کوک شدن ساز ناساز اتحادیه اروپا علیه ایران

به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز، شبکه وبلاگی استان کردستان نوشت:

تأکید مؤکد رهبری معظم انقلاب در پیام و سخنرانی نوروزی امسال مبنی بر جدی گرفتن سیاست استراتژیک اقتصاد مقاومتی و تصحیح فضای فرهنگی با عزم ملی و مدیریت جهادی، که بجای اقتصاد مذاکره ای بر اقتصاد درون زا و مقاوم سازی اقتصاد ملی با اتکاء به توان های داخل و پتانسیل مردم و جوانان جامعه تأکید دارد، آنچنان دشمنان ما را دچار شوک سیاسی و بهم ریختگی روانی کرده که حالا ناکام تر از همیشه، این بغض فروخورده از همه جایشان بیرون زده و خیلی زودهنگام و عجولانه مجبور شدند مشت هایشان را باز کرده و کینه ورزانه نیات شوم و برنامه های پنهان خود را در قبال ایران آشکار سازند!

در تأکید بر عدم خوش بینی رهبری معظم انقلاب به غربی ها، آیه الله جوادی آملی نیز در دیدار اخیر با وزیر محترم خارجه کشورمان متذکر شده بودند که پس از آنکه به امریکایی دست می دهید، انگشتانتان را بشمارید تا کم نشده باشند و یا اخیراً تأکید کردند که امریکایی ها شرع و شرف ما را می خواهند و این ها همان هشدارهای پیشگیرانه ای بود که توجه به آنها ما را از تحمل خسارت های غافلانه معاف و مصون نگه خواهند داشت!

حالا این سؤال اساسی مطرح است، در شرایطی که دشمن با توسعه و تمدید ناجوانمردانه تحریم ها و به تعبیر رهبری معظم انقلاب در وضعیتی که با ما به جنگ اقتصادی پرداخته و علاوه بر آن با این همه گستاخی های غیرمتعارف و غیرمتداول که از سوی غربی ها علیه ما اعمال می شود و مخصوصاً نظر به بیانیه عقده گشایانه اخیر اتحادیه اروپا، آیا هنوز هم زمان آن فرا نرسیده است که ما هم با تعطیلی دیپلماسی خنده، ادبیات محکم، عزت مندانه و شجاعانه دفاع مقدس را وارد دیپلماسی کرده و با اقدامات دشمن، مقابله به مثل کنیم تا آنها دچار توهم اوکراینی نشده و حواسشان جمع باشد که به تعبیر سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده محترم سپاه قدس، اینجا ایران است و نه افغانستان و پاکستان و نه هیچ کجای دنیا؟!

غربی ها امروز همانند کودکی که در میان دو برخورد تربیتی متفاوت قرار می گیرد، دچار پارادوکس رفتاری شده و در حالی که کینه ورزی های خود را رسماً ابراز می کنند، در همان حال خواهان افتتاح دفتر نمایندگی خود در تهران می شوند، فلذاست که ما باید دیر یا زود، ادبیات رفتار دپیلماتیک خود را با اعمال سیاست انقلابی"سیلی در برابر سیلی" و یا همان "موشک جواب موشک" به ادبیات سیاسی رهبری معظم انقلاب که یادآور اقتدار سیاسی زمان دفاع مقدس و ابهت بین المللی امام راحل است،  نزدیک سازیم تا غرب دچار توهم امیدواری به عقب نشینی و عدول جمهوری اسلامی از اصول اسلامی خود نشده و اینگونه با ما وقیحانه سخن نگویدفرهنگ و مسأله جهادی که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید کردند تنها مربوط به داخل کشور نیست. در برابر دشمنان نباید حالت تدافعی داشته باشیم بلکه باید حالت تهاجمی داشته باشیم و با غربی‌ها از موضع طلبکارانه برخورد کنیم نه از موضع ضعف. کشور ما باید از غرب و آمریکا این مساله را مطالبه کنند که به چه دلیل و با کدام مجوز از گروه‌های تروریستی حمایت و تظاهرات مسالمت آمیز مخالفان و معترضان را در کشورهای اروپایی سرکوب می‌کنند.

در شرایطی که مذاکرات هسته ای به سمت توافقاتی مثبت اما نه چندان دلچسب سوق پیدا کرده و امیدواری هایی برای حل و فصل نسبی آن قابل رؤیت است، ساز ناساز غربی ها برای یک جنگ روانی دیگر که البته در گذشته نیز روی آن کار کرده و مانور می دادند، در حال کوک شدن است تا معلوم شود که نرمش قهرمانانه ما هم کفاف زیاده خواهی های غربی ها را نکرده و انتظارات طمع آلود آنها را برآورده نمی کند و به تعبیر قرآن کریم دشمنان ما تا کافر شدن ما دست بردار دشمنی های خود نیستند و همانگونه که رهبر معظم انقلاب در تفسیر بدبینی خویش به غربی ها تأکید داشتند که "حَدِّ یَقِف" عقب نشینی های ما در برابر غرب را معلوم کنید، باز هم ثابت شده که غربی ها با سیاست چماق و هویج جلو می آیند و ما نمی توانیم دلمان را به هویجی خوش کنیم که در قبال آن چماق هم در سبد سهمیه ما قرار گرفته است و ما هر بار که خواستیم هویجی را برداریم، آنچنان آماج چماق آنها قرار گرفتیم که آثار کبودی و دردش باقی است!

اظهارات مرموزانه و اختلاف انداز رئیس رژیم صهیونیستی در سفر به اروپا مبنی بر امیدواری آنها به رئیس جمهور و بهم زدن امیدهای آنها توسط مقام معظم رهبری، تمدید حالت فوق العاده تحریم ها علیه ایران توسط امریکا، برنامه های تحریفی غرب علیه رآکتور آب سنگین اراک، مخالفت امریکا با صدور ویزا برای نماینده جدید ایران در سازمان ملل با ادعای تروریست بودن وی، تهدید دوباره کشورها و شرکت ها مبنی بر عدم مرابطه اقتصادی با ایران، سنگ اندازی در عرصه دریافت سهمیه نفت ایران از اوپک، صدور بیانیه های تکراری حقوق بشری علیه ایران، اصرار بر آزادی سران فتنه در ایران، سفر اوباما و سایر مقامات امریکایی به منطقه خاورمیانه و دیدار و دادن دلگرمی های سیاسی-نظامی به مخالفان ایران در منطقه شامل رژیم صهیونیستی و عربستان، اظهارات غیردیپلماتیک سناتورهای امریکایی علیه ایران و دهها مورد مشابه که برخلاف توافق دیلماتیک اخیر مبنی بر عدم اظهارنظر علیه هم در شرایط انجام مذاکرات هسته ای صورت می پذیرد، رئوس غلط های اضافی جاری غرب در ماه اخیر را تشکیل می دهند!

اما لقمه های گنده تر از دهان و غلط های اضافه کمیسیون روابط خارجی پارلمان اتحادیه اروپا در آخرین بیانیه خود که به غلط های گذشته اش در دیدارهای دزدانه مقامات اروپایی با عوامل فتنه در سفارتخانه های غربی به هنگام سفر به ایران افزود و اروپا را دچار خفگی های غیردیپلماتیک کرد، در جای خود بسیار جای تأمل است، چرا که اتحادیه اروپا وقاحت خود را تا آنجا توسعه داد که حتی فراتر از امریکایی های مغرور که حداقل گهگاه از واژه ها و جملات مناسب هم استفاده می کنند و مثلاً نسبت به فتوای رهبری معظم انقلاب مبنی بر حرام بودن دستیابی به بمب اتمی، ادای احترام کرده بودند، متأسفانه اتحادیه اروپا علاوه بر بکارگیری ادبیات تحکم آمیز و غیردیپلماتیک یعنی درخواست  آزادی سران فتنه و سفر مقامات اروپایی به ایران با پیش شرط ملاقات با اهالی فتنه و سایر مطالبات طلبکارانه سیاسی، با درخواستی وقیحانه تر، خواهان آزادی همجنس بازی در ایران نیز شده است.

پرداختن به قطعنامه اخیر اتحادیه اروپا- که در آن راهبرد این اتحادیه برای ارتباط با ایران طراحی شده است- به دلیل مهم بودن قطعنامه مذکور نیست، و به علت  اهمیت اتحادیه اروپا هم نیست!قطعنامه مهم نیست، چون حرف تازه‌ای در آن نیست و جز خیال‌پردازی و آرزوهایی کودکانه چیز دیگری در آن دیده نمی‌شود. آرزوهایی که بی‌تردید سی و پنج سال است بر دل آرزومندانش مانده است و به فضل الهی به گور خواهند برد.اتحادیه اروپا هم جایگاه مهم و درخور توجهی ندارد، چون اتحادیه اروپا درچند سال اخیر، در بدترین شرایط عمر خود به سر می‌برد و از آن ژست اروپای واحد و تبدیل شدن به قدرت مهم جهانی، فاصله فراوانی گرفته است. تا آنجا که بارها تا مرز فروپاشی پول واحد پیش رفته و در بسیاری از کشورهای عضو آن، فلاکت و نابسامانی اقتصادی گریبان حاکمان را گرفته و پی‌درپی شاهد سقوط دولت‌های ناتوان آن هستیم. به جرات می‌توان گفت از آن موجود ادعایی و خیالی  گذشته، تنها عکسی بر جای مانده و چند ستاره بر روی یک پرچم! اکنون همة شواهد نشان از آن دارد که اروپای امروز، در حد یک ایالت آمریکا، تابع محض و بی‌چون و چرای سیاست‌های کاخ سفید است و برای بقای خود و حفظ پرستیژ و ظاهر استعمارگرش، چاره‌ای جز تمکین به تمامی خواسته‌های آمریکا ندارد. تاریخ درماندگی و التماس فرانسه به آمریکا پس از پایان جنگ با عراق، برای بدست آوردن چند پروژه اقتصادی را فراموش نمی‌کند! با این حساب، تکلیف بانیان و امضاکنندگان قطعنامه مشخص و وزن آنها برای ملت ایران معلوم است.
اما به صورت دائم افکارعمومی بسیاری از مردم جهان از طریق رسانه‌های غربی زیر شدیدترین بمباران تبلیغی قرار دارد و این رسانه‌ها، با بزرگ‌نمایی قدرت پوشالی اربابانشان سعی در ارعاب مردم جهان و تلقین تفوق و برتری آنها هستند، بیم آن می‌رود که عدم واکنش مناسب به این قطعنامه و رفتارهای خیالپردازانه اتحادیه اروپا، به سکوت، بدلیل نیاز! به آنها تعبیر شود! و این همان چیزی است که امام راحل عظیم‌الشان، مسئولان را از آن برحذر داشته و دستور رویارویی با این برداشت را داده بودند. از این روی واکنش منطقی و مقتدرانه، امری اجتناب‌ناپذیر و الزامی است که در برگیرنده عزت و اقتدار ملت بزرگ ایران خواهد بود. در این بین تکلیف قوای مجریه و مقننه بسیار پر اهمیت و خطیر است و ضروری است به شکلی عملی، به این گستاخی جواب بدهند تا جهانیان بدانند با ملتی رشید و مقتدر، چگونه سخن بگویند و چگونه رفتار کنند.

صدور قطعنامه جدید پارلمان اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران نتیجه برخورد انفعالی برخی مسئولان کشور در برابر غرب است با بی اساس خواندن محتوای این قطعنامه، کارنامه و پرونده غربی‌ها را سیاه تر از آن می دانیم که بخواهند ادعایی در زمینه حقوق بشر داشته باشند.متأسفانه برخی به گونه‌ای رفتار کردند که انگار ما از برخورد و اقتدار در برابر غرب پشیمان شده‌ایم و همین باعث شد که آنها فکر کنند ایران،‌ ایران سابق نیست و می‌توانند اهداف و برنامه‌های خود را عملی کنند مستکبران می‌خواهند مسلمانان همیشه در موضع ضعف و عقب مانده باشند و نتوانند هویت و اصالت خود را بازیابی کنند؛ از این رو آگاهی نسبت به نقشه‌های استکبار جهانی یک اصل و ضرورت اجتناب ناپذیر است. آموزه‌های قرآنی تصریح می‌کند که اگر مستکبران قدرت پیدا کنند به هیچ عهد و پیمانی وفادار نیستند و اگر هم در ظاهر لبخند می‌زنند در دل نسبت به اسلام و مسلمانان کینه دارند.آنها با بهانه قرار دادن اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، جمهوری اسلامی ایران را متهم به نقض حقوق بشر می‌کنند و تصریح دارند که باید همجنس بازی در ایران قانونی شود. اروپایی‌ها حتی انتخابات مربوط به ریاست جمهوری آقای روحانی را زیر سؤال برده اند. اینها که پرونده‌شان سیاه و برای همه روشن است این گونه گستاخ شده و جرأت پیدا کرده‌اند و ایران را متهم می‌کنند. حمله به عراق، لشکرکشی به افغانستان،‌ حمله هواپیماهای بدون سرنشین و کشتار بیگناهان در پاکستان، ‌تشکیل زندان ابوغریب و گوانتاناما و حمایت‌های مالی و تجهیزاتی از تروریست‌های سوری نمونه‌ای از جنایات بیشمار آمریکا و غرب می باشد ایجاد اسرائیل غده سرطانی در قلب سرزمین‌های اسلامی و حمایت همه جانبه از این رژیم که جنایات‌های بیشمار و وحشتناکی در کارنامه دارد، تنها بخشی از پرونده سیاه غرب است که می‌بایست از سوی مسئولان ما به آنها گوشزد شودخوب است که اروپايي‌ها نگاهي به گذشته خودشان داشته باشند. دوران قرون وسطي دوران سياهي براي اروپا است.از دوران سياه قرون وسطي که بگذريم مشاهده مي‌کنيم که اروپايي‌ها جنگ جهاني را به راه انداختند و جنايات زيادي را مرتکب شدند و اگر از اين مورد نيز عبور کنيم مي‌بينيم در تمام جنگ‌‌هايي که در دنيا به راه افتاده است اروپايي‌ها نقش بسزايي در آن داشته‌اند.

 اروپايي‌ها تمام جوهر وجوديشان با ظلم و ستم و خباثت شکل گرفته، چطور پارلمان اروپا مي‌تواند از حقوق بشر سخن بگويد؟ وجود و ماهيت آنها ضد حقوق بشر و ضد انسانيت است. در ارتباط با ظلم، اروپايي‌ها بزرگ‌ترين جنايات را عليه انسان‌ها انجام داده‌اند. آنها در حق زنان بسيار ظلم کرده‌اند و آنها را تا حد حيوان تنزل داده‌اند و از زنان به‌عنوان يک کالا براي سودجويي‌هاي مادي خود بهره مي‌برند. در کجاي دنيا اروپايي‌ها اجازه دادند که انسانيت به معناي واقعي شکل بگيرد. هرجا حرف حقي که زده شد آن را در نطفه خفه کردند. اروپايي‌ها چگونه مي‌توانند از آزادي سخن بگويند؟. آزادي اي که آنها به ‌دنبالش هستند به معناي بندگي و بردگي براي غرب، ظالمان و کفار است. اروپايي‌ها از آزادي، کرامت انسان و حقوق بشر چيزي نمي‌دانند، آن‌وقت مي‌آيند دور هم جمع مي‌شوند و در امور داخلي کشور ايران داخل مي‌کنند.

هيچ دموکراسي در جهان شاهد رفراندومي با تأييد بيش از 98 درصدي مردم نبوده و اين مهم نشان از اعتقاد خاص مردم مسلمان ايران به امام راحل، روحانيت و اهداف نظام مقدس اسلامي است. همه ما موظفيم که پاسدار انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي به عنوان مطالبه عمومي مردم باشيم و در اين مسير نيز با تمام توان تلاش نماييم. اين قطعنامه دخالت آشکار در ساير کشورهاست چرا وقتي گروهي تروريستي مرزبانان ما را از داخل کشورمان به گروگان مي‌گيرد اروپاييان سکوت مي‌کنند ولي با استناد به مطالب و آمارهاي غلط بيانيه صادر مي‌کنند. اين قطعنامه نقض آشکار قوانين بين‌المللي بوده و اين حرکت اروپاييان محکوم است.

