علاوي: ايران نفوذ گسترده اي در عراق دارد

وی در بخش دیگری گفت: ما برای کسب پیروزی به راهبرد نظامی و سیاسی و دوام پیروزی نیاز داریم. برای کسب پیروزی نظامی به گزارشهای خوب اطلاعاتی نیاز است و نیروهای عملیاتی باید برای هدف قرار دادن مراکز و سرکردگان داعش عملیات ویژه انجام دهند و عملیات هوائی باید به کاهش توان داعش کمک کند. این اقدامات تاکنون صورت نگرفته و فقط حملات هوائی انجام شده است. حملات هوائی نیز محدود است و نابود کننده قدرت دشمن نیست. کار اطلاعاتی مشترکی صورت نمی گیرد و اساساً گزارش اطلاعاتی وجود ندارد. فقط موارد پراکنده ای کار اطلاعاتی صورت می گیرد. گزارش اطلاعاتی که مشخص کند ساختار داعش و سرکردگان این گروهک چگونه است وجود ندارد. تلاش نظامی و اجرای عملیات ویژه نیز تقریباً وجود ندارد.

ایاد علاوی در بخش دیگری گفت: تقریباً تا چند روز دیگر می توان گفت یک سال است که از مقاومت در برابر این گروهک می گذرد و پیش از آن فقط اتفاقات و تحرکاتی در اماکن پراکنده روی می داد و تحرکات در موصل و تکریت و دیاله و غیره محلی بود.

علاوی گفت: اگر راهبرد مشخص و ائتلاف کنندگان متعهدی در این خصوص وجود نداشته باشد پیروزی نظامی حاصل نخواهد شد. افزون بر این باید گفت که اگر پیروزی نظامی با پیروزی سیاسی قرین نباشد کافی نیست.

وی در بخش دیگری گفت: یکسال جنگ با این گروهک هیچ نتیجه مثبتی نداشته است اما نتایج منفی بسیاری داشته است که وجود آوارگان بسیار و آشوب و خرابکاری و ویرانی نمونه هایی از آن است. دستاوردهای موجود اندک است.

ایاد علاوی گفت: مشکلات عراق از امروز شروع نشده بلکه از زمان اشغال عراق آغاز شده است. وقتی حکومت عراق برچیده شد در واقع این فقط حکومت صدام نبود که نابود شد ، ارتش و دستگاه اطلاعاتی و نهادهای دیگر نیز نابود شدند. البته ارتش بعداً دوباره تشکیل شد و سازمان اطلاعات شکل گرفت که البته ارتش تحت تاثیر تقسیمات و گرایش های مذهبی و قومیتی قرار گرفت و هویت ارتش به تدریج از میان رفت. به این شکل ارتش نتوانست با داعش مقابله کند و مراجع دینی به میدان آمدند و فراخوان دادند و خواستار تشکیل نیروهای داوطلب شدند و الحشد الشعبی (بسیج مردمی) تشکیل شد که متشکل از دو گروه از مردم عراق است. یک گروه به استقامت و ایمان شهرت دارند و گروه دیگری نیز به این نیروها نفوذ کرده اند که تابع ضوابط هیچ ارتشی نیستند. مردم و مقامات دولت عراق باید به این موضوع توجه داشته باشند.

وی در بخش دیگری گفت: الحشد الشعبی قرار نیست جایگزین ارتش شود بلکه ضعف ارتش طی ده سال گذشته موجب شد به نیروهای الحشد الشعبی نیاز شود.

وی درپاسخ به این پرسش الجزیره که در قبال عملکرد برخی از نیروهای الحشد الشعبی در مناطق سنی نشین چه کسی مسئول است گفت: در درجه اول دولت عراق و مسئولان الحشد الشعبی مسئول هستند. از نظر من شخص آقای العامری فرمانده الحشد الشعبی مسئول است که جزء مخالفان عراقی بوده است. اکنون تلاشهایی در جریان است تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری شود.

وی در بخش دیگری گفت: پیروزی نظامی باید با پیروزی سیاسی قرین باشد و پیروزی سیاسی منوط به بازگشت آوارگان و بازسازی مناطق ویران شده است.

علاوی گفت : راه حل سیاسی از طریق آشتی ملی قابل حصول است. راه حل ملی به بسیج جامعه عراق برای مقابله با افراط گری کمک می کند که در این خصوص قصور شده است. من معتقدم کسی به این امر گرایش ندارد. شبه نظامیان و تندروهایی نظیر داعشی ها و تندروهای سنی تمایلی به این امر ندارند. البته مطمئناً برخی کشورهای منطقه از شبه نظامیان پشتیبانی می کنند و این مسئله نیز در عدم حصول آشتی ملی در عراق تاثیر دارد.

ایاد علاوی در بخش دیگری گفت: محدود کردن مسئله اشغال مناطق مختلف عراق توسط داعش و ساختار اهالی این مناطق به شیعه و سنی درست نیست. بسیاری از اقشار مختلف مردم عراق در معرض آسیب بوده اند. عراق متشکل از اقشار مختلفی است که می توان از بعثی های سابق و نظامیان سابق و نیروهای ارتش و نهادهای مختلف دیگر و شیعیان و سنی ها و مسیحیان و کردها نام برد.

معاون رئیس جمهوری عراق در بخش دیگری گفت: کشورهای منطقه و جهان نقش زیادی در اوضاع عراق دارند. به طور مثال ما در سال 2010 انتخابات برگزار کردیم اما به سبب مواضع ایران و آمریکا ما را شکست خورده به شمار آوردند و جناح پیروز به علت اعمال نفوذ ایران و آمریکا شکست خورد. ما و رئیس جمهوری عراق که حسب قانون اساسی عراق حق مأمور کردن طرف پیروز برای تشکیل کابینه را داشت این کار را نکرد. مداخلات در امور عراق وقوع هرگونه آشتی ملی در عراق را غیرممکن می سازد.

گوینده الجزیره از ایاد علاوی پرسید ایران در عراق چه نقشی دارد؟ برخی می گویند ایران نقش مثبتی در عراق ایفا می کند و برخی می گویند ایران عامل اصلی بی ثباتی در عراق است.

علاوی در پاسخ گفت: من چیز خاصی ندارم که درباره ایران بگویم. ایران در کنفرانس منطقه ای که در زمان نخست وزیری من تشکیل شد حضور داشت. هنوز کنفرانس برگزار نشده بود که ایرانی ها حضور فعالی از خود نشان دادند. اما واقعیت این است که ایران تاثیرگذاری گسترده ای در عراق دارد و من نمی دانم که مداخله ایران در عراق چگونه مثبت ارزیابی می شود. اگر آنچه در سوریه می گذرد و آنچه در عراق و یمن و بحرین روی می دهد در نظر بگیریم و اگر سخنان مقامات ایرانی را مدنظر قرار دهیم مشاهده می کنیم که مداخلات آنها منفی است. به طور مثال یک مقام ایرانی می گوید بغداد پایتخت امپراتوری پارس است. دیگری می گوید ما چهار یا پنج پایتخت منطقه را تحت کنترل داریم که شامل بیروت و دمشق و بغداد و صنعا است. این سخنان چگونه مثبت ارزیابی می شود. من در دیداری که با وزیر امور خارجه ایران در داووس سوئیس داشته ام این مطلب را به او گفته ام. من گفتم که این سخنان موجب التهاب سیاسی می شود. از رادیوی ایران شنیده ایم که دو تن از افسران ارشد ایرانی در سوریه و عراق حضور دارند. من این مطالب را در داووس گفته ام.

