«کوروساوا» در سال 1924 در یک استودیو فیلمسازی ژاپن بهعنوان دستیار کارگردان مشغول بهکار شد و اولین تجربه کارگردانیاش را با ساخت فیلم «سانشیرو سوگاتا» بهدست آورد.
اگرچه فیلمهای بعدی «کوروساوا» با نظارت شدید دولت زمان جنگ ژاپن ساخته شدند و اغلب موضوعات ملیگرایانه داشتند، با اینحال او در اولین فیلم خود پس از جنگ با نام «تاسفی برای نوجوانانمان نیست» به انتقاد از دولت ژاپن پرداخت.
«کوروساوا» فیلمهای زیادی درباره ژاپن ساخت که «فرشته مست» و «سگ ولگرد» از آن جملهاند. با اینحال شهرت جهانی این کارگردان با ساخت فیلم «راشومون» بهدست آمد که با کسب شیر طلایی جشنواره ونیز، توانست نامی برای خود در عرصه جهانی دستوپا کند.
تکنیک سینمایی «کوروساوا» در ساخت فیلمهایش منحصربهفرد بود و در دهه 50 سبک جدیدی از خود بدعت گذاشت. او عقیده داشت کارگذاشتن دوربینها در فواصل دور از بازیگر، عملکرد آنان را بهتر خواهد کرد. او همچنین علاقه خاصی به استفاده از چند دوربین و ضبط یک صحنه از زوایای مختلف داشت.
دیگر شاخصه فیلمسازی «کوروساوا»، علاقهاش به استفاده از عناصر آبوهوا
برای عمق بخشیدن به فضای حاکم بر فیلماش بود. سرما، مه، برف و باران در
اغلب ساختههای او به چشم میخوردند. دیگر رویکرد قابل توجه فیلمهای
«کوروساوا»، وسعت تأثیرهای هنری اوست. بعضی از داستانهای او اقتباس از
آثار «ویلیام شکسپیر» هستند. برای مثال «آشوب» براساس «شاه لیر» است و
«سریر خون» براساس«مکبث» و «خواب بد» برگرفته از «هملت» هستند.
«کوروساوا» برای ساخت فیلمهایش از آثار ادبی روسیه نیز بهره گرفت، مانند «ابله» اثر «داستایوفسکی» و «در اعماق» نوشته «ماکسیم گورکی». با اینحال رمان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته «لئو تولستوی» بیش از همه او را تحتتأثیر قرار میداد.
با وجود اینکه بسیاری از منتقدین ژاپنی معتقدند که کوروساوا «خیلی غربی» بود، اما او عمیقا تحتتأثیر فرهنگ ژاپن قرار داشت. فیلم «ریش قرمز» نقطه عطفی در کارنامه سینمایی او محسوب میشود که آخرین فیلم سیاه و سفید او نیز بود.
بعد از اقدام به خودکشی نافرجام، «کوروساوا» فیلمهای دیگری ساخت و با وجود شهرت بینالمللی، در داخل ژاپن کمتر استودیو فیلمسازی حاضر به حمایت مالی از پروژههایش میشد. فیلم «درسو اوزالا» که اوایل قرن بیستم در صربستان در جماهیر شوروی سابق ساخته شد، تنها فیلم «کوروساوا» بود که در خارج از ژاپن و به زبان غیرژاپنی ساخته شد. این فیلم اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای او بههمراه آورد.
پس از آن «کوروساوا» بههمراه «جورج لوکاس» و «فرانسیس فورد کوپولا»، فیلم «کاگه موشه» را ساختند که این فیلم موفق شد جایزه نخل طلای جشنواره کن را در سال 1980 بهدست آورد.
اما بزرگترین پروژه فیلمسازی سالهای پایانی این کارگردان بیتردید فیلم «آشوب» بود که نسخه سینمایی از شاهکار «شاه لیر» شکسپیر محسوب میشد. این فیلم که نامزدی بهترین کارگردانی اسکار را برای «کوروساوا» بههمراه آورد، بیش از یک دهه جلب حمایت مالی آن بهطول انجامید که امروزه به گفته بسیاری از منتقدان، آخرین شاهکار «کوروساوا» بهشمار میآید.
او در دهه 90 سه فیلم دیگر ساخت که شخصیتر از دیگر آثار قبلی او بودند. فیلم «رویاها» که براساس یکسری توصیفها براساس رویاهای اوست، فیلم «هیجان در اوت» که خاطرات او درباره بمباران اتمی ناکازاگی است و آخرین فیلم او با نام «مادادایو» که داستان یک معلم بازنشسته و دانشآموزان سابق او است.
«کوروساوا» روز ششم سپتامبر 1998 در سن 88 سالگی بر اثر سکته مغزی در توکیو درگذشت. پس از مرگ او، آخرین پروژهاش با نام «پس از باران» توسط نزدیکترین دوستاش «تاکاشی کونیرو» ساخته شد.
کوروساوا طی چند دهه فیلمسازی موفق شد جوایز معتبری از جشنوارههای
بینالمللی بهدست آورد که مهمترین آنها عبارتند از: جایزه اسکار بهترین
فیلم غیرانگلیسی در سال 1951 برای «راشامون»؛ اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی
در سال 1975 برای «درسو اوزالا»؛ جایزه افتخاری آکادمی اسکار برای یک عمر
دستاورد سینمایی در سال 1990؛ نامزد بهترین کارگردانی اسکار برای فیلم
«آشوب» در سال 1986؛ جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز بافتا در سال 1987 برای
«آشوب»؛ جایزه بهترین کارگردانی از جوایز بافتا در سال 1980 برای
«کاگهموشه»؛ خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنواره برلین در سال 1959 برای
«دژ پنهان»؛ جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدین فیلم از جشنواره برلین در
سال 1959 برای «دژ پنهان»؛ نخل طلای جشنواره کن در سال 1980 برای
«کاگهموشه»؛ جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز سزار فرانسه در سال 1981 برای
«کاگهموشه»؛ سه جایزه بهترین کارگردانی از جوایز دیوید دی دوناتلو ایتالیا
برای فیلمهای «آشوب»، «کاگهموشه» و «درسو اوزالا»؛ نشان یک عمر دستاورد
سینمایی از انجمن کارگردانان آمریکا در سال 1992؛ جایزه انجمن منتقدین فیلم
فرانسه در سال 1978 برای «درسو اوزالا»؛ جایزه بهترین کارگردان سال از
انجمن منتقدین فیلم لندن در سال 1958 برای «آشوب»؛ نشان یک عمر دستاورد
سینمایی از انجمن منتقدین فیلم لسآنجلس در سال 1985؛ جایزه افتخاری
دستاورد سینمایی جشنواره فیلم مسکو در سال 1979؛ شیر طلایی افتخاری جشنواره
ونیز در سال 1982؛ شیر نقرهای جشنواره ونیز در سال 1954 برای «هفت
سامورایی»؛ شیر طلایی جشنواره ونیز در سال 1951 برای «راشامون»؛ نشان
ارزشمند «لژیون دو نور» فرانسه در سال 1984
«هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در کتاب
فیلمنامه «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در قالب کتاب منتشر شد.
پوران درخشنده میگوید: پس از به نمایش درآمدن «هیس...» و به پیشنهاد و همدلی بهزاد خورشیدی درصدد برآمدیم تا فیلمنامه فیلم را به همراه گزارش و نقدهای مطبوعات و رسانهها در قالب کتاب منتشر کنیم و با معرفی و آشنایی با شهلا لاهیجی به همفکری مشترک برای انتشار کتاب «هیس...» رسیدیم.
این کارگردان انتشار کتاب را از علاقهمندیهای همیشگیاش در این حوزه
فرهنگی میداند و با اشاره به یادداشتی که در مقدمه کتاب آورده از رنج و
مرارتی که بابت ساخته شدن «هیس...» متحمل شده میگوید و این فیلم را نقطه
عطفی در کارنامه فیلمسازیاش میداند.
«هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در قطع رقعی همرا با عکسهای بابک برزویه از سوی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده است.
مراسم رونمایی از این کتاب شانزدهم شهریورماه در فرهنگسرای نیاوران برگزار خواهد شد.
«سوفیا ورگارا»، پردرآمدترین بازیگر تلویزیون آمریکا شد
«سوفیا ورگارا»، بازیگر سریال «خانواده مدرن» برای سومین سال پیاپی در صدر فهرست پردرآمدترین بازیگران تلویزیون آمریکا از سوی نشریه «فوربس» جای گرفت.
نشریه اقتصادی فوربس در جدیدترین فهرست خود از پردرآمدترین بازیگران تلویزیون آمریکا، «سوفیا ورگارا»، بازیگر معروف سریال تلویزیونی «خانواده مدرن» را با درآمد 37 میلیون دلار برای سومین سال پیاپی در صدر این فهرست قرار داد.
این بازیگر 42 ساله با پردرآمدترین بازیگر مرد در فهرست فوربس یعنی «اشتون
کوچر» اختلاف فراوانی دارد که سالانه 26 میلیون دلار برای بازی در
سریالهای تلویزیونی دستمزد میگیرد.
«ورگارا» برای بازی در هر اپیزود از سریال «خانواده مدرن» 325 هزار دلار دریافت میکند، اما درآمد بیشتر او از محل تبلیغ برای کمپانی پپسی حاصل میشود.
«ورگارا» که متولد کلمبیا است، یکی از سرمایهگذاران اصلی کمپانی فیلمسازی و استعدادیابی «لاتین اینترتینمنت» نیز محسوب میشود که یک پروژه چندین میلیون دلاری است.
در مکان دوم پردرآمدترین بازیگران زن تلویزیون آمریکا «ماریسکا هارگیتای»،
بازیگر سریال «دایره مظنونین ویژه» با درآمد سالیانه 13 میلیون دلار قرار
دارد.
«شهرزاد» تهمینه میلانی پس از 7 سال آمد
فیلمنامه «شهرزاد» تهمینه میلانی که با الهام از داستان «هزار و یک شب» و «تلخون» صمد بهرنگی است پس از هفت سال مجوز گرفت و عرضه شد.
این فیلمنامه را بسیار مترقی و با داستانی امروز دانست و گفت:
«شهرزاد» همان شهرزاد قصهگو است اما من قصههای «هزار و یک شب» را به کل
کنار گذاشتم و فقط شخصیت شهرزاد و شهریار را با ذهن خودم نوشتم.
وی افزود: در قصه «هزار و یک شب» میخوانیم شاه بیرحمی بوده که زنها را میکشته است تا اینکه شهرزاد دختر وزیر تصمیم میگیرد همسر او شود و برایش قصه بگوید. قصه شهرزاد من دیالوگ بین شهرزاد و شهریار است. قصه دو آدم که یکی صدمه دیده و آدم بدی شده است و زنی که با هنر و ادبیات به جنگ بیرحمی این مرد میرود.
میلانی با بیان اینکه هر قصه «شهرزاد» قابلیت یک داستان مستقل را دارد، گفت: امیدوارم روزی بتوانم این فیلمنامه را بسازم و حتی به بنیاد سینمایی فارابی هم پیشنهاد کردم از آن به عنوان یک اثر فاخر حمایت کند و حتی میتوان این کار را به عنوان یک سریال بینالمللی مقابل دوربین برد.
این کارگردان با اشاره به اینکه از بچگی عاشق شخصیت شهرزاد بوده است،ادامه
داد: فیلمنامه نوشته شده پر از صحنههای سورئال و صحنههای تخیلی جذابی که
بسیار نو است و معتقدم متن بسیار خوب و سادهای شده است.
این کتاب که ششمین اثر مکتوب تهمینه میلانی است، قرار است طی مراسمی در 28 شهریورماه رونمایی شود.
کتاب «شهرزاد» که میلانی آن را به دخترش ژینا نیکبین تقدیم کرده است در 158 صفحه، شمارگان 110 نسخه و با قیمت 9500 تومان توسط انتشارات کتابسرا منتشر شده است.
تهمینه میلانی فیلم «آتش بس 2» را آماده اکران دارد که از هفته آینده به روی پرده خواهد رفت.
مخالفت رابرت دنیرو با ازدواج نوهاش
زک افران و رابرت دنیرو در حال مذاکره برای حضور در فیلم کمدی «پدربزرگ کثیف» هستند.
گرچه مذاکرات هنوز در مراحل اولیه است اما اگر به نتیجه برسد، افران نقش مرد جوانی را بازی خواهد کرد که با حقه و کلک مجبور شده تا پدربزرگش را با نقشآفرینی دنیرو که یک ژنرال سابق ارتش است برای تعطیلات تابستانی به فلوریدا برساند. پدربزرگش فکر میکند که نوهاش میخواهد ازدواجی بکند که برای آن درست تصمیم نگرفته است.
دن میزر کارگردان و نویسنده «یک سال بهش وقت میدم» که تا به حال با ساشا بارون کوهن در چندین فیلم از جمله «بورات»، «برونو» و «کارگردان» همکاری کرده است، مسئولیت کارگردانی این فیلم را بر عهده دارد.
این پروژه ابتدا در کمپانی یونیورسال مطرح شد اما در حال حاضر کیایدی مسئولیت اداره آن را بر عهده دارد و آن را در جشنواره تورنتو سازماندهی خواهد کرد. بری جوزفسون تهیهکننده فیلم است.
افران در جدیدترین پروژههایش در فیلمهای کمدی «آن لحظه عجیب» و «همسایهها» دیده شده است. از دیگر پروژههای جدید او میتوان به فیلم دیجی «ما دوستان تو هستیم» اشاره کرد.
از فیلمهای اخیر دنیرو هم میتوان به «مسابقه کینه» و «کلاهبرداری
آمریکایی» اشاره کرد. پروژههای بعدی او فیلم درام مشتزنی «دستان سنگی» و
فیلم کمدی ننسی مایرز با نام «انترن» هستند. او سال پیش برای برای در
«دفترچه بارقه امید» نامزد اسکار مکمل شده بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com