آیا قیمت مسکن از نصف هم کمتر می شود

گروه مجلس- سالها است که موضوع طرح انتقال پایتخت در دستور کار دولت و مجلس قرار دارد. در روزهای ابتدایی این طرح جمعیت تهران تنها حدود 9 میلیون نفر بود و امروز به 16 ملیون نفر افزایش یافته است.

به گزارش بولتن نیوز، خانه ها در آن روزها بیشتر دو طبقه بودند و کمتر ساختمانی را می شد دید که سه یا چهار طبقه باشد و اینگونه ساختمانها جزو شاخصهای کوچه ها برای شناسایی و آدرس دادن به کسانی بود که در جستجوی اقوام و آشنایان بودند. اما امروز کمتر خانه ای را در طهران و کرج و شهرکهای اقماری می توان پیدا کرد که یک طبقه باشد و در زمینهایی که تا قبل از یک خانوار زندگی می کرد هم اکنون حدود 10 خانوار زندگی می کنند.

تمام وزارتخانه های کشور در محدوده کوچکی از زمین ایران فشرده شده اند و تهران دیگر جای گسترش ندارد. کوه ها و کوهپایه ها هم به وسیله مردم و ارگانها تسخیر شده و بعد از مدتی برجهایی در آنها سبز شده که محل تجمع خیل عظیمی از خودرو ها هستند. هر خانواده دو تا سه خودرو دارد و خیابانها دیگر گنجایش ای حجم عظیم از آلاینده سازها را ندارد.

شهرداری خیابانها را دوطبقه و سه طبقه می کند. در زیر زمین سوراخ می کنیم و مترو راه می اندازیم و شهرداری هی درخت می کارد و البته درختهای خیابان ولی عصر یک به یک می میرند و به جمع مردمی می پیوندند که به خاطر آلودگی هوا هر روز بیشتر و بیشتر سرطان می گیرند و یا از تنگی نفس فوت می کنند و برای دیار باقی به بهشت زهرا فرستاده می شوند. بهشت زهرا هم دیگر جایی برای مردگان ندارد.

در انجا هم خانه های دیار باقی دو طبقه و سه طبقه شده است و خیابانهایش هر رو و هر روز پر ترافیک تر می شود. تمام اقتصاد ایران در شرکتهایی که در تهران تجمیع شده اند خلاصه شده و برای کوچکترین کارها باید به تهران مراجعه کرد. حتی در موضوع بهداشت هم برای بیماران خاص و عملهای مهم باید به تهران مراجعه کرد و هر روز بیمارانی را می بینیم که برای آزمایشهای تخصصی به و عمل جراحی در بیمارستانهای مجهز تامین اجتماعی به تهران مراجعه می کنند. در واقع همه ایران در تهران جمع شده است. حتی برای خرید برخی قطعات خودرو های ساخت داخل هم باید به تهران مراجعه کرد.

به هر حال روزهای غریبی است و جمعیت از اول صبح ساعت 6 به خیابان هجمو می آورند و دو ساعتی در ترافیک هستند بعد با تاخیر به سر کار می رسند و بعد از ظهر هم دوساعتی در ترافیک وقت صرف می کنند. همه اینها برای این است که هشت ساعت در اداره وقت بگذرانند و نیم ساعت کار مفید انجام دهند!. دیگر استفاده از خودرو در تهران و در ساعات کاری بی معنی است و به این دلیلی است که پیکهای موتوری حرف اول را در ساعتهای 8 تا 6 بعد از ظهر می زنند. حتی بی ام و آخرین مدل سوار هم برای رفتن به سر قرار سوار پیک موتوری سر کوچه می شود!.

به هر حال این روزها روزهای غریبی است چرا که نه وزارتخانه ها حال جابجا شدن به خارج از تهران دارند و نه کارمندان آن دوست دارند که از تهران پر هیا هو فشرده شده با امکانات خارج شوند. بهشت پر دود و  ترافیک اینجا است. محلی که نمایندگان مجلس هم دل کندن از آن را مگر برای گشت و گذار در شهر و روستایشان جایز نمی دانند. مردم عادی و کشاورز و بنا هم اینجا را دوست دارند. چون همه وزارت خانه ها و شرکتها و کارخانه ها در تهران و اطراف آن جمع شده اند. اینجا کار هست. حد اقل یک روز در هفته هم اگر کار پیدا شود بهتر از هیچ است.

به نظر می رسد که دولت روحانی باید کاری بکند و مجلس هم باید کمک کند. باید وزارتخانه ها بر اساس موضوعیت کار از تهران خارج شوند و تنها دفاتر ستادیشان در تهران بمانند. شرکتهای اقماری باید به محل اجرای پروژه ها منتقل شوند و برای تهران فکری اساسی شود. در واقع به جای یک تهران باید ده تهران با جمعیت 2 میلیونی داشته باشیم.

اینطور هم درآمدهایی که در تهران تجمیع شده و باعث مهاجرت به تهران می شود در بین استانهای کشور تقسیم می شود و هم اینکه با خروج افراد از تهران قیمتهایی که سرسام آور و سرطانی بالا رفته است به کمتر از نصف کاهش پیدا خواهد کرد. روستای ما در بالا برره هم به خاطر افزایش جمعیت شهر مان به خاطر میمنت آمدن یک وزارتخانه به نزدیک شهرمان و افزایش جمعیت و رفت و امدها و امکانات شهری و بیمارستانی و بهداشتی پر رونق می شود. مردم ایران به جنب و جوش می افتند و وضعیت کساد کار در بیرون از تهران بهتر می شود.

اما باید طرح درستی اجرا شود که دوباره یک بام و دو هوا نباشد و برای این موضوع باید فکری اساسی کرد. تنها حرف کافی نیست.

نمایندگان مجلس هفته آینده طرح انتقال پایتخت را در دستور کار خود دارند و بررسی های لازم در این خصوص را انجام می دهند.