تصويب قطعنامه مداخله جويانه اتحاديه اروپا عليه ملت ايران نشان دهنده جدي نبودن در مذاکرات است اين قطعنامه فاقد اعتبار و ارزش حقوقي براي ملت برزگ ايران است. تصويب اين قطعنامه بر پايه نظام حقوقي غربي تدوين و مباني حقوق بشر مورد ادعاي آنها بر مبناي فرهنگ غربي است نه بر پايه فرهنگ و تمدن امت اسلامي. سياستمداران غربي همواره از قواعد حقوقي براي تحکيم سلطه خود بر ساير کشورها استفاده ابزاري مي کنند. ادعاي کذب دفاع از حقوق بشر زمينه افزايش جرم، جنايت، قتل و ناهنجاري هاي اجتماعي غرب را بيش از گذشته در جهان فراهم مي کند.ملت و دولت ايران هيچ ارزشي براي بيانيه اخير پارلمان اروپا ، قائل نيستند. اين بيانيه هيچ خللي در عزم و اراده ملت قهرمان ما ايجاد نخواهد کرد. راه عزت و اقتدار کشور ما همان طوري که بارها مقام معظم رهبري روي آن تاکيد فرموده اند همان ايستادگي بر اصول، حفظ ارزش ها و انسجام ملي است. عزت و هويت کشور ما در تمسک به ارزش ها ، ايستادگي و مقاومت ، ولايت محوري و اطاعت از فرامين مقام معظم رهبري است در راس نظام ما ولايت مطلقه فقيه قرار دارد که اطاعت از منويات معظم له و پافشار بر اصول و ارزش هاي الهي و ديني موجب استمرار اهداف متعالي نظام است دشمنان انقلاب اسلامي طي 35 سال گذشته از حربه هاي مختلف فرهنگي ، سياسي ، نظامي و اقتصادي عليه کشور و ملت ما استفاده کردند که همه آنها به شکست انجاميد. امروز ملت هاي مسلمان در کشورهاي مختلف و جهان اسلام با تاسي به ملت شجاع و فهيم ما پا در ميدان مبارزه عليه قدرت هاي شيطاني گذاشته اند. اگر ملت ايران در موضوع هسته اي با قدرت به حقوق مسلم خود پافشاري و تاکيد دارد همه به برکت جانفشاني شهيدان و ولايت محوري است.

ديپلماسي کشور مي بايست بين کشورهاي موافق و مخالف قطعنامه ضد ايراني اتحاديه اروپا تفاوت قائل شوداتحاديه اروپا فريب توطئه و لابي پشت پرده رژيم صهيونيستي و عربستان را خورد اينگونه رژيم ها حس نامطلوبي از توافقات ايران و کشورهاي غربي داشتند و اتحاديه اروپا را وادار به صدور قطعنامه ضد ايراني کردند. ايران به هيچ عنوان به کشورهاي اروپايي اجازه دخالت در امور داخلي خود را نخواهد داد. ايران با صلابت در مقابل تمام درخواست هاي غيرمنطقي اتحاديه اروپا از جمله درخواست ارتباط مستقيم آنها با سران فتنه و همچنين تاسيس دفتر لانه جاسوسي در کشورمان خواهد ايستاد.قطعا اين اقدامات به ويژه اقدام اخير اتحاديه اروپا عجيب نيست زيرا عده اي از فتنه گران در عرصه بين الملل به دنبال ايجاد آشفتگي هستند.اما اين کشورها خواهند ديد که راه ناصوابي را طي کرده‌اند. از طرفي ديگر برخي مطالب مطرح شده درباره حقوق بشر ايران هم نسنجيده بود.

در پایان ضمن تأکید بر لزوم اهتمام همگانی ملت برای تحقق شعار استراتژیک امسال در دو مقوله اقتصاد و فرهنگ با دو مؤلفه عزم ملی و مدیریت جهادی، متذکر می شویم که تحقق سیاست "نرمش قهرمانانه" یکجانبه کردن "نرمش" و یا یکسویه نگری به "قهرمانانه" نیست، بلکه دقیقاً نگاهی تلفیقی و همزمان به این واژه ترکیبی مدنظر است، فلذا ما باید دو قابلیت برخوردی مذاکره و مراقبه را در اعمال این سیاست لحاظ کرده و هوشمندانه تر از همیشه، هیج "تک" دشمن را بدون "پاتک" نگذاریم تا دشمن برای عملیاتی گسترده تر، گستاخ تر نگردد!

قطعنامه‌ها و تهديدها با وجود رهنمودهاي رهبري پوچ و بي‌اساس است اين موضوع مسبوق به سابقه بوده و از آنها بيش از اين توقعي نمي‌رود. اگر اميدمان به آنها باشد تودهني خورده‌ايم؛ کشور ما نه به وعده‌هاي آنها اعتنا مي‌کند و نه وعده‌هاي آنها مي‌تواند براي ما موثر باشد چرا که اين گونه تهديدها و قطعنامه‌ها با وجود رهنمودهاي رهبري پوچ و بي اساس است و ذره‌اي در تصميمات ايران تاثير ندارد