برنامه سینمایک فردا ساعت 22 قرار است به مناسبت سالگرد یازدهم سپتامبر، فیلم «فرشتگان قصاب» نخستین ساخته «سهیل سلیمی» را با موضوعی ضد آمریکایی روی انتن میفرستد. متن زیر، یادداشتی است بر این فیلم تحسین شده به مناسبت پخش آن از سیمای جمهوری اسلامی.
به گزارش بولتن یوز، ابوالفضل حضرتی در
سایت سینماانقلاب نوشت: «فرشتگان قصاب» روایتگر حضور نیروهای آمریکایی در
افغانستان به بهانهی حملات تروریستی است، که تنها به بهانهی محمل و پوچ
وجود تروریستها در مدرسهای در یک روستا هست، و بعدها در روند فیلم مشخص
میگردد که فرماندهی نیروهای ایساف شخصی هست، که با وجود روابط خوب با
نیروها عملأ اقدام به هماهنگی با قاچاقکنندگان اعضای انسان نموده است.
ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎ ﭘﺮداﺧﺘﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ آﻏﺎز ﻣﯽﺷﻮد.
ﻧقطﻪی ﻋﻄﻒ ﺑﻪ آراﻣﯽ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮد، و ﺑﺎر دراﻣﺎﺗﯿﮏ، ﻫﻤﺮاه داﺳﺘﺎن ﺑﻪ
ﺷﺨﺼﯿﺖﭘﺮدازی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ و آدمﻫﺎی ﺧﻮب و ﺑﺪ در ﮐﻨﺎرﻫﻢ در ﭘﯿشبرد ﻗﺼﻪ،
ﻧﻘﺶﻫﺎﯽ ﺑﺠﺎیی ادا ﻣﯽﮐﻨند. سینمای ایران بهخصوص، در سالهای اخیر نشان
داده، که هرگاه برای فیلمسازی به خارج از کشور میرود، افتضاحی پدید
میآورد. این افتضاح با کمال تأسف، وقتی فیلم قرار است، مثلاً ارزشی باشد،
دوچندان شده و نگرانی انسان را تشدید میکند.
فرشتگان قصاب، اما با جرأت تمام، نه به
ترکیه و اروپا و آمریکا، که به «افغانستان» رفته و داستان خود را از درون
یک بازار صحرایی آغاز میکند. لیکن تقریباً برخلاف تمام فیلمهای
اینچنینی، با ظرافتی تمام، نمایی منحصربهفرد، با لوکیشنی زیبا، جذاب و
رنگارنگ را به رخ میکشد. البته نه منطبق با شیوهی سینمای شبه روشنفکری که
بیش از نیمی از فیلم، به نشان دادن در و دیواردر ادامه، اختصاص داشته
باشد؛ بلکه همزمان، داستان خود را هم تعریف و درامش را پی میگیرد. شاهد
جلوههای ویژهی کمنظیر و بعضاً بینظیر در سینمای جنگی ایران هستیم، که
منطبق با استانداردهای روز دنیاست. صحنههایی مانند اسلوموشن حرکت گلوله
که نظیر آن را جز، در شاهکارهایی چون «ماتریکس» و «ارباب جنگ» ندیدهایم.
اﻧﻔﺠﺎر در ۱۰ دﻗﯿﻘﻪی اﺑﺘﺪای ﻓﯿﻠﻢ، ﻧﻮﯾﺪ ﯾﮏ ﻓﯿﻠﻢ ﭘﺮ از ﺗﻨﺶ را ﻣﯽدﻫﺪ و
«سهیل سلیمی»، ﮐﺎرﮔﺮدان اﺛﺮ، ﺑﻪﺧﻮﺑﯽ ﮐﺎراﮐﺘﺮش را ﭘﯿﺶ ﻣﯽﺑﺮد. ﺿﻤﻦ آنکه
ﺑﺎزﯾﮕﺮان ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﯿﺰ، در ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮد ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، و ﻓﯿﻠمﺴﺎز ﺣﺘﯽ
دﻏﺪﻏﻪی آﻧﺎن را ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫد.
وﺟﻮد زن ﻣﻬﺮﺑﺎن درﻣﯿﺎن آنها، ﺳﻮﭘﺎﭘﯽ
اﻃﻤﯿﻨﺎنﺑﺨﺶ ﺑﺮای ﺳﺮﺷﺖ اﻧﺴﺎﻧﯽ اوﺳﺖ، ﮐﻪ ﺧﻮد ﻣﺎدر اﺳﺖ و اﯾﻦ ﺣﺲ دروﻧﯽاش ﺧﻮب
ﻗﺎﺑﻞ اﻟﻘﺎﺳﺖ. ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎ اﻧﻔﺠﺎر ﻣﺪرﺳﻪ، ﺑﻪ اﺻﻠﯽﺗﺮﯾﻦ ﻧقطﻪی اوج ﺧﻮد ﻣﯽرﺳﺪ و
زﻣﺎﻧﯽﮐﻪ ﮔﺮوه اﻣﺪاد ﺑﺎ ﻫﺪف ﻗﺎﭼﺎق اﻋﻀﺎی ﺑﺪن ﮐﻮدﮐﺎن ﺑﯽﮔﻨﺎه وارد داﺳﺘﺎن
ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، اوج ﺳﻨگﺪﻟﯽ و رذاﻟﺖ دوﻟتﻫﺎی اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮ ﺑﻪﻧﻤﺎﯾﺶ درﻣﯽآﯾﺪ.
ریتم فیلم، تا نیم ساعت اول، آنچنان که
باید و شاید از قوت و سرعت لازم برخوردار نیست، و میتواند در تدوینهای
آینده کوتاه تر گردد. اما از نیمهی دوم فیلم، کار «حسن عباسی» آغاز میشود
و سندی را رو میکند، که احدی در سالن انتظار آن را نداشت. فیلم از یکسو
سرباز وحشی آمریکایی را نشان میداد، که به مردم عادی تیر میزند، و از
آنسو دستور فرمانده برای عدم شلیک به غیرنظامیان و تقاضای آمبولانس برای
درمان مجروحین.
در شرایطی که هیچ انتظاری از، «وجود یک
دلیل برای قرار دادن یک پلان در فیلم» در سینمای ایران نمیرود، حرکت
ماشینهای آمریکایی و تلاش جوان افغانی برای نجات همسرش از درون خانهای که
تحت محاصرهی آمریکاییهاست، بهنظر جزء صحنههای بیهدف میآید.
درحالیکه همه انتظار یکی از دو کلیشهی، «آمریکاییها همهشان بد نیستند»
یا «آمریکاییها همهشان بد هستند» را میکشند، ورود آمبولانس بههمراه
«حمزه دارین» بازیگر لبنانی که چندی است، با ایرانیان بور خورده و
حرفوحدیثهایی را هم در پیداشته، همه چیز را عوض میکند و به همه
صحنههای قبلی معنا میدهد.
«فرشتگان قصاب» برای همهی نیروهای
فرهنگی انقلاب، درسی جدی بود و آن اینکه لازم نیست، دست روی نقاط سوال
برانگیز و غیرقابل تفاهم از رذالتها و فجایع فرهنگی غرب بگذاریم. لازم
نیست، ماهها فکر کنیم، چطور میشود وضعیت واقعی زن در غرب را به مخاطب
فهماند و یا چطور میشود دروغ بودن ۱۱ سبتامبر را ثابت کرد؟ بلکه جنایاتی
در تاریخ این دولت خونخوار وجود دارد، که هیچ اما و اگری نمیشود روی آن
آورد و کافیست کسی آنها را هنرمندانه بهتصویر بکشد تا فریب خوردهترین
افراد هم بهخود بیایند.
ﺑﺎزﯾﮕﺮان در اﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ، درﺧﺸﺎن ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪه
اﻧﺪ و ﻓﯿﻠمﺴﺎز ﺑﺎ ﺗﺴﻠﻂ ﺑﻪ داﺳﺘﺎن، ﺷﺨﺼﯿﺖﻫﺎ و اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزﯾﮕﺮﻫﺎ، ﻧﺸﺎن
ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ، ﺑﺮ ﮐﺎر ﺧﻮد ﻣﺴﻠﻂ اﺳﺖ ، «ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﻗﺼﺎب» ﻓﯿﻠﻢ آﺑﺮوﻣﻨﺪی اﺳﺖ ﮐﻪ،
ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮای ﻧﺸﺎن دادن ﻗﺴﺎوت و ﺧﻮنﺨﻮاری اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮان از آن در ﻫﻤﻪ ﺟﻬﺎن
اﺳﺘﻔﺎده ﮐﺮد، و ﭘﯿﺎم آن و آﺷﮑﺎرﺳﺎزی اﻫﺪاف ﻏﯿﺮاﻧﺴﺎﻧﯽ اﯾﻦ اﺳﺘﮑﺒﺎر ﺻﻔﺘﺎن
ﺑﺮای ﻫﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﯽ، ﺟﻬﺎن ﺷﻤﻮل و ﺟﺎی ﺑﺴﯽ ﺗﻌﺠﺐ دارد، ﮐﻪ اﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ در ﺑﺨﺶ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ
ﺳﯿﻨﻤﺎی اﯾﺮان ﻧﯿﺴت.
حقیقا شاهکار و خیلی فراتر از سینمای ایران.