کد خبر: ۲۳۷۲۲۴
تاریخ انتشار:
شغل های ابتکاری در شهر؛

این ها می ایستند، پول می گیرند

شاید باورتان نشود، ولی «واقعاً» می‌شود ظرف پنج دقیقه کار پیدا کرد! فقط کافی است که در زمان درست، در مکان درست حضور داشته باشید.
این ها می ایستند، پول می گیرند

گروه اقتصادی، شاید باورتان نشود، ولی «واقعاً» می‌شود ظرف پنج دقیقه کار پیدا کرد! فقط کافی است که در زمان درست، در مکان درست حضور داشته باشید.

به گزارش بولتن نیوز، کارش هم آن قدر ها سخت نیست، فقط باید تمام طول روز سر پا بایستید و یک دسته کاغذی را توزیع کنید؛ می تواند کارت کوچکی روی مقوای شومیز باشد، یا دفترچه راهنمای پذیرش بدون کنکور در دانشگاه پیام نور.

این یکی دیگر از شغل های کاذب در تهران است، یعنی در بخش رسمی اقتصاد کشور جایگاه تعریف شده ای ندارد. داستان تراکت پخش کن ها؛ آدم هایی که شغلشان سرما و گرما و آفتاب و باد ندارد. فلاسک چای و سرویس بهداشتی هم ندارد، اما حداقل ساعتی سه هزار و 500 تومان، و حداکثر ساعتی پنج هزار تومان درآمد به دستتان می دهد و ظرف پنج دقیقه هم می شود استخدام شد.

در تمام شهر می شود گروه هایشان را دید؛ اطراف میدان ونک، نرسیده به پل سیدخندان و از همه جا پرتعدادتر و پررونق تر، در میدان انقلاب.

سال هاست که نمی شود برای شغل های کاذب محدودیت سنی در نظر گرفت. تراکت پخش کردن هم مشمول همین مسأله است. از مردان چروکیده و فرتوت گرفته تا جوان های تازه دانشجو. این سفره ای است که همه می توانند از آن لقمه بگیرند.

شرکت هایی هستند که متقاضی ها را برای این کار استخدام می کنند؛ البته معنی استخدام این نیست که کارکنانشان را بیمه کنند یا امکانات دیگری در اختیارشان قرار بدهند، بلکه این شرکت ها، بانکی از اطلاعات متقاضی های شغل تراکت پخش کنی شامل سن و محل زندگی و شماره تلفنشان درست می کنند و شرکت ها یا دفترهایی که به تراکت پخش کن نیاز دارند با این شرکت واسطه تماس می گیرند و یک تراک پخش کن برای مدت محدود به آن ها معرفی می شود. کار معمولاً روزمزد است و شرکت واسطه بخشی از مزد را برمی دارد و بعد با تراکت پخش کن تسویه حساب می کنند.

یک راه دیگر هم برای پیدا کردن شغل تراکت پخش کنی وجود دارد؛ کافی است در خیابان انقلاب به دو نفر از تراکت پخش کن ها بگویید که به دنبال کار می گردید. بی برو برگرد به یکی از آن دلال هایی که با شرکت ها یا دفترهای متقاضی استخدام تراکت پخش کن ارتباط دارند معرفی می شوید، شماره تلفن و محدوده محل زندگی تان را که بگویید دیگر کار تمام است، در کمتر از دو ساعت با شما تماس می گیرند، بر سر مبلغی که برای هر ساعت به شما پرداخت می شود توافق می کنید و کار شروع می شود.


اگر این راه هم مورد پسند نیست، می شود یک کار دیگر انجام داد. از آنجایی که تراکت پخش کن ها معمولاً روزمزد هستند، می توانید تراکت را بگیرید و به آدرس شرکتی که روی آن نوشته شده است بروید و خودتان را معرفی کنید. معمولاً در همان روز می توانید قرار شروع کارتان را برای روزهای آینده تنظیم کنید.

این سه راه، برای پیدا کردن یک شغل روزمزد است، برای این که در پایان روز - بسته به ساعت های کاری که سر پا ایستاده اید و تراکت پخش کرده اید - بین 20 تا 40 هزار تومان پول دربیاورید و خوشحال باشید؛ اما یک راه دیگر هم هست: «تراکت پخش کن های قراردادی»، یعنی کسانی که بعد از مدتی کار روزمزد برای دفترهای فنی یا شرکت ها، با آن ها قرارداد می بندند. این ها هر روز صبح کارشان معلوم است، راهشان معلوم است و جای ایستادنشان هم معلوم است. ساعت نهار دارند و به لطف ایستادن مدام در یک جای مشخص از خیابان، با کسبه محل هم دوست هستند.

بعضی از این تراکت پخش کن ها، اصلاً «این کاره» نیستند، کارمندهای خدماتی شرکت هستند که در ساعت های بیکاریشان، با دسته تراکت ها بیرون می آیند و وظیفه تبلیغ را هم به عهده می گیرند.

شرکت ها و دفترهایی که در خیابان های فرعی هستند، راه دیگری در پیش گرفته اند؛ نمونه اش خلاقیت یک آرایشگاه زنانه در خیابان مطهری است که صبح به صبح یکی از بچه های فال فروش حاضر در خیابان را پیدا می کند، با 30 هزار تومان در روز تراکت هایش را به دست مردم می رساند، ظهر هم تراکت پخش کن را دعوت می کند تا بین بوی تافت و رنگ مو و ... ناهار را با خانم های آرایشگر صرف کند.

می گویند شغل خوبی است. مرد حدود 40 ساله ای که هر روز صبح کارش را در ضلع شرقی میدان انقلاب شروع می کند و برای یک دفتر فنی در طبقه دوم یک پاساژ تراکت پخش می کند، می گوید که از شغلش راضی است، درآمدش به اندازه یک کارمند معمولی است و تازه قرارداد هم دارد؛ با این حال می گوید هر کسی باید کاری در شأن خودش داشته باشد. او می گوید این کار به درد آدم هایی که دانشگاه رفته اند و جوان هستند نمی خورد: «بالاخره همه چیز که پول در آوردن نیست. جوان ها باید دنبال کاری باشند که برایشان آینده ای داشته باشد، نه این که فقط دنبال این باشند که سر شب قدری پول بگذارند کف دستشان و خوشحال باشند. این کارها آینده ای ندارد. البته منظورم این نیست که این کار بد است؛ بالاخره کار که عار نیست، اما چه بهتر است که آدم کاری داشته باشد که ...، نمی دانم، مثلاً خوب باشد، نه اینکه این طور در سرما و گرما بایستد گوشه خیابان و تازه مردم هم یک جور بدی به آدم نگاه کنند.»

همه البته با این آقا هم عقیده نیستند. چند متر آن ورتر از میدان انقلاب، درست جلوی سردرِ اصلی دانشگاه تهران، پسر جوان آراسته ای که تراکت های یک دفتر فنی تولید پایان نامه و مقاله را به دست این و آن می دهد، می گوید: «نمی شود گفت آدم چون جوان است نباید از این کارها بکند. حالا اگر کسی تحصیلکرده باشد و حرفه ای بلد باشد، حیف است که بیاید این جا بایستد و تراکت پخش کن بشود اما این هم نیست که این کار بدی باشد، خود من از حقوق همین کار امسال برای خودم موتور آپاچی خریده ام که خیلی هم خوب است، من برای خود دفتر هم کار می کنم، یعنی اگر کسی را هم ببرم که بخواهد پایان نامه بنویسد و با دفتر قرارداد ببندد، به من هم پورسانت می دهند. این ها همه اش خوب است دیگر.»

درست جلوی یکی دیگر از چندین پاساژ خیابان انقلاب، یک مرد جوان کُرد هست که می گوید آماده است از همین فردا شغلش را به هر کسی که بخواهد بدهد: «یک کار جدید پیدا کرده ام و فردا قرار است از ظهر به بعد آن جا کار کنم. از این جا بهتر است چون داخل یک دفتر است و کارش این قدرها هم یکنواخت نیست؛ البته منظورم این نیست که این کار بد باشد. الان من از کارم خیلی راضی هستم. هر شب قبل از این که کیفم را بردارم، صاحب کارم پولم را می شمرد و می گذارد روی میز. تازه اگر عید باشد، به من عیدی هم می دهد. بعضی وقت ها هم که می گوید بروم در جاهای دیگر شهر تراکت پخش کنم، پول رفت و آمدم را می دهد. در کل هم از 10 صبح تا 2 بعدازظهر کار می کنم، بعد ناهار می خورم، دوباره از دو و نیم، کار می کنم تا ساعت پنج و شش، ولی هر روز 35 تا 40 هزار تومان پول درمی آورم. تازه وقتی جاهای دیگر شهر هستم، بیشتر هم راه می روم و تراکت ها را زودتر پخش می کنم.»

اما این کار واقعاً به چه دردی می خورد؟ اگر شما هم از جمله افرادی باشید که تراکت را از دست این آدم ها می گیرید و می اندازید در اولین سطل زباله ای که سر راهتان می بینید، پس شاید واقعاً کاغذهای تراکت به درد شما نمی خورد، اما این تراکت ها به غیر از منبع درآمد بودن برای تراکت پخش کن ها و البته پر کردن سطل های زباله و زیاد کردن زحمت رفتگران، خاصیت دیگری هم دارند. در محله هایی که تراکم واحدهای تجاری زیاد است و جایی برای تابلوهای تبلیغاتی و معرفی نام و خدمات آن واحدها که مشرف به خیابان نیستند، وجود ندارد، شرکت ها و واحدهای خدماتی که می توانند تراکت پخش کن استخدام کنند، این فرصت را دارند که خودشان را زودتر به مشتری ها معرفی کنند.

در شلوغی خیابان های اصلی شهر، تراکت پخش کن های روزمزد، برگ برنده کسب و کارهای کوچکی هستند که نمی توانند هزینه تبلیغات گران قیمت را بپردازند. اینطور به نظر می رسد که همه راضی هستند!

برای مشاهده مطالب اقتصادی ما را در کانال بولتن اقتصادی دنبال کنیدbultaneghtsadi@

منبع: ایسنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین