روند حل سیاسی انتخابات افغانستان و حل داخلی مناقشه انتخاباتی در این کشور حرکت صحیحی از سوی سیاستمداران این کشور بود که توانست در مقابله با طرح آمریکا از ایجاد شکاف داخلی در افغانستان جلوگیری کند.
گروه بین الملل،روند حل سیاسی انتخابات افغانستان و حل داخلی مناقشه انتخاباتی در این کشور حرکت صحیحی از سوی سیاستمداران این کشور بود که توانست در مقابله با طرح آمریکا از ایجاد شکاف داخلی در افغانستان جلوگیری کند.
به گزارش بولتن نیوز،در ادامه تعامل و برخورد مناسب دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان باید هدف نیروهای سیاسی در این کشور به سمت پیشبرد برنامه های توسعه ای متمرکز شود. هر چند در ابتدای امر اولویت اصلی پیش روی دولت افغانستان با توجه به خواست مردم، تامین امنیت و خروج بيگانگان به عنوان عامل اصلی ناامنی، است.
محمد اشرف غنی احمدزی و عبدالله عبدالله نامزدهای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان روز 30 شهریور در ارگ ریاست جمهوری افغانستان موافقتنامه تشکیل دولت وحدت ملی افغانستان را امضا کردند.
به گزارش بی.بی.سی این توافقنامه در چهار صفحه آماده شده که براساس آن احمدزی به عنوان رئیس جمهوری اعلام میشود و عبدالله فردی را برای تصدی ریاست اجرایی معرفی میکند.
ریاست جمهوری پر سروصدا و جنجالبرانگیز افغانستان که شاید بتوان گفت نخستین دور از انتخابات ریاست جمهوری دموکراتیک افغانستان بود، سرانجام با حل اختلافات به یک اتفاق دموکراتیک در افغانستان و در دنیا ختم شد.
متاسفانه این انتخابات در مسیر خود با مشکلات و اتفاقات ناگواری روبهرو شد که این مشکل، اختلاف بر سر تقلب در آرا بود. کشور افغانستان با یک شیوه کاملا دموکراتیک این بحران را پشت سر گذاشت. اگرچه این اختلاف نزدیک به سه ماه به طول انجامید و با دخالت جانکری به نقطهای رسید که امروز شاهد آن هستیم، ولی به این نکته باید اشاره کرد که حل این اختلاف بین دولتمردان افغانستان نشان از مدارا و تسامح دولتیان و مردم افغانستان دارد.
این یک تجربه بسیار خوب و جالب برای افغانستان بود. نهایتا انتقال قدرت در افغانستان با آرامش و بدون ایجاد تنش حل شده و این برخلاف انتظار همگان بود.
افغانستان نشان داد اگرچه تجربهای در هدایت دموکراتیک جامعه و کشورش نداشته است ولی به خوبی این اتفاقات را پشت سر گذاشته و این موضوع برای کشوری مثل افغانستان بسیار قابل تحسین است.
بیشتر بحث و حل این اختلاف بر سر این موضوع بود که سیاست داخلی و خارجی بین طرفین تقسیم میشود.
به نظر میرسد که آقای اشرف غنی بیشتر به مسائل بینالملل بپردازد و جنبه رسمیت و تشریفاتی که بهعنوان رئیسجمهور اهمیت بیشتری در تنظیم روابط خارجی و بینالمللی دارد را برعهده بگیرد. از طرف دیگر آقای عبدا... بیشتر به مسائل اجرایی جامعه و کشور بپردازد و به نوعی بتوان وی را صدراعظم افغانستان دانست ولی صدراعظم نه به آن معنا که در آلمان قدرت دارد و نه به معنای واقعی نخستوزیری در انگلیس.
به نوعی میتوان گفت این تقسیمبندی بیشتر مدنظر بوده است که قدرت داخلی و اجرایی در افغانستان بیشتر برعهده آقای عبدا... عبدا... باشد و سیاست خارجی و بینالمللی برعهده اشرف غنی.