گروه سیاسی - مصطفی مطهری*، حضور نمایندگان و هیات های عالیرتبه از کشورهای مهم و تاثیرگذار منطقه در چند روز گذشته در تهران از نقش فعال دستگاه دیپلماسی کشور در فرآیندهای تاثیرگذار منطقه دلالت داشته و نوید یک دیپلماسی با مرکزیت و محوریت جمهوری اسلامی را می دهد.
به گزارش بولتن نیوز، در واقع جمهوری اسلامی ایران توانسته است در این چند ماهه اخیر با حضور فعال و مثبت خود در بحران های موجود در منطقه بویژه در سوریه و عراق در راستای مقابله با تروریسم نقاب دار سلفی ( داعش) بر اهمیت و میزان تاثیرگذار بودن سیاست ها و اقدامات جمهوری اسلامی در مناطق حیاتی خود نه تنها بر افزایش نقش خود در این مناطق چالشی و بحرانی بیفزاید بلکه توانسته است به گونه ای ماهرانه و در شکلی مقتدرانه نقش جمهوری اسلامی را به بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای نیز برای عبور از بحران های ناشی از تکفیر – سلفیگرای تروریست محورانه بقبولاند.
به واقع در بررسی محوریت تهران و اهمیت یافتن آن در حل مسائل و مناقشات منطقه ای و به موازات آن در راستا هماهنگی دیگر کشورهای منطقه با سیاست های اتخاذی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تحلیل و تبیین موضوع مذکور ابعادی چندگانه و چند وجهی را دارا می باشد و با توجه به جایگاه منطقه ای کشورهای مذکور ما با رویکردها و نتایجی متفاوتی ناشی از همکاری با ایران همراه خواهیم بود.
از آنجا که ترکیه در جریان حملات و تهاجمات همه جانبه داعش به عراق و مناطق کردنشین سوریه چون کوبانی همواره در سازوکاری موافق و همراه با این جریان حرکت کرده است و این سیاست همگامی با سلفی ها از سوی ترک ها مطالباتی از جمله حصول به نقش هژمونی ترکیه در منطقه با توجه به دکترین عمق استرتژیک ترکیه و متعاقب با آن تبلور سیاست ها نوعثمانی گرایانه ترک ها، حل اختلافات مرزی کهنه و دیرینه ترکیه با سوریه بحران زده به سود خود، تضعیف کردهای مبارز دولت ترکیه (پ ک ک) و نیز تقویت و تجهیز معاندین و معارضین دولت اسد در جهت فراهم نمودن بسترهای سقوط اسد و تضعیف جایگاه ایران در منطقه با تغییر نظام سیاسی سوریه به عنوان خط مقدم جبهه مقاومت و منطقه تحت نفوذ سنتی جمهوری اسلامی ایران همراه بوده است، فلذا با شکست سیاست ها و برنامه های ترکیه در سوریه و نیز مقاومت کردها در کوبانی و پیروزی های آنها بر تکفیری ها و تقویت هر چه بیشتر روحیه مبارزین کرد تحت لوای پ ک ک و مهمتر از همه اینکه با موفقیت سیاست ها و راهبردهای ایران در سوریه و عراق در مبارزه علیه تروریسم، اینک تصمیم سازان و تصمیم گیران ترکیه و بویژه شخص اردوغان به این نکته اذعان پیدا کرده اند که ترکیه نه تنها در تدارکات سیاسی و نظامی خود در حمایت از تروریسم سلفی- تکفیری موفق نبوده بکه با شکستی تمام عیار از لحاظ سیاسی و حقوقی همراه بوده اند که با خدشه دار نمودن وجهه ترکیه در نظام بین الملل و در نزد افکار عمومی و جهانی همراه بوده است؛ مع الوصف اکنون در پی حاصل نمودن اهدافی از نوع و از جنس دیگری هستند که با نزدیکی به جبهه ایران در مبارزه علیه تروریسم می باشند که در شکلی حداقلی به سودی حداکثری دست یابند. در واقع مقامات ترکیه دریافته اند که در زمان کنونی تنها راه بازیابی سیاست های کمالیستی- امپراتوری آنان نزدیکی به تهران و همکاری با جمهوری اسلامی در انجام اموری از قبیل آنچه در عراق در مبارزه علیه داعش در حال وقوع است می باشد؛ به بیانی دیگر ایجاد رابطه دوسویه و مذاکره در جهت رسیدن به توافق با تهران در انجام برخی امور منطقه بویژه در خصوص مناطق مورد اختلاف سنتی میان تهران و آنکارا می باشند. در واقع هدف دولت ترکیه طرح ریزی ابزار سیاسی جدید برای رسیدن و کسب امتیاز سیاسی جدید برای ترکیه در موقعیت فعلی می باشد.
