به گزارش بولتن نیوز به نقل از شبکه وبلاگی استان کردستان
سال 1393 از سوی مقام معظم رهبری با عنوان
«اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شد. استفاده معظمله
از واژه «مدیریت جهادی» به منظور اتخاذ رویکرد نوین در عرصه مدیریت کشور
حاکی از خواست ایشان از بدنه مدیریت کشور در تغییر رویه و استفاده از
راهکارهای جهادی است. با این تفاسیر به نظر میرسد پیش از هرگونه اقدامی
باید به تبیین عبارت «مدیریت جهادی» و تفاوت آن با دانشهای مدیریت رایج
پرداخت. اینکه به واقع مدیریت جهادی از کدام منبع سرچشمه میگیرد و حاوی چه
نکات و راهکارهایی است؟ سوالهایی است که جامعه مدیریت کشور با آن روبرو
است.
ظهور سازمانهای اجتماعی و گسترش روزافزون آنها یکی از خصیصههای بارز
تمدن بشری است. به این ترتیب و با توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و
ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه، هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها
افزوده میشود. بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و
با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. ناگفته نماند که ظهور پدیده
«اداره کردن» مربوط به روزگار اخیر نیست، بلکه از دیرباز، بشر متوجه شده
است که برای رسیدن به یک «هدف» لازم است به بسیج امکانات و رهبری این
امکانات به سوی آن هدف مشخص اقدام کند.مطلوبیت مدیریت جهادی ازآن رو است که
رابطه تنگاتنگی با نظام ارزشی اسلام دارد اما به خاطر ترکیب اضافی که این
نوع مدیریت دارد منشأ تلقیها و برداشتهای گوناگونی میشود؛ ممکن است برخی
چنین تعبیری (مدیریت جهادی) را صحیح ندانند و براین باور باشند که مدیریت؛
جهادی وغیرجهادی ندارد. به گمان اینان مدیریت همانند سایر علوم انسانی
روانشناسی، جامعه شناسی و اقتصاد است؛ و از این رو، پسوند اسلامی یا جهادی
نمیپذیرد. (عبدالجواد ابراهیمی فر- مبانی اعتقادی فرهنگ و مدیریت جهادی)
برخی دیگر مدیریت جهادی را نوعی مدیریت برگرفته از قرآن و روایت میدانند و
معتقدند درمشکلات اجتماعی میتوان با مراجعه به قرآن وروایت، پاسخ
آمادهای را بدست آورد و به طور مثال با استفاده از آیات و روایات ازتورم
پولی دراقتصاد جلوگیری کرد یا فساد اداری را کنترل نمود. بی شک چنین
برداشتی هم یک تلقّی صحیح ازمدیریت اسلامی وجهادی نیست.
تاکید بر این واژه در نامگذاری سال 93 نشان از خواست مقام معظم رهبری از
مدیران جامعه دارد. مطمئناً معظمله از مدیران کشور این موضوع را میخواهند
که از روندهای بوروکراتیک و زمانبر که فایدهای نیز ندارد پرهیز کنند و
امور مردم و اقتصاد کشور را با نگاه جهادی و سرعت بیشتری به پیش ببرند.
مدیریت جهادی واجد خصوصیات و ویژگیهایی
است که میتواند در موفقیت سازمانها نقش اساسی ایفا نماید. این ویژگیها
در بطن دستورها، توصیهها، نظرها و شیوههای به کار گرفتهشده توسط
پیشوایان دین، حضور و وجود عینی داشته است، ولی برای استفاده از آن در سطوح
سازمانی و کاربردی کردن آنها در سازمانها، نیازمند کار پیشگامانه است.
در سالهای اخیر، یکی از کلیدواژههای اصلی دغدغهمندان قدرت نرم جمهوری
اسلامی ایران را میتوان تولید علوم انسانی بومی دانست؛ بُعدی از علم که
شاکلهی هویت و فرهنگ ملل را در بر گرفته و نگاه و نگرش هر مکتب به جهان
اطراف را رقم میزند. آنچه امروزه انسان را بیش از پیش به درک اهمیت این
موضوع وامیدارد، افشای روزافزون مسمومیت ذاتی علوم انسانی رایج بهعنوان
کالایی وارداتی و بومینشده از غرب مستکبر است که آگاهانه و ناآگاهانه
اذهان را تصاحب کرده و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود را بر لایههای مختلف
فکر، فرهنگ و دیگر شئون زندگی بشر گذاشته و ما را به بیراههای ناقص از
آنچه جهان غرب پیش از ما در آن وادی قدم برداشته رهنمون میشود. نقشهای
ناقص از مسیری مسدود که در این روزها بیپردهتر از همیشه، عدم کارآمدی آن
را لااقل در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در کشورهای بهاصطلاح مدرن
و پیشرفته، مشاهده میکنیم.پیرو مباحث مطروحه، علم مدیریت نیز بهعنوان
یکی از شاخههای اصلی علوم انسانی از گزند نگاه اومانیستی و صرفاً
منفعتگرایانه و مادینگرانهی غرب مصون نمانده و نگاه غیرالهی حاکم بر
پارادایمهای این حوزه، روزبهروز ناکارآمدی این ابزار را برای طراحی و
تحقق جامعهی آرمانی (حتی با تعریف ناقص ارائهشده از سوی غرب مستکبر)
لااقل در بُعد حکومتداری و نظامات اجتماعی، عیان میسازد.
با مد نظر قرار دادن تأثیرپذیری غیرقابلاجتناب علوم انسانی از تحولات
عظیم اجتماعی در طول تاریخ بشری، با نگاهی گذرا و مروری اجمالی بر تحولات
متأثر این حوزه از رویش و رشد انقلاب عظیم اسلامی در دهههای اخیر، میتوان
به سهم این اتفاق بزرگ تاریخی بر تغییر فرهنگ و گفتمان حاکم بر رویکردهای
مدیریتی موجود پی برد؛ رویکردی که بهزعم کارشناسان علم مدیریت، معادلات
موجود را بر هم زده و به تولد ادبیاتی با عنوان فرهنگ و مدیریت جهادی منتج
میگردد.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، فرهنگ و مدیریت جهادی و شاخصههای
آن از مفهوم جهاد و نظام ارزشی اسلامی و انقلابی نشئت گرفته و پایهریزی
شده است. پیام تاریخی امام خمینی (ره) در 26 خرداد 1358، آغاز حرکتِ
شورانگیز جهاد سازندگی و فعالیت مدیریت جهادی در کشور است. فعالیتهای
پُرشتاب مردم در جهاد و با مدیریت جهادی، ضمن ارائهی خدمات بسیار ارزنده،
اثرات زیادی برجای گذاشت و بهسرعت مشکلاتی را برطرف کرد و نفوذ گسترده و
عمیقی به دست آورد که هماینک در سراسر روستاهای کشور اسلامی، روستاییان در
همه حال، با لبخند رضایت بر لب، از جهاد سازندگی میگویند. با تحلیل
پیامهای امام خمینی (ره) و واقعیت وجودی جهاد سازندگی در سالهای اولیه،
متوجه میشویم که کار جهاد سازندگی و مدیریت آن پدیدهای منحصربهفرد،
تاریخی و کمسابقه است.
مقام معظم رهبری در خصوص جهاد و نهادهای انقلابی فرمودهاند: «شروع
نوآوری و حرکت و حساسیت ورود در میدان ابتکار، نکتهای است که اول در امثال
جهاد و نهادهای انقلابی پدید آمد و محور حرکت شد.» (همایش فرهنگ و مدیریت
جهادی، 1386)
اهمیت نظام مدیریتی و سازمان اداری و تشکیلاتی جهاد سازندگی، با توجه به
کارایی و کارآمد بودن نظام آن، پیوسته مورد تأیید و تأکید مسئولان نظام
جمهوری اسلامی ایران بوده و خدمات آن در زمانی بسیار کوتاه، باعث
فعالیتهای عمرانی شگرفی در روستاها شده است. مدیران این نهاد در دوران
سازندگی و دفاع مقدس نیز با بروز خلاقیتها و ابتکارات خود، شاهکارهای
عظیمی را خلق کردند که باعث حیرت سایر کشورها، علیالخصوص ابرقدرتهای وقت
شد که متأسفانه این تجربهی عظیم و بزرگ انقلاب شکوهمند اسلامی، آنگونه که
باید و شاید، تدوین نگردید تا بتوان به ابتکارات و رهیافتهای گوناگون آن
از دید علمی و پژوهشی در عرصههای مختلف اشاره نمود. اما آنچه در میان قابل
ذکر است اینکه اهمیت عناصر ارزشی جهاد سازندگی به نوع رهبری، اخلاق
اسلامی، سادهزیستی، مشارکتپذیری، تصمیمگیری، شبکههای ارتباطی، نوع تشکل
و ترکیب نیروی انسانی و پویایی افراد و گروههای تشکیلدهندهی آن
برمیگشت.
