کد خبر: ۲۳۷۱۷۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
بررسی راهکارهای اقتصاد بدون نفت در کتاب «ایران بدون نفت»

اگر نتوانیم یک بشکه هم نفت بفروشیم، چه خواهد شد؟

دریافتی‌ها که بخش اصلی صادرات کشور و درآمدهای دولت را طی دهه‌های مختلف تشکیل می‌داده، دارای سه ویژگی ذاتی دارایی (یا در مفهومی دیگر سرمایه‌ای) بودن، پایان‌پذیری و نااطمینانی است.

گروه اقتصادی - تخصیص بهینه‌ی دریافتی‌های نفتی از جمله مهم‌ترین مسائل اقتصادی در کشورهای صادرکننده‌ی نفت است. دریافتی‌ نفتی، حاصل‌ضرب دو جزء مقدار فروش و قیمت نفت است. بنابراین ویژگی‌های ذاتی دو جزء تشکیل-دهنده به دریافتی‌های نفتی نیز منتقل می‌شوند. نفت برای اقتصاد، یک دارایی و از جهتی یک سرمایه‌ی طبیعی پایان‌پذیر است. بنابراین دریافتی نفتی نیز دارای دو ماهیت سرمایه‌ای و پایان‌پذیری است. از طرفی به‌واسطه‌ی نااطمینانی موجود در قیمت‌های نفت، دریافتی نفتی نیز ماهیت نامطمئن دارد. بنابراین این دریافتی‌ها که بخش اصلی صادرات کشور و درآمدهای دولت را طی دهه‌های مختلف تشکیل می‌داده، دارای سه ویژگی ذاتی دارایی (یا در مفهومی دیگر سرمایه‌ای) بودن، پایان‌پذیری و نااطمینانی است.

به گزارش بولتن به نقل از برهان، عدم توجه به ویژگی اول، یعنی ماهیت دارایی دریافتی‌های نفتی و داشتن دیدگاه مصرفی نسبت به آن و رفتار مبتنی بر این دیدگاه، اثرات مهمی مثل بیماری هلندی، اثرات اقتصاد سیاسی از جمله رانت‌جویی گروه‌های هم‌سود، ایجاد مشکل فاجعه‌ی عمومی، اثر آزمندی و کاهش پس‌انداز برای اقتصاد را به همراه دارد.

توجه به ویژگی دوم دریافتی‌های نفتی (پایان‌پذیری) در سیاست‌های اقتصادی از این رو ضروری است که نفت یک دارایی پایان‌پذیر است. بنابراین در هزینه کردن دریافتی‌های حاصل از آن، باید مسئله‌ی توزیع بین‌نسلی در نظر گرفته شود، زیرا عدم توجه به توزیع بین‌نسلی در خرج دریافتی‌های نفتی، سبب بی‌عدالتی بین‌نسلی شده و سهم نسل‌های آینده از این دارایی طبیعی را کاهش می‌دهد. دو راهکار اصلی جهت توجه به توزیع بین‌نسلی مطرح می‌شود: اول، استخراج کمتر نفت و دوم، تبدیل دارایی پایان‌پذیر نفتی به سایر دارایی‌ها.

در نهایت، توجه به ویژگی سوم دریافتی‌های نفتی، یعنی نااطمینانی نیز ضروری است، زیرا عدم توجه به آن، تقریباً تمامی بخش‌های تولیدی کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آثار منفی بر رشد و ثبات اقتصادی، رقابت‌پذیری، نقدینگی و تورم، ساختار بودجه‌ی عمومی و حجم دولت دارد. خرج بی‌برنامه و بدون توجه به نااطمینانی دریافتی‌های نفت، اثرات منفی بر بخش‌های صنعت و کشاورزی وارد می‌کند. مثلاً نااطمینانی دریافتی‌های نفتی به سرمایه‌گذاری و رشد بخش‌های مختلف اقتصاد مبتنی بر نفت نیز سرایت می‌کند یا سبب افزایش ناسازگاری زمانی در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی دولت می‌شود.

برای برطرف کردن تضاد و شکاف میان آنچه در زمینه‌ی دریافتی‌های نفتی عمل شده و آنچه باید عمل می‌شد، تجزیه‌وتحلیل در سه زمینه ضروری است. مرحله‌ی اول تعیین میزان بهینه‌ی تولید نفت با توجه به منافع نسل‌های فعلی و آینده، مرحله‌ی دوم تعیین سطح بهینه‌ی مخارج دولت از دریافتی‌های نفتی (با توجه به ماهیت دارایی بودن این دریافتی‌ها و با لحاظ سهم نسل‌های آینده و پس‌انداز احتیاطی جهت پوشش نااطمینانی موجود در این دریافتی‌ها) و مرحله سوم نحوه‌ی مدیریت پس‌انداز انجام‌شده از محل دریافتی-های نفتی (مدیریت پرتفولیو) است. متأسفانه در سال‌های فراوانی دریافتی‌های نفتی، به دلیل توهم استغنای دائمی این دریافتی و بالا بودن رجحان زمانی مصرف مسئولین اجرایی، توجهی به این موارد نشد. در حال حاضر که به جبر تحریم فروش نفت در کنار کاهش قیمت آن دریافتی‌های نفتی به‌شدت کاهش یافته، لزوم توجه به ماهیت دریافتی‌های نفتی دوچندان شده و راه‌گشایی برای اقتصاد ایران بدون نفت اهمیت اساسی پیدا کرده است.

