کد خبر: ۱۷۶۶۰۵
تاریخ انتشار:
پروژۀ بازخوانی متون عاشورایی بولتن نیوز

محرّمی دور از وطن

با فرارسیدن ایام سوگواری سیّد و سالارشهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، بنابه برنامه ریزی های صورت گرفته در گروه فرهنگی بولتن نیوز، قصدداریم با تهیه و انتشار مطالبی به بهانۀ ایّام محرم و صفر ضمن همراهی با ملّت عزادار، سهمی کوچک در برگزاری هرچه باشکوه تر عزاداری مولای مان، به عهده بگیریم.
گروه فرهنگی: با فرارسیدن ایام سوگواری سیّد و سالارشهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، بنابه برنامه ریزی های صورت گرفته در گروه فرهنگی بولتن نیوز، قصدداریم با تهیه و انتشار مطالبی به بهانۀ ایّام محرم و صفر ضمن همراهی با ملّت عزادار، سهمی کوچک در برگزاری هرچه باشکوه تر عزاداری مولای مان، به عهده بگیریم.

به گزارش بولتن نیوز: در راستای تحقق این اهداف که با انتشار کتاب"فتح خون" سیّدشهیدان اهل قلم، آغاز شده و امروز فصل سوم از فصول 10گانۀ آن منتشر گردید، باز هم به سراغ منشعات و متون یکی دیگر از شهدای هشت سال دفاع مقدس و کربلای جبهه های جنگ تحمیلی رفتیم و رسیدم به گلستان دست نوشته های شهید رسول حیدری و نهیب یاد کربلای مولایمان و سوز ظهر عاشورا برآن مان داشت که یادی کنیم از واپسین و شیرین ترین لحظات زندگانی آن شهیدعزیز.

"محرمی دور از وطن" یکی از یادداشت های روزانۀ شهیدرسول حیدری است که دیروز توسط پایگاه اطلاع رسانی شهید رسول به مناسبت فرارسیدن ایام محرم، منتشر گردید.


بسمه الله

امروز دقیقاً نمی دانم روز دوم و یا سوم محرم است، بدن مجروحم حدود ۲۰۰(شایدکمتر) کیلومتر دور از وطن اسلامیم در یک کلبه روستائی در کنار جاده یکی از شهرهای عراق بر زمین افتاده است. همراهم صبح رادیو را روشن کرد برنامه کودک بود داشت برای امام حسین (ع) نوحه میخواند خیلی دلم گرفته است، شدیداً دلم می خواهد گریه کنم ولی صد حیف…

چند هفته است حمام نرفته ام بدنم خیلی کثیف است نه طهارت و نه پاکی، به همان ناپاکی روحم، اما دیشب خواب دیدم حمام رفته ام تمیز و پاک خیلی خوشحال بودم احتمالاً شاید چه می دانم شاید خداوند گناهانم را بخشیده باشد و شاید بالاتر قصد دارد از من راضی باشد و مرا پیش خود ببرد به هر حال احساس عجیبی دارم، در زندگی ام سعی کرده ام هیچ وقت وابستگی پیدا نکنم گرچه نتوانستم اما در همین چند لحظه خود را دارم برای دیدار او آماده می کنم. به هیچ چیز امیدی ندارم جز او تنها امیدم خدا تو هستی، هیچ سرمایه ای نیندوخته ام مرا چکار خواهی کرد، تو را به حق حسین (ع) تو را به مظلومیت علی اصغر…



به من رحم کن خدا، خدایا مرا ببخش، مرا پاک کن از این دنیا ببر، خدایا تو میدانی اگرچه گنه کار بودم، گرچه نافرمانی تو را کردم ولی خدایا تو بزرگتر از آنی، تو مهربانتر از آنی که بخواهی تن مجروح را در آتش اندازی خدایا از رفتنم ناراحت نیستم از چگونه رفتنم نیز ناراحت نیستم نگران مهمان نوازی تو هستم، چطور با من برخورد خواهی کرد خدا، مرا ببخش مرا ببخش خدا.


                                                                                                                                 خداحافظ همگی شما





و در پایان چند عکس از شهیدرسول و برخی یاران












شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین