کد خبر: ۲۰۸۱۷۶
تاریخ انتشار:

ریشه جریانات واقدامات خشن علیه مسلمانان/ داعش تجسم کفر در عصر حاضر

موج جریان های ضد مسلمانان در جوامع غربی همانند سایر جریانات بیگانه ستیز و نژاد پرستانه، رنگ و بوی خشونت به خود گرفت. به ویژه روزهای پس از حوادث یازدهم سپتامبر صدها عمل جنایتکارانه علیه مسلمانان، مساجد و اماکن متعلق به مسلمانان صورت گرفت. شدت این اقدامات خشونت بار در مواردی حتی به کشته شدن مسلمانان در جوامع غربی منجر شد.

به گزارش بولتن نیوز، شبکه وبلاگی استان کردستان نوشت: حوادث 11 سپتامبر،درواقع آغازموج حملات علیه اسلام و آموزه‌هاى آن درغرب بود. دراین تهاجم گسترده غرب به بهانه مبارزه با تروریسم، اسلام را مورد هجمه شدید قرارداد. وقایع 11 سپتامبر 2001، انفجار ایستگاه مرکز قطار مادرید در مارس سال 2004 و انفجار بمب درایستگاه متروی لندن در 2005 به سرعت به مسلمانان نسبت داده شد و نماد رفتار و فرهنگ مسلمانان معرفی گردید .این در حالی بود که در بسیاری از این حوادث مسلمانان نقشی نداشتند. آشکار است که مسلمانان در داخل و خارج آمریکا قربانیان اصلی اقدامات تروریستی هستند. با این وجود رسانه های غربی تنها علاقه دارند قربانیان غربی را بعنوان کشته شدگان اصلی حوادث تروریستی معرفی نمایند.

در طول این دوران  موج جریان های ضد مسلمانان در جوامع غربی همانند سایر جریانات بیگانه ستیز و نژاد پرستانه، رنگ و بوی خشونت به خود گرفت. به ویژه روزهای پس از حوادث یازدهم سپتامبر صدها عمل جنایتکارانه علیه مسلمانان، مساجد و اماکن متعلق به مسلمانان صورت گرفت. شدت این اقدامات خشونت بار در مواردی حتی به کشته شدن مسلمانان در جوامع غربی منجر شد. این احساسات ضد اسلامی تنها محدود به سطح جوامع غربی نبوده بلکه در سخنان و مواضع مسئولان سیاسی و رهبران مذهبی آنها، فیلم ها و کتب و مطبوعات این جوامع نیزانعکاس داشته است  اسلام ستیزی درغرب در واقع ناشی از قدرت گرفتن کشورهای اسلامی در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی است. هیچ امریکایی‌ای در سال 2011 توسط اسلامگرایان افراطی کشته نشد. پس چرا این همه بر اسلام هراسی تاکید می‌شود؟ اسلام هراسی توسط سیاست خارجی امریکا همزمان با افزایش تاثیر اسلام مدرن در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی تقویت می‌شود.

دشمن تراشی و ایجاد دشمن فرضی یکی از لازمه های تعقیب استراتژی توسعه طلبانه غرب و به ویژه آمریکا است. استراتژی دشمن سازی امریکا با دیدگاه اندیشمندانی چون ماکیاولی واشتراوس مطابقت دارد که معتقدند اگر تهدید خارجی وجود نداشته باشد، باید آن را ساخت. بنابراین« منافع» می توانند تبیین گر اتخاذ یا عدم اتخاذ سیاستهای مختلف ازسوی کشورها باشند. قدرتهای بزرگ نظیرامریکا همواره در فرایند سلطه گری خویش به سلسله ارزشهای مورد قبول در سطح جهانی نیاز دارند که به کمک آنها بتوانند پیگیری منافع خویش را کتمان یا توجیه نمایند. با فروپاشی بلوک شرق، به دشمن جدیدی نیاز بود که با ارزشها و باورهای مورد حمایت این کشور، درتعارض باشد و اجرای برنامه های سیاست خارجی اش را تسهیل کند. از این رو مقوله تروریسم و پردازش آن در جهت منافع امریکا ظهور و بروز کرد. از سوی دیگر اهمیت اقتصادی و نظامی خاورمیانه باعث شد آمریکا که به این منطقه استراتژیک توجه خاصی دارد ، طرحی را پیاده کند که حضور خود را در این منطقه توجیه و تثبیت کند ، معرفی پدیده اسلام هراسی از جمله این سیاست های آمریکا بود.

