کد خبر: ۲۱۹۴۵۶
تاریخ انتشار:

سمفونی گل‌ها بر پهنه سفید خیال

گالری هما در این روز‌ها میزبان آثاری از هنرمند جوان، ساله شریفی است. «گل»؛ نمایشگاه نقاشی است با محوریت گل که همگی با رنگ آکرولیک بر بوم و کاغذ به تصویر در آمده‌اند.

به گزارش بولتن نیوز، ساله شریفی، فارغ التحصیل گرافیک از دانشگاه هنر و معماری تهران شرق است که پیش از این در 1389 نمایشگاهی با عنوان کورانوس در گالری آشیان و مهر برپا نموده بود. وی ارائه آثارش را در نمایشگاه‌های گروهی به سال 1391 آغاز نموده که می‌توان از ضد جنگ (1393) در نیاوران و اکسیژن (1391) در خانه هنرمندان نام برد. وی همچنین در سال 1393 در دو مجموعه بنتون در لندن و آو در پاریس شرکت نموده است.

با چنین تجربه‌ای برای یک هنرمند جوان، شریفی با محوریت گل، پانزده تابلو در نمایشگاه اخیرش عرضه نموده است. وی علت انتخاب گل در مقام سوژه را جذابیت بصری و بیانمند بودن آن دانسته و آثارش را نوعی مطالعات بصری حول گل فارغ از ساختار آن معرفی کرده است.

وی شیفتگی خود به سوژه گل را در آثار نقاشانی چون راخل رویش و یان دوهم هلندی و جولی هریس جستجو کرده است. باید گفت آثار نقاشان هلندی برخلاف نگاه شریفی به گل کاملاً برگرفته از ساختار فیزیولوژیکی گل می‌باشد که تابلوهای آنان را در زمره آثار طبیعت بی‌جان قرار می‌دهند. تکنیک نقاشی شریفی به گونه‌ای است که تنها در عنصر گل به عنوان سوژه مرکزی با همتایان هلندیش شریک می‌شود.

با مروری بر آثار جولی هریس، به عنوان نقاشی معاصر، به نظر می‌رسد نگرش تکنیکی شریفی به گل به نگرش هریس نزدیک‌تر باشد و این قرابت را در بن مایه‌های زنانه آثار شریفی جستجو می‌کنم. نکته‌ای که می‌توان در گفتار ساله شریفی نیز برداشت کرد: «خواست من این بود که با رویکردی معاصر به سوژه‌ای کهنه بپردازم، به لحاظ معنایی این آثار کلمات پراکنده‌ای را به ذهنم می‌کشانند که‌‌ همان طور با تمام پراکندگیشان بازگو می‌کنم: زیبایی/ رنگ/ ظرافت/ اروتیسم/ انسان/ لطافت/... /عشق/... /جنسی/... /زندگی».

با نگاه با تمامی نقاشی‌های شریفی می‌توان به یک ایده مشترک رسید که در لغات انتخابیش تداعی می‌یابند. این ایده مشترک از دید من، یک گل با ابعاد بزرگ‌تر نسبت به دیگر اجزای نقاشی در مرکز قاب است. گل‌ها همگی واجد دو مشخصه مشترک می‌باشند: زنانگی و تک افتادگی. گویی شریفی گل را استعاره‌ای از زن دانسته که در پهنه سفید تنها مانده است.

شمایل گل‌ها که به مادگی زن می‌ماند، در فرایند نقاشی از دو سو – بالا و پایین – طی فرایند ترسیم شروع به محو شدن می‌نماید تا از اجزای ریز‌تر نقاشی همچون گلبرگ‌ها، برگ‌ها و حتی تخمدان – به عنوان نماد مادگی گل – بدون گلبرگ و کاسبرگ‌هایش جدا بماند.

شریفی این جداماندگی را با ترسیم خطوط نقطه‌چین و با رنگی متفاوت از ساقه گل به سمت اجزای دیگر برجسته می‌کند تا مخاطب را برای دیدن بهتر به سمت تابلو کشاند.

این جداماندگی چیزی شبیه به‌‌ همان پراکندگی لغاتی است که شریفی در مقدمه برشورش بیان کرده است. این پراکندگی در تابلو‌ها به تصویر مکرری از سقوط یک گلبرگ بارز می‌باشد که چرخش‌هایش نوعی پویایی نصیبش شده است. این پویایی را نیز نشات گرفته از‌‌ همان لغاتی – عشق و زندگی – است که شریفی در خلق آثارش بدان متکی بوده است.

«گل» دغدغه‌های شخصی ساله شریفی در قالب گل‌هاست. گل‌هایی که برای ما زیبایی و طراوات به ارمغان می‌آورند و پژمردگیشان نمادی بر احتضار است. چه خوب که در نقاشی شریفی گل‌ها هم در طراوت و شادابی به سر می‌-برند که گواه بر تازگی ذهن این هنرمند است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین