یک سوم شدن ارزش پول ملی، تورم بالای 40 درصد و کاهش نقدینگی و نیز هجوم سرمایههای سرگردان به سمت بازار سکه و ارز همه از مشکلات کلان اقتصاد کشورند که به نظر میرسد کلید همه آنها در دست بانک مرکزی باشد، بانکی که این روزها مانند دیگر اعضای دولت منتظر یک رییسکل جدید است.
بولتن نیوز: با تغییر دولت و بیان دیدگاههای اقتصادی جدید و معرفی شدن وزرای هشت وزارتخانه اقتصادی و معاونت برنامهریزی، هنوز تکلیف ریاست بانک مرکزی مشخص نشده است. جایگاهی که در هشت سال گذشته تحت فشارهای شدید سیاستهای اقتصادی دولت، ساختار کل بانک مرکزی با تغییر سه رییس کل باز هم نتوانست به وظایف اصلی خود جامع عمل بپوشاند و مشکلاتی را به وجود آورد.
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی افزایش نقدینگی در یک کشور، افزایش اجزای پایه پولی است و رشد نقدینگی نیز رشد تورم را به همراه خواهد داشت، برهمین اساس است که نقش بانک مرکزی به عنوان یک نهاد سیاستگذار پولی شاید مهمتر از مسند یک وزارتخانه باشد و دلیل برخی نمایندگان برای تغییر قانون نظارت مستقیم مجلس بر بانک مرکزی و پاسخگویی رییس کل آن، همین امر است.
داشتن خصوصیات اخلاقی و رفتاری در کنار تخصص، تجربه و دانش حوزه بانکی به ریاست کل بانک مرکزی کمک میکند تا به خوبی بر مسائل سیاسی تسلط یافته و مستقل عمل کند، درواقع توانایی چانه زنی با دولت داشته باشد و مستقل عمل کند، چنانچه یکی از مشکلات سالهای گذشته استقلال پایین و فرمانپذیری زیاد رییس کل بود.
در کنار عقبه و نگاه سیاسی، تخصص و «بانکی بودن» نیز قابل تامل است، کسی که سالها در این حوزه استخوان نرم کرده باشد و ضمن اطلاع از همه اصطلاحهای بانکی، بداند که با یک کلمه حرف چه میزان تاثیر در بازار خواهد داشت، اتفاقی که در دولت دهم دیده شد که با گفتن یک جمله به ظاهر ساده «ما نمیتوانیم قیمت ارز را کنترل کنیم»، منجر به بالا رفتن بی رویه قیمت ارز و همزمان کاهش ارزش پول ملی شد.
«اقتصاددان» بودن نیز دیگر خصیصه رییس کل بانک مرکزی باید باشد، داشتن دید و نظریه در حوزه اقتصادی و تئوریسن خوبی بودن در اقتصاد به رییس کل نگاهی از بالا به مسالهها میدهد و منجر میشود که به عنوان مثال وقتی حرف «بیماری هلندی» به میان میآید، با ندانستن این اصطلاح عنوان کند که اینجا هلند نیست، ایران است! درواقع با دانستن علم بازی اقتصاد بداند که در کجای زمین قرار دارد و باید چگونه حرکت کند که کیش و در مقابل تحریمها و فشارهای دیگر مات نشود. همچنین مناسبات بینالمللی و چگونگی رفتار در این حوزه را به خوبی بداند تا دیگر در حل رفتارهای دشمنانه دیگر کشورها و تحریمها مشکلی نداشته باشیم.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روسای کل بانک مرکزی هرکدام نقاط قوت و ضعفهایی داشتهاند که برخی همچون مرحوم نوربخش نقاط قوت کاری اش بیشتر بود اما در دولت نهم و دهم با تغییر سه رییس کل روز به روز بر مشکلات افزوده شد و اکنون که مردم حماسه سیاسی را در انتخابات رقم زدهاند از دولت یازدهم انتظار دارند تغییرات مثبتی در حوزه اقتصادی برایشان اتفاق بیافتد، لذا پس از پیشبینی و سپس معرفی وزاری اقتصادی، بحث رییس کل بانک مرکزی مهم است و اکنون نیز افراد شاخصی همچون مسعود نیلی، ولیالله سیف و ناصر همتی برای این حوزه مطرح هستند که هر کدام نقاط مثبت زیادی در کارنامه خود به همراه دارند. نیلی، از نظر نظریه پردازی در حوزه اقتصادی بسیار قابل توجه است. در کنار وی سیف نیز با داشتن تجربه سالها کار در حوزه بانک، فردی در سر زبانهاست و سوابق وی در بانکداری از سوی رسانهها مطرح شده است. اخیرا نیز نام همتی، مدیرعامل بانک سینا در بین کارشناسان اقتصادی مجلس و دولت مطرح شده است.
سوابق سکانداران مطرح بانک مرکزی
همتی در کارنامه علمی خود دانشیاری دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و تدریس اقتصاد کلان و اقتصاد انرژی و تالیف کتابهایی همچون "اقتصاد کلان، مقدمه ای بر سیاست های پولی و مالی" ، "توسعه اقتصادی" ، "مشکلات اقتصادی جهان سوم" و "اقتصاد نفت" را دارد، . در آغاز دوران ریاست جمهوری حجتالاسلام خاتمی نیز پیشنهاد اولیه تاسیس "صندوق ذخیره ارزی" را که بعدا به نام "حساب ذخیره ارزی" نام گرفت، ارائه داد. همچنین در دوره مسوولیت حجتالاسلام حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی، به مدت پنج سال عضو کمیته اقتصادی شورای امنیت ملی بود. همتی در 15 سال حضور خود به عنوان رییس کل بیمه مرکزی عنوان پدر خصوصی سازی صنعت را گرفت. در سالهایی که مدیریت بانک سینا را به عهده داشته، موسسه مالی و اعتباری بنیاد را به بانک سینا ارتقاء داد و با تلاش موثر برای لغو تحریم بانک سینا، منجر به خارج شدن بانک سینا با رای دادگاه عالی اروپا از فهرست تحریم اتحاد اروپائی شد.
ولی الله سیف نیز با سابقه طولانی در بانکهای مهم کشور همچون ملی، صادارت، سپه و در سالهای بعد فیوچر بانک در بحرین و سالهای اخیر نیز کارآفرین از جمله مدیران با سابقه نهاد پولی و بانکی کشور است.
وی تا پیش از سال 84، سالها مدیرعامل بانک ملی و پیش از آن بانک صادرات بود که در موج معروف تغییرات مدیران عامل بانکها به همراه چند مدیر دیگر در سال 84 برکنار شد و پس از آن مدیریت فیوچربانک بحرین را بر عهده گرفت و در بازگشت به ایران مدیرعاملی بانک کارآفرین را برعهده گرفت.
این دکترای حسابداری و امور مالی دانشگاه علامه طباطبایی در سوابق کاری خود همچنین « مدیریت مالی و عضو هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، عضو هیات مدیره بانک سپه، رییس هیات مدیره و مدیر عامل بانک ملت، معاون اقتصادی و برنامه ریزی بنیاد مستضعفان و جانبازان، معاون بازرگانی و بین الملل بنیاد مستضعفان و جانبازان، رییس هیات مدیره و مدیرعامل بانک صادرات، رییس هیات مدیره و مدیرعامل بانک سپه، رییس هیات مدیره و مدیرعامل بانک ملی ایران، رییس هیات مدیره و مدیرعامل فیوچر بانک در بحرین، عضو هیات مدیره و مدیرعامل بانک کارآفرین، عضوشورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی، نایب رییس کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، موسس شورای فقهی بانک ملی ایران، عضو شورای فقهی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» را دارد.
مسعود نیلی نیز در دورهای معاون سازمان مدیریت و برنامه و بودجه و رییس موسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه و استاد این موسسه بوده است. وی همچنین در تهیه و تدوین اولین و سومین برنامه پنج ساله توسعه کشور نقش موثری داشته است. او اکنون عضو هیات علمی دانشگاه شریف و از کارشناسان ارشد اقتصادی کشور است.