مدیریت جهادی در واقع سبکی برخاسته از تفکر بومی و متناسب با مقتضیات
فرهنگی و اجتماعی ماست که شاید در مکاتب دیگر، مدیریت هم تعالیم مشابهی
داشته باشد، لیکن این تعالیم تکنیکی و تجربی است؛ یعنی شیوه و روش و مدل
کار است که در جوامع انسانی تفاوت چندانی با هم ندارد، اما هر کدام از این
سبکها، کاراییهای مختلفی دارند و شدت و ضعف اثر آنها در فرهنگهای
متفاوت، فرق میکند. در فرهنگ ما، روحی حاکم بر این تکنیکهاست که موضوعیت
دارد و آن روح حاکم نسخهی بومی ایرانی-اسلامی است که باید بدان توجه نمود و
در مقایسات و بررسیها، از این نکته غفلت نکرد.حال با توجه به مباحث
پیشین، میتوان مروری جزئیتر بر مؤلفههای اساسی فرهنگ و مدیریت جهادی
داشت.
فرهنگ جهادی
ارائهی تعریفی جامع و مانع، که دربرگیرندهی تمام جنبهها و شاخصهها و
معیارهای مترتب بر فرهنگ جهادی باشد، کار راحتی نیست و شاید نتوان به چنین
تعریفی هم دست یافت، اما رسیدن به مقصود و ارائهی بیانی گویا از این
فرهنگ، با اتکا به معیارها و ویژگیهای مورد انتظار از کار جهادی، که خود
نمود روحیه و فرهنگ جهادی است، امکانپذیر است. فرهنگ جهادی همان فرهنگ
تحول و آیندهساز است. فرهنگ جهادی همان فرهنگ انتظار است که به دنبال تحول
در وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب، در مقابله با حافظان وضع موجود که
به یک معنا ضدتحول و ضدانقلاب هستند، قرار میگیرد.
فرهنگ جهادی مجموعهای از ویژگیها و ارزشهای مثبت مدیریت و مدیران
جهادی برخاسته از رفتار و روابط کارکنان است که بهنوعی نقش الگویی و
مثالزدنی برای جامعه، رفتار اداری و رویههای اجرایی و مدیریتی در سایر
حوزهها و ارگانها داشته است؛ بهگونهای که یکی از کارکردها و انتظاراتی
که از وجود جهاد در اذهان و اندیشهی بخش عمدهای از مسئولین و
سیاستگذاران نظام اداری مورد توجه بوده و هست، استفاده از روشهای موفق
جهاد در تحقق تحولات اداری است.
در ادامه باید گفت که فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن
دینمحوری، ولایتمداری، ایثار و ازخودگذشتگی، مردمگرایی، ارزشمداری،
انعطافپذیری، خودباوری، پویایی و مأموریتپذیری است. فرهنگ جهادی پدیدهای
اسلامی است که با دو عامل پیدایش زمینهی وجود فقر و محرومیت و وقوع
انقلاب عظیم اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، با مأموریت توسعهی
منطقهای در حوزهی روستایی و عشایری و با ظهور سربازان حضرت امام راحل،
بیش از دو دهه در تاریخ اسلام و ایران، مجدداً فرصت تجلی پیدا کرده است
(محمودزاده و دیگران، 1388) و با تأکید بر شاخصههایی از قبیل دینمداری،
ولایتمحوری، انعطافپذیری، پویایی، خودباوری، مردمگرایی، نهادینه کردن
اخلاق و ارزشهای دینی در محیط کار، نوآوری، برتری داشتن صفت دینی بر سایر
وجوه، آرمانگرایی در عین تمایل به واقعیتگرایی و عینیتگرایی، درک دقیق
از زمان و مکان، ترکیب عناصر مادی و معنوی فرهنگ، نگاه خاص و حساسیت نسبت
به مفاهیم برجسته و مهم دینی همچون شهامت و شهادت و تحولپذیری (مرتضوی و
دیگران، 1388)، چارچوبی جدید را در فرهنگ سازمانی ارائه داده است.
پس از بررسی ویژگیها و شاخصههای مورد توافق فرهنگ جهادی، میتوان مظاهر
آن را در قالبهایی قابل سنجش و مشاهده، از جمله انجام کار با انگیزه و
صبغهی الهی، خدمترسانی خالصانه، جرئت و جسارت، ارزشمحوری، اعتصام به حبل
متین (همایش پروانهوار گرد محور نهاد ولایت)، خودباوری، آرمانخواهی،
عدالتمنشی و عدالتطلبی، ایثار، جهاد درونی (جهاد اکبر و تزکیه)، جهاد
برونی با عوامل (جهاد اصغر و مقاومت)، پویایی، تحول و تحرک بیوقفه و
مبارزه با سکونی و رخوت، استمرار و تلاش بیوقفه، مردمداری، رجحان خواست
مردم بر خود، جوشش درونی، وحدت در اندیشه و عمل (مانند بنیان مرصوص) و
تعامل بخشیدن به دانش و ارزش در خدمت به همدیگر، برشمرد.
مدیریت جهادی
مفهوم مدیریت جهادی نیز مانند مفهوم فرهنگ جهادی، چنانچه درخور این
کلیدواژه باشد، در مجامع علمی مطرح نشده است و در منابع دانشگاهی، تعریف
جامع و معینی بین اندیشمندان ندارد، لیکن در اینجا آنچه بهعنوان مضمونی
کلی مورد توافق فعالین این عرصه است، بیان میشود و در ادامه، مؤلفههای
متمایزکنندهی این نوع مدیریت از سایر انواع مدیریت، شرح داده میشود تا
بدین ترتیب، این مفهوم مشخص گردد.
مدیریت جهادی مقولهای است همزاد انقلاب اسلامی که آثار مبارک آن در
فرازهایی از دوران دفاع مقدس و خصوصاً نهاد جهاد سازندگی ظهور و بروز پیدا
کرده است؛ فرآیندی که از ویژگیهای برجستهی آن، ادای تکلیف و همراستایی
با ارادهی الهی در جهت تشکیل، حفظ و تحکیم پایههای حکومتی برآمده از
اسلام ناب محمدی (ص) بوده است. مدیریت جهادی، یادگاری است گرانسنگ از
دوران دفاع و حماسه که در آن، تهیه و تجهیز سرمایههای انسانی و مادی و
برنامهریزی فعالیتها و انجام اقدامات، همه در فضایی برگرفته از آموزههای
اصیل دینی صورت میگرفته است و مهمترین ویژگی آن، ذوب ارادهی انسان در
ارادهی الهی بوده و البته نماد این امتزاج عاشقانه، فرمانبری آگاهانه از
ولی امر یا ولی فقیه زمان است. لذا از مؤلفههای کلیدی مدیریت جهادی، عقل و
عشق است. بهعبارتی مدیریت جهادی با بهرهگیری از ابزار علم و فناوری و
همجهت با ارادهی الهی و براساس نقشهی الهی، به تمشیت امور میپردازد.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تجارب دوران دفاع مقدس و سازندگی روستاها و
صدها موفقیت علمی و عملی دیگر در سطح کشور و حتی پیروزی مقاومت حزبالله
لبنان در برابر رژیم تا دندان مسلح صهیونیستی، همه بیانگر کارآمدی مدیریت
جهادی در عرصههای سنگین و پیچیده است (عظیمی و حدائق، 1388).
بهزعم کارشناسان، مدیریت جهادی غیر از آن مدیریت علمی نیست که براساس
فرمولها و قوانین مطرح در دانش مدیریت پایهریزی شده است. فرق این نوع
مدیریت، که از ترکیب اضافی (جهادی یا اسلامی) برخوردار است، با مدیریت مطلق
در این است که مبنای آن را نظام ارزشی اسلام میسازد (مرتضوی و عراقی،
1388).
نظام ارزشی اسلام نقش مهمی را در نظریههای علمی مدیریت و نیز در شیوههای
عملی آن ایفا میکند. از این رو، در روشهای عملی مدیران مسلمان اثر
میگذارد و به حرکت آنها جهت ارزشی میبخشد؛ چنانکه در اقتصاد اسلامی نیز
مطلب اینگونه است. در مدیریت اسلامی و جهادی نیز نظام ارزشی اسلام مبنای
قوانین علمی مدیریت قرار میگیرد، نه به جای آن. از این رو، مدیریت جهادی و
اسلامی بر دو پایهی زیر استوار است:
·دانش مدیریت که برگرفته از علم و مکاتب مدیریت است.
·نظام ارزشی اسلامی که مبنای قوانین مدیریت و اساس شیوههای علمی مدیریت مدیران قرار میگیرد. (ابراهیمیفر، 1386)
«اساس مدیریت در نظام جهادی بر پایهی رهبری و هدایت انسانها بهسوی
وظایف خودشان و بهسوی سازندگی پایهگذاری شده است.» مدیران در جهاد
وظیفهی هدایت، رهبری و نقش سوق دادن انگیزهها را برای کار و تلاش داشته و
اهم تلاش خود را بر این گذاشتهاند که با امر رهبری و اطاعت از رهبری، در
تمام صحنههای حساس انقلاب حضور به هم رسانند و بهعنوان بازوی انقلاب
ایفای نقش کنند.» (موحد، 1386)
در واقع مدیریت جهادی مصداق مدیریتی است که در آن، فرهنگ سازمانی در
راستای تحقق اهداف سازمان شکل پیدا کرده است و اهداف سازمان نیز در جهت
نیازها و ارزشهای محیطی قرار دارند. فلذا ارزشهای محیطی بهعنوان
تقویتکنندهی اصلی ارزشهای سازمانی عمل میکنند که آن هم به نوبهی خود،
مجدداً به تحقق اهداف سازمانی کمک میکند. در یک جمله میتوان عنوان داشت:
مدیریت جهادی، مدیریت مبتنی بر فرهنگ جهادی است.
