گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوز،
آقای کاردان! این پنج سال زمان بچه شتر بودن، نبود
داریوش کاردان که این روزها برنامهی شهر باران را هنگام افطار از شبکهی اول سیما در دست اجرا دارد در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر که پرسید: در این 5 سال جایی برایتان نبود؟ گفت: جایی برای حرف زدن نبود. مدت زیادی در این کشور نمیشد، حرف زد. به خاطر مسائلی که اتفاق افتاد و خشک و تر با هم سوخت، تا کلامی به زبان میآوردی به یکی از جناحها مرتبط میشدی و دوست یا دشمن توی دهنت میزدند. البته حالا هم میزنند! به هر حال دشوار بود. به یکی از روزنامهها گفتم: آقای احمدینژاد میگفت آزادی در کشور ما در حد مطلق است، من هم گویندهای نیستم که بتوانم در آزادی مطلق حرف بزنم! (با خنده) واقعا نمیشد، حرف زد. سال گذشته همین برنامه را به من پیشنهاد دادند اما من قسم خورده بودم در دوره احمدینژاد هیچکاری جز بازیگری نکنم. کارگردان فرد دیگری باشد و من فقط بازی کنم.
ذرهبین فرهنگی: آقای کاردان! از قضا اگر قرار بود زمانی برای گفتن بهترین حرفهایتان پیدا کنید، همان دورانی بود که شما تصمیم گرفتید، سکوت کنید. این درست که به قول امام علی(ع) در زمان فتنه باید چون بچه شتری بود که نه کسی شیرش را بدوشد و نه کسی از آن سواری بگیرد، اما یادتان نرود بعد از خوابیدن غبار فتنه، جامعه به عمارهایی نیاز داشت که اهل هزینه دادن باشند و با اینکه چوب دو سر طلا میشدند، حقیقت را به اهلش انتقال میدادند. اینکه بخواهیم در شرایط گل و بلبل گلویمان را صاف کرده و نطق کنیم، کار چندان سختی نیست. از شما که کاردانید توقع بیشتری داشتیم.
وادی طنز و پای رسانهی ملی که در آن میلنگد
این شبها که برنامه جشن رمضان با اجرای مشترک کاظم احمدزاده و هومن حاجیعبدالهی از شبکه تهران روی آنتن میرود، مخاطبان روزهای دورتر تلویزیون شیوه محمد حسینی در ذهنشان زنده میشود که با شوخیهای سطح پایین و بعضا مسخره کردن احمدزاده قصد خنداندن مردم را داشت؛ روشی مذموم که در حال حاضر در ویژهبرنامه افطار شبکه تهران تکرار میشود.
ذرهبین فرهنگی: رک و پوست کنده باید گفت رسانهی ملی در ساخت برنامههای مجری محور که میخواهد فضایی شاد را به مخاطب انتقال دهد با ضعف الگو مواجه است. در حالی که احتیاج است برای این کار چندین مدل وجود داشته باشد تا این برنامهها در دام تکرار نیفتند، میبینیم که حتی یک مدل مشخص هم برای این کار موجود نیست و اگر اتفاقی در این زمینه میافتد، بار اصلی آن اتفاق بر دوش خود مجری است. و این میشود که اقدامات لحظهای و بعضا مبتذل، جای الگوهای لازم را پر میکند.
مسئلهی فلسطین تا چه حد دغدغهی هنرمندان ماست؟
رئیس حوزه هنری در نشست خبری «غزه تنها نیست» گفت: برخی میگویند برای فلسطین چه کردهاید من از هنرمندان دفاع میکنم هنرمندان ایرانی انصافا در هیچ حادثهای کوتاهی نکردند حتی در مورد فلسطین در حوزه سینما و ادبیات بهترین کارها را هنرمندان ایرانی داشتهاند.
ذرهبین فرهنگی: اینکه هنرمند ما به نسبت دیگر هنرمندان جهان برای مظلومیت فلسطین تولیداتی داشتهاند بدیهیست و اصلا هیچ توقعی غیر از این نمیرود. چون ما که نباید فکر کنیم مثلا هنرمندان اتریش یا نیجریه بیایند و برای این بلیه هنرمندی به خرج دهند. اما مسئله اینجاست که چقدر این آثار موفق بوده و توانسته عمق فاجعه را به جامعه انتقال داده و آنها را در تصمیم گیریهایشان یاری دهد؟ البته این کار هیچ سازمان و نهاد دولتی نیست که هنرمندان را وادار به تولید محصولات اینچنینی کند، بلکه باید خود ایشان از دغدغهی لازم بهره ببرند و محصولاتی در این راستا تولید کنند.
امان از دست سانسورهای پخش والیبال
حسین فردرو که تجربه کارگردانی پوشش مسابقات فوتبال جامجهانی را برای صداوسیما داشته است، در زمینه نحوه سانسور بازیهای ورزشی بینالمللی به خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: به عنوان یک کارگردان میخواهم برای رفع مشکل سانسور غیرحرفهای مربوط به مسابقات جهانی به صداوسیما یک راه حل تکنیکی پیشنهاد بدهم و آن هم این است که برای پوشش مسابقات جهانی و ملی بهتر است از دو دوربین در فضا استفاده شود. او توضیح داد: صداوسیما نباید در پوشش مسابقاتی که برای مردم اهمیت جهانی دارند، با اقدامات ناخواسته زحمات خود را بر باد بدهد. به نظرم بهتر است برای اینگونه مسابقات یک دوربین فینال و همچنین یک دوربین معمولی دیگر که با سلیقه رادیو و تلویزیون کشور مربوطه مطابقت داشته باشد، در محل بازی قرار بگیرد؛ چرا که حداقل این اقدام ارزشمند است و مردم را عصبانی نمیکند؛ به عنوان مثال بینندگان برای سانسورهایی که در بازی اخیر والیبال اعمال شد خیلی معترض بودند. به نظرم نشان دادن تصاویر غیرمربوط در شرایط حساس که بیننده تمام تمرکزش به بازی و حواشی آن است، توهین به شعور مردم است.
ذرهبین فرهنگی: به نظر میرسد اگر مانعی بر سر راه اجرای طرح پیشنهادی آقای حسین فردرو وجود نباشد میتواند راه کار خوبی برای معضل صحنههای سانسوری زمان پخش بازیهای بینالمللی باشد. چون روش فعلی که واقعاً ناکارآمد و فرسایشیست و باعث مهاجرت مخاطب به سمت شبکههای ماهوارهای میشود. در هر صورت امیدواریم از تجربهی کسانی که در این زمینه عمرشان را طی کردهاند بهره ببرند و در این زمینه به یک طرح اکتفا نشود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اخه کی برنامه ایشونرو ناه میکنه
که باز پیشنهاد کار داشته
مر فحط الرجال است که مستشار الملک بشه ردیس امنیه!!!!!!!
چندان هم دلچسب نیستید که در تلویزیون جایی داشته باشید !!
نون به نرخ روز خوری همون موج سواریه. یعنی بدون توجه به عقاید و گذشته خودت همرنگ موج معترض بشی. در اینصورت اگر معترض ها پیروز شدن تو هم مقام میگری و اگر نه چیزی هم از دست ندادی.
مثل خیلی از اصلاح طلبانی که اوایل انقلاب به سفارت خانه آمریکا حمله کردن و حالا برای رابطه با آمریکا التماس میکنن. اون موقع باد اونوری بود و حالا اینوری...
یا مثل محمدرضا شجریان. که در بعد از انقلاب اینوری شد و کاملا راضی بود تا حوادث سال 88 که فکر کرد دوباره داره انقلاب میشه اونوری شد ...
آره جونم نون به نرخ روز خوری یعنی همراه موج شدن برای بودن. یه روز اصلاح طلب. یه روز سبز . یه روز بنفش و فردا....
این جماعت موج سوار معنای آزادگی را درک نمیکنن. به عبارتی در دریا همراهی با موج (موج سواری) راحت است همراه نشدن با موج آدم قوی میخاد.
همراه نشدن با موج سبز هم مرد میخاست.