کتاب «ایران بدون نفت» جهت شناسایی اثرات قطع دریافتی‌های نفتی و شناسایی راهکارهای امکان‌پذیر مقابله با آن، با تلاش و اهتمام جناب آقای مهدی مهرپور و نظرات 58 کارشناس اقتصادی کشور، تدوین شده که انتشارات رایحه‌ی تسنیم این مجموعه را در 468 صفحه به چاپ رسانده است. در این کتاب، هشت سؤال مهم از کارشناسان اقتصادی کشور، شامل کارشناسان علمی و اجرایی، در حوزه‌ی اقتصاد پرسیده شده است که عبارت‌اند از:

1. فرض کنید از ابتدای سال‌های فرضی 95-94 محدودیت‌های خارجی ایران بیشتر شود؛ به‌گونه‌ای که حتی نتوانیم یک بشکه نفت نیز به خارج صادر کنیم. چالش‌های احتمالی و راهکارهای مقابله با این اتفاق چیست؟

2. راهکارهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت برای عملیاتی شدن اقتصاد بدون نفت چیست؟

3. چرا به‌رغم تلاش دولت‌ها، به‌خصوص دولت‌های پس از جنگ، سهم نفت در بودجه‌های سالانه افزایش یافته است؟ برای کاهش سهم نفت در بودجه‌های سالانه، چه اقداماتی لازم است؟

4. کشورهایی مانند کره‌ی جنوبی، ژاپن، چین و حتی نروژ که دارای منابع غنی نفتی هستند، چگونه توانستند بدون استفاده از منابع نفتی، به قدرت‌های بزرگ اقتصادی جهان تبدیل شوند؟

5. آیا شرایط کنونی برای افزایش سهم مالیات مناسب است؟ موانع افزایش سهم مالیات در بودجه­های سالانه چیست؟ آیا ظرفیت و پتانسیل افزایش سهم مالیات‌ها در ایران وجود دارد؟

6. ادبیات اقتصاد مقاومتی چگونه می‌تواند اقتصاد ایران را از شرایط نابسامان کنونی خارج کند؟ چه راهبردها و توصیه‌هایی می‌توان درباره‌ی عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی در کشور ارائه داد؟

7. مهم‌ترین اولویت­های ساختاری داخلی، در جهت خنثی‌سازی تحریم‌ها و مردمی‌سازی اقتصاد چیست؟ اگر تحریم‌های خارجی ادامه‌دار باشد و حالا حالاها برداشته نشود، چه اصلاحاتی و در کدام حوزه‌ها نیاز است؟

8. مهم‌ترین دلیل نابسامانی‌های اقتصادی سال‌های اخیر چیست؟ تحریم‌های خارجی یا سوءمدیریت؟ آیا با کاهش یا لغو تحریم‌های خارجی، تمام مشکلات اقتصادی کشور حل می‌شود؟

نظرات ارائه‌شده در پاسخ به این سؤالات، از زوایای مختلف بوده است. از این جنبه، پاسخ‌های ارائه‌شده در کتاب، همه‌جانبه و جامع و در کل ارزشمند و کم‌نظیر است. در ادامه، جمع‌بندی برخی نظرات ارائه‌شده در کتاب بیان می‌شود.

در خصوص سؤال اول در زمینه‌ی اثر صفر شدن صادرات نفت بر اقتصاد ایران، اگرچه عمدتاً صفر شدن صادرات نفت از نظر پاسخ‌دهندگان محال فرض شده است، ولی در صورت تحقق آن، عمده‌ی جواب‌ها بیانگر اثر منفی شدید آن در کوتاه‌مدت بر اقتصاد ایران از جنبه‌های مختلفی چون ایجاد تورم، رکود، افزایش قیمت ارز، کاهش سرمایه‌گذاری دولتی و خصوصی و... است. راهکارهای ارائه‌شده‌ی مقابله با این مشکل نیز در کتاب متعدد است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها توجه اساسی دولت به بخش خصوصی و مردمی‌سازی اقتصاد است. البته برخی اقتصاددانان معتقدند صفر شدن صادرات نفت در بلندمدت سبب از بین رفتن اثرات منفی ورود دریافتی‌های نفتی به اقتصاد کشور (از جمله بیماری هلندی یا اثر آزمندی و...) خواهد شد، زیرا تجربه‌ی چند دهه‌ای ورود نفت به اقتصاد ایران، نشان داده است اراده‌ی مدیریت صحیح این نعمت به دلایل مختلف در مسئولین اجرایی کشور وجود ندارد و حذف اجباری نعمتی که به دلیل مدیریت غلط به نغمت تبدیل شده، در بلندمدت به نفع اقتصاد کشور است و کاری که اراده‌ی درونی برای انجام آن نبوده، به‌اجبار خارجی قابل تحقق است.

