در فوتبال تعداد محدودی از ستارهها به اسطورههایی برای مردم تبدیل می شوند. در مستطیل سبز میدرخشند و به محبوبیت خود میافزایند. آنقدر محبوب میشوند که حتی اگر آن جلوه دوران اوج خود را هم نداشته باشند باز هم برای این مردم عزیزند.
گروه ورزشی، آنها
یکی پس از دیگری بی سروصدا خداحافظی میکنند و میروند و دریغ از یک مراسم
با شکوه... و به راستی ما برای این اسطورهها چه کردیم؟
به گزارش بولتن نیوز، علی کریمی تنها بازیکنی نبود که در اوج غافلگیری و بدون هیچ
مراسمی از فوتبال خداحافظی کرد. اگر کمی به عقب برگردیم همین داستان هم
برای مهدی مهدویکیا رخ داد. مهدویکیا هم در غربت خداحافظی کرد. قرار بود
فینال جام حذفی برای او بازی با شکوهی باشد اما بی تدبیری مسئولان وقت
پرسپولیس شب کابوسواری را برای کیای دوستداشتنی رقم زد. بعد همان شب
کریمی به واسطه اتفاقاتی که برای مهدویکیا رخ داد تصمیم گرفت از فوتبال
خداحافظی کند تا شاید مهدی احساس تنهایی نکند. جادوگر فوتبال ایران بعدها
دوباره به فوتبال بازگشت و از تصمیم خداحافظی منصرف شد و فوتبالش را در
تراکتورسازی تبریز پی گرفت اما او هم در نهایت و به یک باره، بدون هیچ
مراسم و بازی خداحافظی، عطای عشق فوتبال را به لقایش بخشید و رفت.
علی دایی
در
فوتبال ایران ستارگان زیادی بودند که بدون هیچ مراسمی از فوتبال خداحافظی
کردند. علی دایی یکی دیگر از آنهاست. البته خداحافظی او از فوتبال با
قهرمانی سایپا در لیگ ششم مصادف شد. دایی که در آن زمان مربی- بازیکن سایپا
بود -شاید بتوان گفت- خودش برای خودش بازی خداحافظی ترتیب داد تا مرحمی بر
بی رحمی فوتبال ایرانی باشد. او که با 109 گل ملی آقای گل جهان به شمار
میرود با بی رحمی از فوتبال ملی کنار گذاشته شد و اگر قهرمانی سایپا نبود
او هم احتمالا غریبانه از فوتبال کنار میرفت.
خداحافظی فرهاد مجیدی از فوتبال
فرهاد
مجیدی ستاره دیگری است که برای هوادان استقلال اسطورهای تمام نشدنی بود.
مجیدی پس از جدایی از الغرافه قطر و بهرغم پیشنهادهایی که از باشگاههای
مختلف ایرانی داشت، در۷ مهر ۱۳۹۱ با انتشار نامهای، خداحافظی خود از دنیای
فوتبال را اعلام کرد. اما ۸۱ روز پس از خداحافظی از فوتبال، در بامداد ۲۸
آذر ۱۳۹۱ با قراردادی 18ماهه، بار دیگر پیراهن استقلال را پوشید. او
سرانجام در تاریخ هفتم آبان ماه 92، در بازی استقلال مقابل مس کرمان در
دقیقه ۸۸ بازی بعد از تعویض با نیکبخت واحدی به آغوش امیر قلعه نویی رفت و
پس از دور افتخاری و بوسیدن چهار گوش مستطیل سبز رسماً از دنیای بازیگری
فوتبال وداع کرد. فقط و فقط با بوسیدن چهار گوشه زمین و نه مراسم دیگری.او
هم به بدون هیچ مراسمی رفت. اسطوره آبیها هم کاملا غافلگیرانه خداحافظی
کرد. البته مسولان وقت استقلال از تصمیم او مطلع بودند اما کسی هیچ مراسمی
برای او ترتیب نداند.
وحید هاشمیان
هلیکوپتر
فوتبال ایران هم بدون مراسم خداحافظی، فوتبال را کنار گذاشت. او درست در
روز تولد سی و شش سالگیاش برای همیشه از بازی در مستطیل سبز خداحافظی کرد.
در آن زمان باشگاه پرسپولیس اعلام کرد، مراسم ویژهای را برای خداحافظی
وحید هاشمیان تدارک خواهد دید؛ مراسمی که برای همیشه در حد یک وعده باقی
ماند. هاشمیان در 50 بازی ملی 15 گل برای اعتلای فوتبال ملی ایران به ثمر
رساند و در نهایت غریبانه کنار رفت.
کریم باقری
کریم
باقری هم دیگر اسطورهای بود که بی هیچ مراسمی فوتبال را کنار گذاشت. کریم
باقری پس از بازی ایران و برزیل نتوانست دیگر به ترکیب اصلی پرسپولیس
بازگردد و حتی حبیب کاشانی و علی دایی در کنفرانس مطبوعاتی باشگاه پرسپولیس
اعلام کردند که ترتیب برگزاری یک بازی دوستانه تحت عنوان بازی خداحافظی را
در 24 دی برای او فراهم کردهاند اما باقری که دوست نداشت در آن مقطع کنار
برود، اعلام کرد که هر زمان خودش احساس کند نمیتواند بازی کند از فوتبال
خداحافظی میکند. علی دایی هم در اظهار نظری جالب گفت که او در اندازهای
نیست که بخواهد برای "آقاکریم" تصمیمگیری کند. با این حال با وجود تمام
این اظهارنظرها و در شرایطی که قرار بود باقری در سهشنبه روزی درباره
آیندهاش تصمیمگیری کند، دو روز قبل از روز موعود، یکشنبه شبش اعلام کرد
که دیگر به میادین فوتبال بازنخواهد گشت.
به نظر میرسد برگزاری بازی خداحافظی در فوتبال ایران تبدیل
به رویایی برای ستارهها شده است؛ رویایی که ستاره بزرگ و کوچک نمی شناسد و
به لطف هنر مدیران فوتبال ایران برای همه فقط در حد یک آرزو باقی مانده
است. به راستی برپایی یک بازی خداحافظی چقدر سخت است؟ فراموش نکنیم در
آینده نیز قرار است اسطورههای دیگری فوتبال را کنار بگذارند. چه زمانی
قرار است تدبیری برای مراسم خداحافظی اسطوره های فوتبال ایران بیندیشیم؟