بر این مبنا، مؤلفههای اصلی مدیریت جهادی را میتوان ارزشمداری،
مردمگرایی، پویایی، خودباوری، نوآوری، استمرار، انعطافپذیری،
ولایتمحوری، دینمحوری و فرهنگ خاص سازمانی عنوان داشت (ایروانی، 1388).
ویژگیهای مدیریت جهادی
برای تبیین ویژگیهای مدیریت جهادی، سعی میشود از مدل خاصی استفاده گردد.
در این مدل، سه حوزهی ادراکی شناختهشده، که بهترتیب اولویت، بر یکدیگر
اثر گذاشته و نهایتاً رفتار فرد را شکل میدهند، معرفی میگردد:
الف) حوزهی تمایلات و گرایشها: ایمان و اعتقاد به آخرت، تقوا، عدالت،
نوعدوستی، آیندهنگری، تکاملگرایی، تمایل به علم و پژوهش، اعتقاد به
مشارکت، اعتقاد به ولایت فقیه، گرایش به نظم و قانون و...
ب) حوزهی افکار و ذهنیات: هوش بالا، جامعنگری و نگرش سیستمی، وجود نظام
فکری، ژرفنگری و عمیقبینی امور، عرضهی افکار، همفکری و مشورت و...
ج) حوزهی رفتار و عینیات: تواضع و فروتنی متعادل، اعتمادبهنفس، سرعت
عمل، عیبپوشی، پایبندی به ضوابط به جای روابط، عمل به وعدههای خود، سعهی
صدر، نظم در کارها، خلاقیت و ابتکار، ارتباط ساده و صریح، خوشرویی، وقار و
متانت، پیشگامی در خودشناسی، توان ادارهی امور سازمانی.
مدیریت جهادی واجد خصوصیات و ویژگیهایی است که میتواند در موفقیت
سازمانها نقش اساسی ایفا نماید. این ویژگیها در بطن دستورها، توصیهها،
نظرها و شیوههای به کار گرفتهشده توسط پیشوایان دین حضور و وجود عینی
داشته است، ولی برای استفاده از آن در سطوح سازمانی و کاربردی کردن آنها
در سازمانها، نیاز به کار پیشگامانه و دور از هراس و خودکمبینی
صاحبنظران و عالمان مدیریت و همچنین پژوهش مستمر در این جهت دارد.
بهعنوان مثال، ساختار تشکیلاتی گستردهی جهاد و دامنهی وسیع فعالیتها و
برنامههای این نهاد، سبک مدیریتی خاصی را به نام «مدیریت جهادی» در این
مجموعه ایجاد نموده است. این نهاد به لحاظ معیارهای علمی مدیریت و نیز
ویژگیهای دینی و ارزشی ممتاز، از تواناییهای خاصی برخوردار است که
عبارتاند از:
1.تصمیمگیری مشارکتی توسط افرادی که به موضوع تصمیم ارتباط دارند.
2.سبک خاص رهبری بهطور عمده جنبهی هدایتی و تفویضی دارد و نه دستوری و تحکم.
3.انعطافپذیری سازمانی بهنحوی که همواره ساختار و نیروی انسانی، متناسب با وظایف و مأموریتهای جدید متحول شوند.
4.برخورداری از نیروی انسانی متعهد، متخصص و باانگیزه که همواره در یک فرآیند رشد و ارتقای علمی و تجربی قرار گرفتهاند.
5.فضای باز سازمانی برای ابراز نظرات و دیدگاهها و برخورد آرا، زمینهی
بروز خلاقیتها و ابتکارات را در جهاد فراهم ساخته است. (بیدخوری، 1386)
در بررسی ویژگیهای منحصربهفرد مدیریت جهادی، که نقطهی اصلی تمایز این
سبک و فرهنگ با نمونهی غیراسلامی آن است، میتوان با مد نظر قرار دادن
شعارهای پیشکسوتان این عرصه در نهاد مقدس جهاد سازندگی، ویژگیهای ذیل را
نیز بهعنوان مبنای فعالیت در نظر گرفت:
1.ارائهی خدمات بیمنت و عاشقانه.
2.توجه به مشارکت مردمی در انجام امور (سازماندهی نیروهای مردمی).
3.بهرهگیری حداکثری از امکانات موجود تحت اختیار در جهت انجام مأموریتهای محوله بدون گله و شکایت.
4.اعتماد متقابل به اعضاء و نیروهای مردمی.
5.گسستن قیدوبندهای اداری و تشریفات مربوط به نظام اداری.
6.بیتوجهی به امور مادی (حقوق، رفاه، مقام و...) جهادگران حتی در زمانی
که وجهی به آنها پرداخت میشد، از آن به تعبیر کمکهزینه یاد مینمودند،
نه حقوق.
7.بیتوجهی به زمان در انجام مأموریتهای محوله (کار شبانهروزی).
8.انجام امور بهعنوان تکلیف و تلقی کار بهعنوان عبادت.
9.ایجاد گفتمان مشترک با بهرهگیری از خدمات ارائهشده.
10. تقویت بنیانهای فرهنگی و توجه به این امور در انجام مأموریتها.
11. الهام و اتصال به ولایت از طریق نمایندهی محترم ولی فقیه و انجام
وظایف متناسب با تأمین نظر معظمله و هدایت امور در مسیر صحیح و صواب.
12. تصمیمسازی و تصمیمگیری در مدیریت جهادی با رویکرد «همه با هم» شکل گرفت.
13. جهاد مظهر تفکر «کار نشد ندارد» است.
14. جهاد مصداق تلاش برای رسیدن به هدف است.
15. در قاموس جهاد مشکلات و تنگناها جایگاهی ندارد. (تشویقی، 1388)
بیشک موفقیت این مدیریت در میدانها و عرصهی کاری در سایهی
اعتمادبهنفس، ایجاد روابط صمیمانهی انسانی، معاشرت و مشاورت، پیشگامی در
کارها، دوری از صفات زشت نفسانی همچون خودپسندی و افزونخواهی، اخلاص در
عمل، دوری از منت نهادن و دوری از جدایی از مردم و دیگر اخلاقیات و شئون
مدیریت اسلامی است که در محیط جهادی، در طول دوران عمر جهاد سازندگی و دیگر
نهادهای انقلابی، به برکت انقلاب اسلامی، رعایت و به کار گرفته شده و
بدینسان تلاشها مضاعف و موفقیتها زودتر حاصل شده و پیشرفت و توسعه و
رفاه محقق گشته است و در ادامهی راه نیز میبایست توسط دیگر سالکین این
مقصد، مورد توجه قرار گیرد
پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۳
در نگاه به سال ۹۳ آنچه به نظر این حقیر مهمتر از همه است، دو مسئله است:
یک مسئله همین مسئلهی اقتصاد و دیگری مسئلهی فرهنگ است. در هر دو عرصه و
در هر دو زمینه توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و
آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است، بدون
مشارکت مردم تحقّقپذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریّتی که مسئولین باید
انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصهی اقتصاد،
هم عرصهی فرهنگ. بدون حضور مردم کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا
نخواهد کرد. مردم در گروههای گوناگون مردمی با اراده و عزم راسخ ملّی
میتوانند نقشآفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را بهدرستی
پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آنها هم بایستی با توکّل به
خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه
وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینهی اقتصاد و هم در زمینهی فرهنگ. من
انشاءالله توضیح همهی این موارد را در سخنرانی روز جمعه به عرض ملّت
ایران خواهم رساند. لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم،
عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند، و فرهنگی
که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت و سوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما
را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد
و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».
بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی
چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛
اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد،
تعارض بهوجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این
یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از
چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار
شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا
نتوانستیم؛ نخیر، همانطور که امام فرمودند ما میتوانیم، باید عزم داشته
باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همهى این گرهها را باز کند. اینها
همه، آن چالشهاى درونى ما است که باید با اینها مقابله کنیم.
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى
ما اولِ امسال عرض کردیم «مدیریت جهادى»؛ این مدیریت جهادى مخصوص دولت
نیست، شامل مجلس هم هست؛ طبعاً در حوزهى کار مسئولیت خود مجلس، یعنى تقنین
و نظارت که عمدهترین مسئولیتهاى مجلس است. این مسئولیتها اگر بهطور جدى،
بهدور از انگیزههاى شخصى، بهدور از هرچیزى جز انگیزهى خدمت به مصالح
کشور انجام بگیرد، بزرگترین کار جهادى است؛ کار جهادى یعنى این؛
انگیزههاى گوناگون را نباید دخالت داد، اولویتها را باید نگاه کرد. من بر
روى اقتصاد مقاومتى تکیه میکنم.
