معاون حقوقی و امور مجلس وزیر ارشاد با اشاره به عملکرد صداوسیما گفت که محتویات و تولیدات این رسانه باید آنقدر جذاب باشد که مردم را از ماهواره بینیاز کند. حسین نوشآبادی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: راز پیروزی صداوسیما این است که بتواند پوشش خوبی به همه خواستههای مشروع و نیازهای مباح مردم بدهد.
گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوز؛
کیارستمی علیه حاتمیکیا! دم خروس شبهروشنفکران بیرون زد
عباس کیارستمی در حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا با توهین به دفاع مقدس و بیمفهوم خواندن آن سعی کرده است به صورت غیرمستقیم به اتهامات وارده از سوی ابراهیم حاتمیکیا نسبت به خودش پاسخ دهد. کیارستمیبا این مقدمه که: «یک هفته قبل از اینکه اینجا بیایم، یکی از فیلمسازانی که سالها فیلم جنگی ساخته، فیلمهای پرهزینه جنگی و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین ایشان بودجههای خیلی سنگین میگیرد و فیلمهای جنگی میسازد- گوش من رو پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم میجنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش میگشت.» وی در ادامه خطاب به حاتمیکیا می گوید: «خانه دوست یکی از پربینندهترین فیلمهایی بود که من ساختم، در واقع همه جای دنیا آن را میشناسند. خانه دوست ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت میکرد. اما فیلمهای تو نماند چون تو راجع به یک پریودی از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن پریود هم به هیجان آورد بچهها را. احمدپور [شخصیت اصلی فیلم خانه دوست کجاست؟] رفت پس داد دفترچه را، اما تو به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند. و حالا پس از سالها میشود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومینداشت.»
ذرهبین فرهنگی: خدا رو شکر که این حضرات با ادب نهفته در رفتار و گفتارشان به خوبی هویت خود را برملا میکنند تا اینبار کسی نتواند جریان فرهنگی انقلاب اسلامی را متهم به پروندهسازی و دشمنتراشی علیه کیارستمیها کند. یادمان نمیرود که این حضرات شبه روشنفکر چقدر حزباللهیها را متهم میکردند به عدم تحمل مخالف و منتقد. و حالا با یک انتقاد کوچک، دژ آسایش ایشان بهم ریخت. بله، این است چهرهی حقیقی این حضرات: دیکتاتور، عصبی و خودخواه.
صدای اعتراض محمد خزاعی بلند شد
محمد خزاعی دبیر سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت در مصاحبه با خبرگزاری مهر، ضمن دفاع از انتخاب مدیران و داوران این دوره به تشریح وضعیت مدیریت در سینما به ویژه دفاعمقدس پرداخت و به افرادی اشاره کرد که در پستوهای نیمه روشنفکری پنهان شدهاند ولی سودای مدیریت فرهنگی در سر دارند.
ذرهبین فرهنگی: و اکثر مصائب ما از همین شبه روشنفکرانیست که از یکطرف نان و نام جمهوری اسلامی را میخورند و از طرف دیگر، به مردم و نظام خیانت میکنند. کسانی که از علم، تنها مدرکش را دارند و در آنها خبری از درک نیست. سلسله جبال ادعایند اما وقت عمل، چهرهی منتقد به خود گرفته تا بار مسئولیت را به دوش یک عامل خیالی بیاندازند. و چه خوب دهنمکی در معراجیها آنها را ترسیم کرده است. اما بازهم فضا برای انجام چنین کارهایی وجود دارد. یعنی ترسیم شفافتر و بدون تعارف شبه روشنفکران پُر مدعا.
رسانهی ملی، صدای کدام بخش از جامعه است؟
معاون حقوقی و امور مجلس وزیر ارشاد با اشاره به عملکرد صداوسیما گفت که محتویات و تولیدات این رسانه باید آنقدر جذاب باشد که مردم را از ماهواره بینیاز کند. حسین نوشآبادی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان کرد: راز پیروزی صداوسیما این است که بتواند پوشش خوبی به همه خواستههای مشروع و نیازهای مباح مردم بدهد.
ذرهبین فرهنگی: اینکه رسانهی ملی باید انعکاس دهندهی صدای همهی ملت باشد مسئلهای قدیمی اما هنوز پا برجاست. ولی نکتهای که در این میان وجود دارد این است که تا امروز کدام صدای ملت بیشتر انعکاس داشته و کدام کمتر؟ چون عدهای مثل شبه روشنفکرها معتقدند رسانهی ملی بیشتر از آنکه انعکاس دهندهی حرف مردم باشد، رسانهی حکومت بوده و یا حداقل، رسانهی آن بخشی از جامعه بوده که در پیوند با نظام است. اما جریان فرهنگی انقلاب اسلامی نظر دیگری داشته و معتقد است که رسانهی ملی انعکاس دهندهی شکلی خاص و پاستوریزه از جامعه بوده که در لایههای پنهان خود، سبک زندگی غربی را تبلیغ میکند. در نتیجه تا وقتی این سوال پاسخ داده نشود، نمیتوان به ملی شدن رسانهی ملی رسید.
سامی جان! از اینجا کسی برایت دعوتنامه نمیفرستد
سامی یوسف خواننده معروف در گفت وگو با روزنامه شرق با اشاره به اینکه در ایران به دنیا آمده و تا سه سالگی نیز در این کشور زندگی کرده است، گفت: من عاشق ایران هستم و آرزومندم که کشور زادگاهم را بهزودی ببینم. این واقعا دور از عقل به نظر میرسد که در کشورهای بسیار دوری مانند گویان (Guyana) که پارسال در استادیوم ملی آن برنامه داشتیم، موسیقی اجرا کردهام اما در کشور خودم، جمهوری اسلامی ایران، هنوز اجرا نداشتهام. مردم بعضی وقتها میگویند: «سامی تو همهجا برنامه داشتی اما هنوز ایران را ملاقات نکردهای.» جواب سادهای که در برابر این حقیقت میتوانم بدهم این است: برای ملاقات ایران و اجرا ما باید ابتدا یک دعوتنامه معنادار از یک موسسه حرفهای داشته باشیم.
ذرهبین فرهنگی: سامی جان! اگر منتظری که یک موسسهی حرفهای موسیقی از ایران برایت دعوتنامه ارسال کند، باید بدانی که حالا حالاها این اتفاق برایت نمیافتد. چون اکثر این مثلا حرفهایها برای دغدغهی تو کمترین ارزش را قائلند. اگر دست آنها، ابی و اندیها را میآوردند نه خوانندگان متعهدی چون تو را. نهادهای فرهنگی دولتی هم که درگیر از تو بهترانند. به نظر میرسد اگر دوست داری در ایران کنسرت داشته باشی، خودت باید یک کاری بکنی.
کنسرت که هیچی میشی رئیس موسیقی ایران و کلیه مشکلات 1400 ساله ات حل میشه میتونی برای اهالی خانواده علی الخصوص آقازاده و دوستاش حسابی پارتی بازی کنی و از هرکی خوشت نمیاد بایکوتش کنی...