جمله کامرون در این زمینه که هر اطلاعاتی که از سوی عربستان داده میشد، به دولت انگلیس کمک میکرد جان صدها انگلیسی را نجات دهد! در شان یک کشور اسلامی مانند عربستان نیست و عربستان باید سیاست خارجی خود را تغییر دهد تا مداخله انگلیس و آمریکا در منطقه کشورهای اسلامی کاهش یابد...
گروه بین الملل - «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس از عکسالعمل دولت انگلیس به مرگ پادشاه پیشین عربستان «ملک عبدالله» دفاع کرده و گفته است: هر اطلاعاتی که از سوی عربستان داده میشد، به دولت انگلیس کمک میکرد جان صدها انگلیسی را نجات دهد!
به گزارش بولتن نیوز، این اعتراف نخست وزیر انگلیس نشان می دهد که یک کشور اسلامی به انگلیس خدمت کرده است و این مسائل و کمک ها و خدمت های عربستان به انگلیس، با توجه به دخالت انگلیس و آمریکا در منطقه و ارتباط آنها با گروه های تروریستی مانند النصره قابل پذیرش نیست
براین اساس، عربستان باید در دوره جدید سیاست خود را تغییر دهد و بازنگری سعودی در سیاست های اشتباه گذشته یک ضرورت است.
شاه جدید عربستان: به سیاستهای دوره عبدالله پایبندیم
اگرچه سلمان بن عبدالعزیز شاه جدید عربستان در اولین سخنرانی خود گفت: عربستان به شیوه و سیاستی که در زمان ملک عبدالله داشت، پایبند است و آن را ادامه میدهد. اما این نحوه سیاست خارجی عربستان، عملا مداخله انگلیس و آمریکا در منطقه شدت می بخشد و به عنوان یک کشور اسلامی انتظار این است که چنین رفتاری از سوی عربستان تغییر یابد.
کامرون: اطلاعات دریافتی از عربستان جان صدها تن را در انگلیس نجات میداد
نخست وزیرانگلیس با دفاع از ادای احترام به پادشاه متوفی عربستان سعودی گفت، هر اطلاعاتی که از سوی عربستان به دولت انگلیس داده میشد، جان صدها انگلیسی را نجات میداد.
«دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس از عکسالعمل دولت انگلیس به مرگ پادشاه پیشین عربستان «ملک عبدالله» دفاع کرده و گفت، هر اطلاعاتی که از سوی عربستان داده میشد، به دولت انگلیس کمک میکرد جان صدها انگلیسی را نجات دهد.
به نوشته روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، روز گذشته (دوشنبه) کامرون گفت بعد از آنکه پادشاه عربستان فوت کرد، اقدام به نیمه افراشته کردن پرچم بریتانیا برای نشان احترام به وی این اقدام در انگلیس صورت گرفت.
کامرون روز گذشته که در میان جمعی از مردم در برنامهی «از رهبران سیاسی پرسش کنید» در شبکه اسکای نیوز حضور داشت، بود این سخنان را بیان کرد.
وی در پاسخ به سوال یکی از حضار که احترام به ملک عبدالله را بیاحترامی به افراد قربانی حقوق بشر در عربستان نامید، گفت: «ما و عربستان سعودی در موضوع صلح و مبارزه با تروریسم روابطی داریم و از زمانی که نخست وزیر بودم، پارهای از اطلاعات دریافتی از سوی سعودیها جان صدها تن از مردم ما را در انگلیس نجات داد.»
یکی دیگر از حضار از کامرون پرسید که آیا نفت دلیل رابطه انگلیس به عربستان است و دیوید کامرون در پاسخ آن را تایید کرد و ادامه داد «انگلیس باید روابط اقتصادی بسیاری با کشورهای مختلف داشته باشد که شامل خرید نفت و گاز نیز میشود.»
پادشاه پیشین عربستان ده روز پیش از این درگذشت و کاخ باکینگهام انگلیس برای ادای احترام به ملک عبدالله، کلیه پرچمهای بریتانیا حوالی کاخ باکینگهام و دانینگ استریت، مقر دولت این کشور، را به حالت نیمهافراشته درآورد.
بعد از این اقدام مقامات انگلیس، نمایندگان پارلمان این کشور و برخی مقامات سیاسی، همچنین عفو بینالملل در انگلیس انتقادات بسیاری کردند. این افراد با اشاره به سابقه سعودیها در نقض حقوق بشر، این حرکت دولت و خانواده سلطنتی انگلیس را دور از شان مردم انگلیس دانستند
تحلیل «گاردین»؛ غرب باید اتحاد با ایران را جایگزین اتحاد با عربستان کند
این روزها تحولات پرشتاب هفتههای اخیر در خاورمیانه، مورد توجه شمار زیادی از ناظران و تحلیلگران قرار گرفته که هر یک از جنبهای به بررسی ابعاد این تحولات میپردازند. در همین زمینه، یک روزنامه انگلیسی امروز با انتشار مطلبی از ضرورت بازنگری غرب در رویکردهای خاورمیانهای خود و جایگزین کردن رابطه با ایران به جای عربستان سخن گفته است.
غرب باید اتحاد با ایران را جایگزین اتحاد با عربستان کنداین روزها تحولات پرشتاب هفتههای اخیر در خاورمیانه، مورد توجه شمار زیادی از ناظران و تحلیلگران قرار گرفته که هر یک از جنبهای به بررسی ابعاد این تحولات میپردازند. در همین زمینه، یک روزنامه انگلیسی امروز با انتشار مطلبی از ضرورت بازنگری غرب در رویکردهای خاورمیانهای خود و جایگزین کردن رابطه با ایران به جای عربستان سخن گفته است.
روزنامه «گاردین» در مطلبی به بررسی وضعیت جاری تحولات در منطقه خاورمیانه پرداخته و ضمن انتقاد از روابط نزدیک غرب با عربستان، این موضوع را که چنین رابطهای در راستای برقراری ثبات در منطقه است، رد کرده است. در عین حال، در این مطلب از ضرورت توجه به ایران به عنوان عاملی مهم در ثبات منطقهای سخن به میان آمده است.
در این مطلب خلاصهوار آمده است: اوضاع در منطقه خاورمیانه در حال تغییر است. یک پادشاه سالخورده بیمار در عربستان از دنیا رفته و جای خود را به یک پادشاه سالخورده بیمار دیگر داده است. از سوی دیگر، حوثیها توانستهاند، موفقیت بزرگی در یمن به دست آورند. در همین حال، بیست کشور، از جمله انگلیس، آمریکا و عراق در جستوجوی راه مبارزه با گروه داعش هستند و دولت عراق نیز درخواست کمک بیشتری را در این زمینه از متحدان غربی خود کرده است.
در مواجهه با این میزان تغییر در خاورمیانه، دولتهای غربی با وضعیت پرچالشی مواجه شدهاند. زمانی نه چندان دور، ما قصد داشتیم از طریق حمله هوایی به عمر دولت اسد در سوریه پایان دهیم. اکنون و پس از گذشت حدود هجده ماه، بقای دولت اسد به یک ضرورت برای سیاست غرب در منطقه تبدیل شده، زیرا خطری به نام داعش منطقه را تهدید میکند.
در همین اوضاع و احوال، دیدگاههای ما نسبت به ایران نیز به موازت پیشرفت مذاکرت هستهای، تغییر کرده است. به گفته ناظران، این ایده که ایران اکنون به نیروی ثبات بخش در منطقه خلیج فارس تبدیل شده، به یک باور عمومی تبدیل شده است. با این حال، دیدگاههای ما هنوز تا آن اندازه تغییر نکرده که ایران را به عنوان متحد خود در عراق و سوریه بپذیریم و این اشتباه است، به ویژه که هنوز برخی در آمریکا و جاهای دیگر، از جمله عربستان، نسبت به آنچه توسعه طلبی ایران میخوانند، هشدار میدهند.
در حقیقت، همین افراد بودند که ملک عبدالله را فردی اصلاحطلب میدانستند و به این واقعیت توجه نداشتهاند که عربستان سعودی طی دو دهه اخیر هم از جنبه مالی و هم عقیدتی از بدترین نوع افراط گرایی حمایت کرده است. در این شرایط، دولتی که ما همواره آن را دشمن نگریستهایم (ایران) کم کم خود را دوست ما نشان داده و دولتی که همواره دوست ما بوده (عربستان)، اگر نگوییم دشمن، دستکم شبیه دوستی شده که با وجود آن دیگر به دشمن نیازی نیست!
البته یقیناً نمیتوان انتظار بیش از حد زیادی از اتحاد با ایران در مبارزه با داعش داشت. با وجود این، باید از فرصتهای متعددی که نزدیکی روابط با ایران در اختیار ما گذاشته، استفاده کنیم. این یکی از اندک نقاط روشن در یک زمینه تاریک است؛ بر این اساس، باید از توانی که ایران برای مبارزه با داعش در عراق و سوریه دارد، استفاده کنیم.
به منظور تدوین سیاستهای خود در منطقه در شرایطی که منازعات فرقهای نیز در کشورهای مختلف تشدید شده، یکی از مهمترین نکات این است که ما تعهد خود به برقراری ثبات در منطقه را به گونهای روشن و آشکار نشان دهیم، به ویژه تعهد خود برای مبارزه نه تنها با داعش و القاعده که همچنین با ریشهها و دلایل شکلگیری و قدرتیابی این گروهها.
ما میگوییم به دنبال برقراری ثبات در منطقه خلیج فارس هستیم و تحلیلها و تفسیرهای فراوانی هم در این زمینه به نگارش درآمده است؛ اما آیا این امر واقعاً حقیقت دارد؟ ما تا چه حد خواستار ثبات هستیم؟ آیا تمایل ما به این امر تا آن اندازهای هست که به عنوان مثال، متحدان قدیمی خود در جنوب خلیج فارس را کنار گذاشته و از فروش تسلیحات پیشرفته به آنها خودداری کنیم؟ اگر بخواهیم واقعی با ریشههای افراط گرایی مقابله کنیم، این کاری است که باید در منطقه انجام دهیم.
بسیاری با این دیدگاه هم عقیدهاند که ایدئولوژی افراطی داعش، صرفاً گونهای از تفکر وهابیت است که از عربستان سعودی ریشه میگیرد. همین افراط گرایی است که سبب بروز درگیریهای فرقهای میان سنی و شیعه نیز میشود. ما از طریق فروش سلاح به کشورهای عرب منطقه خلیج فارس، چشم بر حمایت آنها از افراط گرایان میبندیم و در حقیقت منابع لازم را نیز برای این کار در اختیار آنها میگذاریم. اگر دولتهای غربی بخواهند وجههای حداقلی در منطقه داشته باشند، باید در این گونه سیاستهای خود تجدید نظر کنند.
ناتوانی فکری شاهزادگان سعودی در درک معادلات منطقه
اگرچه ذخایر ارزی نزدیک به 750 میلیارد دلاری تا چند سال میتواند عربستان را در پرده مصونیت قرار دهد، با توجه به هزینههای رو به افزایش داخلی و منطقهای عربستان، این ذخایر نمیتواند تکیهگاه ثابتی برای سعودیها در دنبال کردن اهداف سیاسی در رهگذر تحولات بازار نفت باشد.
کشور عربستان سعودی یکی از اصلیترین تولیدکنندگان نفت در بازارهای جهانی است که حدود ۲۵ درصد از کل ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد و نزدیک به 90 درصد از درآمدهای این کشور از فروش نفت خام به دست میآید.
حجم بالای ذخایر موجود در این کشور باعث پررنگ شدن نقش این کشور در میان تمامی کشورهای نفتی شده و البته نگرانیهائی را برای تولیدکنندگان نفت به وجود آورده است.
"کایل کوپر" تحلیلگر بازار انرژی در مرکز تحقیقات سیتی گروپ معتقد است، اهمیت زیاد عربستان سعودی در صنعت نفت نگران کننده است چون هرگونه اختلال سیاسی و اقتصادی در این کشور میتواند در بازار جهانی نفت تأثیر مستقیم داشته باشد و وجود امنیت در صنعت نفت عربستان برای حفظ چارچوبهای اقتصاد جهانی ضروری است.
