب باشد اول به خودشان آسیب می زنند.
همه امور دست خداست* شما در برههای از زمان احساس نکردید که با محدودیت پیشنهاد از سوی عده ای مواجه شدید؟ یا گروههای خاص اجازه فعالیت به شما نمیدهند؟
نه من با همه گروه ها کار کردم و هیچ گاه این احساس را نداشتم. همه امور دست خداست اگر خدا بخواهد هیچ کس نمی تواند مانع از به قله رسیدن فرد شود، اگر نخواهد هم هیچ کس نمی تواند فرد را از قله پایین بیاورد. درست بودن و انتخاب مسیر درست و در راه درست قدم برداشتن به اختیار ما است ولی وقتی انتخاب درست است و با خدا پیش می روید باید همه چیز را به او بسپارید و خیالت هم راحت باشد اگر اتفاق بدی از نظر ما رخ می دهد حتما حکمتی در آن نهفته است. شاید در لحظه ناراحت شویم اما بعد از گذشت زمان متوجه می شویم که حکمت چه بوده است.
نمیتوان یک شبه ره صد ساله رفت/ عوامل حرفهای خانه نشین شدهاند* چقدر با این عوامل غیرحرفه ای در کار مواجهه داشتید؟
من حضور عوامل غیرحرفه ای در سینما زیاد دیدم. در مواجهه با این افراد سعی می کنم کنار بیایم چون شرایطی است که در هر کاری اتفاق می افتد سعی می کنم مشکلی برای کار ایجاد نشود. من به شخصه برای آن فرد در حوزه بازی وقت می گذارم و سعی می کنم با گروه هماهنگ شود. اما همان انرژی و وقتی که می گیرد در گروه حرفهای این وقت هزینه کار می شود. وقتی در شوتینگ فیلمبرداری قرار می گیریم نباید دیگر وقتی را از دست بدهیم. اگر عوامل همه حرفه ای باشند از جمله بازیگر همه چیز براساس برنامه پیش می رود اما اگر یک فرد غیرحرفه ای در گروه (به خصوص بازیگران) باشد باید برایش وقت گذاشت تا برای رفتن به جلوی دوربین آماده شود و انرژی گروه از بین می رود. من وقتی یک نابازیگر رول مقابل من باشد باید برای او وقت بگذارم نگاه عوامل هم یک گونه دیگر است و استرس فرد دوچندان می شود و نمی تواند بازی کند. انرژی جلوی دوربین رفتن را باید به او بدهیم، اعتماد به نفس و.. تا بتوان از او کار گرفت. ببینید چقدر وقت هزینه می شودو چقدر بودجه بابت یادیگری و کار یک غیرحرفه ای در سینما هزینه می شود. برای حضور یک نفر ممکن است چند روز کار تعطیل شود چون کارگردان نمی تواند پلان هایی که احتیاج دارد را بگیرد زیرا فرد آمادگی لازم را ندارد و نمی تواند ، تنها سفارش شده است.
حالا فرد خودش دوست دارد کار کند، عاشق سینما شده و هرراهی را رفته تا به سینما برسد در خانه ادای همه افراد خانواده را در می آورد اما تنها ادا درآوردن بازیگری است؟ من به شخصه بعد از 25 سال که زحمات بسیاری کشیدم تازه فهمیدم که چگونه باید راحت جلوی دوربین قرار بگیرم. حضور در سینما زمانبر است، تلاش بسیار می خواهد و همان اصطلاح معروف خاک صحنه خوردن است و به تدریج جلو آمدن است. الان اگر فرد ده تا پله را طی کند دو پله بالاتر سقوط می کند دراین حرفه نمی توان یک شبه ره صدساله رفت. باید تجربه کسب کرد و زحمت کشید و صبر هم باید داشت. افراد غیرحرفه ای هم کار عوامل حرفه ای را خراب می کنند و هم سینما را دچار لغزش می کنند. متاسفانه در شرایط فعلی عوامل حرفه ای خانه نشین شدند زیرا عوامل غیرحرفهای با قیمت پایین تر کار می کنند. برخی افراد راه چندین ساله را میان بر می زنند اما این میان بر به چه قیمیتی است؟ هم به عوامل حرفه ای آسیب می زنند، هم به خودشان، به سینما هم لطمه می زنند. در سالهای اخیر افراد حرفه ای ما در سینما بیکار در خانه هستند اما عوامل غیرحرفه ای با دستمزد ناچیزحاضر هستند کار کنند جای افراد حرفه ای را می گیرند. چرا باید این اتفاق رخ دهد.
