کد خبر: ۲۰۸۵۶۴
تاریخ انتشار:
پیشنهاد دانشگاه پرینستون به ایران و 5+1 برای رسیدن به توافق نهایی

توافق برسر اعمال محدودیت هایی در برنامه سانتریفیوژ های ایران در دو مرحله / 2

حال مقالۀ دیگری ازسوی پژوهشگران این دانشگاه به تحریر درآمده که این بار پیشنهاداتی به طرفین برای رسیدن به توافق نهایی در آن طرح گردیده است و بخش نخست آن تحت عنوان «توافق برسر اعمال محدودیت هایی در برنامه سانتریفیوژ های ایران در دو مرحله» نیز روز دوشنبه (26 خردادماه) تقدیم شد.
گروه بین الملل، چندی پیش و در آستانۀ فرارسیدن آخرین دور از مذاکرات هسته ای برای رسیدن به توافق نهایی میان دو طرف ایران و کشورهای 5+1، بار دیگر طرح جدیدی ازسوی پژوهشگرانِ این دانشگاه برای به کار گیری نوع دیگری از سانتیرفیوژهای ایرانی منتشر شد که می تواند گره به وجود آمده در راه رسیدن به یک تفاهم نهایی را از سر را برداشته و موضوع غنی سازی را هم به یک تفاهم قابل قبول برای طرفین برساند.

به گزارش بولتن نیوز، پس از آن که در اوایل اردیبهشت ماه 1393 خبری درخصوص ارائۀ پیشنهاد دانشگاه پرینستون که در مقاله ای با تیتر «راه حل برد برد برای راکتور اراک» منتشر گردید که به عنوان یکی از این طرح های پیشنهادی موردتائید دو طرف مذاکره کننده قرارگرفت، حال مقالۀ دیگری ازسوی پژوهشگران این دانشگاه به تحریر درآمده که این بار پیشنهاداتی به طرفین برای رسیدن به توافق نهایی در آن طرح گردیده است و بخش نخست آن تحت عنوان «توافق برسر اعمال محدودیت هایی در برنامه سانتریفیوژ های ایران در دو مرحله»  نیز روز دوشنبه (26 خردادماه) تقدیم شد.

توافق برسر اعمال محدودیت هایی در برنامه سانتریفیوژ های ایران در دو مرحله / 2

اکنون بخش دوم و نهایی این مقاله را می خوانیم:

توافق برسر اعمال محدودیت هایی در برنامه سانتریفیوژ های ایران: یک استراتژی دو مرحله ای (بخش دوم)

وضعیت فعلی
در طرح اقدام مشترک، ظرف دوره شش ماهه مذاکرات برای حل و فصل نهایی، ایران متعهد می شود:
• تعداد و نوع سانتریفیوژ های فعال خود را افزایش ندهد و به تعداد و نوع سانتریفیوژ های فعال خود در تاریخ 20 ژانویه محدود کند.
• غنی سازی اورانیوم را از سطح 5 درصد U-235  بالاتر نبرد.
• ذخایر اورانیوم خود را که تا سطح 20 درصدی تولید کرده به اکسید تبدیل کند (که باید برای غنی سازی بیشتر، دوباره به اورانیوم هگزا فلوراید تبدیل شود) و یا آن را به اورانیوم غنی شده با غنای پنج درصدی برگرداند.

آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEA) در گزارش 23ماه مه، 2014 خود گفته که بازرسان این آژانس متوجه شده اند که، تا اواسط ماه مه، ایران حدود 10،000 سانتریفیوژ نسل اول IR-1 فعال در مرکز غنی سازی فردو و نطنز خود داشته است. این سانتریفیوژهادر دسته های 164 یا 174تایی در 60 کاسکد به صورت خوشه ای بهم متصل شده اند، که هر یک دارای شبکه لوله کشی پیچیده ای هستند که گاز هگزا فلوراید اورانیوم را به سمت سه جریان مرتبط بهم هدایت می کند: این سه جریان به ترتیب جریان تغذیه، محصول اورانیوم غنی شده و اورانیوم تهی شده (تفاله) هستند. هر کاسکد یا آبشار دارای ماشین هایی است که به صورت موازی و مرحله ای چیده شده اند و هر مرحله از سانتریفیوژ ها نیز به نوبۀ خود با هم در یک ردیف مرتبط شده اند. ابتدا مقدار کمی از گاز مذکور در هر سانتریفیوژ موجود در هر مرحله غنی شده و سپس از طریق لوله به مرحلۀ بالاتر می رود تا به غنای بیشتری برسد و یا به عنوان محصول کار جمع آوری شود. در حالی که اورانیوم تهی شده به مرحله پایین تر می رود تا یا از نو مرحلۀ غنی سازی را طی کند و یا به عنوان زباله یا تفاله تخلیه شود.

همراه با  این10000 سانتریفیوژ فعال،  8000 دستگاه IR-1 دیگر نیز در 48 آبشار در نطنز و فردو نصب شده اما فعال نیست. علاوه بر این، ایران 1000دستگاه سانتریفیوژ نسل دوم IR -2M را هم در شش آبشار تاسیسات نطنز نصب کرده که آنها نیز هنوز فعال نشده اند.، در واحد آزمایشی نطنز هم که فقط به تحقیق و توسعه (R & D) اختصاص دارد، تعداد نسبتا کم تری ازسانتریفیوژ های  IR-1، IR-2M، IR-4 و IR-6 فعال هستند، و یک واحد IR-5 هم در این بخش آزمایشی نصب شده اما فعال نیست.
 
با توجه به تعداد سانتریفیوژهای IR-1 که ایران تا به حال فعال کرده و میزان و سطح اورانیوم کمتر غنی شده ای که تولید کرده، به نظر می رسد، این نسل از سانتریفیوژ ها یعنی مدل IR-1   ظرفیت غنی سازی بسیار کمی، بین 0.7 و 1 با مقیاس (SWU) درسال داشته باشد. بنابراین ظرفیت ترکیبی سانتریفیوژ های فعالIR-1  ایران بین  7000 تا 10000 SWU در سال است.
 
ظرفیت غنی سازی سانتریفیوژهای IR-2M  احتمالا حدود پنج برابر بیشتر از مدل IR-1است، اگر چنین باشد، ظرفیت مجموع سانتریفیوژهای مدل IR-2M   ایران که تاکنون نصب شده اما فعال نشده، حدود نصف ظرفیت سانتریفیوژ های مدل IR-1.  خواهد بود. به نظر می رسد هیچ گونه اطلاعات منتشر شده ای در مورد ظرفیت غنی سازی مدل های  IR-4، IR-5، و یا IR-6، وجود ندارد اما، به  احتمال زیاد همگی ظرفیت هایی به مراتب  بالاتر از IR-2M دارند.
 
گزارش 23 مه آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرده که ایران در حال حاضر غنی سازی پنج درصدی مورد توافق را رعایت می کند و اینکه ذخایر مرتبط مواد این کشور تا حدود 3.4 درصد U-235  غنی می شود. این اورانیوم غنی شده  تا سطح تولید تسلیحاتی که  معادل90 درصد می باشد حدود 1500 SWU   فاصله دارد. بنابراین، طول زمان لازم برای رسیدن به میزان تسلیحاتی ذکر شده ، با بکارگیری 10000 سانتریفیوژ IR-1 فعال فعلی و با ظرفیت ترکیبی 7،000-10،000 SWU  در سال، بین سه تا چهار ماه است. البته ایران با فعال کردن مابقی سانتریفیوژهای مدلIR-1  نصب شدۀ خود، می تواند این زمان را به حدود دو ماه کاهش دهد.

نیازهای غنی سازی ایران
تا به امروز، ایران از اورانیوم 3.4 درصد غنی شده ای که تولید می کند ، تنها برای تامین مواد اولیۀ و ساخت اورانیوم 19 درصد غنی شدۀ مورد نیاز، برای سوخت حرارتی  راکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی تهران استفاده کرده است. مقدار کمی را هم به دی اکسید اورانیوم تبدیل می کند تا برای آزمایش تابش میله های سوختی در همان راکتور و تامین سوخت  بکار ببرد که در راکتور برق 915 مگاواتی بوشهر مورد استفاده قرار می گیرد.
 
نیازهای عملی و کوتاه مدت ایران به اورانیوم غنی شده و در نتیجه نیاز این کشور به ظرفیت غنی سازی عملیاتی، در حدی نسبتا متوسط قرار دارد. ایران در حال حاضر دی اکسید اورانیوم حدود 20 درصد غنی شدۀ کافی برای تامین دستکم 10 سال سوخت راکتور تهران را ذخیره دارد.
 
ایران اعلام کرده که قصد دارد یک راکتور تحقیقاتی آب سبک 10 مگاواتی در نزدیکی شهر شیراز بسازد که برای این راکتور نیاز به سوخت اورانیوم کمتر غنی شده دارد. این راکتور هنوز در مرحله طراحی است و ممکن است بخشی از یک برنامه گزارش شده برای احتمالا چهار یا پنج راکتور تحقیقاتی باشد که، مانند راکتور تهران، احتمالا همگی به سوخت اورانیوم 20 درصد غنی شده نیازخواهد داشت. اگر ایران این طرح بلندپروازانه را پیش ببرد، بطور قطع از تمامی کشورهای هسته ای که مسلح به سلاح هسته ای نیستند راکتورهای تحقیقاتی بیشتری با قدرت بالا خواهد داشت. ایران برای هر یک راکتور تحقیقاتی آب سبک 10 مگاواتی که بسازد و فعال کند ، به حدود 1،500 SWU در هر سال نیاز خواهد داشت.
 
 ایران همچنین ممکن است بخواهد راکتور آب سنگین 40مگاواتی  اراک خود طوری تقلیل کاربری دهد که به جای اورانیوم طبیعی از سوخت 5 درصد غنی شده استفاده کند و قدرت آن را به 10 یا 20 مگاوات کاهش دهد تا میزان پلوتونیوم تولیدی از سوخت این راکتور را کمتر کند، و در نتیجه نگرانی های گسترش سلاح های هسته ای را برطرف سازد، و در در عین حال قابلیت ساخت رادیوایزوتوپ های مورد مصرف پزشکی و انجام آزمایش های علمی را در این راکتور حفظ کند. به هر حال قابلیت غنی سازی لازم ، برای تامین سوخت یک راکتور تحقیقاتی آب سنگین 10، 20، یا 40  مگاواتی با اورانیوم 5 درصد غنی شده حدود 750، 1500، یا 3000 SWU در سال خواهد بود.   
 
 هدف دیگر ، ایران از برنامه غنی سازی ، تولید سوخت اورانیوم غنی شده برای راکتور بوشهر است ،تا بعد از انقضای قرارداد 10 ساله عرضۀ سوخت روسیه در سال 2021 بتواند سوخت مورد نیازش را در داخل کشور تهیه کند.  برای تولید سالانه 27 تن اورانیوم غنی شده 3.5 درصدی و تامین سوخت این رآکتور، ظرفیت غنی سازی ایران باید به حدود 100،000 SWU در سال ارتقا یابد.
 
 بنابراین باید ظرفیت غنی سازی فعال فعلی را به بیش از ده برابر افزایش دهد و تا سال 2021 برای تولید اورانیوم غنی شده به میزان زیادی در سال  آماده شود. ایران علاوه بر این با روسیه بر سر خرید دو راکتور 1000 مگاواتی مذاکره کرده است. در سال 2005، مجلس ایران قطعنامه ای غیرالزام آور تصویب کرد که به موجب آن این کشور باید ظرفیت تولید سوخت کافی برای تامین 20000 مگاوات انرژی هسته ای را در دستور کار خود قرار دهد.

 در اصل، ایران می تواند قرارداد عرضه سوخت خود را با روسیه تمدید کند و یا اورانیوم کمتر غنی شده مورد نیاز خود را از منابع خارجی دیگری تامین کند و این اورانیوم کمتر غنی شده را در داخل به سوخت مناسب این نیروگاه تبدیل کند.
 
اما گویا محدودیت های سیاسی داخلی ایران انتخاب چنین گزینه ای را با مشکل مواجه می کند. سیاست گذاران ایران اعتقاد دارند که ایران برای حق به غنی سازی خود هزینه های هنگفتی پرداخت کرده است. هم هزینه های مستقیم، از جمله دست دادن برخی کارشناسان هسته ای، و هم هزینه های غیر مستقیم، یعنی تاثیر اقتصادی تحریم ها، که بالغ بر 100 میلیارد دلار بوده است.   

ارتقای تدریجی نسل IR-1   به نسل  IR-2M
استفاده از سانتریفیوژهای IR-1 برای ایجاد ظرفیت غنی سازی 100،000 SWU در هر سال و تامین سوخت مورد نیاز رآکتور بوشهر ، نه توجیه عملیاتی دارد و نه توجیه اقتصادی.  طراحی IR-1  از طرح  سانتریفیوژهای P-1 پاکستان الگو گرفته، که خود براساس یک نمونه کوچک آزمایشی و متعلق به هلند طراحی شده و برای موارد تحقیقاتی مورد استفاده قرار می گیرد و در مقیاس تجاری بکار نمی رود.