در 6 ماهه گذشته سیاستهای عربستان سعودی در راستای جلب رضایت آمریکا و انگلیس موجبات کاهش قیمت نفت را فراهم کرد و اغلب تحلیلگران بر این نظر استوار بودند که هدف جبهه غربی به رهبری آمریکا و همچنین عربستان سعودی در کاهش قیمت نفت برای وارد کردن فشار مضاعف بر روسیه و ایران بوده است.
مؤسسه آمریکایی «گلدمن ساکس» پیشبینی کرده است که درصورت ماندن قیمتها در سطح شصت دلار کشورهای تولیدکننده نفت حدود یک تریلیون دلار ضرر خواهند کرد و این کاهش قیمت ازسوی دیگر به از دست رفتن صدها هزار فرصت شغلی در بخش نفت و گاز منجر خواهد شد.
اگرچه ذخایر ارزی نزدیک به 750 میلیارد دلاری تا چند سال میتواند عربستان را در پرده مصونیت قرار دهد، با توجه به هزینههای رو به افزایش داخلی و منطقهای عربستان، این ذخایر نمیتواند تکیهگاه ثابتی برای سعودیها در دنبال کردن اهداف سیاسی در رهگذر تحولات بازار نفت باشد.
عربستان برای شکستن قیمت نفت در طول تاریخ بهانههایی داشته است، در سال 1976 شاه مخلوع ایران اصرار به افزایش بیش از ده درصدی قیمت نفت کرد و درخواست آمریکاییها را برای کاهش قیمت نفت نادیده گرفت، اما عربستان با کمک آمریکا و با افزایش عرضه نفت در بازار، مانع افزایش قیمت نفت تا سطح مورد نظر ایران شده است.
دلیل "زکی یمانی" برای افزایش عرضه و ممانعت از افزایش شدید قیمت نفت نگرانی از عمیق شدن رکود اقتصادی در بازارهای مصرف بوده است و اینکه اگر اقتصاد دنیا بیش از این در رکود بماند بخشی از بازار نفت از بین میرود، اما اسناد تاریخی از طبقهبندی خارج شده نشان میدهد که عربستان در حال شکلدهی رابطه خود با آمریکا و گرفتن جای ایران به عنوان متحد آمریکا در منطقه بوده و نفت در کانون این سیاست قرار داشته است.
در اثر شوکهای نفتی دهه 70 میلادی قیمت نفت به قلههای تاریخی رسید و قیمت بالای نفت سبب شد که استخراج نفت از برخی مناطق که قبلا صرفه اقتصادی نداشته است به صرفه شود و عرضه نفت به یکباره افزایش یابد.
افزایش تولیدات دریای شمال و مناطق دیگر در طول چند سال اتفاق افتاد اما عربستان یکباره در سال 1986 اعلام کرد که برای حفظ سهم خود در بازار و مبارزه با رقبای جدید، عرضه به بازار را افزایش خواهد داد و به این طریق قیمت نفت تگزاس از متوسط حدود 22 دلار در هر بشکه، در عرض چند ماه به 11 دلار در هر بشکه رسید و برای سه سال نیز در میانگین زیر 20 دلار در هر ماه باقی ماند.
اگرچه دلیل اعلام شده توسط عربستان حفظ سهم بازار نفتش بود، اما تبعات این تصمیم عربستان این بود که ایران در جنگ با عراق به شدت تحت فشار مالی قرار گرفت و شوروی سابق که به شدت به درآمدهای نفتی وابسته بود، بعد از سه سال از هم فروپاشید. البته سقوط قیمت نفت تنها عامل این اتفاق نبوده اما مسلما تاثیر مهمی داشته است.
کاهش قیمت نفت به بشکهای کمتر از پنجاه دلار سبب شده تا در هفتههای اخیر تحلیلهای متفاوتی بهخصوص درمورد نقش سنتی عربستان سعودی در بازارهای جهانی نفت مطرح شود. عربستان بهعنوان دومین تولیدکننده عمده و بزرگترین صادرکننده نفت جهان در نشست اخیر اوپک نه تنها از سیاست کاهش تولید دفاع نکرد، بلکه معتقد بود که روند کاهش قیمت نفت باید ادامه پیدا کند.
ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان یکی از متحدان استراتژیک آمریکا در منطقه بود و در طول زمامداری خود تلاش کرد تا کشورهای غربی را از خود راضی نگاه دارد، وی بارها به آمریکا سفر کرد و سیاستهای کلان کشورش را همواره همسو با منافع آمریکا و دیگر کشورهای غربی تعریف کرد.
با مرگ ملک عبدالله اکثر کارشناسان انتظار تلاطم در بازار نفت را داشتند اما با اقدامات پیشگیرانه آمریکا و انگلیس در فرایند انتقال قدرت در عربستان این مهم حادث نشد و حتی روند کاهش قیمت نفت ادامه پیدا کرد
حال سوال اینجاست که مرگ پادشاه عربستان و انتخاب ملک سلمان به عنوان پادشاه جدید چه تاثیری در تحولات بازار نفت خواهد داشت؟
"جعفر قنادباشی" در رابطه با نقش ملک سلمان در نوسانات بازار نفت، میگوید: ملک سلمان و دیگر شاهزادگان سعودی از نظر توانایی فکری در حدی نیستند که بتوانند در حد افراد معمولی معادلات بازار نفت را درک کنند و فرمولهای آن را بفهمند، این افراد نمیتوانند فرمول جدیدی برای بازار نفت ارائه کنند.
وی ادامه داد: رفتار خاندان سعودی در مدیریت اوضاع عربستان تاثیر مستقیمی بر قیمت نفت دارد، اگر اوضاع داخلی عربستان دچار مناقشه شود قطعا نفت گران خواهد شد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: اگر اوضاع داخلی این کشور بامدیریت خاندان سعودی و حمایتهای غربی آرام باشد و نزاعهای میان آنها به داخل کاخها محدود شود، قطعا قیمت نفت در راستای سیاست غرب حرکت خواهد کرد.
ملک سلمان در نخستین سخنرانی خود اعلام کرد عربستان همان سیاستهای قبلی را دنبال خواهد کرد، اما تغییرات وسیع در هرم حاکمیت مهر تاییدی است بر نادرست بودن این ادعا و در همین زمینه «ریچارد هاس» رییس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز سوم بهمن در تارنمای این اندیشکده نوشت: در ظاهر انتقال قدرت در عربستان بدون هیچگونه مشکل از ملک عبدالله به برادر ناتنی او سلمان انجام شده ولی ممکن است آنچه در ریاض می بینیم با حقیقت متفاوت باشد.
هاس معتقد است برخلاف آنچه ظاهر امر نشان می دهد، نزاع و اختلافها بر سر جانشینی ملک عبدالله پایان نیافته است و در لایههای زیرین خاندان سلطنتی عربستان سعودی همچنان ادامه دارد که تحولات منطقه آن را تشدید میکند.
در روزهای نخستین پادشاهی ملک سلمان قیمت نفت با افزایش مواجه شد اما به سرعت روند افزایش قیمت نفت متوقف شده و دوباره رو به کاهش رفت، البته این امر دور از ذهن نبود زیرا ملک سلمان با ابقای علی النعیمی در وزارت نفت این پیام را به اربابان غربی خود داد که تمام تلاشش را برای رضایت آنها خواهد کرد.
پادشاه سعودی در دیدار با رئیسجمهور آمریکا در هفته گذشته تأکید کرد در سیاست کشورش در قبال انرژی هیچ تغییری ایجاد نخواهد کرد و در خصوص ثبات بازار نفت ملک سلمان بر تداوم سیاست عربستان در قبال انرژی تأکید کرده است.
سرانجام سخن اینکه عربستان کشور تاثیرگذاری در بازار انرژی است، اما این کشور خود به تنهایی قادر به اعمال سیاستهایی در بازار انرژی نیست و آمریکا و انگلیس نقش تعیین کنندهای در اتخاذ سیاستهای این کشور دارند.
غرب در بازار انرژی و بویژه در بازار نفت با کارت عربستان بازی میکند و هدف آن از کاهش قیمت نفت فشار بر ایران و روسیه است که البته این سیاستها با توجه به نیازهای موجود در بازار کوتاه مدت خواهد بود و عربستان خود بیشترین ضرر را از این اقدامات خود خواهد برد.