عمده کسانی که این روزها جلودار جماعت آتش بیار معرکه "حذف یا بقای شعار
مرگ بر آمریکا" شده اند، کسانی هستند که باید در عمل شعار مرگ بر آمریکا سر
می داده اند که نداده اند و حالا امروز هم مدعی تر از هر کس دیگری هستند
که دولتی ها نباید وهم برشان دارد که رفع و رجوع همه مشکلات اقتصادی در گرو
حل و فصل اختلافات با آمریکاست و باید با تکیه بر توان داخلی مشکلات را
سامان داد.
فردا سی و چهارمین سالروز تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ در تهران است و
یکبار دیگر و البته این بار جدی تر از همیشه شعار بنیادین این روز یعنی
"مرگ بر آمریکا" به محلی برای چالش بین موافقان و مخالفان ادامه وضعیت فعلی
روابط ایران با ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است.
رویکرد جدید دولت در عرصه روابط بین الملل و به ویژه ابراز آمادگی برای
مدیریت اختلافات و منازعات با دولت آمریکا، تحولاتی را در این عرصه باعث
شده که هر کس از ظن خود این رخدادها را تحلیل کرده و با آن همراه یا مواجه
شده است.
اما در آستانه 13 آبان دیدگاه های دوگانه موجود درباره این تحولات در یک
نقطه به اوج رسیده است و آن سر دادن یا ندادن شعار مرگ بر آمریکا به ویژه
در مراسم روز ملی مبارزه با استکبار جهانی است.
در این بین عده ای که باید عنوان "دائم الغر" را برای ایشان به کار برد،
هستند که در همه سال های استقرار جمهوری اسلامی نیز دارای مناصب کوچک و
بزرگ در بخش های مختلف نظام بوده و همواره نیز مشغول غر غر کردن و نق زدن
بوده اند.
این افراد که خود مسئولیت ساختن و آبادنی کشور را داشته اند و امروز ثمره
همه مدیریت های آنان، انبوه انباشته مشکلات در عرصه های مختلف و به ویژه در
عرصه فرهنگی و اقتصادی است، این روزها نیز میدان دار مخالفت ها و انتقادات
از رویکرد دولت در مدیریت چالش های بین المللی نظام شده و در مقابل کسانی
که البته آنان نیز از روی خوش خیالی مفرط فکر می کنند کلید حل همه مشکلات،
گشودن قفل روابط ایران و آمریکاست، اینان با هر گونه تغییری، صرف نظر از
شیوه، رویکرد و محتوای آن در روابط تهران و واشنگتن به مخالفت برخاسته اند و
آن را به وادادگی و به حراج گزاردن منافع و مصالح کلان نظام و کشور تعبیر
می کنند و البته شاید این مواضع آنها نوعی فرار به جلو باشد که به آن
پرداخته خواهد شد.
روی سخن این مقال با آن دسته از افرادی است که وظیفه ایشان در مبارزه با استکبار جهانی، متفاوت از وظیفه عمومی ملت و مردم می باشد.
مقام معظم رهبری در 18 اردیبهشت 84 در دیدار کارکنان مجتمع مس سرچشمه می
فرمایند: "انشاءاللَّه غبار عقبماندگى از چهرهى اين كشور بكلى زدوده
شود؛ و اين به بركت اسلام و ايمان شما مردم خواهد شد. ايمان و عزم راسخ اين
ملت مىتواند مهمترين تضمينكنندهى ادامهى اين راه باشد.
اينكه شما شعار مىدهيد «مرگ بر امريكا»، تحقق اين شعار در عالم واقعيت،
همين كارى است كه اينجا داريد مىكنيد. ما با هيچ ملتى دشمنى نداريم. «مرگ
بر امريكا» يعنى مرگ بر قدرتهاى مداخلهجو و استكبارى. ملتى كه در عمل،
استقلال و هويت و توان خود را به مرحلهى بروز مىرساند و ابتكارِ خود را
به كار مىگيرد و خود را مستقل مىكند، در واقع دارد «مرگ بر استكبار
جهانى» و «مرگ بر قدرتهاى مداخلهگر» مىگويد."
عمده کسانی که این روزها جلودار جماعت آتش بیار معرکه "حذف یا بقای شعار
مرگ بر آمریکا" شده اند، کسانی هستند که باید در عمل شعار مرگ بر آمریکا سر
می داده اند که نداده اند و حالا امروز هم مدعی تر از هر کس دیگری هستند
که دولتی ها نباید وهم برشان دارد که رفع و رجوع همه مشکلات اقتصادی در گرو
حل و فصل اختلافات با آمریکاست و باید با تکیه بر توان داخلی مشکلات را
سامان داد.
این افراد بدون اینکه از کسی یا گروهی نام ببرند، مدعی اند که کسانی دنبال
تغییر در عرصه روابط بین ایران و آمریکا برای مدیریت دشمنی و اختلافات دو
کشور هستند، برای رابطه با آمریکا "له له" می زنند و متوهم و خوش خیال از
کید و حقد دشمن غافل شده اند و باز مدعی اند که مقاومت تنها زبانی است که
آمریکا آن را می فهمد و پیگیری راه مقاومت پیروی از راه امام و رهبری است و
در این بین هیچ توجهی نیز به سخنانی از سنخ اظهارات امروز رهبر معظم
انقلاب که فرمودند که "هیچ کس نباید مجموعه مذاکره کنندگان ما را سازشکار
بداند. اینها بچه های خود ما و بچه های انقلابند. یک ماموریت سختی را بر
عهده دارند و هیچ کس نباید ماموری را که مشغول کاری است، تضعیف کند."
این حرکت این افراد را باید نوعی فرار به جلو آنها در قبال 35 سال بهره
مندی ایشان از مناصب مدیریتی نظام، در ازای خلق مشکلات انبوه و جدید پس از
انقلاب اسلامی دانست که اتفاقا خود ایشان باید مانع از تلنبار این مشکلات و
حتی ایجاد آنها می شدند، اما حالا خیلی مدعی و طلبکارانه خود را به آن
کوچه معروف زده اند و در حالی که هیچ کدام از مسئولان و مبادی رسمی متولی
دیپلماسی دولت، نه سخنی از مماشات و سازش به میان آورده و نه حرکتی مبنی بر
اشتیاق خیال پردازانه برای سر نهادن به دامان شیطان بزرگ مرتکب شده اند،
دائم به متهم کردن دولت و دولتمردان برای خوش خیالی در برابر آمریکا
مشغولند و هیچ از خود نمی پرسند که آیا این فقط آنها هستند که به عمق دشمنی
آمریکا علیه جمهوری اسلامی پرداخته اند یا اینکه باید برای دیگران نیز
حداقلی از فهم قائل باشند.
مخلص کلام اینکه شعار مرگ بر آمریکا چنانکه خود این افراد نیز بعضا مدعی
هستند، متعلق به ملت ایران و ناشی از دشمنی های طولانی، عمیق و محتوایی
دولت آمریکا با این ملت است که هیچ کس سر دادن آن را به آنان نیاموخته و
کسی نیز نمی تواند آن را از زبان ایشان انداخته یا از ذهنشان بزداید، اما
وظیفه همه در سر دادن شعار مرگ بر آمریکا یکسان و یک شکل نیست و مسئولان و
مدیران موظف هستند با اثبات این نکته که ساختن و آبادانی کشور بدون رابطه
با آمریکا و بدون سرسپردگی به شیطان بزرگ نیز مقدور و ممکن است، مرگ بر
آمریکا را در عمل سر دهند.
و دوم اینکه آمریکا شیطان بزرگ است که باز هم پس از چنید سال خبر جاسوسی سراسری و نقض حقوق بشر شون درز کرد . به همه ی کاسیی که مخالف هستن با این نظر توصیه می کنم بیشتر در مورد سخنان امام خمینی و امام خامنه ای تدبر کنند زیرا حرف بیهوده نمی زنند و ثانیا حتما اخبار رو پیگیر باشند
کاری از دست من بر نمیاد ولی امام خامنه ای بداند که تا افرادی مثل من حقیر هستند ناله ای از روش شکایت بر نخواهیم آورد