پاکستان از مدلP-1 مدت کوتاهی استفاده کرد و بعد هم اواسط  1980 این مدل را کنار گذاشت، تقریبا همان موقع هم شبکه عبدالقدیر خان آن را به ایران فروخته است.  ظرفیت جداسازیIR-1، سالانه حدود یک SWU  است که بسیار کمتر از میزان ظرفیت سانتریفیوژ های مستقر در تاسیسات مدرن غنی سازی تجاری است، که اغلب از دستگاه هایی با ظرفیت غنی سازی دستکم 10 SWU در سال برای استفاده می کنند

مدرن ترین سانتریفوژهای مستقر در یورنکو ،کنسرسیوم غنی سازی اروپا مدلTC-21 است که ظرفیتی حدود 100 SWU  در سال دارد.   
 
عملکردIR-1 هم چندان مناسب نیست و همچنین با زیرساخت های غنی سازی ایران همخوانی ندارد. این کشور دستکم به 100.000 سانتریفیوژ IR-1 نیاز دارد تا به ظرفیت غنی سازی لازم برای پاسخگویی به نیازهای سوختی راکتور نیروگاه بوشهر دستیابد ، حال آنکه هر دو سالن سانتریفیوژ های نطنز روی هم رفته، گنجایش نصب تنها 50000 دستگاه را دارد و اگر ایران بخواهد به نصب این دستگاه ها ادامه دهد و تنها به مدل IR-1 اکتفا کند، باید یک مرکز دیگر به مساحت نطنز نسازد. اما با حرکت به سمت نصب دستگاه های پیشرفته تر، به عنوان مثال استفاده از سانتریفیوژهایی به ظرفیت تولید 10 SWU در سال، می تواند تولید سوخت برای راکتور بوشهر را تنها با حدود 10000 دستگاه امکانپذیر کند.

ایران منطق جایگزین کردن مدل IR-1 را با طرح های بیشتری پیشرفته درک کرده است. تهران در حال توسعه سانتریفیوژ های قدرتمندتر است، اما برای اینکار دستکم چند سال برای تکمیل کار تحقیقاتی و طراحی نیاز دارد و  بعد از آن تازه می تواند کار تولید انبوه را آغاز کند. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مصاحبه ای در ماه فوریه توضیح داد:
 
 ما تعدادی سانتریفیوژ های پیشرفته داریم، که تحت نظارت IAEA در حال آزمایش آنها هستیم... وقتی اولین از سانتریفوژ را تست کردیم آنگاه دو سانتریفیوژ خواهیم داشت که باید این دو را با هم آزمایش کنیم و بعد  10، 20 مورد و، سپس می توانیم تا 50 عدد و پس از آن  164 سانتریفیوژ جدید را با هم داشته باشیم و بعد این سانتریفیوژها را باید در یک آبشار بهم متصل کنیم به مدت احتمالا دو سال باید با هم کار کنند تا مطمئن شویم که این سانتریفیوژ های توسعه یافته به درستی کار می کنند ، بعد از آن می توانیم این مدل جدید را به تولید انبوه برسانیم.  

ایران می تواند نیازهای راکتور تحقیقاتی فعلی و آتی خود را با از رده خارج کردن تدریجی سانتریفیوژ هایIR-1  فعال فعلی و جایگزین کردن آنها با تعداد کمتری از سانتریفیوژ های نسل IR-2m برآورده سازد.  با فرض این که هر یک ازمدل های IR-2M   معادل پنج دستگاه IR-1 کارائی دارد، بهره برداری از تقریبا 1000 سانتریفیوژ IR-2M که قبلا نصب شده می تواند برای تامین 5 درصد LEU برای تبدیل راکتور اراک کفایت کند.   
 
حتی اگر ایران بتواند چهار راکتور تحقیقاتی آب سبک 10 مگاواتی مورد نظر خود را تا قبل از 2019 تکمیل کند، برای تامین سوخت آنها باز هم نیازی به نصب بیش از هزار1000 سانتریفیوژ IR-2m  نخواهد داشت. ایران همچنین باید تعهد فعلی خود تحت طرح اقدام مشترک مبنی بر تبدیل تمامی تولیدات تازه غنی شدۀ هگزا فلوراید اورانیوم به اکسید را بطور نامحدود گسترش دهد یعنی متعهد شود که تمامی هگزا فلوراید اورانیوم غنی شده خود را در آینده نیز ظرف دو یا سه ماه پس از تولید، تبدیل خواهد کرد.

سانتریفیوژ و قطعات
ایران می تواند برای رسیدن به هدف کسب ظرفیت غنی سازی کافی ، به منظور تامین سوخت راکتور بوشهر، تا سال 2021، یعنی زمانی که قرارداد کنونی عرضه سوخت با روسیه به پایان می رسد، به توسعه و آزمایش سانتریفیوژ های نسل بعدی مانند IR-4،  IR-5  یا IR-6   در مرکز تحقیق و توسعۀ خود ادامه دهد. همانطور که صالحی توضیح داد ، آزمایش تعداد مناسبی از این ماشین آلات ممکن است سال ها طول بکشد از مرحلۀ انتخاب طرح گرفته تا حصول اطمینان از اینکه تک تک بخش ها  و طراحی کلی دستگاه و عملکرد نهایی آنها قابل اعتماد است و عملکرد سانتریفیوژها به درستی پیش می رود.   
پس از انتخاب یک یا چند مدل از سانتریفیوژ های پیشرفته تر که از نظر عملکرد تجزیه کردن مواد با استانداردهای لازم در مقیاس تجاری همخوانی داشته و قابلیت اطمینان آنها نیز در دراز مدت اثبات شده باشد، ایران می تواند ساخت تعداد مورد نیاز قطعات سانتریفیوژ انتخاب شده را برای ظرفیت SWU  مورد نظر آغاز کند و آنها را تحت نظارت IAEA در مکانی مشخص ذخیره کند. روتور یا چرخ گردان و جدارۀ بدنۀ سانتریفیوژها از جمله قطعات اصلی است که باید تحت نظارت باشد.

ایران همچنین می تواند بپذیرد که از آماده سازی برای نصب این سانتریفیوژ ها صرفنظر کند. این امر شامل عدم مونتاژ و بالانس سانتریفیوژ ها، بیش از مقدار مورد نیاز برای آزمایشات و خود داری از نصب لوله کشی آبشارها است. این مراحل نیز می تواند توسط آژانس مورد تایید قرار گیرد.
 
شاید وجود اجزای لازم برای 10000 سانتریفیوژ نسل بعدی در ایران ، نگرانی چندانی برای جامعۀ بین المللی نداشته باشد. از آنجا که همه قطعات مذکور تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد بود، هر گونه برداشت آنها از انبار به سرعت مشخص خواهد شد. برآورد معقول این است که دستکم شش ماه طول می کشد تا بتوان هزار دستگاه از این سانتریفیوژها را مونتاژ و بالانس کرده و بخش لوله کشی و سوار کردن آنها را در آبشارهای مخصوص به پایان رساند و آنها را عملا و فعال کرد. حتی وجود تعداد زیادی از اجزای این ماشین آلات در ایران ، باز هم زمان باقی مانده تا رسیدن به توانایی ساخت اولین بمب اتمی را به میزان قابل توجهی کوتاه تر از زمان تعیین شده برای «برک آوت» با ماشین آلات فعال فعلی نطنز نمی کند.
 
به این ترتیب، ایران باید برای ایجاد اعتماد بین المللی نسبت به این توافق، پروتکل الحاقی به موافقتنامه پادمان خود با آژانس را  طبق آنچه که درطرح مشترک اقدام پیش بینی شده امضا کند. این امر می تواند پادمان های ایران را به بالا ترین سطح استاندارد موجود در سیستم پادمانی NPT بین المللی برساند. ایران همچنین می تواند نسبت به ادامه نامحدود اقدامات شفاف سازی فعالیت های هسته ایش طبق مفاد طرح اقدام مشترک متعهد باقی بماند. این اقدامات شامل دسترسی ناظران IAEA" به کارگاه مونتاژ سانتریفیوژها، کارگاه تولید روتور سانتریفیوژ ها و تجهیزات ذخیره سازی است. "ایران در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمى و محمود احمدی نژاد یعنی از نوامبر 2003 تا فوریه 2006 همین نوع نظارت را پذیرفته بود ،هنگامیکه آژانس پرونده ایران را به شورای حکام، شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. این اقدامات شفاف سازی نیز می تواند در تولید تمامی انواع سانتریفیوژها در سرتاسر جهان به نوعی استاندارد بین المللی تبدیل گردد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین