گروه بین الملل، درحالی که مقاله مشترک «لوران فابیوس»،
«فیلیپ هاموند» و «فرانک والتراشتان مایر» وزرای خارجه فرانسه، انگلیس و
آلمان و نیز «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در روز گذشته در روزنامه امریکایی «واشنگتن پست» و خطاب به نمایندگان جمهوری خواه کنگره که خواهان تصویب تحریم های بیشتر علیه ایران هستند، با تاکید بر این که اعمال هرگونه تحریم جدید علیه ایران بازگشت به عقب است و موجب از دست رفتن فرصت
تاریخی حل موضوع هسته ای ایران خواهد شد، بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشته است، بنابر شواهدی مستدل اقدامات گسترده ای از سوی امریکا در راستای طراحی رسانه ای برای اعمال فشار بر تیم مذاکره کننده ایرانی درحال پی گیری است.
به گزارش بولتن نیوز، روز گذشته بلافاصله پس از انتشار مقاله مشترک 3 تن از وزاری خارجه کشورهای اروپایی عضو 5+1 و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در «واشنگتن پست»، ما با ارائه
تحلیلی به گمانه زنی های مبتی بر خوش بینی و بدبینی درقبال این رویداد پرداختیم و با رویکردی واقع بینانه سعی در تحلیل این اقدام غرب در چارچوب مذاکرات هسته ای داشتیم.
با این همه در آن نوشته برخی مسائل نیز همچنان نادیده باقی ماند که درحاشیۀ انتشار این مقاله و اساساً در مقابله با طراحی رسانه ای گستردۀ ایالات متحده درخصوص مذاکرات هسته ای، قابل بررسی است.
این درحالی است، یکی از نکاتی که در یادداشت تحلیلی دیروز مغفول ماند، خوانش این مقاله به عنوان بخشی از سناریوی رسانه ای غرب برای به اصطلاح دست پیش گرفتن درخصوص شکست مذاکرات و انداختن توپ مقصر شکست احتمالی در زمین تیم ایران بود.
بر این اساس، ایالات متحده پس از آن که با راه انداختن دعوای زرگری در کنگره میان دولت و نمایندگان جمهوری خواه و در اشلی بزرگ تر میان دموکرات ها و جمهوری خواهان، سعی در ارائه تصویر پلیس خوب و پلیس بد به افکار عمومی داشتند و تلاش کردند، بار دیگر با تطهیر و تقدیس چهره دموکرات ها، آنان و به ویژه شخض رئیس جمهوری را مهمترین بانی و حامی مذاکرات هسته ای نشان داده و این طور وانمود کنند که اوباما تمامی تلاش خود برای رسیدن به توافق دیپلماتیک با ایران را به کار بسته و در این راستا از تمامی امکانات قانونی خود استفاده می کند، انتشار مقاله مشترک مورد اشاره که توسط وزرای خارجه انگلستان، فرانسه، آلمان و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام گرفت، به نوعی اقدامی رسانه ای بود که در راستای تقویت این تصویر از دولت امریکا و متحدانش ارائه گردید.
با این همه، آن ها تلاش کردند تا از هم اکنون افکار عمومی را به این نتیجه برسانند که مذاکره کنندگان تیم 5+1 با انعطاف تام و تمام پای میز مذاکره نشسته اند و با این حساب آنچه تا بدین جا موجب تعویق در رسیدن به توافقی جامع بوده یا احیاناً در روزهای آتی موجب شکست مذاکرات خواهد شد، سیاست های ایران خواهد بود.
این درحالی است که همگان به روشنی می دانند که لااقل یکی از 4 نویسنده مقاله مشترک «واشنگتن پست»، که کارشکنی هایش در دور اول مذاکرات مانع از تحقق نتیجه کلی گردید، «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه است که عملاً و به گفته بسیاری از رسانه ها، شخصاً عامل اصلی عدم تحقق یک توافق کلی در مذاکرات ژنو گردید.
بر این اساس در همان زمان منابع نزدیک به مذاکرات اعلام کردند، فرانسه اکنون به مانع اصلی به نتیجه رسیدن مذاکرات تبدیل شده است.
یک منبع آگاه ایرانی نیز اعلام کرد: «ظاهراً از زمان ورود لوران فابیوس به ژنو روند کار تغییر کرده است. فابیوس عملاً به عنوان نماینده اسراییل وارد مذاکرات شده است. فابیوس اکنون به مدافع اصلی ایده برچیده شدن غنی سازی از ایران و همچنین عدم لغو جدی تحریم های نفتی و بانکی تبدیل شده است».
این منبع تاکید کرد: «استدلال اصلی فرانسه اکنون این است که هیچ اعتمادی به ایران وجود ندارد و ایران برای اینکه حداقل اعتماد ایجاد شود باید گام های بسیار بزرگی بردارد» و این دیدگاه، به دیدگاه اسراییل که می گوید کاهش تحریم های نفتی و بانکی باعث خواهدشد ایران تداوم روند امتیاز دهی را متوقف کند، شباهت بسیار دارد.
این درحالی است که در آخرین دور مذاکرات نیز بسیاری تایید کردند، سفر نابه هنگام «سعود الفیصل»، وزیر امور خارجه عربستان و دیدار با «جان کری» موجب عدم دستیابی به مذاکرات هسته ای گردید و بنابراین درحالی دولت امریکا سعی دارد نقش پلیس خوب را دربرابر کنگره بازی کند که این چنین تا به امروز با زیاده خواهی هایش مانع دستیابی به توافق کلی شده است.
