کد خبر: ۱۸۵۶۱۸
تاریخ انتشار:
پرونده‌ی ویژه‌ی بولتن نیوز: بازخوانی صحیفه‌ی امام خمینی (ره)

پاسخ‌های امام خمینی(ره) به خبرنگار ایتالیایی در خصوص معنی ولی‌فقیه و امام در حکومت اسلامی

مرور بیانات امام بدون هیچ نوع واسطه و تفسیر و بررسی بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. به خصوص برای نسل سوم انقلاب که شاید حتی یک بار هم این مسائل را نخوانده یا نشنیده باشند.

گروه سیاسی- سید مجتبی نعیمی:با توجه به جایگاه انقلاب اسلامى و نقش امام خمینى (ره) در جهان معاصر،  طبعاً مطالعه‌ی آثار شفاهى و مکتوب سیاسى و اجتماعى، و حتى شخصى و خانوادگى امام خمینى(ره) در شرایط کنونی جهان، درحالی که چند سالی از شروع «بیداری اسلامی» که نتیجه‌ی مستقیم حرکتی است که از ابتدای دهه‌ی 40 از طرف شخص امام خمینی (ره) در کشورمان صورت گرفت و منجر به وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357 و سرنگونی رژیم طاغوتی شهاهنشاهی گردید، ضروری است و به همین منظور، ما در گروه سیاسی بولتن نیوز بر آن شدیم تا با بازنشر آرا و گفتار و مصاحبه‌های حضرت امام خمینی (ره) که پیش و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی صورت گرفته، نقشی در بالابردن آگاهی عمومی درخصوص انقلاب اسلامی در کشورمان و نیز تاثیر متسقیم و بلافصل آن بر «بیداری اسلامی» برعهده بگیریم.

به گزارش بولتن نیوز، مرور بیانات امام بدون هیچ نوع واسطه و تفسیر و بررسی بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. به خصوص برای نسل سوم انقلاب که شاید حتی یک بار هم این مسائل را نخوانده یا نشنیده باشند. بی شک این کار می تواند به عنوان مانعی جلوی نسبت دادن های اشتباه به امام و تفسیر به رأی کردن ایشان و سایر تحریف هایی که نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی انجام می شود، را گرفته و تحریف ها و تفسیرهایی که زمینه ساز بسیاری از ناهماهنگی های سیاسی و سرایت آن به جامعه شده و اتفاقاتی مثل فتنه 88 را به وجود آورده یا به آن دامن زده را خنثی نماید.

در ادامه خواننده‌ی مصاحبه‌ی حضرت امام باروزنامه «لوتاكونتينوا» ایتالیا درباره‌یويژگی‌هاى حكومت اسلامى و رابطه‌ی مردم و رهبرى هستیم که در تاریخ 19 دی 1357 و در نوفل لوشاتو انجام شده است.

 

سؤال: [در غرب بين طرفداران و پشتيبانان مبارزات مردم ايران در ماههاى اخير سؤالهاى زيادى طرح شده است. خيلى از اين سؤالها به خاطر كمبود شناخت تاريخ و رشد عقايد گذشته دور و اخير شماست. براى من هم بيشتر و در نتيجه فعاليت بيشتر در پشتيبانى از انقلاب اسلامى شما، جواب به اين سؤالات مى‏تواند مفيد واقع شود. تصور مى‏كنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش توده‏اى در ايران اتفاق مى‏افتد ريشه‌هايش در يك نوع رنسانس- تجديد حيات- شيعه يافت مى‏شود. ممكن است شرح دهيد كه چه فعاليتها و بحثها و مبارزاتى در سى سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است؟].

جواب: يكى از خصلتهاى ذاتى تشيع، از آغاز تاكنون، مقاومت و قيام در برابر ديكتاتورى و ظلم است كه در تمامى تاريخ شيعه به چشم مى‏خورد؛ هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضى از مقطعهاى زمانى بوده است. در صد سال [اخير] حوادثى اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تأثيرى داشته است: انقلاب مشروطيت،جنبش تنباكوو ... قابل اهميت فراوان است. تأسيس حوزه علمى دينى در بيش از نيم قرن اخير در شهر قمو تأثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبى در داخل مراكز دانشگاهى و قيام سال 41- 42 ملت ايران به رهبرى علماى اسلامى كه تا امروز ادامه دارد، همه عواملى هستند كه اسلام شيعى را در سطح جهان مطرح مى‏كند.

- [اين فعاليتها و بحثها، اين مدرن شدن- انطباق با زمان- شيعه از چه راههايى رشد كرد؟ آيا يك كار محدود به روحانيت شيعه بوده است يا در راههاى ديگرى هم رشد كرده است؟ و مدارس اسلامى (حوزه‏هاى علمى) در اين رشد چه نقشى داشتند؟].

- اساساً اسلام- كه تشيع چيزى جز اسلام اصيل نيست- نه تنها جلو رشد علمى و فكرى بشر را نمى‏گيرد بلكه خود زمينه‏هاى اين حركت را آماده‌تر مى‏كند و به اين حركت جهت انسانى و الهى مى‏دهد. و تكامل علمى و فرهنگى بشر بعد از ظهور اسلام، محققين تاريخ را خيره ساخته است. بله، چيزى كه بايد اضافه كنم اين است كه فساد اخلاق و انسان مصرفى شدن و تمام تلاش انسان براى لذتجويى بيشتر و تمام ارزشها را با پول سنجيدن مفهومى غير از مدرنيزه كردن كشور دارد؛ و تشيع با آنها مخالف است نه با مدرنيزه كردن كشور. در مورد كار روحانيت بايد بگويم كه مطالعه و تحقيق در بحثهاى اسلامى و شناختن فقه شيعه، به علت گسترش زمينه‏هاى آن، به صورت تخصصى درآمده است كه قهراً ايجاب مى‏كند كه هميشه عده‏اى از مردم خود را براى درك و سپس ابلاغ اين مسائل آماده كنند. و كسانى كه اين مسئوليت را به عهده گرفته‏اند روحانيون هستند كه بر اساس دريافتهاى اسلامى خود هميشه در حركتهاى اجتماعى و مبارزات سياسى در سطح پيشتاز بوده‏اند.

- [ممكن است معنى و مفهوم «حزب اللَّه» را براى ما تشريح كنيد؟].

- هر مسلمانى كه موازين و اصول اسلام را پذيرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقيق شيعى برخوردار است يك عضو از اعضاى حزب اللَّه است؛ و تمامى دستورات اين حزب و خطمشى آن را قرآن و اسلام بيان كرده است. اين حزب غير از حزبهاى متداول امروز دنياست. امروز تمام مردم ايران- در هر سِنى كه هستند- از زن و مرد كه با شعارهاى اسلامى مبارزه مى‏كنند جزء حزب اللَّه هستند.

- [ممكن است معنى دقيق «امام» را تشريح كنيد؟ در معنى كلى آن و در موقعيت خود شما لقب «امام» كه در تظاهرات ميليونها ايرانى در ماه محرّم به شما داده شده چيست؟ رابطه امام با حزب اللَّه چيست؟].

- امام به معنى پيشوا و كسى كه جمعى را در جهتى هدايت و رهبرى مى‏كند. و امام‏بيان كننده خط مشى شيعه و حزب اللَّه و رهبرى كننده اين تشكيلات بزرگ فراگير است كه تمامى وظايف آنان را از قرآن و سنت پيامبر اسلام در زمانهاى مختلف و شرايط مختلف اجتهاد و استنباط مى‏كند و به آنان ابلاغ مى‏نمايد.

- [حكومت مدرن چگونه مى‏تواند در يك جامعه اسلامى وجود داشته باشد؟].

- اسلامى كه بيشترين تأكيد خود را بر انديشه و فكر قرار داده است و انسان را به آزادى از همه خرافات و اسارت قدرتهاى ارتجاعى و ضد انسانى دعوت مى‏كند، چگونه ممكن است با تمدن و پيشرفت و نوآوريهاى مفيد بشر كه حاصل تجربه‏هاى اوست سازگار نباشد؟!.

- [با در نظر گرفتن اينكه هر حكومتى در خود حداكثر تمركز قدرت را جمع مى‏كند، چگونه حكومت اسلامى مى‏تواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمركز نيابد و رابطه مسلط و زيرسلطه برقرار نشود؟].

- اسلام در رابطه بين دولت و زمامدار و ملت ضوابطى و حدودى معين كرده است و براى هر يك بر ديگرى حقوقى تعيين نموده است كه در صورت رعايت آن هرگز چنين رابطه‏اى، يعنى رابطه مسلط و زير سلطه، به وجود نمى‏آيد. اساساً حكومت كردن و زمامدارى در اسلام يك تكليف و وظيفه الهى است كه يك فرد در مقام حكومت و زمامدارى، گذشته از وظايفى كه بر همه مسلمين واجب است، يك سلسله تكاليف سنگين ديگرى نيز بر عهده اوست كه بايد انجام دهد. حكومت و زمامدارى در دست فرد يا افراد، وسيله فخر و بزرگى بر ديگران نيست كه از اين مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتى را پايمال كند. هر فردى از افراد ملت حق دارد كه مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده بدهد و در غير اين صورت، اگر برخلاف وظايف اسلامى خود عمل كرده باشد- خود به خود- از مقام زمامدارى معزول است و ضوابط ديگرى وجود دارد كه اين مشكل را حل مى‏كند.

- [در جامعه اسلامى چه ارگانيسمهاى اجتماعى مردمى بايد تصميم گيرى سياسى و برابرى بين افراد را تضمين كند و از برقرارى روابط مسلط و زير سلطه مابين مردم جلوگيرى نمايد، و همچنين كسانى را كه‏در دستگاه حكومتى تصميم گيرى مى‏كنند كنترل نمايد؟ تجربه تاريخ به ما مى‏آموزد كه قدرت مردم كه توسط پارلمان اعمال مى‏شود- حتى اگر پارلمان آزادانه انتخاب شده باشد- خيلى محدود است و رو به كم شدن مى‏نهد.].

- در دنياى امروز، كه گفته مى‏شود دنياى صنعت است، رهبران فكرى مى‏خواهند جامعه بشرى را نظير يك كارخانه بزرگ صنعتى اداره كنند؛ در حالى كه جامعه‏ها از انسانها تشكيل شده است كه داراى بُعد معنوى و روح عرفانى است. و اسلام در كنار مقررات اجتماعى، اقتصادى و غيره به تربيت انسان بر اساس ايمان به خدا تكيه مى‏كند و در هدايت جامعه از اين بُعد بيشتر براى هدايت انسان به طرف تعالى و سعادت عمل مى‏كند. اگر ايمان به خدا و عمل براى خدا در فعاليتهاى اجتماعى، سياسى، اقتصادى و ساير شئون زندگى بشر وارد شود پيچيده ترين مشكلات امروزى جهان به آسانى حل مى‏شود. امروز دنيا، هم در اين بن بست گرفتار شده است و هم نمى‏خواهد به نوع هدايت انبيا تسليم شود. ولى سرانجام چاره‏اى جز تسليم ندارد.

- [از چه راههايى فكر مى‏كنيد كه بشود تمركز قدرت اقتصادى را از بين برد؛ نه فقط بين فقرا و ثروتمندان بلكه حتى بين تيپهاى مختلف فرايند توليدى (كارگر و كارفرما)؟].

- جامعه بدون خدا و بدون ايمان و عمل براى خدا آنچنان با مشكل رابطه كارگر و كارفرما گرفتار شده است كه وقتى هم مى‏خواهد اين مشكل را حل كند مشكلى بزرگتر ايجاد مى‏كند كه در حل آن، خود را در بن بست مى‏بيند! ولى در جامعه اسلامى كه همه چيز بر اساس و معيار اسلام و ايمان سنجيده و عمل مى‏شود، هرگز مشكلى پيش نخواهد آمد.

- [فكر مى‏كنيد كه بعد از سرنگونى رژيم پهلوى بشود بلافاصله حكومت اسلامى برقرار كرد يا احتياج به يك حكومت موقت براى رسيدن به حكومت اسلامى باشد؟].

- بديهى است هر اندازه ملت و حكومت طبق موازين اسلامى و براى خدا عمل كنند تدريجاً نقايص خود را بيشتر برطرف مى‏كنند و دائماً در تعالى و ترقى بيشترى قرار خواهند گرفت و در مجموعْ جامعه به ارزشهاى خدايى بيشتر نزديك مى‏شوند و اين سير، نهايت ندارد.

- [به عنوان يك مثال مشخص، براى از بين بردن اقتصاد وابسته به نفت شاه و استفاده متفاوت از اين ماده اوليه، يك حكومت اسلامى چه اصولى را بايد به كار گيرد؟].

- ايران امكانات و ظرفيتهاى مختلف و فراوانى براى رشد اقتصادى دارد كه اگر نفت هم نباشد بتواند در رشد خود و از بين بردن فقر پيروز شود. از قبيل معادن مختلف كه در صنايع اهميت زيادى دارد و همچنين امكانات كشاورزى و دامدارى و مهمتر از همه، وجود استعدادهاى سرشار و خلاق انسانى. و نفت را در ضمن اينكه به هركس كه مشترى باشد و با رعايت عدل و انصاف از ما بخرد و پول آن را بدهد مى‏فروشيم، سعى هم خواهيم كرد كه از خود نفت در صنايع مختلف استفاده كنيم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین