سید شریف حسینی نماینده اهواز و سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشته است:
گروه اجتماعی،بی گمان کارون تنها پرآب ترین رود جاری در پهنه ایران بزرگ نیست. کارون
گنجینه ای از باورها، آیین ها و خاطرات دیرپایی است که در مسیر خود از دل
زاگرس همیشه مانا تا کرانه های خلیج همیشه تا ابد فارس به بخش لاینفک نسل
های گذشته و حال و آینده این مرز و بوم تبدیل شده است.
به گزارش بولتن نیوز،بگذارید صادقانه و صریح بگویم تک تک مردم مهربان دیار خوزستان با همه وجود
موافق انتقال آب برای مصارف شرب هستند. در این میان حتی برایشان تفاوتی
ندارد کدامین لب تشنه در ایران عزیز سیراب می شود از اصفهان و کرمان و یزد
گرفته تا قم و کاشان و... اما باید اذعان کرد آن چه در این روزها توسط برخی
دوستان اصفهانی صورت می گیرد طرح احساسی مبحث انتقال آب و در واقع زیاده
خواهی است. معتقدیم چه ان ها که موضوع انتقال آب را ملی می پندارند در پی
به کرسی نشاندن نظر خود بر اساس مصالح ملی! هستند و چه آن ها که به موضوع
انتقال اب با عینک منطقه ای می نگرند در تلاشند موضوع انتقال آب کارون را
با منافع خود گره بزنند در حالی که انتقال آب یک موضوع کاملاً فنی، صد درصد
کارشناسی و علمی است و پسگیری این موضوع از طریق جنجال و موج آفرینی تنها
نشان دهنده دست خالی یک طرف از منطق و برهان و استدلال است.
در این زمینه با اظهار تاسف از درج مطلب یک طرفه سایت تابناک در خصوص موضوع
انتقال آب با کد خبر: ۴۳۱۰۶۲، چند نکته را مختصراً عرض نموده و آمادگی خود
را برای انجام مناظره ای فنی، کارشناسی و تخصصی در مورد موضوع انتقال آب
کارون اعلام می دارم.
1.استاندار اصفهان که او را طراح پروژه های تفرقه افکنانه انتقال آب می
دانند چندی پیش در اظهار نظری عجیب در خصوص زنجیره های انسانی مردم خوزستان
برای صیانت از کارون جملات تعجب برانگیز و نامربوطی را گفت که البته بعداً
تکذیب گردید انتظار می رود این روزها ایشان آن جملات خود را مرور کنند
. 2.در حال حاضر و بر اساس طرح های متعدد انتقال آب« 880 میلیون مترمکعب آب
وارد زاینده رود می شود و بزودی نیز با بهره برداری از تونل کوهرنگ سه
سالیانه 250 میلیون مترمکعب آب دیگر از سرشاخه های کارون به زاینده رود
اضافه خواهد شد»، پرسش نخست ما این است دوستان! توضیح دهند آن 880 میلیون
متر مکعب آب کارون کجا می رود و در آینده نزدیک چه برنامه ای برای توزیع
250 میلیون متر مکعب آب جدید دارند؟
3.چنانچه می دانید «برای کشت برنج مقدار آبی بین 30000 تا 35000 مترمکعب
مورد نیاز است یعنی چیزی نزدیک به 7 برابر آب مورد نیاز برای کشت گندم.
براستی ادامه کشت برنج آن هم نامرغوب! در استان اصفهان چه توجیهی دارد؟
براساس قانون 80 درصد آب صنایع می بایست از محل بازیافت آب تامین شود در
حالی که مسئولان اصفهانی می دانند که طرح های اخیر توسعه شرکت های فولاد
مبارکه و ذوب آهن به چه شکلی تامین می شود و ایا این امر قانون گریزی نیست؟
آیا می توان گفت مردم اصفهان تشنه اند در حالی که آب شیرین انتقال یافته
به کام مزارع کشت برنج و صنایع فولاد سازی می رود؟
4. بر اساس آمارهای وزارت نیرو سرانه آب مصارف خانگی (شرب و بهداشت)،«در
اهواز 250 لیتر در روز است در تهران نیز 250 لیتر در روز است در کرمان 200
لیتر در روز است چرا این سرانه در استان اصفهان به مرز 310 لیتر در روز و
بلکه بیشتر می رسد» آیا بهتر نیست مسئولین اصفهانی به جای تلاش و هزینه کرد
برای انتقال آب به فکر اصلاح شبکه توزیع و ترویج نحوه درست الگوی مصرف
باشند؟
5. در استان اصفهان، 400 هزار هكتار اراضي تحت كشت در شرايط عادی است که
تنها نيمي از این اراضي تحت پوشش حوضهي آبريز زاينده رود در استان اصفهان،
بوسيله تجهيزات آبياري تحت فشار و مدرن كه صرفه جويي در مصرف را بدنبال
دارد، آبياري مي شود چرا با توجه به آخرين وضعيت اجرايي مصوبه 9 مادهاي
شوراي عالي آب در خصوص زاينده رود، مسئولین این استان به فکر اصلاح روند
آبیاری سنتی در این استان نیستند؟
چرا از نفوذ خود برای رفع این نقیصه استفاده نمی کنند؟ آیا این میزان آبی
که بدین شکل از بین می رود را نباید محاسبه کرد؟ این در حالی است که بر
اساس آمار موجود به طور متوسط 60 درصد از آب مورد نیاز برای کشاورزی در
کشور از بین می رود.
6. استاندار اصفهان بارها کشت برنج در این استان را به مصلحت نمی داند! آیا
می توان این ادعا را باور کرد آن هم در شرایطی که سطح زیر کشت برنج تنها و
تنها در منطقه لنجانات که در زمان پرآبی 19 هکتار بوده است در حال حاضر به
3 هزار هکتار رسیده است! توجه کنید به سخنان سخنگوی کمیته آب اتاق
بازرگانی اصفهان،محمد کوشاف که می گوید: «اکنون به ویژه دربالادست حوضه
زاینده رود شاهد توسعه کشت محصولاتی هستیم که نیاز آبی بالاتری در مقایسه
با برنج دارند»... با این همه نمی تواند قابل فهم باشد که اصرار بر کشت
برنج در استان اصفهان که تنها یک درصد برنج تولیدی کشور را به زیر کشت می
برد چه معنایی دارد؟!
7. در خصوص سدسازی های غیر علمی صورت گرفته بر رودخانه کارون نیز تنها می
توان به تبعات سد گتوند اشاره کرد و گفت؛ «سدسازي بر روي حوضه کارون با
توجه به اينکه اين سدها در اقليمي قرار گرفته که متوسط بارش آن 250 ميليمتر
ولي تبخير آن 2500 ميليمتر است»، یک خیانت بزرگ است.
8. بر اساس آمارهای وزارت نیرو؛ «شوری کارون در دهه های 50 تا 60، حدود 600
میکروموس بوده این در حالیست که متوسط شوری این رودخانه اکنون به 2 هزار و
500 میکروموس رسیده است»، چرا؟ پاسخ به این سوال به طور قطع از پاسخ معمای
انتقال آب کارون رونمایی خواهد کرد.
9. در جلگه استان خوزستان سه میلیون هکتار زمین قابل کشت و حاصلخیز در چند
متری و حاشیه رودخانه کارون وجود دارد، مدعیان موضوع انتقال آب کارون تنها
پاسخ دهند که با کدام توجیه کارشناسی و فنی موافقت خود را با صرف میلیاردها
تومان بودجه برای حفر تونل جهت انتقال آب می نمایند در حالی که هنوز منابع
آبی و پولی لازم برای اجرای طرح 550 هزار هکتاری مقام معظم رهبری در
خوزستان پس از گذشت 17 سال مهیا نشده است؟!
10. دوستان! مدعی انتقال آب کارون که دم از منافع ملی می زنند پاسخ دهند با
کدام منطق و استدلال تونلى به طول 64 كيلومتر در عمق بين 300 مترى تا 1200
مترى زمين بايد ايجاد شود با هزينه اى برابر هشت هزارميليارد تومان ؛ در
حالى كه با اين سرمايه در استان خوزستان می توان نزديك به يك ميليون هكتار
زمين را تحت آبيارى آن هم از نوع آبيارى تحت فشار قرار داد. در همین زمینه
باید پرسید با انتقال این حجم آب چه بر سر سرمایه گذاری های چندین
هزارمیلیارد تومانی در صنعت برق و نیروگاهی کشور خواهد آمد؟
11. سوال و پرسش پایانی اما این است که آیا بالاخره آب مازادی در سرچشمه
های آب کارون وجود دارد یا خیر. اگر وجود دارد چرا سازمان آب و برق خوزستان
پروانه حقابه کشاورزان خوزستانی را صادر نمی کند؟ چرا در برابر درخواست 70
هزار هکتار زمین برای آبیاری مقاومت می کند؟ و اگر وجود ندارد چرا باید
همین آب حیاتی که در استان خوزستان به کالایی لوکس تبدیل شده باید انتقال
یابد
الهم عجل لولیک الفرج
اگر یک نظر کارشناسی به این نظر کارشناسی ارزنده ارائه شود دیگر مشکل باقی نمی ماند در غیر اینصورت ضرورتا باید موارد پیشنهادی عملیاتی شوند.
تو مجلس صدات در نمیاد که