افراد تازه وارد باید وارد سینمای کوتاه ، تله فیلم، کارهای دانشجویی شوند تجربه کسب کنند، بازیگر باید مدام در حال ارایه کار باشد و ایرادها را به درستی رصد کنند تا وقتی وارد سینما شدند، حرفه ای عمل کنند.
من به خاطر می آورم حدود 25سال گذشته، هنوز سینمای خانگی وجود نداشت و همه برای دیدن فیلم به سالن سینما می رفتند. من شخصاً می ترسیدم سرصحنه حرفی بزنم که تمرکز بازیگر حرفهای به هم بریزد یا حس اش خراب شود. همه احترام زیادی برای کار یکدیگر قائل بودند. در حال حاضر اینطور نیست بازیگر حس گریه دارد مجری گریم پودر می زند! احساس می کنم حرفه ای بودن تنها در ارایه کار درست خلاصه نمی شود بلکه اخلاق حرفه ای در کار سینما بسیار مهم است. اخلاق حرفه ای یعنی همین احترام گذاشتن به کار یکدیگر است. وقتی من به عنوان بازیگر به کار کارگردان احترام بگذارم همه عوامل به کار کارگردان احترام خواهند گذاشت و همین امر باعث می شود کارگردان بتواند درستتر کار را مدیریت کند. اما اگر من بی احترامی کنم همه بی احترامی می کنند و کارشان را درست انجام نمیدهند ما که عوامل حرفهای هستیم باید به این موارد مهم اهمیت بدهیم و حواسمان باشد. به عوامل غیرحرفهای هم باید اخلاق حرفهای سینما را یاد بدهیم.
* چند درصد از سینماگران ما این حرفه ای گری را رعایت کرده و به دیگران انتقال می دهند؟
ما سالهاست که سینما کار می کنیم تا سال 89 یا 90 هم شاهد این رفتارها و احترامها بودیم در چند سال اخیر ورود عوامل غیرحرفهای پررنگتر شده و همه چیز به هم میریزد.
مخاطب دلزده شده است/سرعت شهرت بیشتر از محبوبیت است* جوانهای علاقمند چگونه باید به سینما ورود پیدا کنند؟
کلاس های آموزشی بسیاری وجود دارد باید پله پله راه را طی کنند. در حرفه خودم بازیگری باید به این مهم اشاره کنم اگر افراد مستعد علاقمند به حضور در این رشته هستند باید تئاتر کار کنند. تا بفهمند بازیگری چه مفهومی دارد. بعد از این که موارد مورد نیاز را آموزش دیدند در مدیوم سینما و تلویزیون حس بازیگری خود را کنترل کنند. وقتی حس بازیگری اش در تئاتر غلیان می کند باید آن را در کادر تلویزیون و سینما و به صورت مونتاژشده ببینیم و در حس های منقطع ببینیم و یک راکورد برای نقش حفظ کنیم که بتوانیم مثل یک نمایش تئاتر از اول تا آخر بتوانیم به درستی آن را روایت کنیم . این موارد همه با کسب تجربه و کسب دانش لازم ، استاد خوب به دست می آید. باید زحمت بکشند و دوره ببینید این قدر به فکر زود ستاره شدن نباشند. متاسفانه یک شرایطی به وجود آمده است که مخاطب بازیگر را دنبال نمی کند. مخاطب در دوران گذشته بازیگر مورد علاقه اش را دنبال می کرد و در جست وجوی ستاره اش بود، خواننده را همینطور. اما در شرایط فعلی به گونه ای عمل شده که مخاطب دلزده شده است نباید این اتفاق بیافتد باید فرصت به مخاطب بدهیم تا بازیگر محبوبش را پیدا کند، باید به او زمان بدهیم که درگیر بشود. اگر قرار است بازیگر محبوب و مشهور شود باید زمان به مخاطب بدهید تا خودش مجال یافتن داشته باشد. مدت ها زمان می برد تا یک هنرمند برای مخاطب محبوب شود. ممکن است به سرعت مشهور شود اما محبوبیت و یافتن جایگاه برای تماشاچی نیاز به زمان دارد.
مردم علاقمندند بیشتر من را در قالب طنز ببینید* با توجه به مواجههتان با مردم کدام نقش شما را بیشتر دوست دارند؟
مردم نقش «اخراجی»ها را بسیار پسندیدند. بدون استثنا بهترین نقش من را اخراجی ها می دانند. خب همه دوست دارند من نمی توانم مخالفت کنم بگویم نه من نقش های روشنفکرانه ای هم داشتم. شاید بسیاری از فیلم هایم قوی تر از نقش اخراجی ها بازی کرده باشم اما انتخاب با مردم است و ما به خاطر مردم کار می کنیم و نقشی برایشان ماندگار شده است و غالب نقش برایشان جذاب بوده است. یا دوست دارند بیش از آنکه در غالب جدی مرا ببینید در نقش های طنز ببینند و به من انتقال می دهند من هم در انتخاب هایم نظرات مردم را در نظر می گیرم اما به دنبال نقش های متفاوت هم هستم و اگر در نقش های کمدی تکرار شوم برایشان جذاب نخواهد بودو مرا به عنوان کمدین می پذیرند.
بیژن در «اخراجیها» خلاقیت خودم بود/ ده نمکی باهوش است/ بسیاری مرا از بازی در اخراجیها منع کردند* حال که به «اخراجی»ها رسیدیم بفرمایید پیشنهاد برای ایفای هرچه بهتر «بیژن» در کار ارایه دادید؟
نقش بیژن بیشتر خلاقیت خودم بود که باعث بروز و ظهور بیژن شد. در «اخراجیها»1 آقای ده نمکی تیم بازیگری خیالش راحت بود که تیم پشت دوربین کار خودشان را می شناسند و جبهه را تجربه کردند و از موقعیت ها به درستی آگاه هستند. ما نگران این بخش از کار نبودیم. ما فقط نگران موقعیت کاری خودمان بودیم که به درستی نتیجه گرفتیم و نتیجه کاملا مثبت بود.
همه دوستان و بازیگران روی نقششان نظر می دادند و همین ها هم کمک می کرد و کارگشا بود. آقای ده نمکی هم فرد باهوشی بود که نظرات را می گرفت و در کار از آن استفاده می کرد. همین باعث شد گروه با هم همراه شد و اخراجی ها 1 اتفاق افتاد. بسیاری به من گوشزد می کردند که در این کار بازی نکن. صحبت هایی که همیشه هست. من خودم وقتی اولین بار با آقای ده نمکی مواجه شدم و برخورد کردم دیدم فرد رو راستی است و داستان هم کاملا مشخص است و همه مواردی که نیاز است بداند را می داند و کار خودش را به خوبی می شناسد و از ما هم می خواهد کار خودمان را به درستی انجام دهیم.
* تردیدی برای نحوه کارگردانی آقای ده نمکی در اولین حضور سینماییاش نداشتید؟
قبل از این کار (اخراجی ها) مستند کار کرده بودند بعد فیلم بلند سینمایی کار کردند. تیم فیلمبرداری که آقای پویا بودند بسیار کار بلد بودند. آقای شریفی نیا و عوامل حرفهای حضور داشتند و همه کنار هم جمع شده بودند و به کارگردان اعتماد کردند که یک کار خوب شکل بگیرد. مهم این بود که کارگردان این قدر توانایی داشت که تیمی حرفهای را دور هم جمع کند تا یک کار خوب ارایه دهد. همین انرژی که آقای ده نمکی داشت و عوامل پشت دوربین و جلوی دوربین خوبی را کنار هم قرارداد تا بتواند یک کار خوب ارایه دهد خودش یک نعمت است که باید قدرشان را دانست. اخراجیهای 2 و 3 هم در خدمت شان بودم.
پیشنهاد رابین هودی برای اخراجیها 2 داشتم* در قسمت های بعدی اخراجیها، پیشنهادات بازیگران از جمله شما هم ادامه داشت؟
من پیشنهاد رابین هودی برای اخراجیهای 2 داشتم .من گفتم مثل رابین هود از عراقیها دزدی کنیم و برای بچههای خودمان بیاوریم. من که شخصیت دزد بودم و اشکالی هم پیش نمیآمد. اونها هم لات بازی دربیاروند و از موقعیت پیش آمده برعلیه عراقی استفاده کنیم اما داستان هایی که خود آقای ده نمکی داشتند و هواپیماربایی صورت میگرفت گفتند داستان طولانی میشود و نمیتوانیم به این بخش اول بپردازیم. اما به نظرم پیشنهادات بدی نبود. تماشاگر با ما یک را دنبال کرده بود و به نظرم دوست داشت ما را در اخراجی ها 2 ببیند. اما آقای ده نمکی می خواست داستانهای هواپیماربایی و خانواده های افراد دیده شود و اسراء دیده شوند.
ادامه دارد...