بیانات در دیدار کارگران در گروه صنعتى مپنا
مطلب دوّم در مورد آن حقیقتی است که یکی از جلوههای زیبای آن را در این
مجموعهی کاری - مجموعهی «مپنا» - میشود دید: حقیقت کارآمدی، کارآمدی ناشی
از دانش و هوش و پشتکار و ابتکار و عزمِ راسخ که خوشبختانه ما این را در
این مجموعه مشاهده میکنیم؛ این نگاه ما به کلّ حرکت کشور است.
«عزم ملّی و مدیریّت جهادی» در سال ۹۳ بهعنوان شعار مطرح میشود، امّا این
چیزی نیست که مربوط به سال ۹۳ باشد؛ این هویّت ما است، این حیثیّت ما است،
این آیندهی ما است، این ترسیمکنندهی سرنوشت ما است. اگر عزم ملّی بود،
اگر مدیریّت جهادی بود، اقتصاد هم پیشرفت میکند، فرهنگ هم پیشرفت میکند؛ و
ملّتی که اقتصاد پیشرفته داشته باشد و فرهنگ پیشرفته داشته باشد، در اوج
قرار میگیرد و تحقیر نمیشود.
امروز شما جوانهای این کشور، فعّالان این
کشور و مدیران جهادیِ باارزش، توانستهاید خودتان را به رتبهی بالای ساخت
نیروگاههای گازی - یعنی رتبهی ششم دنیا - برسانید؛ یک شرکتی در آمریکا،
شرکتی در آلمان، شرکتی در فرانسه، شرکتی در ایتالیا، شرکتی در ژاپن، ششمین
در دنیا شما هستید؛ و شما نیروگاههای گازی را دارید میسازید؛ این خیلی مهم
است. آن سالها به ما میگفتند نمیشود، امّا با پشتکار، با همّت، با توکّل
به خدای متعال، با تشویق نیروهای بااستعداد، با عزم راسخی که مدیران ما به
کار بردند، این کار اتّفاق افتاد. من میخواهم بگویم عزیزان من! شما این
سطحی را که امروز هستید، بکنید ده برابر؛ آن هم قابل اتّفاق افتادن است، آن
هم خواهد شد.
عامل مهم مدیریت جهادى عبارت است از
خودباورى و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهى. اینکه من نام مبارک امام
باقر (علیهالسلام) و نام مبارک امیرالمومنین و تبریک ایام مبارک رجب را در
طلیعهى عرایضم عرض میکنم، بهخاطر این است؛ در همهى کارها توکل به خداى
متعال و استمداد از کمک الهى [کنیم]؛ به کمکهاى الهى اعتماد کنیم.
[وقتى]شما از خداى متعال کمک میخواهید، راهها بهسوى شما باز میشود: و من
یتق الله یجعل له مخرجا ، و یرزقه من حیث لایحتسب. این رزقى که در این آیه و
در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهاى مختلفى به من و شما میرسد؛ گاهى شما
ناگهان در ذهنتان یک چیزى برق میزند، میدرخشد، راهى باز میشود؛ این رزق
الهى است؛ در یک برههى فشار، ناگهان یک امید وافرى در دل شما بهوجود
مىآید؛ این همان رزق الهى است.
بیانات در حرم مطهر رضوی
اگر یک ملّتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور میگویند.
بعضی ملّتها هستند که تا قوی شدن، فاصلهی زیادی دارند؛ امیدی وجود ندارد
که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و
گردنکلفتهای عالم، ایجاد کنند؛ امّا ملّت ما اینجور نیست؛ ما اوّلاً
استعداد قوی شدن، زیاد داریم؛ امکانات و ظرفیّتها هم زیاد داریم؛ ملّت ما
به سمت اقتدار ملّی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است؛ من بر این
اساس نقشهی کلّی سال ۹۳ را در این دو عنصر میبینم که در پیام اوّل سال عرض
کردم: اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و با مدیریّت جهادی.
بیانات در حرم مطهر رضوی
علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهّد، اینها نگاه نقّادانه
خودشان را نسبت به اوضاع فرهنگی کشور همچنان داشته باشند و تذکّر بدهند.
البتّه من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه
نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق
نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من
این است که مجموعهی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در
بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما،
تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند،
نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی
میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در
متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در
زمینهی فرهنگ، این است.
بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی
من یک فهرست اجمالی از مؤلفهها و ویژگیهای الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح
میکنم. من در سه بخش، عرایضم را تقسیم کردهام: یکی فهرست این مؤلفهها
است؛ بعد چند نکته برای اینکه ما چرا اقتصاد مقاومتی را امروز یک ضرورت
میدانیم و دنبال میکنیم؛ و در بخش سوم هم الزاماتی که بایستی به آنها پابند
باشیم.در این بخش [اول] من ده ویژگی را یادداشت کردهام که به شما عرض
میکنم که اینها ویژگیهای این سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و
در واقع مؤلفههای این مجموعه است...
نکتهی چهارم، رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار
گرفته؛ همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی
و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک
همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است.
باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و
هم مجاهدانه باشد.
دیدار شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران با رهبر انقلاب
اگر مدیریت جهادی یا همان كار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت
حاكم باشد، مشكلات كشور، در شرایط كنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای
جهانی و در شرایط دیگر، قابل حل است و كشور حركت رو به جلو را ادامه خواهد
داد.
تفاوت بنیادی برخورد بوروکراتیک با نگاه جهادی
برخورد بوروکراتیک با برخورد جهادی از اساس متفاوت است. برونرفت از
مشکلات کشور نیازمند مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی با قدرت و تلاش بیشتری
نسبت به خروج از مشکلات اقدام میکند. مدیریت جهادی یکی از الزامات موفقیت
اقتصادی برای کشور ما است، چراکه جهاد در ادبیات اسلامی ما امر مقدسی است
که وابسته به نیروهای لایزال الهی تلقی میشود. کلمه جهاد برای ما کلیدواژه
معناداری از توکل است. نگاه جهادی در مدیریت سبب خواهد شد تا نگاه ما به
مشکلات پیش رو و راهحل آنها متفاوت از قبل باشد. در هر حال مدیریت جهادی و
عزم ملی در اقتصاد دو بال توفیق و رونق اقتصاد کشور هستند که باید در کنار
هم اقتصاد کشور را به پیش ببرند.
همه آحاد جامعه باید در این امر خطیر مشارکت داشته باشند، اما آنچه باید
مورد نظر واقع شود، پرهیز از تکرار است. ما نیازمند تقسیم کار ملی بر پایه
تخصص هستیم. نهادهای اندیشهای ما در دانشگاهها از یک سو و نهادهای اجرایی
باید هماهنگ و بر پایه برنامهریزی عمل کنند.
مفهوم مدیریت جهادی، مدیریتی با وجه تخصیصی، ارزشی، مسئولیتپذیری و تدبیرهای عالمانه است؛ بنابراین مدیریت جهادی، این موضوع را در نظام تصمیمگیری نشان میدهد که مدیران و بخش حاکمیت چگونه باید عمل کنند و متعاقباً نقش مردم هم در رسیدن به اهداف ملی به شدت مهم است.با این تفاسیر، مدیریت جهادی غیر از مدیریت علمی نیست که بر اساس فرمولها و قوانین مطرح در دانش مدیریت پایه ریزی شده است. فرق این نوع مدیریت که از ترکیب اضافی (جهادی یا اسلامی) برخوردار است با مدیریت مطلق در این است که مبنای آن را «نظام ارزشی اسلام» میسازد«نظام ارزشی اسلام» نقش مهمی را در نظریههای علمی مدیریت و نیز در شیوههای عملی آن ایفا میکند؛ از اینرو در روشهای عملی مدیران مسلمان اثر میگذارد و به حرکت آنها جهت ارزشی میبخشد چنانکه در اقتصاد اسلامی نیز مطلب این گونه است. مؤلفههای پنجگانه و اصلی دانش اقتصاد همچون قانون عرضه و تقاضا، تولید، توزیع و مصرف با قوانین مطرح در دانش اقتصاد اجرا میشود اما در همه این مراحل نظام ارزشی اسلام مبنا قرار میگیرد. بنابراین همان گونه که در اقتصاد اسلامی نظام ارزشی اسلام به جای قوانین علمی و «دانش اقتصاد» قرار نمیگیرد. بلکه مبنای آنها قرار می گیرد، در مدیریت اسلامی و جهادی نیز نظام ارزشی اسلام مبنای قوانین علمی مدیریت قرار میگیرد نه به جای آن؛ از این رو مدیریت جهادی و اسلامی بر دو پایه دانش مدیریت و نظام ارزشی که مبنای قوانین مدیریت و اساس شیوههای عملی مدیریت مدیران قرار میگیرد؛ استوار است. حاصل سخن این که؛ اسلام درهمه شؤون زندگی انسان از جمله مدیریت خرد یا کلان رهبری جامعه و روابط بین الملل، قانون و پیام دارد و از طریق نظام ارزشی خود بر همه امور مذکور تأثیرمی گذارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com