پیر رازو (pierre ruzoux) مورخ ومدیرمرکزمطالعات موسسه پژوهش های راهبردی مدرسه نظامی پاریس معتقد است: جنگ ایران وعراق جغرافیای سیاسی کنونی خلیج فارس را شکل داده است.
به گزارش بولتن نیوز،به نقل از روزنامه فرانسوی لوموند، پیر رازو به تازگی کتابی را با عنوان
«جنگ ایران و عراق» منتشر کرده و در آن به نخستین جنگ خلیج فارس از سال
1980 تا 1988میلادی پرداخته است.
به نوشته لوموند، این کارکه حاصل
تلاشی10ساله است زوایایی از درگیری ها را روشن می کند که برای درک مسائل
امروز خاورمیانه بویژه درمورد پرونده هسته ای ایران حایز اهمیت است.
این
روزنامه فرانسوی از رازو پرسید: با توجه به اشاره شما به شبکه های زیر
زمینی و استفاده وسیع از سلاح های شیمیایی به نظر می رسد که این جنگ یادآور
جنگ جهانی اول است. آیا جنگ ایران- عراق جنگ جهانی اول خاورمیانه محسوب می
شود؟
وی درپاسخ گفت: درحقیقت جنبه هایی از این درگیری همچون توسل
به حملات وسیع و گسیل نیروها برای تخریب سنگرها و کانال های زیر زمینی طرف
مقابل، ذهن انسان را به سمت جنگ جهانی اول می برد اما این جنگ وحشتناک از
سویی به دلیل استفاده از تانک و ماشین های سنگین جنگی، بمباران شهرها، جنگ
اقتصادی و اسکورت محموله های نفتی به طور گسترده خاطراتی از جنگ های قرن
بیستم شامل جنگ جهانی دوم را نیز تداعی می کند.
وی افزود: از سوی
دیگر به دلیل وجود کمین گاه ها در کوه های صخره ای و نفوذ از طریق مرداب
ها، یادآور جنگ های چریکی در الجزایر و ویتنام است همچنان که جنگ هوایی جت
ها بر فراز بیابان ها، استفاده وسیع از موشک و نیز جنگ الکترونیک، جنگ های
اسرائیل و اعراب را به ذهن متبادر می کند.
رازو تصریح کرد: مسلما
جنگ عراق-ایران همان قدر روح منطقه خلیج (فارس) را تحت تاثیر قرار داد که
جنگ جهانی اول آسیب های روانی در اروپا ایجاد کرد و این جنگ هشت سال به طول
انجامید و به این ترتیب طولانی ترین جنگ میان دو کشور را در قرن بیستم و
همچنین پرهزینه ترین جنگ از منظر انسانی را در خاورمیانه رقم زد.
وی
افزود: بغداد با افزایش شمار قربانیان خود در آمار می کوشید تا به کشورهای
امیر نشین خلیج (فارس) ثابت کند که عراق با شجاعت، نقش خود را به عنوان
سپری در برابر گسترش انقلاب ایران ایفا کرده است و به این ترتیب عراق می
کوشید تا آنها را متقاعد کند که در مقابل بهای خون های ریخته شده از
مطالبات خود چشم پوشی کنند.
رازو درمورد دسترسی اش به منابع منتشر
نشده و یافته هایش، گفت : در مرحله نخست توانسته در آرشیو تشکیلات اطلاعاتی
نظامی و بویژه گزارش های مسئولان دفاعی آن زمان در تهران و بغداد جستجو
کند.
وی اضافه کرد: همچنین به مصاحبه های ژنرال های عراقی که توسط
پژوهشگران آمریکایی و انگلیسی تهیه شده بود، دسترسی پیدا کردم و توانستم
نوارهای صوتی مهم صدام حسین را که آمریکایی ها در سال 2003 میلادی کشف
کردند، گوش کنم.
این مورخ فرانسوی اظهار داشت: دیکتاتور عراق حوزه
های قدرت را با ابزار شنود تحت کنترل داشت و متن نوارهای ضبط شده از آن جهت
که نشست های فرماندهی را در مراحل بحرانی جنگ شامل می شد، برای من ارزشمند
بود و از قابلیت شنودی که از تمایل صدام حسین برای کنترل همه ارکان
عملیاتی بود، شگفت زده شدم.
رازو درپاسخ به اظهار شگفتی گزارشگر
لوموند از گستردگی استفاده از سلاح های شیمیایی توسط صدام حسین، گفت:
درتابستان 1982میلادی زمانی که ایران جنگ را به خاک عراق کشاند، دیکتاتور
بغداد فهمید که باید از سلاح کشتار جمعی استفاده کند تا ایرانیان را عقب
رانده و آنان را از ادامه جنگ منصرف کند.
وی افزود:بنابراین برنامه
سلاح ویژه (شیمیایی) را با پشتیبانی فنی شوروی سابق، مشاوران آلمان شرقی و
بسیاری از نهادهای صنعتی غربی اجرا کرد.
وی تصریح کرد:نخستین سلاح
شیمیایی پایه مشتق از گاز خردل درسال 1983میلادی آماده و به طور گسترده
درسال 1984میلادی مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن، ارتش عراق در برابر
هر حمله وسیع ایرانیان به استفاده از این سلاح ادامه داد.
وی گفت:
صدام حسین درسال 1988میلادی درجریان عملیات انفال که برای تنبیه کردهای
عراقی متهم به همکاری با نیروهای ایرانی صورت گرفت، دستوربمباران شیمیایی
حلبچه را صادر کرد.
وی افزود: تفاوت استفاده از سلاح شیمیایی
درعراقِ آن زمان و نمونه آن در سوریه امروز در آن است که درمسئله عراق
مبارزان گروه های شورشی نبودند وعراقی ها با نیروهای نظامی دیگری (ایرانی)
طرف بودند وهمچنین درگیری درمرزها درجریان بود و نه در شهرها.
این
مورخ فرانسوی درمورد تاثیر جنگ بر اقتصاد عنوان کرد : زمانی که جنگ در
مرزها در جریان بود، جنگ اقتصادی نیز نقش تعیین کننده ای را ایفا کرد و همه
تصاویر سوختن نفتکش ها را در اثر اصابت موشک های اگزو3 به یاد دارند.
وی
گفت: برخلاف باور عموم، جنگ نفت کش ها تاثیر تعیین کننده ای بر اقتصاد
نگذاشته است. در حقیقت این سیاست های هماهنگ واشنگتن و ریاض برای سقوط بهای
نفت و متقاعد کردن ایران وعراق به ترک مخاصمه بود که از تابستان
1985میلادی بر اقتصاد تاثیر تعیین کننده ای گذاشت.
وی افزود:
عربستان سعودی با گشودن خط لوله های نفتی، تولید خود را در شش ماه، سه
برابر کرد و کاهش50 درصدی بهای نفت، تاثیر شدیدی بر اقتصاد ایران و دیگر
کشورها از جمله شوروی گذاشت.
به گفته وی، درطول یک سال تولید ناخالص
داخلی ایران وعراق به یک سوم تقلیل یافت و عراق به دلیل بهره مندی از کمک
کشورهای حاشیه خلیج(فارس) توانست با این مشکل مقابله کند ولی در مقابل،
ایران از نظر اقتصادی سقوط کرد و این امر ایران را به سمت پذیرش آتش بس در
تابستان 1988میلادی سوق داد.
رازو درمورد عواقب فعلی جنگ ایران
وعراق گفت: این جنگ زمینه جغرافیای سیاسی ای را شکل داد که امروز درخلیج
(فارس) شاهد آن هستیم و اندیشه تکرار نشدن آن جنگ ذهن رهبران ایران را
مشغول کرده است.
وی مدعی شد: مسلما وسواس هسته ای ایران، نتیجه
مستقیم این جنگ است چرا که ایران خود را قلعه محاصره شده ای می بیند که
باید همسایگان را از حمله باز دارد و ایران و اسرائیل از بسیاری جهات به
یکدیگر شبیه هستند و این یکی از تناقضات بحرانی است که کابینه بنیامین
نتانیاهو را در برابر ایران قرار می دهد.
وی معتقد است: جنگ ایران
وعراق کارکرد جمهوری اسلامی ایران را صرف نظر از هر چه که در این باره گفته
شود، منطقی نشان می دهد وهمچنین بیانگر آن است که ایران کاملا مفهوم
بازدارندگی و توازن قدرت را می داند.
وی افزود: رهبران ایران
بامقاومت تاریخی در برابر فشار خارجی می دانند که اقدام به عادی سازی روابط
با آمریکا مشروع است و دولت اوباما نیز به نوبه خود دریافته است که تهدید
علیه ایران اقدام سازنده ای نیست و عادی سازی روابط با تهران در زمانی که
نفت خلیج فارس برای اقتصاد آمریکا نقش حیاتی ندارد می تواند با ایجاد
توازن جغرافیای راهبردی (ژئو استراتژیک) جدید درخاورمیانه، حل بحران
درعراق، سوریه و لبنان را تسهیل کند.