در خصوص سؤال دوم مبتنی بر ارائه‌ی راهکار برای عملیاتی شدن ایران بدون نفت، راهکارهای کوتاه‌مدت و بلندمدتی از زوایای مختلف ارائه شده است؛ از جمله قطع واردات کالاهای لوکس در کوتاه‌مدت تا بهبود فضای کسب‌وکار در بلندمدت. قابل ذکر است که از این جنبه نیز در کتاب، مجموعه‌ای غنی از راهکارهای تحقق اقتصاد بدون نفت ارائه شده است.

سؤال سوم کتاب در خصوص دلایل نفتی‌تر شدن اقتصاد ایران در گذر زمان با وجود تمایل برنامه‌ریزان اقتصادی کشور به کاهش وابستگی به نفت به‌گواه اهداف برنامه‌های مختلف توسعه‌ی کشور است. در این زمینه، دلایل متعددی در کتاب ارائه شده است، از جمله بالا بودن رجحان زمانی دولتمردان در مصرف دریافتی‌های نفتی، سهم‌خواهی گروه‌ها و دستگاه‌های مختلف، سوءمدیریت، ضعف در استفاده از روش‌های علمی در برنامه‌ریزی و...

در پاسخ به سؤال چهارم، بخشی از پاسخ‌ها به این مطلب تأکید دارند که عامل موفقیت کشورهای نام‌برده در سؤال، محوریت ساختار رقابتی و اولویت بخش خصوصی در فعالیت‌های اقتصادی در این کشورهاست که این ساختار در اقتصاد ایران محوریت اصلی را ندارد و به دلایلی از جمله مدیریت نامناسب دریافتی‌های نفتی، به دست دولت، ساختار رقابتی در اقتصاد ایران تضعیف شده است.

در فصل پنجم نیز مکانیسم‌های افزایش سهم مالیات مورد پرسش قرار گرفته و این سؤال مطرح شده است که آیا می‌توان سهم مالیات را افزایش داد؟ چگونه؟ کارشناسان در این فصل، با ارائه‌ی راهکارهایی نشان داده‌اند که چگونه و با چه ابزارهایی می‌توان سهم مالیات‌ها را در بودجه بالا برد.

فصل ششم کتاب نیز به رابطه‌ی اقتصاد مقاومتی و چگونگی راهکارهایی برای حل شدن مشکلات اقتصادی کشور می‌پردازد. در کتاب مذکور، ارکان اقتصاد مقاومتی از منظر اقتصاددانان بررسی و تشریح شده است. در این کتاب، کارشناسان با تعابیری نو از ادبیات اقتصاد مقاومتی، آن را تعریف کرده و این آموزه‌ها را در سایر کشورها بررسی کرده‌اند. در نهایت نیز با ارائه‌ی راهکارهایی به این سؤال پاسخ داده‌اند که راهکار اقتصاد مقاومتی برای حل مشکلات ساختاری و غیرساختاری اقتصاد ایران چیست؟

فصل هفتم کتاب «ایران بدون نفت» نیز به این پرسش که مهم‌ترین اولویت‌های اصلاح ساختاری در اقتصاد ایران چه باید باشد، پاسخ می‌دهد. در این فصل، کارشناسان به‌صورت تفصیلی ساختارهای ناسالم اقتصاد کشور را بررسی کرده و پس از بیان موانع، راهکارهایی را برای اصلاح آنان بیان می‌دارند.

در سؤال هشتم نیز کارشناسان به این سؤال پاسخ می‌دهند که آیا تنها لغو تحریم‌ها، مشکلات را حل می‌کند یا مدیریت داخلی در اقتصاد، در حل شدن چالش‌های اقتصادی مؤثر است؟ کارشناسان اقتصادی در این فصل، با برشمردن اشتباهات اقتصادی دولت‌های مختلف، به‌خصوص دولت‌های نهم، دهم و یازدهم، به تشریح راهکارهایی برای جبران اشتباهات گذشته‌ی دولت‌های مختلف پرداخته‌اند.

در انتهای متن، قابل ذکر است که مطالب بیان‌شده در اینجا، جمع‌بندی تمامی پاسخ‌ها نیست، چون مجال این کار در این نوشته‌ی کوتاه وجود ندارد. البته بهترین منبع برای مطالعه‌ی پاسخ‌های کارشناسان مختلف اقتصادی به سؤالات هشت-گانه‌ی مطرح‌شده،‌ خود کتاب است.*


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
تورج
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
0
1
کی می خواییم تولید صنعتی کنیم؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین