بولتن نیوز ، «بیداری» تنها به بازبودن «چشم» نیست.
همچنانکه «خواب» هم فقط بر هم بودن «دیدگان» نیست.
هشیاری و بیداری، آنجاست که یک انسان آگاه در «بازار زندگی»، سود و زیان خود را بشناسد و با هجرت از خواب به بیداری و از غفلت به هشیاری، به «مرحله یقظه» برسد.
کسانی هستند که چشمشان باز است، ولی «چشمدل» آنان بسته است. «ختم الله علی قلوبهم...»
آنان که از «خودآگاهی» و «زمانآگاهی» بیبهرهاند خوابند، هرچند چشمشان باز باشد.
در میدان زندگی، گاهی فاصله برد و باخت، خیلی کوتاه است،
مجال عمر اندک است و فرصت اختیار، گذرا.
هر که یک لحظه غفلت کند میبازد و هرکه همه استعداد و قدرت خود را برای «بردن» بهکار نگیرد، «تلخی شکست» را میچشد و این تلخی گاهی تا آخر عمر، در کامش میماند و آزارش میدهد.
نگذاریم چشمه بصیرت، با گلولای غفلت، کور شود.
نگذاریم چشمدل، با گرد و غبار هوای نفس نابینا شود.
از «دیدن» تا «بینش» فاصله بسیار است، مبادا هر دو را یکی بپنداریم و خسارت ببینیم.
«راه» کدام است و «بیراه» کدام؟
اگر دغدغه شناخت راه و بیراهه نداشته باشیم، زودتر به بیراهه میافتیم.
اگر احساس درد نداشته باشیم و احتمال بیماری در خود را ندهیم، چه انگیزهای میتواند ما را به «دارالشفا» بکشاند؟
چون نداری درد، درمان هم مخواه
درد پیدا کن که درمانت کنند
خودرأیی و غرور، یک بیماری است.
بلند کردن پرچم «من» یک فتنه شیطانی است.
احساس بینیازی از موعظه و ارشاد، روشنترین دلیل احتیاج به نصیحت و موعظه است. کسی که گرفتار «شخصیت کاذب» شده، خود را «مطلق» پنداشته و دچار «توهم محبوبیت» میشود، اگر «آببیداری» بهصورت نزند و از این چرت و خوابآلودگی بیرون نیاید، شکستن حتمی است.
حافظ میگوید:
طبیب عشق، مسیحا دم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا کند؟
بیماران «خودسالم پندار»، بیشتر در معرض خطرند.
کوچکهای «خود بزرگبین»، زودتر سقوط میکنند، راه پیشگیری از «حسرت فردا»، «درنگ امروز» است.
هوا تیره و تار است و گرد و غبار، افق دیدها را کم کرده است. ولی اهل بیت بصیرت، دیده و بینشی دارند که از ورای همه ریزگردها و طوفانها موجها، «حقیقت» را گم نمیکنند.
و... عاقبت، از آن پرواپیشهگان است
منبع: هفته نامه پنجره - جواد محدثی