باید تاکید نمود تحلیل فوق زمانی شکل یک ایده سیاستگذارانه و هدفمندانه را بخود می گیرد که ما به نتایج همکاری ترکیه با تروریست های سلفی داعش از یکسو و حضور در ائتلاف نمادین علیه تروریست ها از سوی دیگر و عدم موفقیت این دو رویکرد ترک ها را مورد توجه قرار داده و نتایج حاصله از آن را بررسی نماییم.
اما در مورد عراق آنچه که اکثر قریب به اتفاق تحلیل گران سیاسی بر آن متفق القول می باشند این است که از زمان سقوط دولت بعثی صدام در عراق، جمهوری اسلامی توانسته است یک نقش هژمونی را در این کشور ایفا نماید و به نوعی محور تهران – بغداد را سازماندهی نموده و یک بازی برد- برد را برای دو طرف طراحی و برنامه ریزی کرده است؛ به عبارتی امنیت همبودی را برای دو طرف به ارمغان آورده است؛ بطوریکه از یک سو ثبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی را برای بغداد و از سوی دیگر حصول مطالبات چند بعدی اقتصادی_ سیاسی و فرهنگی را ( با توجه به نقش اسلام و ساختار اسلامی در نظام سیاسی دو کشور ) برای جمهوری اسلامی ایران مهیا و فراهم نموده است.
در ارتباط با سوریه آنچه مورد توجه است شرایط بحرانی موجود در این کشور و مبارزه دولت سوریه با تروریست ها می باشد که همواره از شروع درگیری ها در سوریه، ایران حمایت های همه جانبه خود را از دولت قانونی سوریه و مردم آن کشوررا انجام داده است و در جنگ با تروریسم بر همکاری های خود با دمشق ادامه داده است. در بیانی جامع باید عنوان نمود سیاست های سوری ایران حاکی از تلاش بر
استمرار حمایت از دولت سوریه و جلوگیری از سقوط آن، مبارزه علیه تروریسم و نیز تقویت جبهه مقاومت از طریق حمایت از اسد در نبرد با رژیم صهیونیستی می باشد. در واقع عمق استراتژیک سوریه در نبرد جبهه مقاومت با صهیونیسم اهمیتی بنیادی و حیاتی می یابد که همواره مورد توجه ایران بوده است.
سخن پایانی اینکه فارغ از تحلیل های رفتاری و کنشی کشورهای درگیر در مقال مذکور توجه به سیاست ها، برنامه، تاکتیک و استراتژی های نظام و دولت با توجه به نقش کشور در منطقه پرتلاطم پیرامون کشور حائز اهمیت است؛ در واقع در دولت یازدهم با توجه به نقش فعال دستگاه دیپلماسی کشور در زمینه های گوناگون و حساس مرتبط با بقا و افزایش توان کنشی و ساختاری کشور، نکته مهم موفقیت، هدف سازی، اولویت بندی و ارزشگذاری های درجه بندی شده برنامه های سیاستگذاران موفق کشور در دپارتمان دیپلماتیک جمهوري اسلامي در این زمینه بوده که توانسته است با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های جغرافیایی و انسانی در حل گام به گام مناقشات و نگرانی های نظام بین الملل با سیاست های کشور علاوه بر ارتقا و اعتلا جایگاه کشور، میزان مانور جمهوری اسلامی در میدان های حساس منطقه ای در این برهه حساس از تاریخ سیاسی کشور و منطقه را بیفزاید و با بستر سازی های هوشمندانه بر پر رنگ نمودن نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه عمل نماید و ابتکار عمل را با تحمیل برنامه هایش بر کشورهای مدعی هژمونی منطقه ای در دست بگیرد .
*دکتری علوم سیاسی
مقاله ی علمی ٬سیاسی خوبی بود...