واکاوی واقعیت ها در جهان اسلام کمک فراوانی به گشایش های ذهنی در بین نخبگان و توده ها در جهان اسلام می کند. آمریکایی ها پس از ورود نظامی به منطقه خاورمیانه در سال 2001 به بهانه مقابله با القاعده در افغانستان و عراق با یک شمشیر دو لب آشنا شدند که بسیار برنده بود. این شمشیر دو لب چیزی نبود جز جریان سلفی و تکفیری در منطقه که به ظاهر و به ادعای آمریکایی ها مسبب اصلی حادثه 11 سپتامبر بودند. اما آمریکایی ها در عین حال دریافتند که از این شمشیر دو لب می توان استفاده های ابزاری دیگری را نیز صورت داد. یکی از مهمترین بهره برداری های سیاسی از این شمشیر، دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی با هدف نهایی تضعیف خط مقاومت در برابر طرح خاورمیانه جدید بود.

در اجرای سیاست اسلام هراسی ، مسلمانان به عنوان چهره‌هاى تروریستى معرفى شده اند که برای تثبیت موقعیت خود حاضرند به هر کاری دست بزنند ، درحالیکه آنان که دین اسلام را می شناسند ، می دانند که اسلام از همان زمان که پا به عرصه وجود گذاشت، مبارزه با تروریسم را در برنامه‌هاى خود گنجاند و در آن زمان، که خشونت حرف اول را درجهان مى‌زد، اسلام ارزشى والا براى جان، مال و آبروى انسان‌ها قایل بود.اسلام به معنای صلح، مسالمت و ایجاد صلح و الفت است و درقرآن کریم واژه سلم و صلح و مشتقات آن در بیش از صد آیه آمده، در حالی که واژه جنگ تنها در شش آیه تکرارشده است. بدین معنا که اساس دیدگاه اسلام در این مورد، بر اصالت صلح قرار دارد و مقتضای فطرت و طبیعت انسان‌ها درمناسبات و روابط خود با دیگران، صرف نظر از عوامل داخلی و خارجی، حالت همزیستی و صلح است. لذا دین اسلام بر صلح و امنیت استوار و با خشونت و ترور بیگانه است.

قتل انسان و گرفتن جان انسان‌ها در دیدگاه اسلام، مردود و مذموم است. البته اسلام با اخلالگران در امنیت، از جمله محاربین و برهم زنندگان امنیت برخورد شدید می‌کند و به هیچ کس اجازه نمی‌دهد که این امنیت را به مخاطره اندازد. بنابراین هر چند که در حال حاضر بیشتر اقدامات خشن در خاورمیانه و در کشورهای اسلامی اتفاق می‌افتد ،اما این موضوع به هیچ وجه نباید مستمسکی جهت متهم کردن اسلام به ترویج ترور باشد. چرا که تعلیمات اسلامی، جملگی ناظر بر همزیستی مسالمت آمیز در سطح جهان است اسلام براى مبارزه با تروریسم داراى استراتژی و راهکارهاى اساسى است.

یکی دیگر از مسائلی که در این زمینه شبهه ایجاد کرده است ، عدم وجود تعریف مشخص از تروریسم است . اکنون جامعه بین‌المللى با بحران تعریف «تروریسم» مواجه است و حتى مذاکرات متعدد در سازمان ملل براى ارائه تعریف مشترک کشورها از تروریسم نیز به جایى نرسیده است و همین امر زمینه را براى سوء استفاده کشورهاى قدرت‌طلب فراهم ساخته تا براساس تعریف خود از «تروریسم»، منافع ملى کشور خود را دنبال کنند و به جنگ با دشمنان خود به اسم «تروریسم» مبادرت ورزند.واژه تروریسم ریشه در ادبیات غرب دارد، وطبیعی است که تعاریف و مصادیق تروریسم را از نظر آنان تبیین می کند از این‌رو، لازم است که بر اساس احکام متعالى اسلام و مصادیق متعدد، به تعریف جامعى از تروریسم دست یافت که بی تردید با تعاریف موجود کاملا متمایز خواهد بود و قطعا نسبت به آن برترى کامل خواهد داشت .

براین اساس است که در ادبیات نظام سلطه اگر یک غیر مسلمان خلافی انجام دهد فقط یک جرم مرتکب شده است اما اگر یک مسلمان همان عمل را انجام دهد ،یک تروریست معرفی می شود. در حالیکه هر اقدام خشونت‌آمیزی را نمی‌توان ترور نامید اگر چه می‌توان آن را جرم تلقی کرد. البته این دیدگاه با دیدگاه کسانی که تروریسم را به سیاسی و غیر سیاسی و یا به تروریسم خوب و تروریسم بد تقسیم می‌کنند ، متفاوت است .این یک واقعیت است که امروزه اقدامات تروریستی عموما با پیش زمینه سیاسی به وقوع می‌پیوندند. بنابراین کمتر می‌توان جرایم سازمان یافته‌ای را یافت که عنوان تروریسم برآن اطلاق شود و فاقد انگیزه‌های سیاسی باشد.اگر تعبیرغربی از تروریسم را بپذیریم می توانیم بگوییم که روابط کنونی حاکم بر جهان در عرصه‌ی بین‌الملل، در واقع "تروریست‌پرور" است. تروریسم امپریالیستی اشغال‌گرانه آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی در جهان، برای "تروریسم بین‌الملل" بسترسازی می کند.

در هر صورت مفهوم ترور در ادبیات غرب، مفهومى بسیار مبهم است که هر کشور براساس منافع خود، تعریفى از آن ارائه داده و این خود اختلاف بر سر مصادیق را پدید آورده است؛ مثلا آیا اقدامات خشونت‏بارى که همه گروه‏هاى محروم از حق تعیین سرنوشت، مرتکب مى‏شوند،حتى در صورتى که این خشونت متوجه غیر نظامیان نباشد  مشمول مفهوم تروریسم است؟ آیا فلسطینى‏ هایى که از همه حقوق خود محروم شده ‏اند و بدین‏وسیله پاسخ رژیم صهیونیستی را مى ‏دهند محکوم‏ اند و در نتیجه باید تسلیم تجاوزگران رژیم صهیونیستی شوند و یا آن که باید منشا این اقدامات خشونت‏بار را دولت متجاوز رژیم صهیونیستی و کلا دولت‏هایى که به ناحق مردم را از حق تعیین سرنوشت خود محروم کرده‏اند، دانست.

فتنه عراق، چشمه دیگری از شعبده‌بازی همیشگی جبهه باطل است. در درازای تاریخ، همه شیطانهای جن و انس ـ که در برابر حق، سر تعظیم فرود نیاورده‌اند ـ به مکرورزی و حیله‌گری علیه صراط مستقیم هدایت پرداخته‌اند و تازه‌ترین بروز این فساد در زمین، در همسایگی جمهوری اسلامی ایران، رخ نمایان کرده است.وضعيت فعلي عراق در پي حملات تروريستي داعش، اساسا «ميراث زهرآگين» رياست جمهوري «جورج بوش» و تجاوز نظامي تحت فرماندهي آمريکا به عراق می باشدداعش گروه تروريستي بي رحمي است که تحت عنوان القاعده عراق شناخته مي شود و پس از اجراي حملاتي به غرب و شمال اين کشور، بغداد را نيز تهديد کرده است. يکي از بهانه هاي حمله نظامي به عراق که مجوز سازمان ملل را نيز به همراه نداشت، وجود تسليحات انهدام جمعي در اين کشور و آموزش دهها عراقي به نيروهاي القاعده براي توليد چنين تسليحاتي بود. اما پس از سرنگوني ديکتاتور عراق هيچ مدرکي دال بر اين نوع ارتباط و يا اساسا وجود تسليحات انهدام جمعي در عراق به دست نيامد. جنگي که آمريکا در پس آن قرار داشت، راه را براي ورود القاعده به عراق هموار کرد، هر چند دولت بوش تلاش زيادي براي سرپوش گذاشتن بر اين واقعيت به عمل آورد.«ابومصعب الزرقاوي» رهبر القاعده عراق و معمار جنگ داخلي در اين کشور در 17 اکتبر سال 2004 با صدور بيانيه اي وفاداري خود را به اسامه بن لادن اعلام کرد. در اوايل سال 2004 ميلادي اخباري از رهگيري نامه اي توسط زرقاوي براي بن لادن منتشر شد که در آن چگونگي راه انداختن جنگ بين سني و شيعه در عراق پيشنهاد شده بود، به اين معني که با حمله به شيعيان و تحريک آنان به واکنش، چرخه اي نادرست ايجاد شود و در آن، القاعده خود را به عنوان حامي اهل تسنن در برابر شيعيان جلوه دهد.

