یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که تغییر پادشاه عربستان بر رویکرد این کشور تأثیر داشته و با توجه به شرایط فعلی منطقه و عربستان، احتمالاً آلسعود مجبور به مصالحه با ایران خواهد بود.
گروه سیاسی، یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که تغییر پادشاه عربستان بر رویکرد این کشور تأثیر داشته و با توجه به شرایط فعلی منطقه و عربستان، احتمالاً آلسعود مجبور به مصالحه با ایران خواهد بود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، اندیشکده کارنگی در مقالهای به قلم لینا خطیب مینویسد: «ملک عبدالله»، از زمان به دست گرفتن قدرت در سال ۲۰۰۵، یک سیاست خارجی عملگرا را برای این پادشاهی در پیش گرفت، و مداخله سعود در دیگر کشورهای عربی و مقابله با نفوذ بیش از پیش ایران را احیا کرد. «سلمان» شاه جدید سعودی، که بسیار محافظهکارتر از برادر خود است، یکی از «هفت سدیری» است –برادران ناتنی «عبدالله» که وی سعی کرد از نظر سیاسی آنها را تضعیف کند تا بتواند قدرت فرزندان خود را تحکیم نماید. «سلمان» از بیماری رنج میبرد، و چشمانداز رهبری او بر عربستان سعودی اغلب جدی تلقی نمیشد، و همین مسئله به عبدالله فرصت میدهد که برادر ناتنی جوانتر خود، «مقرن» را که عموماً نامزدی بیطرف تلقی میشود، به عنوان جانشین ولیعهد منصوب کند. اگرچه به دلیل بیماری «سلمان» ممکن بود حکومت مستقیماً به «مقرن» برسد، اما «سلمان» حمایت اقوام سدیری خود را دارد، که بر به دست گرفتن حکومت توسط او اصرار داشتند، زیرا به آنها این فرصت را میدهد که ولیعهد او را انتخاب کرده و بدین ترتیب به قدرت برسند.
■ نایف به دنبال معرفی عربستان به عنوان محور مبارزه با تروریسم است ■ سدیریها به هدف خود رسیدهاند. جانشین جدید ولیعهد، «محمد بن نایف»، وزیر کشور، پسر یکی از سدیریها است. پس از آنکه راهبرد سوریه که توسط شاهزاده «بندر بن سلطان» طراحی شده بود و هدف آن حمایت از جهادگرایان برای حذف رئیسجمهور «بشار اسد» از قدرت بود با شکست مواجه شد، در سال ۲۰۱۴ ملک «عبدالله» پرونده سوریه را به «محمد بن نایف» سپرد. سابقه برجسته «محمد بن نایف»، همراه با محبوبیت او در میان اغلب قبایل سعودی، شانس او برای جانشینی ولیعهد را تقویت کرد.
«محمد بن نایف» در محدوده ظرفیت خود به عنوان طراح راهبردی در سوریه، گامهای جسورانهای برداشت. او که برنامههای ضدافراطیگری و ضدتروریستی عربستان سعودی را رهبری کرده بود، سعی کرده این پادشاهی را به عنوان رهبر مخالفت با تروریسم جلوه دهد، به ویژه با توجه به هزاران شهروند سعودی که در حال حاضر در سوریه مشغول جنگ هستند و بازگشت آنها به عربستان میتواند امنیت خلیج }فارس} را با چالشی جدی روبرو کند. همچنین او به بهای حمایت از ائتلاف ملی سوریه در خارج از کشور، حمایت عربستان از ائتلاف جبهه جنوبی ارتش آزاد سوریه –گروه شورشی تحت حمایت غرب و کشورهای عربی حاشیه خلیج- را افزایش داد. این تغییر جهت اخیر احتمالاً نتایجی بیش از تلاشهای قبلی شاهزاده «بندر» برای عربستان سعودی به دنبال خواهد داشت. بنابراین، راهحل عربستان برای سوریه مبنی بر ایجاد دولت انتقالی است که هم اعتبار داشته و هم پاسخگوی منافع سعودی باشد. «محمد بن نایف» سعی کرده حمایت آمریکا را برای این رویکرد جلب کند، و تلاش کرده پس از یک دوره افول نسبی در روابط آمریکا-عربستان، دوباره این روابط را بهبود بخشد. این رفتار بدان معنا است که پادشاهی عربستان در حال تبدیل شدن به عضو برجسته عربی در ائتلاف تحت رهبری آمریکا برای مبارزه با دولت اسلامی (داعش) است.
■ شرایط منطقه عربستان را وادار به مصالحه با ایران میکند ■ جانشین ولیعهد نیز عملگرا است. عربستان سعودی علیرغم بیاعتمادی به تهران متوجه شده که نفوذ ایران در منطقه حقیقتی است که به سادگی قابل چشمپوشی نیست. این مسئله باعث شده که این پادشاهی در عراق و یمن نیز عملگرایانه رفتار کند. این کشور در ابتدا از تغییر حکومت مطابق میل ایران (از نخست وزیر سابق «نوری المالکی» به نخست وزیر فعلی، «حیدر العبادی») حمایت کرد، و سپس مجراهای ارتباطی خود با متحدان حوثی ایران را بازنگهداشته، هرچند کسب قدرت حوثی در صنعا مورد تأیید عموم نیست. ظهور دولت اسلامی در سوریه به عنوان دشمن مشترک عربستان سعودی و ایران احتمالاً موجب ادامه فشار بر ریاض برای رسیدن به نوعی مصالحه با تهران خواهد شد، که چنین مصالحهای تأثیری آرامشبخش بر کشورهایی مانند لبنان خواهد داشت، زیرا بنبست سیاسی فعلی در این کشور محصول فرعی رقابت عربستان-ایران است. با نگرانیهای موجود در مورد سلامت «سلمان» (و خبر زوال عقل او) و بیطرفی «مقرن»، واضح است که نیروی اصلی پشت تغییرات اخیر سیاست عربستان، یعنی «محمد بن نایف»، کسی است که حرکت بعدی عربستان سعودی در خاورمیانه را تعیین خواهد کرد.
بنابراین اهمیت تغییر فعلی پادشاه سعودی از «عبدالله» به «سلمان»، نه از نظر اقدامات آینده «سلمان» یا «مقرن»، بلکه از نظر تعیین شخص بعدی که میتواند لحن سیاست خارجی عربستان سعودی را مشخص کند، اهمیت خاصی دارد. میتوان انتظار داشت عربستان سعودی مسیر دوازده ماه گذشته خود را ادامه دهد، اما حال میتواند این مسیر را با جسارت بیشتری دنبال کند زیرا «محمد بن نایف» در رسمی ساختن تأثیر خود موفق شده است.