وی طرح کنگره آمریکا برای مسلح کردن اهل سنت و کردها را ناشی از مشکل کنگره و دولت آمریکا و اختلاف جمهوریخواهان و دمکراتها در آمریکا به شمار آورد و گفت البته طرح این گونه مطالب برای اعمال فشار بر دولت عراق نیز هست. ما عربها به علت ضعف در معرض اراده دیگران هستیم. کسی که در مجلس نمایندگان آمریکا یا انگلیس یا کشورهای دیگر نشسته نباید درباره آینده مردم عراق تصمیم بگیرد. من این مطلب رابه مقامات آمریکائی نیز گفته ام.

علاوی که مسئول پرونده آشتی ملی در عراق است گفت تاکنون در این زمینه هیچ پیشرفتی صورت نگرفته است زیرا هیچ جدیتی در این خصوص وجود ندارد. نه در دولت عراق و نه در کشورهای منطقه توجهی به این موضوع نمی شود. ما در میان جنگ داعش و گرایش های طایفه و فرقه ای سیاسی گرفتار مانده ایم. ما برای آشتی ملی به کنفرانس و ضیافت نیاز نداریم. ما به اقدام اجرائی نیاز داریم. باید اقدامات اعتماد ساز صورت گیرد تا جامعه دوباره یکپارچه شود. جامعه عراق در گذشته چیزی از فرقه گرائی نمی دانست. مشکل فعلی در سطح نخبگان است.

علاوی درخصوص توافق هسته ای ایران و غرب و تاثیر آن بر عراق گفت: من نمی دانم این امر چه تاثیری بر عراق دارد. اگر این امر در چارچوب توافقات قبلی در منطقه باشد تاثیری منفی بر منطقه خواهد داشت اما اگر منحصر به موضوع برنامه هسته ای باشد و از دستیبابی ایران به سلاح هسته ای جلوگیری شود مسئله ای نیست. اگر ایران تشویق شود که به سلاح هسته ای دست یابد کشورهای عربی نیز لازم است که به این گونه سلاح دست یابند و می توانند از پاکستان یا کشورهای دیگر این گونه سلاح ها را خریداری کنند. این روند معقول نیست. من با برخی مقامات عرب قبل از رفتن به کمپ دیوید گفتگو کرده ام. البته کمپ دیوید بدنام است و امیدوارم این بار خوشنام شود. حقیقت این است که ما نباید موضوع سلاح هسته ای را با موضوع روابط ایران با کشورهای جهان مرتبط کنیم. این موضوع منحصر به ایران نیست درباره ترکیه و کشورهای دیگر نیز چنین است. ما حق مداخله در امور داخلی ایران را نداریم و ایران نیز نباید در امور داخلی عراق مداخله کند. منطقه به علت مداخلات منطقه ای و بین المللی ملتهب است. این حقیقتی تلخ است و ما باید این موضوع را متوقف کنیم. ما باید روابط جدیدی را براساس منافع و احترام متقابل تنظیم کنیم. بدون این تحول ، کمپ دیوید 2 به شکست خواهد انجامید و زخمهایی که در منطقه وجود دارد التیام نخواهد یافت و به ثبات منطقه کمکی نخواهد شد و کشورهای عربی این حق را برای خود قائل خواهند بود که به آنچه ایران دست می یابد دست یابند و همان کاری را انجام دهند که ایران انجام می دهد.

وی در بخش دیگری درباره مسئله آوارگان گفت: این مسئله ساختار جمعیتی منطقه را تهدید می کند و خدای ناکرده حتی ممکن است منجر به تهدید مرزهای جغرافیائی شود. تعداد آوارگان بسیار است. در سوریه بیش از هفت میلیون و در عراق بیش از سه میلیون و در یمن و لیبی و تونس میلیونها نفر آواره شده اند. ما در کنفرانس کمک کنندگان که درکویت برگزار شد با سران عرب درباره این موضوع گفتگو کردیم. قرار شد به لبنان و اردن و اماکنی که آوارگان در آن استقرار یافته اند مثل کردستان عراق کمک شود.