با این مقدمه اما نکاتی که باید بدان توجه کرد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر این اساس، درحالی که مقامات غربی سعی در ابراز نارضایتی درقبال رفتار کنگره دارند و سعی می کنند خود را از تصمیمات کنگره مبرا دانسته و دور کنند، هیچ تلاشی در خصوص تحریم های شورای امنیت نیز نشان نمی دهند.
به بیان دیگر، حتی اگر بپذیریم که آن ها از مواضع افراطی کنگره ناراضی اند، می توانند از طریق شواری امنیت که تماماً در اختیار دولت های غربی است (و نه طبیعتاً در اختیار مجالس) اقدامات بسیار اساسی و سانده ای در راستای لغو تحریم ها انجام دهند. این درحالی است که حجم بالای تحریم های شورای امنیت آن قدر هست که درصورت لغو آن ها، اساساً نیازی به راضی کردن کنگره برای عدم تصویب تحریم ها باشیم.
نکته دیگر، چنان چه تلویحاً بدان اشاره شد، جایگاه حقوقی و قانونی کنگره است که همچون مجلس دیگر کشورهای جهان، اساساً اجازه ورود به مسائل داخلی کشورهای دیگر را نداشته و بنابر این تحريمهای وضع شدۀ كنگره آمريكا هيچ جايگاه بين المللی ندارد و از آنجا که صرفاً درحد قوانين داخلی آمريكاست، هیچ وجاهت قانونی و اجرایی ای ندارد و اگر به راستی اوباما و کاخ سفید، خواسته ای غیر از آنچه کنگره اعلام کرده و می کند، داشته باشند به راحتی می توانند به جای وتو کردن تحریم های جدید احتمالی کنگره، به یکباره با اجرای اصولی قانون اساسی امریکا، مانع از اجرای تصمیمات و تحریم های وضع شده از سوی مجلس داخلی امریکا (کنگره) گردند.
گفتنی است، باتوجه به غیرقانونی بودن این تحریم ها، این تنها امریکا نیست که بهای این اقدامات غیرقانونی را می پردازد و چنانچه رسماً نیز اعتراف کرده اند، مجموع کشورهای 1+5 و متحدان امریکا بهای تحریم های غیرقانونی کنگره را خواهند پرداخت. اوباما تلویحاً اشاره کرده بود، کنگره با وضع تحریم های نه تنها مذاکره با ایران و این کشور را از ما دور می کند، بلکه موجب نارضایتی و از دست رفتن متحدان اروپایی مان می گردد و برخی از کارشناسان، حتی مقاله مشترک «واشتنگن پست» را نیز در راستای تهدید این متحدان تحلیل کردند.
نکته حائز اهمیت دیگر در این خصوص نیز افکار عمومی بین المللی و حتی امریکاست که براساس نظرسنجی های اخیر منتشره ازسوی مراکز افکار سنجی آمریکایی بين 65 تا 75 درصد مردم آمريكا خواستار مصالحه با ايران و لغو تحريمها شدهاند که بر این اساس عملكرد كنگره در باب تحريمهای جديد و عدم لغو تحريمهای گذشته نشانگر عدم رويكرد مردمی كنگره است.
به هر تفسیر به نظر می رسد، غرب با وجود تلاش گسترده ای که در چارچوب اجرای برنامه و طراحی رسانه ای خود انجام می دهد، چندان توفیقی در این خصوص بدست نخواهد آورد، مگر آن که با صداقت حقایق را در اخیار مردم و افکار عمومی جهان قرار دهد. آن هم در دنیایی که با گسترش فناوری های ارتباط جمعی، مردم به خوبی در جریان تمامی اخبار و اطلاعات و زوایای پنهان مسائل قرار می گیرند.
...امریکا پس از آن که با راه انداختن دعوای زرگری در کنگره میان دولت و نمایندگان جمهوری خواه ... تلاش کردد، بار دیگر با تطهیر و تقدیس چهره دموکرات ها، آنان و به ویژه شخص رئیس جمهور را مهمترین بانی و حامی مذاکرات هسته ای نشان داده و این طور وانمود کنند که اوباما تمامی تلاش خود برای رسیدن به توافق دیپلماتیک با ایران را به کار بسته و در این راستا از تمامی امکانات قانونی خود استفاده می کند، انتشار مقاله مشترک مورد اشاره که توسط وزرای خارجه انگلستان، فرانسه، آلمان و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام گرفت، به نوعی اقدامی رسانه ای بود که در راستای تقویت این تصویر از دولت امریکا و متحدانش ارائه گردید.....
..... بررسی سریع و کامل و پیش درآمدها و آتش های تهیه قبل از صدور قطعنامه 598 که امام خمینی ره آنرا به جام زهر تشبیه نمودند , برای دولت فعلی و مسئولان از ضروریات است زیرا دقیقا آنروزها هم چون مطمئن بودند که حضرت امام خمینی ره قطعنامه را نمیپذیرند لذا پس از جنگهای زرگری فراوان در آن نکاتی را به نفع ایران نوشتند که بعد از آنکه هجوم و حمله کشورهای جنایتکار و راهزن به ایران اتفاق افتاد در تاریخ برای همیشه خود را پاک جلوه دهند.این نکته نظر بنده نیست بلکه صحبتهائیست که مفسرین وسیاستمداران مطرح غربی قبل از صدور قطعنامه به بحث گذارده بودند..