کد خبر: ۲۳۲۹۱۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
ویژه نامه‌ی بولتن نیوز به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو

۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکاست، مال دانشجوی ضد سلطه است

در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران می‏آید. نیکسون به ایران می‏آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند. در مقابل دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای سیاه، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند.
۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکاست، مال دانشجوی ضد سلطه است
گروه اجتماعی، در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران می‏آید. نیکسون به ایران می‏آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند. در مقابل دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای سیاه، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند.

به گزارش بولتن نیوز، دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز 14 آذر تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عده‏ای دست گیر شدند. این وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بیشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکی و داروسازی و حقوق و علوم آغاز شد.
صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏ای را پیش بینی می‏کردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگیری بود. بعد از گذشت مدتی برای جلوگیری از تنش و درگیری چندین دانشکده تعطیل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رییس دانشگاه تعطیل گردید.
نیروهای نظامی رژیم که بشدت رفت و آمد دانشجویان را کنترل کرده و در این بین عده ای را نیز دستگیر نموده بودند، با حضور در کلاس یکی از اساتید دانشکده فنی (مهندس شمس استاد نقشه کشی) زمینه اعتراض را در کلاس درس ایجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگیر نمایند.
دستگیری دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجویی دیگر بر روی نیمکت کلاس فریاد می زند: "آقا ما چقدر بی عرضه هستیم. چقدر بدبخت هستیم. این کلاس نیست، این درس نیست. یک عده ای بدون اینکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگیرند وارد کلاس می‌شوند و هیاهو در می‌گیرد. تف به این کلاس و تف به این مملکت!" دانشکده فنی به هم می‌ریزد و در محاصره کامل نظامیان قرار می‌گیرد و به یکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون می‌غلطند عده‌ای زخمی شده و در این میان سه دانشجو به نامهای قندچی و بزرگ نیا و شریعت رضوی به شهادت می‌رسند.
همان روز 16 آذر پلیس توسط رادیو اعلام کرد: "عده‌ای از دانشجویان در کلاسهای درس نشسته بودند و به پلیس چهره خشنی نشان می‌دادند و پلیس را مسخره می‌کردند و این باعث شده که پلیس به واکنش بیفتد. پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت ولی دانشجویان به پلیس حمله کردند و می‌خواستند اسلحه‌شان را بگیرند. پلیس در قالب دفاع این کار را کرده و قصدش زدن دانشجویان نبوده است."
فردای آن روز شاه تیمسار مزینی را برای دلجویی به دانشگاه می‌فرستد تا خودش را از این گناه و تقصیر تبرئه کند. وی با خانواده‌های شهدا ملاقات می‌کند و در دانشگاه به ظاهر از اساتید و روسا عذرخواهی می‌کند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی‌گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگی در دفتر تاریخ این سرزمین به یادگار ثبت گردیده است.
از همین رو، رهبر انقلاب در خصوص این روز بزرگ می‌فرمایند:
«جنبش دانشجوئی خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل اینجور است - شاید در خیلی از کشورهای دیگر هم باشد - که ضد استکباری، ضد سلطه، ضد دیکتاتوری و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده‌ی این حرکت، همین ۱۶ آذر است. جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه‌ی نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله‌ی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می‌آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همه‌ی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است.» دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت با رهبر انقلاب‌ ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
اما سوال مهمی که کمتر به آن پرداخته می‌شود این است که آن سه شهید بزرگ‌وار که خالق روز بزرگ 16 آذر بودند، چه کسانی بوده و چه ویژگی‌هایی داشتند؟ دكتر غلامرضا شریعت‌رضوی، برادر شهید خود را اینگونه معرفی می‌کند:
«از دوره دوم دبیرستان در هر حال، یك عصبانیت و عصیان و طغیان نسبت به دولت حاكم، نسبت به اختلاف طبقاتی، نسبت به توده‏های محروم و فقیری داشت كه در هر حال هیچ چیز نداشتند. همیشه معترض بود به این وضع، و خوب یادم هست كه مرتب زمزمه می‌كرد و این شعارش بود كه:
گر چرخ به كام ما نگردد
کاری بکنیم تابگردد
همه را تشویق می‌كرد كه باید قیام كرد، باید اعتراض كرد و این شعر و این فلسفه ایشان مبین این آیه قرآن است كه "ان الله لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما با نفسهم" و معتقد بود اگر مردم بجنبند، اگر ما نترسیم پیروز می‌شویم.

۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکاست، مال دانشجوی ضد سلطه است

برادرم همیشه سعی می‌كرد كه با مردم تماس داشته باشد. با وجود اینكه ما خانواده متوسطی بودیم معتقد بود كه باید با مردم زندگی كرد. باید دردهایشان را شناخت. باید مشكلاتشان را دید، تنها با شنیدن اینكه مردم گرسنه‌اند یا كار ندارند نمی‌توانیم به دردهایشان پی ببریم، باید برویم بین مردم، با مردم زندگی كنیم، مرتب ساعتهای آزادش را با مردم فقیر سر می‌برد، درست عکس این كه متاسفانه هنوز هم روشنفكران ما و حتی دست‌اندركاران کشور آن طور كه باید فقر را نمی‌شناسد.
محرومیت در زندگی را، نداشتن خانه را، نداشتن آب را، آن طور كه باید لمس نمی‌كنند.
شاعر می‌گوید:
تو كجا نالی از این خار كه در پای تو نیست
كی خبر داری از این درد كه در جان من است
همیشه از منزل تا دانشگاه پیاده می‌رفت حتی اتوبوس هم سوار نمی‌شد. روزی كه شهید شد وسایلی كه به من تحویل دادند توی جیب این جوان فقط 6 ریال پول بود. كارت تحصیلی و دفترچه و لباس خون‌آلود.»
برادر شهید «احمد قندچی» نیز در گفتگویی ویژه با خبرگزاری فارس از برادر حماسه‌سازش اینگونه یاد می‌کند:
«برادرتان در مبارزات ملی كردن نفت چه نقشی داشت؟
* در دانشگاه فعالیت شدیدی را دنبال می‌كرد و آن زمان كه عضو جبهه ملی بود با پخش اعلامیه‌های افشاگرانه مبارزه خود را آغاز كرد روزی كه نیكسون معاون وقت آیزنهاور می‌خواست به تهران بیاید فعالیت شدیدی می‌كرد تا با به راه انداختن یك تظاهرات مانع از ورود نیكلسون شوند. اما در مقابل، رژیم وابسته به امپریالیسم می‌خواست با یورش وحشیانه به حریم دانشاه از بروز هرگونه اعتراضی از سوی دانشجویان جلوگیری كند. لذا با یك حمله غافلگیرانه به دانشگاه تهران سه تن از دانشجویان را كه یكی از آنها «احمد» بود مورد اصابت گلوله قرار داد. پس از اینكه احمد زخمی شد، از بالای سقف لوله شوفاژ نیز تركید و آب جوش نیز روی سر و صورتش ریخت و سوخت. سپس به وسیله عناصر رژیم به بیمارستان شماره 2 نیروی مسلح شاهنشاهی منتقل شد اما به علت نرساندن خون به بدنش و خونریزی شدید شهید شد.
۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکاست، مال دانشجوی ضد سلطه استاحمد قندچی چه ویژگی‌هایی داشت؟
* احمد یك مذهبی بود و در مبارزات ملی كردن صنعت نفت از دولت دكتر محمد مصدق شدیدا دفاع می‌كرد.
گفته می‌شود شما پس از شهادت برادرتان تحت تعقیب بودید؟
* بله همینطور است پس از شهادت برادرم با كوشش و تلاش فراوان بالاخره توانستیم جسد او را تحویل بگیریم و در امامزاده عبدالله به خاك بسپاریم. اما رژیم از برگزاری شب هفت جلوگیری كرد و ما را و حتی مادرم را زیر فشار شدید قرار داد، به جایی رسید كه ما حتی نتوانستیم در تهران بمانیم. اما نكته‌ای كه باید بگویم این است كه ما نتوانستم با خانواده‌های دو شهید دیگر شریعت رضوی و بزرگ‌نیا تماس بگیریم و چون شهید شریعت رضوی به وسیله رژیم در «مسگر آباد» به خاك سپرده شده بود و ما از این جریان آگاهی یافتیم، بلافاصله همراه خانواده بزرگ‌نیا و شریعت رضوی به مسگرآباد رفتیم و قبر شهید را نبش كردیم و او را به امزاده عبدالله منتقل كردیم و با دو شهید دیگر دفن كردیم. بدین ترتیب آرامگاه شهدای 16 آذر دانشگاه تهران در امامزاده عبدالله شكل گرفت. با فشار ساواك مجبور به ترك تهران شدیم و مدتی بعد من به تهران مراجعت كردم در بازار مشغول فعالیت شدم اما بلافاصله از سوی ساواك احضار شدم و از من تعهد گرفتند كه هیچ گونه فعالیت سیاسی نتداشته باشم. اما من این وضع را نتوانستم تحمل كنم و بازار را ترك گفتم.»
