ظریف در
توضیحات بیشتر درباره حاجیه خانم عفت کاشانی مادر خود می گوید: مادرم بسیار
متدین بود. خانواده شان نیز سنتی و مذهبی هستند. ما در مجموع خانواده
مرفهی بودیم و وضع مالی مادر و پدرم خوب بود. هنوز از قبل آن هاست که زندگی
می کنم و منزل و زندگی من از اموالی است که پدرم برایم به ارث گذاشته و یا
مادرم به من بخشیده است.
خانه اول این خانواده بین خیابان کاشان و
خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود. خانه ای بزرگ و قدیمی که تا فوت پدر
ظریف این خانواده در همین خانه ساکن بودند اما بعد از فوت پدر در سال 63،
خانواده ظریف از این منزل به دلیل مشکلات اداره آن جابجا می شود.
اولین برخورد ظریف با جهان خارج به واسطه مادر
در 13 سالگی ظریف؛ حاجیه خانم عفت کاشانی، دچار ناراحتی شدید کمر و سل
استخوانی می شود. ظریف در کتاب آقای سفیر می می گوید: عمل جراحی ایشان در
انگلیس انجام شد و مجبور شدند حدود هفت ماه در این کشور استراحت کنند. این
اولین برخورد من با جهان خارج بود...مادرم همراه برادرش به انگلیس رفت. من
نیز به همراه پدرم بعد از تمام شدن مدرسه به آن ها پیوستیم و سه ماه
تابستان را همراه مادرم گذراندیم. دشواری هایی که آن سفر داشت، میگرن من را
تشدید کرد.
آن عمل در انگلستان انجام می شود. چهل سال پیش در انگلیس
طی یک عمل جراحی هفت ساعته، سه مهره را از کمر مرحوم حاجیه خانم عفت کاشانی
بیرون می آورند و سه مهره را جایگزین آن می کنند. به گفته ظریف در آن زمان
می گفتند فقط تنها یک پزشک است که توانایی انجام این عمل را دارد.
اهمیت تربیت مادری بر ظریف د رتمام مراحل زندگی اش مشهود است. او می گوید
که خانواده به شدت محافظه کاری داشته و با وجود توانایی مالی در خانه
تلویزیون نداشتند. پدرو مادرش اجازه رفت و آمد با هیچ کس را به او نمی داند
و او فقط هر روز صبح به مدرسه می رفته است. بحث عزیمت او به آمریکا که پیش
می آید پدر و مادرش مخالفت می کنند. نظر مرحوم عفت کاشانی بر این بود که
در صورت ضرورت او برای ادامه تحصیل به انگلیس برود نه آمریکا.
وقتی مادر شماره تلفن های ظریف را از بین برد
نگرانی های مادر درباره ارتباطات فرزند به حدی بود که پیش از آنکه ظریف به
آمریکا برود تمام شماره هایی را که یکی از مسئولان مدرسه علوی از فارغ
التحصیلان مدرسه علوی مشغول به تحصیل در آمریکا به ظریف داده بود را معدوم
می کند. ظریف می گوید: یکی از مسئولان مدرسه علوی به اسم آقای عدالتی که
خدا حفظش کند شماره تلفن بعضی فارغ التحصیلان مدرسه علوی را که در انجمن
اسلامی آمریکا بودند، از جمله آقای حسین وهاجی که پس از انقلاب وزیر
بازرگانی شد، به من دادند. بنده نیز این شماره ها را در چمدانم گذاشتم.
مادرم پس از گشتن چمدان، این شماره ها را پیدا کرد و از بین برد. با این
وجود ظریف در آمریکا با افرادی از جمله محمد هاشمی (برادر آیت الله هاشمی
رفسنجانی) جواد لاریجانی (دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه)، حسین شیخ
الاسلام (مشاور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی)، مرحوم دکتر نوربخش
(رئیس اسبق بانک مرکزی) آشنا می شود. موسس انجمن اسلامی با این چهره ها کسی
نبود جز دکتر مصطفی چمران و از همین جا فعالیت های سیاسی ظریف آغاز می
شود.
تاثیر مادر بر زندگی فرزند در تمام مقاطع مشهود بوده است. ظریف در
بخشی از خاطرات خود به اقتداری که مادر از پدر به ارث برده بود و
تاثیرپذیری اش از این اقتدار اشاره می کند و می گوید: مادرم و همسرم بسیار
بر من تاثیر گذاشتند. وضعیت مادرم که مشخص است. ایشان نه تنها از پدرشان
اموال و املاک فراوانی به ارث برده اند بلکه مدیریت و اقتدار معروف پدرشان
را هنوز در سن 85 سالگی دارند.
اقتدار پدری که ظریف در این کتاب به آن
اشاره کرده است صادق خرازی اخیرا در پستی که روی فیس بوک گذاشته رمزگشایی
می کند. او درباره شجره نامه مادر محمد جواد ظریف می نویسد: «این بانوی
محترمه از خاندانی شریف و نجیب و تحت اشراف پدری محترم تربیت و رشد یافت.
قدماء نام حاجی علینقی کاشانی از تجار نامدار و موتمن ایران را بخوبی بیاد
دارند مرحوم حاجی علینقی کاشانی از جمله تجار و باررگانان محترمی بود که
نقش برجسته ای در پشتیبانی از مرجعیت عامه مرحوم ایت الله العظمی بروجردی
زعیم جهان تشیع داشت مرحوم حاجی علبنقی کاشانی چون مرحوم ریسمانچی
دستمالچی، حاج سید مهدی خرازی، مرحوم مرحوم حاج صادق ناجی در قوام مرجعیت
شیعه در ایران نقش با ارزشی داشتند».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com