بولتن نیوز ، در این مملکت چند سالی است که عادت کردهایم تقصیرها را گردن یکدیگر بیندازیم. همه میدانیم که نسل جدید دارند از دست میروند. خوب تربیت نشدهاند. باورهای دینی در درونشان عمیق نشده و با نسل قبلیشان که ما باشیم خیلی فاصله دارند. ما هم به نسبت از نسل قبلی خودمان دوریم و آنها هم از نسل قبلی خودشان.
در این میان گروهی رسانه را مقصر میدانند و همه چیز را برگردن این جعبه قدیمی چوبی دستآموز خود میگذارند که البته وکیل مدافعان این جعبه چوبی قدیمی و شاید هم قاب جادویی جدید، حرف زیادی هم برای گفتن ندارند.
گروه دیگری نیز سیستم آموزشی را مقصر همه بلایای طبیعی و غیر طبیعی میدانند و در این میان اندکند (اما هستند) عدهای که باز هم بیشترین تأثیرگذاری را مربوط به دامان مادر و فضای خانواده میدانند و بر این عقیدهاند که اگر خانواده و تربیتی که از درون آن آغاز میشود، عمیق و ریشهای و صحیح باشد؛ دیگر بمب اتم فرهنگی هم نمیتواند ساختار جوان ما را در هم بریزد، چه برسد به فضای آموزشی و رسانه. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که ما دیگر فرصت وقت گذاشتن برای تربیت بچههایمان را نداریم، چون یا در رسانهها مشغول نقد و بررسی تأثیر رسانه بر تربیت فرزندان هستیم یا در جلسات دیگری نقصهای نظام آموزشی را بررسی میکنیم و در این میان بچههای خودمان از دست میروند و حتی نمیتوانیم منجی نسلهای بعد باشیم. شاید بهتر باشد کمی آرام بنشینیم و بهجای این همه بررسیها و نقد و نظرها فقط کمی با مادربزرگهایمان صحبت کنیم و ببینیم چطور پدر و مادرهایمان را بار آوردهاند و از آن خانم آمریکایی مسلمان بپرسیم که چگونه در قلب نیویورک و علیرغم فضای لاابالی حاکم بر رسانهها، فرزندش را نمازخوان و عاشق ولایت بار آورده؟ اینبار بهتر است مشکل را در درون خودمان جستوجو کنیم و تقصیر را بر گردن دیگران نیندازیم
منبع:هفته نامه پنجره - لعیا اعتمادسعید