درخواست مضحک آزادی محکومین به دلیل بیماری جسمی!

گروه سیاسی، درحالی که موضوع حقوق بشر با معاییر غربی همواره یکی از مهمترین دستاویزهای معاندین نظام و ملت ایران برای جوسازی علیه نظام بوده، به تازگی موج جدیدی از این اقدامات ازسوی برخی از چهره های سرشناس این جریان ازجمله «شیرین عبادی» پی گرفته شده است.

به گزارش بولتن نیوز، انتشار نامه اخیر «شیرین عبادی» به «احمد شهید» در واکنش به آنچه در متن این نامه ایجاد مزاحمت های قضایی و امنیتی برای «نرگس محمدی» اعلام شده، در سایت های زنجیره ای معاند نظام و ارائه تحلیل های متعدد دراین خصوص در این رسانه ها که به روشنی نشان دهندۀ برنامه ریزی و استراتژی تیمی هجومی رسانه ای آن ها علیه نظام و در راستای جوسازی حقوقی علیه آن بوده، این بار با واکنش جالب توجهی ازسوی برخی از فعالین حقیقی حقوق بشر در کشور و در شبکه های مجازی گردید.

بر این اساس، درحالی که انتشار متن نامه اخیر این فعال حقوق بشر(!) که مواضع متناقض و علناً متضادش با خواست مردم ایران اقدامات او را زیرسوال برده و می برد، خطاب به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور مروبوط به حقوق بشر در کشورمان که او نیز همواره با تهیه گزارش های یکطرفه و مغرضانه علیه ملت ایران، تمامی توان خود را در راستای خوشنودی اربابان صهیونیستی و غربی خود به کاربسته و بدین ترتیب به چهره ای منفور در میان ایرانیان تبدیل شده، با حمایت گستردۀ سرویس های رسانه های بین المللی و غربی روبرو شد، در داخل کشور نه تنها مورد توجه قرار نگرفت که از قضا بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی ازجمله برخی از فعالین حقوق بشر که با حضور در داخل کشور و فعالیت در زمینه های مختلف حقوق بشری ازجمله حمایت و پیگیری مسائل زنان بدون سرپرست، کودکان کار و بی خانمان ها، معتادان وبرخی دیگر اقشار آسیب پذیر اجتماعی، بدون هیچ چشمداشتی به تایید غرب و دستگاه های حقوق بشری بین المللی، باوجود آشنایی با بسیاری از معضلات و ناهنجاری های اجتماعی که بی شک بخشی از آن نیز در گروی ضعف مدیریتی است، به جای پرداختن به حواشی و انتقاد بی اساس از سیستم به فکر این دسته از مردم و اقشار آسیب پذیرند، روبرو شد.

این درحالی است که این دسته از فعالین حقیقی حقوق بشری که باوجود آن که هر کدام بارها و بارها مورد تایید و تشویق نهادهای بین المللی حقوق بشری قرار گرفته اند، به دلیل شناخت دقیقی که از ساز و کار این جریانات دارند، به جای آن که همچون امثال عبادی و دیگران برای تایید گرفتن از آنان به ملت و هموطنانشان پشت کنند، گه گاه به انتقاد از این نحوۀ عملکرد مغرضانه و یکطرفه علیه کشورهای مخالف ترویج ظلم ناشی از سرمایه داری و تفکر کاپیتالیستی و صهیونیستی غرب است، نیز پرداخته اند.

به هر تفسیر به نظر می رسد، آنچه این بار نیز موردتوجه «شیرین عبادی» و تیم فعالان حقوق بشری و یاران و همفکرانش در آن سوی مرزها بوده، ایجاد تنش در داخل کشور به بهانه های واهی حقوق بشری و این بار با تاکید بر مسائل مربوط به «نرگس محمدی» یکی از متهمان امنیتی کشور بوده است.


این درحالی است که این گروه های افراطی با ظاهر حقوق بشری در خارج از کشور همواره با سوءاستفاده از مسائل حقوق بشری و تنها به این دلیل که برخی هنجارها و ارزش های جامعۀ نیمه سنتی ایران(همچون اکثریت نقاط جهان) در تعارض با ارزش های پوچگرایانۀ غربی و یکی دو قدرت سرمایه داری است، ضمن انتقاد ظاهری از این ارزش ها، سعی در جوسازی علیه نظام و پرونده سازی له محکومین و متهمان امنیتی و سیاسی داخل کشور داشته و دارند.

در این راستا پس از آن که یکی دو سایت معاند همچون «جرس» به انتشار نامۀ «شیرین عبادی» به «احمد شهید» دست زدند، موجی از بازنشر و تولید محتوا و ارائه تحلیل های متعدد در این خصوص در دیگر رسانه های معاند نظام به راه افتاد که از آن میان می توان به بازنشر این نامه در رسانه هایی همچون سایت «ملی مذهبی» و ارائه تحلیل های متعدد در سایت هایی همچون «خودنویس» اشاره کرد.

بر این اساس، «شیرین عبادی» پس از آن که در این نامه از «احمد شهید» خواسته است تا با استفاده از کلیه امکانات قانونی‌اش نسبت به رفع مزاحمت از سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، اقدامات لازم را انجام دهد، رونوشت آن را برای کمیسر عالی‌ حقوق بشر، گزارشگر سازمان ملل متحد در وضعیت مدافعان حقوق بشر و دفتر دبیر کل سازمان ملل متحد نیز ارسال نمود که به  زعم خود بیشتر ایران را تحت فشار قرار دهد. این درحالی است که باتوجه به ثبات عمیق سیاسی و اجتماعی داخل کشور، این قبیل تهدیدات این بار نیز همچون همیشه هیچ مشکلی برای سیستم قضایی و حقوقی کشور ایجاد نخواهد کرد.

عبادی در این نامه با اشاره به گزارش‌های قبلی خود به مخاطب نامه اش، می نویسد: به اطلاع می‌رساند که خانم نرگس محمدی، نائب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر همچنان با تشکیل پرونده‌های متعدد مواجه است؛ به‌گونه‌ای که از اردیبهشت ماه تا دی ماه سال جاری هفت بار از سوی شعبه دوم بازپرسی دادسرای انقلاب برای وی اخطاریه و احضاریه صادر شده است.

عبادی همچنین در بخش مهمی از این نامه مختصر، مهمترین دلیل خود مبنی بر این که دستگاه قضایی ایران نباید به بازجویی یا قضاوت درخصوص اقدامات مشکوک «نرگس محمدی» بپردازد را در لابه لای بازی با کلمات پیش کشیده و با کمال وقاحت بیماری اعلام می کند باتوجه به بیماری و وضعیت نامناسب جسمی «نرگس محمدی» نظام نباید او را مورد بازجویی یا بازداشت قرار دهد و می نویسد: "... خانم محمدی که قبلاً به شش سال حبس محکوم شده بود، در پی تبعید غیرقانونی به زندان زنجان و همچنین مشکلاتی که مأموران امنیتی بصورت غیر‌مستقیم برای او ایجاد کرده بودند، به شدت بیمار و بستری شد تا حدی که مسئولان قضایی ناچار شدند وی را برای ادامه درمان با اخذ وثیقه، موقتاً آزاد کنند. اما متأسفانه پس از این دوران نیز مأموران امنیتی دست از سر او برنداشته‌اند.

عبادی با استدلالاتی از این دست نامه خود را به پایان می رساند و می آورد: نظر به اینکه طبق اعلامیه حمایت از مدافعان حقوق بشر، کلیه افرادی که برای پیش برد حقوق بشر، فعالیت می کنند می‌بایستی آزادانه و مصون از هر نوع اذیت و آزاری بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، بنابراین خواهشمندم با استفاده از کلیه امکانات قانونی نسبت به رفع مزاحمت از سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر که یکی از سرشناس‌ترین فعالان ایرانی است، اقدامات لازم را انجام دهید. همچنین این نامه در پرونده دولت جمهوری اسلامی ایران، ضبط شود."

به هر تفسیر چنان که به روشنی پیداست اولاً آنچنان که در مهمترین بخش پایانی این نامه نیز مورد تاکید و تایید قرار گرفته، هدف اصلی تحریر و انتشار این نامه صرفاً ادامۀ پرونده سازی علیه ایران در راستای تحت فشار قرار گرفتن بیشتر این درموضوعات حساسی همچون تحریم های بین المللی و مذاکرات هسته ایست. این درحالی است که «شیرین عبادی» پیش تر رسماً و علناً مخالفت خود با پروندۀ هسته ای ایران و دستیابی کشورمان به حق مسالمت آمیز استفاده از انرژی هسته ای را اعلام کرده بود.

فارغ از این نکتۀ بسیار مهمی که او در این نامه به عنوان استدلال خود برای دفاع از یک متهم امنیتی استفاده نموده و بر آن تاکید می کند، بیماری این متهم و شرایط نامناسب جسمی اوست. با این حساب به نظر می رسد، در نظام حقوقی موردتایید ایشان، برای مثال اگر کسی به عمد با اسلحه ده ها نفر را از پا دربیاورد اما در دادگاه ثابت شود که پیش از آن سابقۀ پزشکی داشته یا به عنوان مثال مشکلات جدی قلبی دارد، کسی حق محکوم کردن او را ندارد. مساله ای که باتوجه به آن که ایشان تحصیلات حقوقی دارند، مضحک به نظر می رسد.

این درحالی است که تمام این مسائل صرفاً در راستای جوسازی علیه نظام سیاسی حاکم بر کشورمان که موردتایید کامل اکثریت مردم ایران نیز هست، مطرح می شود و ظاهر حقوق بشری آن نیز صرفاً پوششی است برای اهداف شوم پشت پردۀ این نامه!