و در آخر می‌رسیم به شهید مصطفی بزرگ‌نیا. برادر این شهید عزیز هم در گفت‌وگویی که سال 1359 با روزنامه كیهان انجام داده بود، در وصف برادر شهید خود می‌گوید:
«او هنگام شهادت 19 سال داشت و دانشجوی دانشكده فنی بود مرگ وی آن چنان اندوهی در ما ایجاد کرد كه تقریبا منجر به نابودی خانواده ما شد. وی علاقه زیادی به مستضعفان و محرومان جنوب شهر داشت. شبهای جمعه مواد غذایی می‌خرید و به جنوب شهر می‌رفت.
شب عید كه می‌شد برنج و ماهی در كیسه‏های كوچك تهیه می‌كرد و با كمك دوستانش با دوچرخه به جنوب شهر می‌بردند و تقسیم می‌كردند. همان شب یادم است كه برای او لباس و كفش نو خریده بودیم ولی روز بعد دیدیم باز هم لباس كهنه بر تن اوست بعدها متوجه شدیم كه لباس نو خودش را به یك دانشجوی شهرستانی كه وضعش بدتر بوده داده است.
از نظر روحیه خیلی با شهامت بود جمله معروف وی همین بود كه می‌گفت: مرگ افتخارآمیز را از زندگی ننگین بهتر می‌دانم. در مبارزه علیه ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد آمریکاست، مال دانشجوی ضد سلطه استنظام بی‌نهایت محكم بود. بارها بهش می‌گفتیم اگر تو را بكشند فقط می‌نویسند درود به روان شهید می‌گفت برای من شهادت ارجحیت دارد به اینكه در بستر بیماری بمیرم. تا موقعی كه زنده‌ام مبارزه علیه شاه خواهم كرد بی‌نهایت مهربان بود. از نظر درسی هم خیلی استعداد داشت. طوری كه در یكسال دو دیپلم طبیعی و ریاضی از دارالفنون گرفت.»
در نتیجه با توجه به حادثه‌ای که منجر به 16 آذر معروف شد و با دقت در احوالات سه شهید بزرگوار این حادثه‌ی تاریح‌ساز می‌توان ادعا کرد که بزرگ‌ترین وجه این روز دانشجو، استکبارستیزی آن است. اما بعضا دیده شده که در این روز، صداهای دیگری به گوش می‌رسد. صداهایی که عین انحراف است:
«کشورهای معروفِ بزرگی هستند که از این که ملتی این جا وجود دارد که با همه قدرت در مقابل افزون‌طلبی امریکاییها به صراحت حرف میزند، احساس هیجان میکنند و خوشحالند! در چنین شرایطی، حالا یک عدّه بیایند به‌عنوان دانشجو، نقطه مقابل حرکت شانزده آذر را عَلَم کنند؛ یعنی گرایش به امریکا تحت عناوین بسیار پوچ و سست و غیرمنطقی و غیرمستدل. این پشت کردن به جنبش دانشجویی است؛ این اصلاً جنبش دانشجویی نیست؛ این به‌کلّی یک چیز دیگر است؛ عکس آن است.» بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ ۱۳۷۸/۰۹/۰۱
اما روز دانشجو همیشه یک نقطه‌ی آغاز است. نقطه‌ی آغاز برای پرسیدن این سوالات مهم که وظیفه‌ی دانشجویان چیست؟ و در مناسبات مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه چگونه باید رفتار کند؟  چه خوب است این سوالات را از رهبر انقلاب پرسیده و جواب را هم از ایشان بشنویم:
عمده‌‌ترین وظیفه جوانان حزب‌‌الّلهی و انقلابی چیست؟
«به نظر من، جوانان انقلابی دانشگاه - چون بحث دانشجو را داریم - سعی کنند خوب درس بخوانند؛ خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعی کنند در محیط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روی محیط خودشان، اثر فکری و روانی بگذارند. این شدنی است. یک جوان گاهی اوقات می‌تواند مجموعه پیرامونی خودش را - کلاس را، استاد را و حتّی دانشگاه را - زیر تأثیر شخصیت معنوی خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسی‌کاری به‌‌دست نمی‌‌آید؛ با معنویت به‌دست می‌‌آید، با صفا به‌دست می‌‌آید، با استحکام رابطه با خدا به‌دست می‌‌آید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، برای شما خیلی لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران ‌ 77/2/22)
آینده‌ فعالیت‌های سیاسی دانشجویان چگونه باید باشد؟
«من سه، چهار سال قبل از این گفتم که دانشجویان بایستی سیاسی شوند؛ و بعد هم علیه کسانی که دانشگاه را از سیاست دور کردند، تعبیر تندی کردم. یک سال بعد از آن، یا همان وقتها، در یک اجتماع دانشجویی گفتم که اشتباه نکنید؛ من که می‌گویم فعّالیت سیاسی، معنایش این نیست که فعالیت سیاسی حتماً باید علیه دولت، علیه مسؤولان و علیه نظام باشد. بعضی از بدخواهان، فعالیت سیاسی را این‌گونه تعبیر می‌کنند. فکر می‌کنند فعّالیت سیاسی، یعنی سیاسیکاری! این، یک نوع سیاسیکاری و یک نوع تقلّب است که آدم تصوّر کند فعّالیت سیاسی در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحّاشی کردن و با اهانت کردن به این و آن حاصل می‌شود؛ نه. فعّالیت سیاسی، برای پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجوست. این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد، فریب می‌خورد و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگی است که تحمّلش خیلی سخت است. بالاخره اگر دانشجویان بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعّالیت سیاسی بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند. تا این کار نشود، دانشجویان توانایی پیدا نمی‌کنند. عقیده من، هنوز هم همین است.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‌ 77/2/22)
اولویّتهای سیاسی و فرهنگی در دانشگاهها و راهکارهای صحیح حرکتهای دانشجویان مسلمان انقلابی در رسیدن به آنها چیست؟
«به نظر من، اولویّتهای سیاسی امروز، نباید موضوعات را مشخّص کند؛ روشها را باید مشخّص کند؛ موضوعات خیلی تفاوتی نمی‌کند. به نظر من، بحثهای سیاسی دانشجویان خوب است. بحث کنند؛ منتها بحثهای جستجوگر و کاوشگر، نه بحثهای فرمایشی. ما مثلاً به بعضی از شخصیتها یا افراد یا مقاماتی که همه چیز را فرمایشی بیان می‌کنند، اعتراض می‌کنیم؛ اما بعد ناگهان می‌بینم که فلان دانشجو در یک گردهمایی، اجتماع کوچک یا بزرگ، یک فرمایش صادر می‌کند! اگر فرمایش بد است، همه جا بد است. بحث دانشجویی باید باز، قابل کشش، قابل انعطاف، قابل کم و زیاد شدن باشد، تا در نتیجه قدرت تحلیل سیاسی دانشجو بالا برود. هدف بحثهای سیاسی دانشجویی باید همین باشد تا دانشجو بتواند قدرت تحلیل سیاسی پیدا کند. در مورد مسائل فرهنگی هم همین‌طور است. حالا اگر وارد این بحث شویم، خیلی طول می‌کشد؛ اینها بحثهای طولانی است.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران‌‌ 77/2/22)

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
0
1
١٦ أدر روز دانش جويي است كه :
- ذاتش با نظام نيكسون در تقابل است نه عاشق نظام نيكسون !!
- براي رفاه كشورش روي كتاب هايش خيمه زده نه أهل شب نشيني ميكده اي !!
- مخالف ظلم باشد نه همراه ظالمين جهاني !!
- وقتي خصم از مرزهاي كشورش سرازير شد به پا خواست نه خزيدگان زير لحاف !!
- تقابل با امريكا دارد نه أهل تقابل با كشورش در تقابل با امريكا !!
- براي كارتن خواب مقابل بهزيستي تحصن كرد نه متحصنين بدستور سفارت انگليس بر عليه مذهب كشور خودش !!
- با روباه انگليسي در تقابل است نه سرباز روباه انگليسي !!
- دانشگاه ﺭﺍ محل درس و بحث ميخواهد نه محل رزم سياسي و بزم دوست دختر بازي !!
- با بصيرت پاي دين مي ايستد .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
0
1
برخي دانشجوی امروز فقط درشبکه های اجتماعی با همکلاسیها و گروه مرجع خودش در شبکه مجازی تبادل نظر دارد و این یعنی انزوا از اجتماع و بایکوت کردن خود در اجتماع! لذا اگر خوب نگاه کنید همین جوانان از روبرو شدن با نسل اول و دوم انقلاب به شدت پرهیز میکنند و از مباحثه گریزان هستندو به نوعی لذت طلبی را پیشه کرده اند! تحت تاثیر افکار انحرافی بعضی از اساتید گرایش به استکبار خصوصا آمریکا دارند ودرعین حال خودرا مبارز میپندارند. یواشکی ترانه های مبتذل گوش میدهند و نسبت به تبلیغات ماهواره ها منفعل هستندو این نتیجه همان انزوا میباشد که بدست خود فراهم کرده اند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین