وفا داري و بر سر پيمان بودن از جمله ارزش هاي والاي اخلاقي و انساني است.ارزشي فرا تاريخي و فرا جغرافيايي.يعني هميشه تاريخ و در تمام سرزمين ها و نزد همگان خواستني بوده و هست .چنان که امير بيان،علي بن ابيطالب نيز در نامه اش خطاب به مالک مي گويد:
"مردم با تمام اختلاف نظري که دارند بر هيچ يک از واجبات الهي ،به اندازه وفاي به عهد اتفاق نظر ندارند."
اگر بپذيريم که "مشارکت اجتماعي"،رکن رکين شهروندي است و اگر بپذيريم که پايه و رکن مشارکت اجتماعي ،اعتماد متقابل آدميان است آنگاه ضرورت و اهميت اجتماعي وفاي به عهد آشکار و متجلي مي گردد زيرا وفاي به عهد زير بناي شکل گيري اعتماد متقابل است .بر زمينه وفاي به عهد است که اعتماد متقابل مي رويد و مشارکت اجتماعي رشد مي کند و معناي شهروندي تحقق و عينيت مي يابد.
بر سر پيمان ها نبودن هم نشانه سردي و خامي است ،هم سردي و خامي اجتماعي با خود مي آورد:
وعده ها بايد وفاکردن تمام ور نخواهي کرد،باشي سرد و خام
وعده وفاداران و وفاکاران،وعده اهل کرم است که حاصلش گنج روان اعتماد متقابل است و وعده نا اهلان و ناکسان ،حاصلي جز رنج روحي و رواني براي جامعه ندارد که همان از بين رفتن اعتماد متقابل است:
وعده اهل کرم ،گنج روان وعده نا اهل شد رنج روان
از نشانه هاي مهم يک جامعه مترقي و پيشرو ،فربهي معناي وفاي به عهد در آن جامعه است:
در کلام خود خداوند ودود امر فرمودست اوفوا بالعقود
در جامعه اي که وفاي به عهد ها سست است و بي بنيان،خوي شرارت حاکم است و از نشانه هاي حاکميت خوي الهي و متعالي،استواري آدميان بر عهد و وفاست :
گر نداري خوي ابليسي بيا باش محکم بر سر عهد و وفا
* عضو هيات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com