تحلیل فتنه داعش در عراق بر اساس اختلاف های مذهبی شیعه و سنی و ریشه های ایدئولوژیک نهفته در فقه اهل سنت درباره ضرورت جهاد با شیعیان، بازی جدیدی است که رسانه های غربی و بویژه صهیونیستی راه انداخته اند. چند روزی است مدام بر این طبل کوبیده می شود که آنچه در منطقه راه افتاده یک جنگ مذهبی و از تبعات مداخله ایران و حزب الله در سوریه است. این شیوه نگاه به مسئله عمیقا گمراه کننده است.به لحاظ ریشه های ایدئولوژیک می دانیم که تکفیری گری قدمتی دراز دارد و به هیچ وجه یک پدیده جدید نیست.

امروزگروه تکفيري داعش به دنبال عملي کردن طرح 20 ساله استکبار جهاني به سرکردگي آمريکاي جنايتکار در منطقه است.آمريکا چند سال قبل با ايجاد گروه تروريستي القاعده درصدد بود که اسلام را از بين ببرد و امروز نيز با ايجاد و تقويت گروه‌هاي تکفيري مختلفي که وجود دارد به دنبال اجراي طرح‌هاي استعماري خود است. در اکثر کشورهاي اسلامي مانند مصر، تونس، ليبي، سوريه و عراق گروه‌هاي تروريستي و تکفيري با امکانات آمريکا و صهيونيستها و همکاري همدستان منطقه‌اي خود به دنبال ايجاد اسلام هراسي وشيعه هراسي هستند.

حملات همه جانبه اعضاي داعش به ملت عراق اعم از شيعيان، اهل سنت و كردها بيانگر خطر بزرگي است كه نه تنها عراق ، بلكه كل خاورميانه با آن مواجه است . پس از ناكامي داعش در تصرف سامرا و دفاع غيرتمندانه فدائيان اهل بيت (‌عليه السلام ) از حرمين عسكريين(ع) اين گروه به‌ظاهر اسلامي و مزدوران صهيونيست و آمريكا و انگليس عمليات خود را به سوي مناطق شمال عراق گسترش دادند.آنچه مسلم است اين است كه جهان اسلام با اين گروه خون آشام و ددمنش در تضاد است و مردم عراق خصوصا شيعيان و سايرگروه ها با اتحاد و اتفاق و فتواي مرجع شيعه آيت الله سيستاني سزاي اين تجاوز گري ها و خون آشامي هاي اين گروه راكف دست اين مزدوران خواهند گذاشت.

داعش تجسم کفر و خوارج در عصر حاضر است، ماهيت اين گروه ضداسلامي براي تمام مسلمانان مشخص شده و به‌زودي شاهد شکست آنها خواهيم بودمحرک اصلي تروريست‌هاي داعش آمريکا و هم‌دستانش هستند که با اسلام دشمني دارنداين گروه ضدبشري اسلام را با اسلام به جنگ انداخته‌اند و درصدد راه انداختن جنگ‌هاي فرقه‌اي هستند اين گروه خشن و بي‌منطق براي آدم‌کشي در اوکراين نيز اجاره شده بودند که نشان مي‌دهد به هيچ چيز پايبند نيستند.خداوند به داعش مهلت نخواهد داد،هر کس ظالمي را کمک کند، خدا آن ظالم را بر او مسلط مي‌کند که گروهي همچون داعش روزي کشورهايي که از آن حمايت کرده‌اند را گرفتار مي‌کند.

حمله به شهر مقدس سامرا و پراکندن گرد سیاه ترور در دیگر مناطق کشور عراق، ادامه بی‌خردی گروههایی است که با نامهای تکفیری، وهابی و سلفی، علیه اسلام ناب محمدی، شمشیر از نیام بیرون کشیده‌اند و با چشمان و گوشهایی بسته، شعار مقدس «الله اکبر» را از حلقوم آلوده خویش، فریاد می‌کشند و برخلاف شریعت اخلاق‌مدار آخرین رسول خدا(صلی الله علیه و آله و صحبه المنتجبین)، به کشتار مظلومان و بی‌گناهان می‌پردازند.جهان باید بداند حماقتها و دشمنی‌های داعش ـ اینک در عراق و پیش از این در سوریه ـ نگاه جوانان انقلابی را از دشمنان اصلی دور نکرده است. دشمنان اصلی اسلام ناب محمدی کسانی‌اند که از طریق دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود، نادانان تکفیری را، برمی‌انگیزانند، منابع مالیشان را تأمین می‌کنند و سلاح در کف زنگی مست می‌گذارند.داعش از انسانيت چيزي نمي‌فهمد،اهل تسنن در عراق مواضع خوبي عليه داعش گرفته‌اند و ماهيت اين گروه‌هاي ضداسلامي و حاميان آنها براي تمام مسلمانان مشخص شده و به‌زودي شاهد شکست آنها خواهيم بود.بايد ملتفت باشيم که در کشورهاي مسلمان بويژه عراق چه مي‌گذرد که قلب مقدس حضرت ولي عصر عليه السلام از فتنه‌هاي دشمنان عليه عالم اسلام پر از اندوه و غصه است. بايد مسلمانان دست در دست هم و با اتحاد و تحت زعامت مرجعيت عراق اين فتنه را ريشه کن کنند .همه علماي شيعه و سني جهان اسلام بايد همانند آيت‌الله سيستاني با تمام توان و با هر وسيله ممکن مثل صدور حکم جهاد در مقابل تکفيري‌ها و اقدامات تروريستي بايستند.حوزويان و روشنفکران بايد با روشنگري و ارشاد مردم، دنياي اسلام را نسبت به خطراتي که اسلام و مسلمين را تهديد مي‌کند آگاه سازند، چراکه امروز خطر تکفير نه تنها اسلام را بلکه تمام بشريت را تهديد مي‌کنند و تکفيري‌ها تنها حافظ منافع آمريکا و صهيونيست‌ها هستند و جز ضرر و خطر هيچ سودي براي جهان اسلام ندارند.

شاید بتوان بزرگترین کامیابی تروریست های داعش را در عملیات روانی و فریب دادن افکار عمومی از طریق ابزارها و شبکه های اجتماعی ساخته صهیونیست ها دانست حربه ای که از آن می توان به عنوان یکی از موثرترین عوامل  پیشروی داعش در استان های تصرف شده عراق بدون هیچ گونه درگیری نام برد.استفاده از تاکتیک های چون انتشار اخبار ساختگی و جعلی درباره پیروزی و فتوحات داعش، بزرگ نمایی عملیات ها، ابهامات عددی در خصوص توان نظامی داعش، قهرمان سازی از فرماندهان تروریست های داعش و انتشار اخبار کذب تنها نمونه ای از عملیات روانی دشمن در روزهای گذشته بوده است.

حربه ای که داعش با همکاری رسانه های خارجی همچون العربیه، الجزیره، رویترز، بی بی سی و ... و همچنین شبکه های اجتماعی چون فیس بوک، تویتر یا شبکه های اجتماعی موبایلی توانست بخش عمده ای از ارتش عراق را منفعل و وادار به فرا کند.

لذا ضروری به نظر می رساند که در رسانه ها و فعالان شبکه های اجتماعی از انتشار اخبار بدون منبع و کذب رسانه های حامی جریان تروریست در جهان خود داری نموده و رسانه ی خود را محلی برای بازنشر تریبون های بدنام و کذاب جهانی قرار ندهند.از مهمترین نکاتی که رهبر معظم انقلاب در سالگرد حضرت امام(ره) بر آن تاکید کردند این بود که : «امروز یک عده‌اى در بخش‌هاى مختلف دنیاى اسلام به نام گروه‌هاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش می‌کنند، کارهاى بدى می‌کنند، کارهاى زشتى می‌کنند؛ اما اینها دشمن‌هاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى می‌کنند، حماقت می‌کنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک می‌کند، آن کسى است که پول در اختیارشان می‌گذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزه‌دار می‌کند؛دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مى‌افشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویس‌هاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفته‌ایم این گروه‌هاى بى‌عقلى را که به نام سَلَفى‌گرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله می‌کنند، دشمن اصلى نمی‌دانیم؛ ما شما را فریب خورده می‌دانیم..»

علیرغم این تصریحات و این حقایق واضح بین‌المللی، با کمال تاسف شاهدیم که بخشی از روحانیون، بدلیل زیست در فضای سکولار خویش، مهمترین دشمن را همین تکفیری‌هایی می‌دانند که با شیعه دشمنی می‌کنند. همین مشکل را قبل از انقلاب، ما با انجمن حجتیه‌ای‌هایی داشتیم که انرژی بدنه مذهبی کشور را به‌جای درگیری با شاه به سوی درگیری با بهائیت کشانده بودند. ظاهر استدلال‌شان هم موجه بود: بهائیت دارد به‌عنوان یک فرقه انحرافی در میان شیعه فعالیت می‌کند و این یک خطر برای آینده شیعه است.

اما از این سو انقلابیون می‌گفتند که خب چرا یک بار نمی‌پرسید چه کسی دارد به این جریان ضریب می‌دهد و منابع مالی گسترده را در اختیار آنها می‌گذارد؟ آیا شک دارید که انگلیسی‌ها و شاه در حال انجام این پروژه مشترک هستند؟! جواب البته سکوتی ذلت‌بار بود! از همین روی بود که می‌دیدیم آنها با رژیم ایجاد کننده بهائیت همکاری می‌کردند ولی با بهائیت درگیر بودند! و می‌خواستند با مناظرات اعتقادی و گفت‌وگوهای کلامی جلوی رشد آن را بگیرند! حال آنکه مساله چیز دیگری بود.امروز نیز دقیقا همان نگرش، دشمن اصلی را وهابیت و تکفیری‌ها پنداشته و اتفاقا در جذب بدنه مذهبی نیز موفق عمل کرده است! داستان همان داستان است و جهل همان جهل و سکوت همان سکوت!

حال آنکه می‌دانیم، می‌توان انرژی اصلی جامعه را به سوی شناختن و شناساندن ریشه‌های شکل‌گیری این جریانات و تقویت آنها برد و غربی‌هایی را که این گونه جهان اسلام را به جان هم انداخته‌اند افشا ساخت و علیه آن مفسدان، حملاتی را طراحی کرد. آیا زمان آن نرسیده است که به آنچه نیاز اسلام و حقیقت دین است نزدیک شویم و از خواسته‌های دل‌مان فاصله بگیریم؟ «ألم یأن للذین ءامنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله»آینده جهان از آن اسلام ناب و امید زمین، چشیدن شیرینی حاکمیت بقیة الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. اگر قرنها پیش، خورشید اسلام از شبه جزیره عربستان طلوع کرد، اینک پرچمداران آن، مردان و زنان مؤمنی هستند که بدون تعصبهای عشیره‌ای و نژادی، همه هستی خویش را تسلیم حقیقت کرده‌اند و دل در گرو روزگاری دارند که خورشید اسلام، از غرب برمی‌خیزد.

جبهه کفر غافل از این است که از دل این نزاع، مولود مبارکی خلق شده است که منجر به تقویت و استحکام بیش از پیش زنجیره مقاومت در منطقه می شوددر واقع سوریه و عراق امروز به دروازه جهانی شدن اسلام و خط مقدم مقابله با استکبار جهانی تبدیل شده اند. در شرایطی که امواج بیدار اسلامی از سواحل مدیترانه تا کشورهای حاشیه خلیج فارس را در نوردیده است ضرورت به دست گرفتن ابتکار عمل در مسیر «ديپلماسی وحدت اسلامی» بیش از گذشته احساس می شود. به خصوص که دشمنان جهان اسلام می خواهند با تفرقه افکنی بین مسلمانان معادله "جهاد و مقاومت" را تبديل به طرح "تكفير و ترور فرزندان اسلام" نمایند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین