به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، اندیشکده استیمسون در مقالهای به قلم آلن لایپسون مدیر این اندیشکده و جانشین اسبق مدیر شورای اطلاعات ملی در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ نوشت: اگرچه ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد، اما این توافق برای جهان عرب، و اسرائیل فرصت بزرگی است تا معامله جدیدی با ایران داشته باشند. دستاورد احتمالی امسال که محدودسازی بیش از یک دهه فعالیت هستهای ایران است تأثیرات مثبت گسترده و مهمی بر امنیت منطقه خواهد داشت، اما تحقق بخشیدن به این تأثیرات نیازمند رهبری، شجاعت و قدرت تخیل است. در حال حاضر، سخنان اصلی جهان عرب نشان میدهد که مذاکرات هستهای تنها یکی از روشهای ارزیابی درک تهدید ناشی از سوی ایران است. حتی اگر همه موافق باشند که خطر واقعی ایران دارای سلاح هستهای در چندین سال آتی کاهش چشمگیری خواهد یافت، باز هم ایران تهدیدی جدی محسوب میشود زیرا این توان بالقوه را دارد که دستور کار منطقه را تعیین کرده و به شکل موفق که جهان آشفته و مسئلهدار عرب قادر به آن نیست، با جهان تعامل برقرار کند. اما رهبران عرب، به ویژه در خلیج فارس، میتوانند تفکر خود را تغییر دهند و به این نکته اعتماد کنند که به عنوان یک مجموعه، میتوانند همتای ارزشمندی برای ایران باشند و ایجاد راهبردی منطقهای را برای تعامل سازنده با ایران آغاز کنند.
■ با وجود اختلافات، امکان همکاری فرهنگی و سیاسی در منطقه وجود دارد ■
چنین راهبردی بر این فرض استوار نخواهد بود که با موفقیت مذاکرات هستهای، ایران قابل اعتمادتر شود، یا اینکه تعهد ایران به چالش آفرینی در شرایط فعلی منطقه از طریق شبهنظامیان شیعی و دیگر فعالیتهایش کاهش یابد. اعراب در واقع با ایرانی روبرو میشوند که احتمالاً اعتمادبهنفس بیشتری داشته و در روابط اقتصادی خود با جهان موفقتر خواهد بود؛ آیا منطقه میتواند پایان تدریجی انزوای ایران را به انگیزه بیشتری برای خوشرفتاری بدل کند؟ به ویژه در منطقه خلیج فارس، ظهور نسل جدیدی از رهبران سلطنتی و دستاوردهای مهم در مرتبط ساختن منطقه با اقتصاد جهانی میتواند پایهای برای توازن بیشتر و پویایی متقارن بیشتر بین ایران و جهان عرب باشد. البته، جنگهای فرهنگی به این زودی به پایان نخواهند رسید، اما امکان همکاری اقتصادی و سیاسی وجود دارد: ایرانیان با افتخار فرهنگ خود را برتر از فرهنگ جهان عرب میدانند، در حالی که اعراب سنّی شیعیان را تحقیر میکنند اما در واقع آنها در مقابل شکوه تاریخ پارسی و هویت شاهنشاهی نوعی احساس حقارت دارند.
■ مقامات عربی و اسرائیلی به بدترین احتمالات ممکن چشم دوختهاند ■
نخبگان جهان عرب و اسرائیل با تمرکز بر بدترین سناریو و معایب توافق احتمالی، خود را با احتمال بیشتر شکست مواجه میکنند؛ انکار دستاوردهای دیپلماتیک از سوی آنها میتواند به شکلهای مختلف نتیجه معکوس داشته باشد، و جهان عرب را که هماکنون به دلیل ظهور داعش و بهار عربی با مشکل روبرو شده را، بیشتر در مشکلات فرو ببرد.
اگرچه این نظر ممکن است غیرمنطقی جلوه کند، اما توافق برای جهان عرب، و اسرائیل به عنوان یک شریک ساکت، فرصت بزرگی است تا معامله جدیدی با ایران داشته باشند. این معامله بر اساس اعتماد نخواهد بود، بلکه معاملهای هشیارانه بر اساس منافع دوجانبه، و همکاری محتاطانه در مناطقی با منافع مشترک خواهد بود. برخی مسائل امنیتی همچنان منبع تنش خواهند بود، اما به مرور زمان، یک معامله جدید میتواند فرصتهایی را برای تمام طرفین ایجاد کند تا از الگو کاملاً مضر حمایت از بازیگران غیرمنطقهای دست کشیده و برخی افراطیگریهای فرقهای را کاهش دهند.
■ مقامات ریاض و اسرائیل قصد دارند با توافق هستهای کنار بیایند ■
شاید لازم باشد که ایران اولین حرکت را انجام دهد و لحظه پیروزی خود را با قدری ژست آشتیجویانه همراه کند. عربستان و ایران قبلاً نیز چنین دورههایی از مذاکره نرم و آشتیجویی را داشتهاند. این دورهها معمولاً کوتاهمدت بودهاند. اما مقامات جدید ریاض، و قبل از آنها نیز اسرائیل، پیامهایی را فرستادهاند که نشان میدهند قصد دارند با واقعیت توافق کنار بیایند. اگر سیاستگذاران و تحلیلگران راهبردی بخواهند وظیفه ترسیم ارتباطی جدید در منطقه را به عهده بگیرند، و بر اساس این واقعیت عینی پیش بروند که ایران هستهای دیگر شبحی ترسناک برای منطقه نخواهد بود، ایدههای ارزشمند زیر ارزش مدنظر قرار گرفتن را دارد:
- ادامه گفتگو در زمینه منطقه عاری از سلاح کشتارجمعی. سازمان ملل ساختاری برای چنین مذاکراتی دارد.
- آغاز همکاری منطقهای در زمینه مدیریت انطباق با تغییرات اقلیمی، به اشتراکگذاری دانش و تجربه در مورد کمبود آب، کویرزایی و دیگر تهدیدهای زیستمحیطی که در واقع تهدیدی حیاتیتر از تسلیحات هستهای هستند.
- توجه به همکاری منطقهای و سرمایهگذاری مشترک در زمینه انرژی جایگزین، از جمله انرژی هستهای، برای منافع مشترک ساکنان منطقه. این ایدهای جدید برای همکاری ایران-عربستان است که نیازمند رعایت تمام معیارهای امنیتی بینالمللی است.
■ دوره جدیدی از روابط منطقهای در پیش است ■
شاید با توجه به فشارهای ناشی از ظهور داعش و اختلافات فرقهای، و واکنش داخلی در جهان عرب که توافق را تنها موجب گستاخی بیشتر ایران میداند، این ایدهها کاملاً غیرواقعی جلوه کنند. اجرای این ایدهها نیازمند تغییر هدفمند تفکر، و تمایل به تغییر افکار نگران عمومی در زمینه روابط منطقه است. ظرفیت جدید کشورهای منطقه برای ایجاد اتحاد مشتاقانه خودشان جهت رویارویی با داعش یا فروپاشی یمن نیز نشان میدهد که احتمالاً دوره جدیدی از عملگرایی و جسارت در پیش رو است. این عملگرایی میتواند به رویکردهای جسورانه برای تعامل با ایران، پافشاری بر خطقرمزهای حمایت ایران از شورشیان مختلف، و یافتن روشهای سازندهتر برای همکاری، که جهت اطمینان خاطر این همکاریها آزمایشی خواهند بود، تبدیل شود تا تهدیدهای حادتر و ضروریتر منطقه کاهش یابند.
■ آمریکا میتواند میانجی مناسبی برای همکاری کشورهای منطقه باشد ■
برای آمریکا، حمایت از همکاری منطقهای سیاستی طبیعی خواهد بود، که به طور ضمنی با نگرش مقامات آمریکایی به مزایای بلندمدت پایان دادن به انزوای ایران هماهنگ است. آمریکا میتواند در صورت تمایل طرفین نقش یک میانجی مفید را داشته باشد؛ چنین منطقی به اوایل دهه ۱۹۹۰ برمیگردد، یعنی زمانی که وزیر خارجه وقت، «جیمز بیکر» رویای وارد کردن ایران به ساختار امنیتی جدید منطقه را در سر داشت. دولت اوباما کاملاً آگاه است که اعراب از اتحاد راهبردی جدید بین ایران و آمریکا بیمناک هستند. اما معامله بزرگ باید در منطقه طراحی شود، نه در واشنگتن.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com