گروه بین الملل، سید فضل حیدر یک تحلیلگر توسعهی پاکستانی است. وی نویسنده کتابی به نام «توسعه اقتصادی بلوچستان» است. وی در مقاله ای که در روزنامه اماراتی «The National» چاپ شده است به ناکامی طرح خط لوله ایران و پاکستان به دلیل فشارهای آمریکا پرداخته است و این سوال را مطرح کرده است که آیا پروژه جدید صادرات LNG ایران از طریق عمان به پاکستان نیز به سرنوشت این خط لوله دچار خواهد شد یا خیر؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از The National، ایران دارای انرژی است. همسایهی ایران، یعنی پاکستان نیاز به انرژی دارد. چندین سال است که قدرتهای خارجی تلاشهای دو کشور را برای معامله با یکدیگر ناکام گذاشتهاند، اما این بار دو کشور رویکردی جدید را از سر گرفتهاند.
ماه گذشته و در میانهی تهدیدات ادامهدار آمریکا نسبت به تحریم پروژهی خط لولهی گازی 7.5 میلیارد دلاری ایران ـ پاکستان (آی پی)، پاکستان پیشنهاد طرح صادرات گاز دیگری از ایران را داد.
طرح جدید شامل تبدیل گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع (LNG) و استفاده از پایانهی LNG کشور عمان برای صادرات گاز از ایران است.
«شهید خاقان عباسی»، وزیر نفت پاکستان ماه گذشته ملاقاتی با مقامات تهران داشت و در این ملاقات پیشنهاد طرحی در خصوص صادرات گاز مایع داد که در نهایت باعث می شود پروژهی خط لوله گازی ایران ـ پاکستان کنار گذاشته شود.
در این طرح جدید، ایران گاز طبیعی را به صورت گاز مایع در میآورد و سپس با استفاده از پایانهی تأسیسات عمان که در حال حاضر خود قرارداد 25 ساله ای به ارزش 60 میلیارد دلار را با ایران برای خرید گاز طبیعی بسته است، آن را صادر میکند.
همچنین پیشنهاد شده است که یک پایانهی LNG نیز در بندر گوادر، واقع در جنوب غرب استان
بلوچستان که هم مرز با ایران است ساخته شود و خط لولهای LNG نیز از بندر گوادر به شهر نواب شاه در استان سند کشیده خواهد شد.
خط لولهی گوادر ـ نواب شاه همچنین تا
فاصلهی 71 کیلومتری به سمت مرز ایران کشیده میشود تا در صورت برداشته شدن تحریمهای آمریکا برعلیه ایران، گاز این کشور از طریق پروژهی خط لولهی ایران ـ پاکستان انتقال داده شود.
پروژهی خط لولهی گازی ایران ـ پاکستان که بیش از حد به تأخیر افتاده است پس از اینکه پاکستان نتوانست به علت تهدید تحریمهای احتمالی آمریکا از آن بهرهبرداری نماید تقریباًاز دستور کار خارج شده است.
بر طبق قرارداد بین ایران و پاکستان، پاکستان در صورت عدم تکمیل ساخت و ساز سهم خود از خط لولهی انتقال گاز تا 31 دسامبر ملزم به پرداخت جریمه است. ایران هماکنون بخشی از این خط لوله که در سرزمین خود قرار دارد را به اتمام رسانیده است.
افتتاح رسمی پروژهی خط لولهی ایران ـ پاکستان به وسیلهی اسلام آباد و تهران در سال گذشته موجب ناخشنودی واشنگتن گردید و «ویکتوریا نولاند»، سخنگوی وزارت امور خارجهی آمریکا در آن زمان به خبرنگاران اظهار داشت: «ما بر روی پروژههای دیگری نیز کار کردهایم. ما خبر پروژهی این خط لوله را قبلاً 10 تا 15 بار شنیدهایم. در صورتی که این پروژه [خط لولهی ایران ـ پاکستان] ادامه پیدا کند، به شدت نگران این خواهیم شد که تحریمها اعمال گردند.»
پروژهی جایگزینی که آمریکا موافق آن است، طرح پیشنهادی خط لولهی ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند (تاپی) است. علی رغم اینکه اسلام آباد بر این باور است که خط لولهی LNG جایگزین پروژهای جداگانه است و ارتباطی با خط لولهی ایران ـ پاکستان ندارد، اما آمریکا از پاکستان میخواهد تا پروژهی ایران ـ پاکستان را رها سازد و خط لولهی ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند را پی بگیرد.
خط لولهی ایران ـ پاکستان به شدت مورد مخالفت آمریکا قرار دارد، در حالی که این پروژهی مورد حمایت روسیه و چین قرار دارد. همچنین، خط لولهی ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند که مورد حمایت آمریکاست نیز مورد مخالفت روسیه است. هند در سال 2009 و تحت فشارهای آمریکا مجبور شد تا از پروژهی خط لولهی ایران ـ پاکستان کنارهگیری کند. مؤسسههای مالی بینالمللی، به علت تحریمهای موجود بر علیه ایران تمایلی به اعطای وام به پاکستان برای پروژهی ایران ـ پاکستان نداشتند. آعلی رغم توافق هستهای ایران و کشورهای غربی در ژنو در سال گذشته، آمریکا پروژهی خط لولهی ایران ـ پاکستان را از تحریم ها مستثنی نکردند.
اما چه چیزی در پس نابودی تقریبی خط لولهی ایران ـ پاکستان وجود داشت؟ در واقع مسائل ژئوپلتیک و منافع شرکت های بزرگ منجر به توقف این پروژه گردیدند. برآورد میشود که ذخایر گاز میدانهای گازی دولت آباد ترکمنستان به 159 تریلیون فوت مکعب برسند. «یونوکال»، غول انرژی آمریکا تلاشهایی را به انجام رسانیده است تا منابع طبیعی دریای خزر را از طریق مسیری کوتاهتر و مطمئنتر از آسیای مرکزی روانهی بازارهای جهانی نماید. از این رو، آمریکا همواره از خط لولهی گازی ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند که از افغانستان عبور مینماید حمایت به عمل آورده است. اما تاکنون شرایط ناپایدار امنیتی افغانستان جنگزده شکست این پروژه را قطعی گردانیده است.
از سوی دیگر، روسیه با ساخت خط لولهی ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند مخالفت نمود، چرا که خواهان آن است تا گاز ترکمنستان را به شدت در کنترل خود داشته باشد. در حال حاضر ترکمنستان حجم عظیمی از صادرات گاز خود را از طریق خط لولهای که توسط «گازپروم»، غول گازی روسیه کنترل میشود به اکراین صادر مینماید. با این وجود مسکو به طور کامل از ساخت خط لولهی ایران ـ پاکستان برای تأمین نیاز انرژی جنوب و غرب آسیا حمایت نموده است.
خط لولهی ایران ـ پاکستان میتوانست بدل به شاهرگ انرژی پاکستان گردد، چرا که این خط لوله در ابتدای بهره برداری روزانه 30 میلیون متر مکعب گاز را انتقال میدهد. این کشور در حال حاضر با بحران انرژی روبرو است. قطعی برق در این کشور بسیار متناوباست و زمان آن در مناطق شهری و روستایی از هشت تا چهارده ساعت متغیر است. کمبود شدید گاز نه تنها زندگی 180 میلیون انسان را در زمستان با مشکل روبرو ساخته است، بلکه تاثیری منفی نیز بر تولیدات صنعتی این کشور گذاشته است. این کشور روزانه با کمبود تقریباًدو میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی روبرو است.
در واقع پیشنهاد طرح خط لولهی جایگزین LNG توسط اسلام آباد به منظور جلوگیری از پرداخت جریمهی 3 میلیون دلاری در روز به موجب قرارداد ایران ـ پاکستان است. دولت پاکستان هماکنون ساخت خط لولهی 700 کیلومتری گوادر ـ نواب شاه را برای انتقال LNG به تصویب رسانیده است. پایانهی LNG بندر گوادر ظرفیت جابجایی روزانه 1 میلیارد فوت مکعب سوخت را خواهد داشت. شرکتهای چینی، ژاپنی و روسی تمایل خود را نسبت به ساخت پایانهی LNG و خط لولهی LNG از نواب شاه تا گوادر که هزینهای برابر با 3 میلیارد دلار در برخواهد داشت را اعلام نمودهاند. این خط لوله همچنین اجرای پروژهی خط لولهی ایران ـ پاکستان را در صورت برداشته شدن تحریمهای اعمال شده بر علیه تهران تسهیل می کند.
با توجه به سرمایهگذاری روز افزون چین در گوادر به نظر میرسد که بزرگ ترین برنده پایانهی LNG و پروژههای خط لولهی نواب شاه ـ گوادر، که هر دو از اهمیت ژئوپولیتیکی بسیاری برخوردار هستند همین کشور باشد. اما آیا این خط لولهی پیشنهادی LNG نیز به همان سرنوشت خط لولهی ایران ـ پاکستان دچار خواهد شد؟
جنگ بین خط لولهی ایران ـ پاکستان و ترکمنستان ـ افغانستان ـ پاکستان ـ هند در نهایت پاکستان، هند وایران را مجبور کرد تا از پروژهی این خط لوله صرف نظر نمایند. ماجرای خط لولهی ایران ـ پاکستان پرده از این واقعیت ژئوپولیتیکی برمیدارد که صرف نظر از منافع پاکستان و یا طرحهای امنیت انرژی، همه چیز بر طبق منافع قدرتهای بزرگ به پیش میرود. امکان دارد تا این پروژهی پیشنهادی خط لولهی LNG نیز به مانند خط لولهی ایران ـ پاکستان قربانی مسائل ژئوپلتیک گردد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com